پاورپوینت کامل فلک متن در «الکتاب» ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فلک متن در «الکتاب» ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلک متن در «الکتاب» ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فلک متن در «الکتاب» ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
«هر قدر نفی گذشته قویتر باشد، اتکا بر آن نیز قویتر است.» پل دمان
هرکس که با ادبیات عرب آشنایی داشته باشد، از ترجمه «الکتاب» آدونیس ذوقزده و شادمان میشود. من هم از دیدن «الکتاب» در ویترین کتابفروشی مولا شادمان شدم، چون این یکی از بزرگترین پروژههای شعری در ادبیات معاصر عرب و شاید هم جهان باشد,۱ و از همین زاویه دغدغه ترجمه و یا حداقل معرفی چکیدهواری از این کتاب همواره با من بوده است، و همزمان با حضور آدونیس در ایران دو سه صفحه از اوراق این کتاب را در مجله بایا ترجمه و معرفی کرده بودم.
بهیاد زندهیاد کاظم برگنیسی
«هر قدر نفی گذشته قویتر باشد، اتکا بر آن نیز قویتر است.» پل دمان
هرکس که با ادبیات عرب آشنایی داشته باشد، از ترجمه «الکتاب» آدونیس ذوقزده و شادمان میشود. من هم از دیدن «الکتاب» در ویترین کتابفروشی مولا شادمان شدم، چون این یکی از بزرگترین پروژههای شعری در ادبیات معاصر عرب و شاید هم جهان باشد,۱ و از همین زاویه دغدغه ترجمه و یا حداقل معرفی چکیدهواری از این کتاب همواره با من بوده است، و همزمان با حضور آدونیس در ایران دو سه صفحه از اوراق این کتاب را در مجله بایا ترجمه و معرفی کرده بودم.۲ و در همانجا نوشته بودم در «الکتاب»، «نگاه شعری آدونیس بر این اصل استوار است که ما از این گذشته بدون خوانشی دگرگونه رها نمیشویم.» و این خوانش دگرگون یعنی پیوسته به دنبال ابزارهای جدید خوانش و فهم رفتن و دوبارهخوانی روشها و نگاه گذشته و تامل در تطورات هائل علمی جهان، از علوم انسانی و اجتماعی گرفته تا سینما و رسانه است، که بر عرصه «نوشتار» امروز تاثیر زیادی گذاشتهاند: «شعر شکلی عمودی و شبکهای گرفته… تجربه خطی یا پشتسرهمبودن متلاشی میشود تا وارد ساختاری شبکهای و عمودی شویم و این از مشخصههای اساسی تغییر در تجربه شعری معاصر است.»۳
این تجربهگرایی و توجه به دستاوردهای فلسفی مدرنیته و حضور تئوریک آدونیس بهعنوان یکی از صاحبنظران اندیشه معاصر عرب، فلسفه را به بخشی از توضیح ادبی شعرش تبدیل کرده است. در آثارش هم با زبان ادبی و هم با هستیشناسی ادبی و فلسفی روبهرو هستیم. زیر سایه این زبان همواره با دوگانهها در معنای دریدایی آن در آثار آدونیس روبهروایم، که بهقول براهنی «سوژه و ابژه چنان در یکدیگر ادغام شدهاند که شعر بهجای آنکه به تقسیمات ذهنی و عینی دکارتی اعتنایی داشته باشد، از آن سوی این تقسیمات، بهصورت نیچهای و هایدگری سر در آورده است.»۴
این دوگانگی خوانش/ نوشتار یکی از ویژگیهای «الکتاب» است، به این معنا ما با آن نسبیت پستمدرنیستی که هر کسی هرچه خواست تاویل کند و بگوید فاصله داریم. این کتابی است که همانقدر که با گذشته تاریخ عربی و ادبیات و عرفانش نزدیک است، همانقدر هم از آن دور و مدیون تجربه شعر جهان و چگونه گفتن آن است. و این بومیبودن در عین جهانیبودنش آن را همطراز متون بزرگ ادبیات جهان کرده است. برای مثال لفظ «الکتاب» و عنوان آن، همانقدر که ما را با «الکتاب» بهمثابه کتاب یکه و منفرد و تکینه روبهرو میکند، همانقدر هم بر کتاب بهشکل عام آن – یعنی کتابهای مختلف- دلالت دارد، تا آنجا که میتوان گفت با این دوگانگی، خوانش یکه تاریخی یا فصلالخطاببودن نگاه شاعر به همهچیز نقض میشود تا از همان آستانه و عنوان، مخاطب در فضایی پیچیده قرار گیرد، و درهای تاویل و پرسش گشوده شوند، یعنی مولف بهسوی تحقق نگاه فلسفیای گام برمیدارد که از خلال تمرکز بر مجموعیت متضادها و مرکززدایی و بازآفرینی ترتیب ثنویتها: مرگ و زندگی، غیاب و حضور، نوشتن و خواندن، نثر و شعر و… الخ پیش میرود، نگاهی که بسیار به «شالودهشکنی» نزدیک میشود و با «تقابلهای دوگانه» (خیر و شر) که بهطور غالب بنیان اندیشه و فکر در عرفان کلاسیک هستند، فاصله دارد.
