پاورپوینت کامل دنیای اسلام و غرب از جدال سرنیزهها تا بازی واژهها ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دنیای اسلام و غرب از جدال سرنیزهها تا بازی واژهها ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دنیای اسلام و غرب از جدال سرنیزهها تا بازی واژهها ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دنیای اسلام و غرب از جدال سرنیزهها تا بازی واژهها ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
کمی پس از تهاجم ناپلئون بناپارت به مصر در ۱۷۹۸ میلادی، بشیر شهاب ثانی، حاکم مارونی لبنان، شاعر دربار خود نیکولا اَلتُرک را به قاهره فرستاد تا دریابد فرانسویها در پی چه هستند. الترک دریافت که فرانسویها پس از شکست ممالیک مصر (در نبردی که در ازای از دست دادن تنها ۲۹ نفر، قریب به هزار شوالیه مملوک را از پا درآورده بودند
ترجم: سارا زمانی
نیویورک ریویو آو بوکز — کمی پس از تهاجم ناپلئون بناپارت به مصر در ۱۷۹۸ میلادی، بشیر شهاب ثانی، حاکم مارونی لبنان، شاعر دربار خود نیکولا اَلتُرک را به قاهره فرستاد تا دریابد فرانسویها در پی چه هستند. الترک دریافت که فرانسویها پس از شکست ممالیک مصر (در نبردی که در ازای از دست دادن تنها ۲۹ نفر، قریب به هزار شوالیه مملوک را از پا درآورده بودند- شوالیههایی که دستارهای مجلل بر سر و شمشیرهای جواهرنشان بر کمر داشتند)، در پارک ازبکی قاهره نزدیک رود نیل، در مقر قصرهای سلاطنین مملوک، یک «ستون بلند آراستهشده» برافراشتهاند. به نوشت الترک، فرانسویها این ستون را «درخت آزادی نامیدند، ولی مصریان میگفتند: این ستون نمادی است از نیزهای که در اشغال پادشاهیمان ما را به صلابه کشید.»
مشاهدات این شاعر چکیدهای است از معضل بزرگی که از اواسط سد ۱۸ پیش روی اقوام مسلمان قرارداشته، از آن زمان که دولتهای اسلامی به رهبری «امپراتوران باروت» یعنی عثمانیان در ترکیه، قاجاریان در ایران و مغولان در هند توان مقاومت از کف دادند، و آن هم نه فقط در برابر سلاحهای اروپایی که در برابر تغییراتی که درپی استیلای غربیان در افکار و نهادهای اجتماعی پدید آمد. ناپلئون مصر را تحت لوای «آزادی و برابری» به تصرف درآورد، ولی عبدالرحمان جبرتی۱ مورخ اهل قاهره، اید برابری همگانی را مردود میدانست با این استدلال که: «این جز دروغ، نادانی و بیخردی نیست. چگونه چنین چیزی ممکنست وقتی که خداوند خود افرادی [مشخص] را بر دیگران برتر دانسته است.»
در مصر دور ممالیک، اید «آزادی» -حُریّه- در پیوند با آزادکردن بردگان شناخته میشد، امری که در تعالیم اسلامی نیز توصیه شده بود (هرچند بردهداری همچنان رواج داشت). اما اید برابری غامضتر از آزادی بهنظر میرسید. کریستوفر دی بلاگ در روشنگری اسلامی شرحی بسیار جالب از پیروزی ناپلئون و رویکرد جبرتی به آن ارائه داده است. به اعتقاد او، پیروزی ناپلئون «افسان تمکین مسیحیان به برتری مسلمانان» را که در آن زمان رایج بود در هم شکست. دی بلاگ مینویسد جبرتی «حاضر نبود آزادی سیاسی و اجتماعی از نوعی که فرانسویها مدعی بودند در کشور خود جاری ساختهاند را بپذیرد، چراکه بسط معنای اید حُریّه تا جایی که به رهایی از خدا -یعنی به بیخدایی- منجر شود، دهشتناکتر از آن بود که حتی قابل بررسی باشد.»
