پاورپوینت کامل تقریب مسیحی، تقریب اسلامی ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تقریب مسیحی، تقریب اسلامی ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تقریب مسیحی، تقریب اسلامی ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تقریب مسیحی، تقریب اسلامی ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

چندی پیش (۲۰ـ ۲۴ آگوست ۲۰۱۷) کاردینال پیترو پارولین ـ نخست‌وزیر واتیکان ـ دیداری رسمی از مسکو داشت. در طی این سفر با پوتین، لاوروف، پاتریارک کلیسای ارتدوکس روسیه و اساقفه کاتولیک و سایر شخصیت‌های مسیحی این کشور دیدار کرد. این نخستین سفر یک مقام بلندپایه واتیکان از روسیه است.

چندی پیش (۲۰ـ ۲۴ آگوست ۲۰۱۷) کاردینال پیترو پارولین ـ نخست‌وزیر واتیکان ـ دیداری رسمی از مسکو داشت. در طی این سفر با پوتین، لاوروف، پاتریارک کلیسای ارتدوکس روسیه و اساقفه کاتولیک و سایر شخصیت‌های مسیحی این کشور دیدار کرد. این نخستین سفر یک مقام بلندپایه واتیکان از روسیه است. با توجه به فقدان رابطه دیپلماتیک بین شوروی و واتیکان تا کمی قبل از فروپاشی نظام کمونیستی، طبیعتا هیچ نوع سفری در آن ایام انجام نشده بود و به دلیل تنشهای بعد از فروپاشی نیز سفر مهمی صورت نگرفت.

با توجه به اظهارات پارولین و مقامات روسی ـ اعم از سیاسی و دینی ـ این سفر بسیار موفقیت‌آمیز بود و گام مهم و مؤثری بود جهت بسط و تحکیم روابط و همکاری‌های رو به ‌توسعه دوجانبه و حل گام‌به‌گام مسائلی که وجود دارد؛ مسائلی با ریشه‌های عمیق تاریخی که در دوران حاکمیت کمونیست‌ها به مراتب پیچیده‌تر شد. در اینجا تلاش می‌شود به مهمترین نکات اشارت رود. خصوصا که نگارنده در دوران مأموریتش در واتیکان از نزدیک شاهد فراز و نشیب‌های رابطه دوجانبه این دو بوده و با مسائل و مشکلات‌شان از نزدیک آشناست. این آشنایی عمدتا به دلیل ارتباط نزدیک با اسقفان ارتدوکس شرق اروپا و اسقفان ارتدوکس روس و شخصیت‌های واتیکانی مرتبط با موضوع و نیز شخصیت‌های سیاسی و مطبوعاتی و به‌ویژه سفیر روسیه در واتیکان، آقای کارلف بود. کارلف قبل از تصدی این سمت، به مدت هفده‌سال کنسول شوروی در ایتالیا بود. وی از مطلع‌ترین افراد نسبت به مسائل مختلف ایتالیا و واتیکان بود و زبان و فرهنگ ایتالیایی را به‌خوبی می‌شناخت. به گفته شخصیت ‌مهم و معتبری چون آقای ریکاردی ـ رئیس کمیته سنت ایجیدیو ـ وی آرشیو متحرکی بود از جریان‌ها و مسائل این دو کشور.

سابقه خصومت کلیسای رم و بیزانس

۱ـ تا قبل از فروپاشی نظام کمونیستی رابطه واتیکان و بلوک شرق عملا در حالت انجماد قرار داشت. این صرفا به دلیل تمایلات ضد دینی کمونیست‌ها نبود؛ آنها احساس می‌کردند بلوک غرب می‌خواهد از مجاری دینی به جامعه آنان ورود و نفوذ کند که در جای خود نکته درستی بود. بعدها دیدیم که غربیان از طریق کلیسای کاتولیک لهستان و جنبش «سولیدارنوش» ضربه‌ای سخت به این کشور و بلکه تمامی بلوک شرق وارد ساختند.

دلواپسی یادشده رابطه کلیساهای ارتدوکس با ریشه بیزانسی را که کلیسای ارتدوکس روس یکی از زیرشاخه‌های آن است، به انجماد کامل رسانید. به لحاظ تاریخی پیوسته رابطه دو کلیسای رم و بیزانس و بلکه تمامی کلیساهای ارتدوکس قدیمی خاورمیانه که همیشه مستقل بوده‌اند، آکنده از رقابت و بلکه خصومت بود. البته رابطه کلیسای استامبول که مرکز تاریخی و دینی کلیسای بیزانس است، و واتیکان، بعد از جنگ دوم جهانی رو به‌ بهبود رفت و در ۱۹۶۴ پاپ پل ششم و پاتریارک قسطنطنیه ـ آتنا گوراس اول ـ در بیت‌المقدس دیدار نمودند و بیانیه مشترکی را امضا کردند. از آن پس رابطه این دو مجموعه بزرگ مسیحی به حد مطلوب و قابل قبولی رسیده بود.