«الکتاب» با شبکه تودرتو و با راویهای متکثرش، نشان از برگذشتن از جهانی را دارد که دیگر با دال و مدلول بهشکل کلاسیک روبهرو نیستیم، و هر مقوله و مفهوم و روایت و تصویری ناچار است از پرسپکتیوهای مختلف و خوانشها و متنهای متعدد عبور کند (بینامتنی)، تا شاید حقیقت را بهشکلی فراچنگ آورد. با این نگاه آدونیس به استقبال جهان درهمپیچیده و پسامدرن هم رفته است. جهانی که به قول بودریار رسانهها حقیقت را میسازند و به خورد مخاطبان میدهند و «صنعت فرهنگسازی» همهچیز را بهسوی کالاییشدن برده است. و شعر و ادبیات و فلسفه تنها رصدگاهی است که میخواهد تصورات ثابت و متعارف ما را متلاشی کند و با پرتابشدگی از این اعماق به بیرون، شاید راهی به «رهایی» بیابد. بدینترتیب «الکتاب» با استفاده از امتزاج متون و بینامتنیت، جنس ادبیای را تشکیل میدهد که بر روی همه اجناس ادبی از رمان و شعر و نمایش و قصه کوتاه گشوده است. درعینحال هم متنی خالی از مفهوم جنس ادبی است و حتی مولف روی جلد هم چیزی را مشخص نمیکند، و یا بگوییم بهقول باختین از تعریف رمان «جنس ادبیای که هنوز کامل نشده است» یا امتزاج متونی که از نگاه «ژنت» تشکیل جنسی از اجناس ادبی جدید را میدهد.
۱ «محوکردن دغدغه نخست شهر الف است/ اما همواره فراموش میکند/ که محوکردن/ همانا نوشتن هم هست.» (جلد دومِ الکتاب، ص ۶۶)
«شهر الف/ بیش از هر چیز در اندیشهی ویرانی است/ و هماره از یاد میبرد که ویرانی نیز/ درجاتی از نوشتن است.» (جلد دومِ الکتاب، ص ۹۷)
آدونیس در معنای اکویی- دریدایی بهدنبال تاریخ محو و کتابت (نوشتن) است و طبعا این محو و نوشتن معنایی فلسفی است، که مثلا با «درجات نوشتن» تفاوت دارد و همان خطزدن/ نوشتن است، یعنی نوشتن و محوکردن دو روی یک سکه هستند. تاریخ آدونیس در «الکتاب» نوعی تلاش برای خطزدن تاریخی است که در مدارس و دانشگاههای عربی تقدیس شده است. تاریخ محو و کتابت. با چنین تجربه و خوانشی ما از فضای شعری- حماسی دور میشویم و دیگر از وحدت و تمامیت اسطورهای خبری نیست و جهان ناگزیر از شکل یکدست و هماهنگ حماسی بیرون میآید و تبدیل به جهانی تراژیک میشود. همین است که شاعر در «الکتاب» همهجا صدای مرگ میشنود و صدای گذشتهای که میپوسد و معریوار میگوید: «آهسته قدم بردار،که خوراک زمین چیزی جز این بدنها نیست. بدنهایی که پوسیدهاند، اما استخوانهایشان هنوز به پر و پایمان میپیچند و اینجا و آنجا بر زمینمان میزنند. و از دل دلهرهآور این واقعیت تاریخی، روایتی بنویسد و آن را روبهرویمان قرار دهد تا بگوید این است تاریخ!» (انسان گرگ انسان است).