دی بلاگ فتوحات ناپلئون در مصر را نقطه آغاز کتاب خود قرار داده است. بهعقید او عموم مردم نسبت به تاریخ رهاییبخشی سیاسی اسلامی دچار نوعی کجفهمیاند و هدف او از نگارش این کتاب پرداختن به همین کجفهمی است. بنا به تصور رایج، بخش اعظم تلاشهای صورت گرفته در راستای تحول ملل اسلامی به جوامع مدرن، «از بالا» و به دستِ حکام غربگرا صورت پذیرفته -افرادی مثل والی آلبانیاییتبار مصر محمدعلی [پاشا] (۱۷۶۹ تا ۱۸۴۹)، یا پادشاه صوری عثمانی، سلطان محمود دوم (حکومت از ۱۸۰۸ تا ۱۸۳۹). چنین دیدگاهی مبتنی بر فرضیهای است که روشنگری را جنبشی منحصراً یهودی-مسیحی (یا پسامسیحی) میداند که هیچ متناظری در جوامع اسلامی نداشته. بهعقید دی بلاگ این مغالط تاریخی سبب شده «مورخین، سیاستمداران و مفسرین خودبرتربینِ غربی، همچنین برخی از مسلمین مرتد که از دین آبا اجدادی خود برگشتهاند»، بر این نکته اصرار ورزند که «اسلام [هنوز] نیازمند روشنگری است.»
درمقابل، دی بلاگ بحث مستدلی مطرح میکند مبنی براینکه تلاشهایی که در راستای ورود ایدههای مدرن سیاسی به جهان مسلمان صورت میگرفت، از نوعی «حمایتِ طبیعی» میان اقلیت تحصیلکرده برخوردار بود و این تلاشها، به رغم مخالفتها، اندک اندک به اقبال عمومی دستیافتند:
گرچه اصول مدرنیته و ترقی را غرب به خاورمیانه معرفی کرد، ولی اصل پیدایش آنها در مکانی دیگر به خودی خود مانعی برای پذیرش آنها در فضای جدید نبود. برخلاف فرضیات موجود دربار تحجر خودخواست مسلمین، تقابل اسلام با مدرنیزاسیون از تقابل خود فرهنگ یهودی-مسیحی با نسخههای پیشیناش در غرب شدیدتر نبود …
حاکمیت فردی، فواید بهداشت و جایزالخطا بودن پادشاه (تنها بهعنوان سه نمونه [از ایدههایی که ریشه در غرب داشتند]) هیچ نشانی از انحصارگرایی نداشته و برای همگان قابل فهماند. درواقع، پذیرش آنها، و بسیاری دیگر از ارزشها، از سوی مسلمین بسیار سریعتر از توسع آنها در غرب صورتپذیرفت، البته بههمراه تغییراتی در درج اهمیتشان.
در زمان حمل ناپلئون، پذیرش ایدههایی چون آزادی و برابری، مفاهیمی که به اشکال گوناگون از آثار هابز، لاک، ولتر و روسو متأثر بودند، یقیناً در بیشتر نقاط دنیا چالشبرانگیز بوده است. همانگونه که دی بلاگ اشاره میکند، انقلاب گوتنبرگ در بلاد عثمانی رخ نداده بود. درآغاز قرن نوزده، نرخ باسوادی در ترکیه، مصر و ایران در حدود ۳درصد بود، این را مقایسه کنید با نرخ باسوادی ۶۸درصدیِ مردان و ۴۳درصدی زنان در انگلستان، و در شهرهایی چون آمستردام این ارقام بسیار بالاتر هم بود. در جهان اسلام، طبق کمتعداد دانشوران، که به نام علما (مردان علمآموخته) شناخته میشدند، چاپ متون را مجاز نمیدانستند با این استدلال که «دسترسپذیرکردنِ قرآن صرفاً سوءتعبیر آن را نزد جاهلان میسر خواهد ساخت.» دستزدن به چاپ در بخش عمدهای از خاورمیانه و شمال آفریقا مجازات اعدام داشت، بنابراین روزنامهای نیز وجود نداشت که رخدادهای جهانیِ تحولآفرینی چون استقلال آمریکا از انگلیس در ۱۷۷۶ یا «سال آزادی» ایرلند در ۱۷۹۸ را گزارش کند.