۲ـ سقوط بلوک شرق به ناگهان رابطه تمامی کلیساهای ارتدوکس و خصوصا کلیساهای ارتدوکس شرق اروپا و از جمله روسیه و حتی یونان و قبرس را با واتیکان، سخت متشنج ساخت. عوامل فراوانی در این تشنج نقش داشت که در این نوشتار صرفا به مهمترین‌هایش اشاره می‌کنیم و بهتر است به گونه‌ای دسته‌بندی شده، بدان‌ها پرداخته شود.

بخشی از مشکل به واتیکان و تصورات و توقعاتش بازمی‌گشت و بخشی به متن جامعه ارتدوکس روسیه و شرق اروپا و بخش دیگر به غرب و آمریکا و احساس تهدیدش نسبت به بازگشت نظام کمونیستی و نیز نگرانی‌ها و همچنین تحریک‌های هواداران داخلی آنها. البته عامل دیگری هم وجود داشت که عمومیت نداشت، اما تأثیرگذار بود و آن اقلیت کاتولیکی موجود در محیط‌‌های ارتدوکس بود که مهمترینش «اونیاتی»‌های ساکن در غرب اوکرائین بودند که به واقع هنوز هم معضلی در رابطه دوجانبه هستند. اونیاتی‌ها حمایتی را از واتیکان می‌طلبند که فراتر از چارچوب سیاست عمومی و سیاست خارجی آنهاست.

تهدیدات تبشیری

الف) از دهه شصت قرن گذشته، واتیکان کوشید از طریق کاردینال برجسته‌اش ـ کازارولی ـ رابطه‌ای غیررسمی با دولت‌های کمونیستی شرق اروپا برقرار کند. این ابتکاری موفقیت‌آمیز بود و تا اواخر دهه هفتاد ادامه یافت. این ابتکار سهم مهمی در شکل‌گیری «پیمان هلسینکی» داشت و حتی می‌توان کازارولی را بنیان‌گذار آن دانست. این از مهمترین و جامع‌ترین پیمان‌هایی است که به امضای دو بلوک شرق و غرب رسید.

به‌‌رغم این رابطه و اینکه کشیش‌های فراوانی از کشورهای بلوک شرق در واتیکان و خصوصا در «رادیو واتیکان» کار می‌کردند، اما سقوط ناگهانی نظام کمونیستی برای آنان همچون دیگران، قابل پیش‌بینی نبود و لذا پس از این حادثه به‌شدت هیجان‌زده شدند و به اقداماتی دست یازیدند که از مجموع عمیقا محتاط و ذاتاً محافظه‌کار آنان متوقع نبود. نمونه خوب آن به رسمیت شناختن دو کشور اسلوونی و کروواسی در کمتر از بیست و چهار ساعت پس از اعلام استقلال بود که همگان را متعجب ساخت. نمونه دیگرش افزودن سریع هفت خلیفه‌گری کاتولیکی دیگر به خلیفه‌گری‌های موجود در قلمرو روسیه بود که این جریان برای روسها غیرقابل‌پذیرش و به مثابه یک تهدید «تبشیری» و بنا به تعبیر خودشان «پروزلیستی» بود.

نمونه‌های دیگری هم وجود داشت که حاکی از توسعه‌طلبی عجولانه آنان بود و این جریان نه تنها مقامات ارتدوکس شرق اروپا، بلکه مناطق دیگر را نیز بسیار عصبانی ساخت. وضعیت چنان شد که حتی مقامات ارتدوکس یونان که خود عضوی از اتحادیه اروپا بودند، لب به انتقاد گشودند. بدبینی تا بدانجا به پیش رفت که عموم ارتدوکس‌ها، خاصه در شرق اروپا و یونان، می‌گفتند جنگ در یوگسلاوی سابق، توطئه مشترک مسلمانان و کاتولیک‌ها علیه صربها و ارتدوکس‌هاست.

نفی کمونیسم و متعلقاتش

ب) در جریان سقوط نظام کمونیستی، جوانان این کشورها بیش از دیگران هیجان‌زده شدند. مطلوب برای آنان نیل به سطح زندگی و بلکه ارزش‌ها و معیارهای اروپایی بود و نفی هر آنچه به کمونیسم مرتبط می‌شد. البته این حالت به دلایل مختلف در قلمرو روسیه ضعیف‌تر بود. آنها بیش از دیگران تعلقات ملی داشتند و حتی در نخستین ‌سالهای فروپاشی هم خود را «روس» احساس می‌کردند و نه «اروپایی».