و در این تاریخ «فستیوال قتل و تعذیب» نهفقط استمرار تا امروزش را که تنوع ابزارها و بهانهها برای کشتن انسانها را نیز ردیف میکند، تا مخاطب را با تاریخ «کفنهایی مندرج در کفنها» روبهرو سازد با روایتی برگرفته از درد و قهر و تجاوز و تعذیب و قتلعام انسان در طول تاریخ. «الکتاب» هرچند شباهتهایی با «کمدی الاهی» دانته دارد، اما بهقول کمال ابو دیب: «آدونیس نگاهش به زمین است و سعی میکند تا در شکلی عمقی، روایت تاریخی را بهسان عاملی برای رهایی خود تاریخ و نجات انسانی که روی آن زندگی میکند، بهکار گیرد.»
«الکتاب»، یعنی وجهی عربی از کمدی الاهی در ابعاد تراژیک آن. تا تاریخ را از دوسویه نگاه کند نخست نشاندادن نقاط حاشیهای و ناپیدا و ناگفته آن. دوم کشف نقاب از چهره ظلمانی حکام، تا مشکل انسان عربی را در ارتباط با تاریخ و آنچه را زیر غبار ناخودآگاهش پنهان شده، بیرون آورد و زیر ذرهبین بگذارد. تا ما را قانع کند که این تاریخ در اکنون خود در این فرهنگها و در کشورهای عربی به این یا آن شکل بازتولید میشود. یعنی بهاختصار «دیروز مکان، همین مکان امروز است.» بدینترتیب مسئله مهم ما اتفاقا بحرانیکردن و تلاش ساختارشکنی پایگانی است که این فرهنگ بر روی آن (از لحاظ مکانی) بنا شده است. پس او دوباره ما را در همین مکان و جغرافیا و در فضای فرهنگی سلطهگانی قرار میدهد تا در جوهره این فرهنگ و در مغاکهای ژرفش تأمل کنیم، فرهنگی که زبان اختلاف و گفتوگو را برنمیتابد و جز کشتار طریقهای برای رویارویی با متخلفین نمیشناسد. و در این مسیر شاعری همانند «متنبی» شاعری مثالی میشود، کسی که در مقابل وضعیت صورتبندی دانایی جهان سنتی -که معمولا کارش مدح و همسانپنداری فضیلتمآبانه با روح ازلی و ابدی هستی بوده- عصیان میکند و سرچشمههای اسطوره قدرت سیاسی را مورد پرسش قرار میدهد و در مقابلش میایستد. «از حیث مشرب فکری باید گفت که فلسفه قدرت نخستین چیزی است که در اشعار متنبی صورت دیدگاهی همهجانبه به خود گرفته… و بیشوکم مسلک نیچه را در اراده معطوف به قدرت تداعی میکند… بسیاری از همین حِکم هسته فلسفه ابوالعلاء معری را تشکیل داده است.» («آهسته قدم بردار که گمان نمیکنم خوراک زمین چیزی جز همین بدنها باشد»، ابوالعلاء معری)
این قدرت فوکووار همهجا منتشر شده و هشدار میدهد که بین حقیقت و معرفت از یک سو و سلطه و قدرت از سوی دیگر رابطهای اساسی وجود دارد. و تراژیک اینجاست که این رابطه استمرار یافته است. لذا در نگاه آدونیس به تاریخ شرق انقطاع و گسستی رخ نداده و بدینترتیب حافظه همان حافظه است، «حافظهای که بین گذشته و اکنون فاصلهای نمیبیند»، یعنی گسستی از نظر مفاهیم یا معرفت بین اکنون و گذشته بهوجود نیامده. پس «گذشته مکان اکنون است». یعنی نظام مفاهیم و صورتبندی دانایی که وقایع و حوادث گذشته در آن چارچوببندی