بااینحال بذر ایدههایی که در دور کوتاه و پرآشوب اشغال قاهره توسط فرانسه به مصر وارد شد، در زمینی حاصلخیز فرونشست. پس از شکست مملوکین، ناپلئون برنام اجرایی فشردهای را در دستور کار قرارداد. این برنامه در قالب نوعی شورا، یا “دیوان” ارائه شد که اعضای آن متشکل بودند از شیوخ، سرشناسان، و علما. او در اقدامی بلندپروازانهتر دیوان عمومی را با نمایندگانی از ایالات مختلف بنا نهاد. مهندسان کانالهای آب را پاکسازی کردند، آسیابهای بادی ساختند، و توان دفاعی در برابر سیلاب را در سراسر مسیر نیل بهبود بخشیدند. در قاهره پروژههای متعددِ ساخت بیمارستان و مدرسه کلید خورد و خیابانها از زباله پاک شدند. دی بلاگ با استناد به روایت روحانی شهیری به نام رفاعه طهطاوی۲ (۱۸۰۱ تا ۱۸۷۳)، نشان میدهد چگونه تغییراتی از این دست میتوانست همزمان مخرّب و جذّاب بهنظر رسد. طهطاوی در اواخر ده ۱۸۲۰ پنج سال را در پاریس گذرانده و در آنجا برای یک گروه دانشجویی مسلمان تدریس کرده بود. نظریات او که، در شرح دوران اقامتش، از مزایای «تمدن» و «ترقی» سخن گفته بود، در بلاد عثمانی بازتاب وسیعی یافت.
محمدعلی که پس از قتل عام مملوکینِ به قدرت بازگشته، سمت فرمانفرمای کل مصر را به خود اختصاص داده بود، طهطاوی را تشویق کرد از پاریس به قاهره برگردد و مدیریت مدرس جدید زبان را به او سپرد. درآنجا طهطاوی مسیری را آغاز کرد که به نوعی انقلاب فکری منجر شد. او طرحی را پیش نهاد که طی آن بیش از ۲۰۰۰ کتاب اروپایی و ترکی ترجمه شد، از متون باستانی دربار هندسه و جغرافیا گرفته تا بیوگرافیِ بسیار مهمِ ولتر دربار پتر کبیر (سرآمد خودکامگان اصلاحطلب جهان)، در کنار «مارسییز»۳ و متن کامل کد ناپلئون۴. (خوشبختانه شاید طهطاوی از نمایشنام تعصب، یا محمّدِ پیامبر۵ (۱۷۴۱) ولتر با خبر نبوده؛ در این نمایش که درواقع نقدی تند ولی در لفافه بود بر کلیسای کاتولیک و با هدف گمراهسازی سانسورگران فرانسوی نگاشته شدهبود، […] به پیامبر اسلام توهین شده بود۶.) همانگونه که دی بلاگ نشان میدهد، این طرحِ ترجمه سرآغازی بود بر:
وسیعترین و مؤثرترین فرایند ورود تفکر خارجی به ممالک عرب از زمان عباسیان [۷۵۰ تا ۱۲۵۸] تا آن دوره. این ترجمهها تأثیر بهسزایی بر مهندسان، دکترها، معلمان و افسران ارتش نهاد؛ کسانی که رفتهرفته طبق نخب جامعه را شکل میدادند؛ آنها پیشگامان طبقات متوسطی شدند که ذهنیتی سکولار داشتند و، تقریباً در سراسر دو قرن بعد، عرص اصلی زندگی اجتماعی را در کنترل خود درآوردند. برای آنها تاریخ باستان معنای آموختن از گذشته را، که تاکنون محدود به دور اسلامی بود، وسعت بخشید. خواندن دربار فتوحات و دستاوردهای کفار، روایتی جایگزین درباب استعداد و موفقیت ارائه میکرد و مرزبندیهای سنتیِ ایمان-محور را به کنار مینهاد.
طهطاوی که به زبان فرانسه کاملاً تسلط داشت، هنگام اقامتش در فرانسه، به شگفت آمده بود که چگونه این زبان دائماً درحال نوشدنِ دوباره است تا خود را با راه و رسم زندگی مدرن تطبیق دهد. البته زبان عربی منابع بازآفرینی خود را دارد. نظام ریشهشناختی، که در عربی و سایر زبانهای سامی ازجمله عبری مشترک است، دارای این قابلیت است که با تغییرات ساختارمند حروف صامت، معانی جدید تولید نماید: مثلاً لغت هواپیما [طائِره در عربی] با لغت پرنده دراین زبان همریشه است.
وائل ابوعقصه، پژوهشگر دانشگاه عبری اورشلیم، در کتاب جدیدش، آزادی در جهان عرب، تحلیلی بسیار جامعتر از آثار طهطاوی و جانشینان او ارائه میدهد.
پژوهش ابوعقصه بیش از خوانندگان عادی، متخصصین حوز اندیش سیاسی را مدنظر داشته و درک مباحثی که مطرح کرده است، تا حدی نیازمند تسلط بر ظرائف زبان عربی است. او نشان میدهد که چگونه زبان مقدس قرآن و سایر متون اسلامی طی آن دوره، در راستای بیان مفاهیم نوینی چون آزادی، ترقی، علم و تمدن بهکارگرفتهشد. هرچند تحقق این امر در برخی موارد ناگریز از واژهسازی۷ بود، ولی در اغلب موارد از طریق توسع مفاهیمی صورت میگرفت که قبلاً تنها کاربردشان مذهبی بود. او مینویسد «با شکستهشدن انحصاری» که دین بر دانش حاکم کرده بود، زبان جدید علم قابلیت یافت که پذیرای نظامهای مدرن گردد.
این فرایند البته طی روندی بهدقت محاسبه شده پیش برده میشد. بهعنوان مثال طهطاوی در طول اقامتش در پاریس دریافت که فرانسویان در انتخاب مذهب خود بدون هیچ قید و شرطی آزادند، ولی نکته اینجاست که او در نسخ عربی سفرنامهاش [برای شرح این مشاهده] از لغت یباح، به معنای «مجاز»، استفاده میکند نه از حرّ به معنای «آزاد» و ازاین طریق، به گفت ابوعقصه، از «شکاف مفهومی وسیعی» پرده برمیدارد. شکاف بین مفهوم قدرت بهمثاب نیرویی خارج از حیط اراد فردی، چیزی که عموماً در اختیار حاکمان یا رهبران مذهبی بود، و مفهوم «حق» در [قاموس] روشنگری که «از ادراکِ مدنی جایگاه فرد در حاکمیت ناشی شده بود.» بهرغم اقامت طولانیاش در پایتخت فرانسه، نزد طهطاوی مفهوم آزادی همچنان به تعریف جبرتی نزدیکتر بود تا روسو:
آنچه آنان [فرنسویها] بسیار علاقه دارند آزادی (حرّیه) بنامند دقیقاً همان چیزیست که ما [مسلمانان] بهعنوان عدالت میشناسیم، چرا که آزادی همانا به معنای برابری در محضر قانونی است که حاکمان را ملزم میسازد بین مردمان تبعیض قائل نشوند و حکم قانون را [بهعنوان بالاترین ارزش] جاری سازند.
به عقید دی بلاگ، «منطق زیربنایی چنین همارزیهایی» -همانکه عدل اسلامی را با اید آزادی فرانسوی و عرق مذهبی را با نوعی عرق ملی یکسان میانگارد- «سرهمبندی شده و غیرمتقاعدکننده بهنظر میرسد.» گویی چنین تلاشهایی درصددند نشان دهند اصولی که اکنون «مدرن تلقی میشوند، مانند تکثرگرایی، آزادی و حقوق، در حالتی جنینی از صدر اسلام وجود داشتهاند.» تنش موجود بین مفهوم برابری در روشنگری فرانسوی و مفهوم عدالت در درک اسلامی، سرآغازی بود بر نزاعهای قانونی و سیاسی در ترکیه، مصر، ایران و سایر نقاط در سدههای آتی.