شده، همانی است که وقایع و حوادث امروزمان را صورتبندی میکند. (در جغرافیای عربی). گویی ما با نظامی فوق تاریخ روبهرو هستیم، نه نظامی که غیرجانبدارانه در مورد تاریخ حرف میزند. با این خوانش، بحرانی که از هویت و تاریخ انسان عربی میسازد تنها علت بیماری و معضلاتش نیست بلکه در همان هم بحرانی است که برابر اعراب میگذارد تا از مرض و بیماری خود شفا یابند و از تنگناهای خود بیرون آیند. یعنی تاریخ همانقدر که باعث انحطاط است، شناختش میتواند افق ممکن خروج از این وضعیت و فراروی از گسستهایش نیز باشد. در حقیقت میکوشد از بین این تناقضات و این دوسویه واقعیت را به یک اندازه زیر چکش نقد خود قرار دهد. هم این و هم آن، «هم دیروز و هم اکنون». تا بتوانیم از این وضعیت «ثنویتی» و ناکارآمدکردن آن وضعیت سومی بسازیم. (وضعیت سومی به نام «نقد مزدوج» بهمعنای «عبدالکبیر الخطیبی» آن یعنی هم گذشته را مورد نقد قرار دهیم هم این وضعیت مدرنیتهای که جنگها و کابوسهایش را بر سر خاورمیانه آوار کرده). بدینترتیب آدونیس در این کتاب پیشنهاد دستیابی به بدیل شعر اسطورهای یا تاریخی را نمیدهد، بلکه پیشنهاد خوانشی از گذشته را میدهد که همواره آن را بهصورتی دگماتیک خواندهایم و یا بهشکل ظاهریاش بسنده نمودهایم بیآنکه ژرفاها و حیات آن را کشف کرده باشیم.
۲ روایت/شعر، ثنویت دیگری است که آدونیس در دل آن پروژه «الکتاب» خود را پیش میبرد. تا این سویهها مکمل هم باشند، لذا واحد متن آدونیسی بهویژه در فصلهایی مثل «ذکری» (یادها) و «داستانها» سطر نیست و پاراگراف است. در حقیقت روایت «الکتاب» از یافتن دستنوشتهای منسوب به «متنبی» شروع میشود، که طرح و توطئه رمانی و روایتی ساخته ذهن مؤلف/شاعر است. شاعری که در دوران روایت و رمان زندگی میکند و هرچند که خود آدونیس در مصاحبههایش از این روایت و رمانیشدن میگریزد و آن را انکار میکند اما درنهایت یک شعر بلند روایی و شعر/رمان دوران خود را مینویسد. متنی چندصدایی با راویها و روایتهای مختلف بر صفحهای عریض چون صفحه سینما و یا تلویزیون، که مشاهدهگر در یک آن میتواند چند تصویر و روایت مختلف را بر صفحه آن مشاهده کند. «الکتاب» متونی متعدد از متنی واحد است، یا متن واحد متعدد و متکثری است.
روایت در «الکتاب» از زبان راوی بازگو میشود، راویای که از روی کتاب میخواند (شفاهی/نوشتاری)، برای مخاطبانی که سراپا گوش دورش حلقه زدهاند و طبعا یادآور همان سنت قصهگویی کهن و استفاده از قصههای عامیانه و شخصیت قصهگوهای کهن در متن است. یعنی اینکه ما با شاعر/ راوی سروکار داریم و با متنی که شعر/ روایت است. «قصهگو، درحالیکه ورقها را با دقت زیر و رو میکرد و میکاوید، آغاز کرد.» (ص ۲۱۲) آدونیس میگوید: «من رمان را بهشیوه امروزی آن دوست ندارم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 