در پاریس، طهطاوی شاهد انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰ بود که طی آن شاهِ بوربون، شارل دهم، وادار به استعفا و پادشاهی مشروط لوئی فیلیپ یکم جایگزین او شد. عنوان شاه، که پیش از این تاج و تخت را به ارث میبرد، از «پادشاه فرانسه» به «پادشاه فرانسویان» تغییر یافت، عنوانی که متضمن اصل حاکمیت مردمی بود. طهطاوی برای توضیح جدال بین سلطنتطلبان (ملکیّه) و دشمنانشان یعنی طرفداران آزادی (حرّیه) عبارات جدیدی بهکار برد. به عقید ابوعقصه کاربرد واژ حرّیه بهعنوان شاخصی از جهتگیری سیاسی آزادیخواهانه «دراین دوره ثبات قابل توجهی در زبان عربی یافت.» با گذشت زمان، مفهوم حرّیه و همخانوادههای زبانیاش درقالب حزب لیبرال دموکرات مصر، حزب وَفد، توسعه یافت که پس از ۱۹۱۹ درپی استقلال از حاکمیت انگلیس برآمدند. همچنین در قالب جنبشی به نام خیزش افسران آزاد (ضباط الاحرار) که از حزب وفد نیز رادیکالتر بوده و در ۱۹۵۲ با هدف اخراج انگلیس از پایگاهش در کانال سوئز قدرت را در دست گرفت.
تغییرات معنایی اروپا و آزادی اروپایی در جهان اسلام را میشود در تاریخچ میدان تحریر قاهره ردیابی کرد. این میدان سابقاً به یاد اسماعیل پاشا، حاکم مصر از ۱۸۶۳ تا ۱۸۷۹، نامگذاری شده بود که با اقداماتی نظیر تهاجم به سودان، حفر کانال سوئز با هزین انسانی گزاف، و بازسازی قاهره در قالب شهری جدید کشورش را به مرز ورشکستگی رساند. او در نوسازی قاهره از نوسازی پاریس توسط اوسمان الهام گرفته و با افتخار اعلام کرده بود که مصر «اکنون بخشی از اروپاست.» در ۱۹۵۲، افسران آزاد که به سرکردگی جمال عبدالناصر پادشاهی را سرنگون و بهجای آن یک دولت اقتدارگرای نظامی تأسیس نمودند، نام میدان را، همراه با طنزی ناخودآگاه، به تحریر -یعنی «آزادی»- تغییر دادند. وقتی جرج دابلیو بوش در سخنرانی معروفش در سپتامبر ۲۰۰۱، پس از حملات وارده به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون، گفت «آنها از آزادیهای ما متنفرند: آزادی دین ما، آزادی بیان ما، آزادی ما در رأیدادن، گردهمآمدن و با یکدیگر مخالفت کردن» و در ادامه به «شوک و دهشت» ناشی از این تهاجم اشاره کرد، اهالی خاورمیانه احتمالاً بیشتر به عبارت «نیز اشغالگریِ» شاعر لبنانی میاندیشیدند تا به درخت آزادی.
دی بلاگ برای مستندسازی نظریاتش خوانندگان خود را به سفری جذاب در طولِ فراز و نشیبهای جاد اسلام به سمتِ جهانِ مدرن دعوت میکند. یکی از این فرازها علم آناتومی است؛ موضوعی با اهمیت حیاتی که اغلب در بحثهای مربوط به «نوسازی آمرانهای» که مصلحان مستبد به جهان عرب تحمیل کردند مطرح نمیشود. محقق و دانشمند جامعالاطرافی به نام حسن العطار (۱۷۶۶ تا ۱۸۳۵) یکی از قهرمانان کتاب دی بلاگ است. او در دوران اشغال فرانسویان با استفاده از فرصت مهیا شده در «موسس مص
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 