نفی کمونیسم به نفی هر آنچه مرتبط با آن بود، انجامید و از جمله نفی مقامات کلیسای ارتدوکس و تا حدی خود کلیسای ارتدوکس مقامات دینی متهم بودند که همکار دولت و سازمان‌های اطلاعاتی کشورشان بوده‌اند. اگرچه اسنادی هم در این زمینه منتشر شد، اما در آن اوضاع و احوال کسی به صحت و یا مفهوم این اسناد توجهی نداشت. این کلیسا به مثابه بخشی از نظام کمونیستی دیده می‌شد و نه بخشی از تاریخ و فرهنگ و هویت کشور.

در کنار این جریان، جوانانی هم بودند که اصولا خواهان کلیساهای مدرن‌شده غربی بودند، اعم از کاتولیک یا پروتستان. از نظر آنان کلیسایشان جامد، قدیمی و تحول‌نایافته بود. آنان خواهان جامعه مدرنی بودند که همه بخشهایش و از جمله دینش مدرن شده باشد.

چنان‌که گفتیم، این جریان در روسیه به مراتب ضعیف‌تر از سایر کشورهای ارتدوکس بلوک شرق همچون رومانی، بلغارستان، صربستان و حتی اوکرائین و مولداوی بود؛ اما مهم این بود که کلیسای روس عملا با همان مشکلاتی مواجه شد که دیگران، و از جانب کلیساهای غربی و واتیکان سخت احساس نگرانی می‌کرد.

تضعیف هویت روسی

ج) در ابتدای سقوط بلوک شرق، آمریکایی‌ها نگران احیای مجدد کمونیسم خصوصا در روسیه بودند. در آن زمان یکی از موثرترین عوامل در تضعیف این جریان، تضعیف «هویت روسی» بود. هر مقدار که این هویت کم‌جان‌تر و غرب‌گراتر می‌شد، احتمال بازگشت نظام کمونیستی کمتر می‌گردید. یکی از ارکان هویت روسی نیز، کلیسای روس بود. به‌رغم ضدیت تمام‌عیار استالین با دین، هنگامی که آلمان‌ها به شوروی حمله کردند، او برای تشویق مردم به مقاومت، فرمان داد تمامی کلیساها و حتی مساجد را باز کنند و این جریان تا مدتی پس از پایان جنگ ادامه یافت! عمدتا این هویت روسی بود که «مقاومت میهنی» را موجب شد و نه آرمان‌های سوسیالیستی.

البته این بدین معنی نیست که آمریکایی‌ها صریحا در برابر کلیساهای ارتدوکس موضع گرفتند؛ آنها عملا از هر نوع فعالیتی که منجر به تضعیف هویت روسی شود، حمایت می‌کردند. در آن زمان حجم انبوهی از مقالات درباره رابطه کلیساهای ارتدوکس و نظام حاکم و حزب کمونیست نوشته شد که مورد پشتیبانی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بود و هنگامی که احساس ‌کردند دیگر بختی برای قدرت‌یابی کمونیست‌ها نیست، این حمله تبلیغاتی فروکش کرد.

ارتدوکس‌های کاتولیک‌شده

د) اگرچه کاتولیک‌های معدود و پراکنده‌ای در مجموع قلمرو ارتدوکس‌نشین شرق اروپا وجود دارند، اما مهمترین و متمرکزترین آنها «اونیاتی»‌های غرب اوکرائین هستند. اینان در اواسط قرن هیجدهم کاتولیک شدند که مشکل می‌توان در چند جمله کوتاه مفهوم کاتولیک بودن آنان را بازگفت. اجمالا اینان مرجعیّت پاپ را همچون کاتولیک‌های دیگر می‌پذیرند.

به دلیل تمایلات لهستانی و غرب‌گرایان اونیاتی‌ها، آنان در زمان استالین تحت فشار مضاعفی قرار گرفتند و بسیاری از کلیساها و موقوفات‌شان مصادره گردید. البته این جریان در مورد خود کلیساهای ارتدوکس هم اتفاق افتاد؛ اما اقلیت بودن و تمایلات ضد روسی‌شان، به آنان هم انسجام می‌بخشید و هم احساس مورد تبعیض بودن را در آنان تقویت می‌کرد. مضافا که به دلیل پذیرش مرجعیت پاپ پیوسته چشم به خارج از مرزهایشان داشتند.

پس از سقوط کمونیسم، اینان و البته بعضا با تحریک دیگران و لهستانی‌ها، به هیجان آمدند و برخی از کلیساهایی را که متعلق به ایشان بود و در زمان استالین در اختیار کلیسای ارتدوکس محلی قرار گرفته بود، تصرف کردند. این ماجرا مشکلات را به داخل مردم کشانید و این همه، مقامات کلیساهای ارتدوکس و ارتدوکس روس را سخت عصبانی و بدبین کرد. تا آنجا که صریحا گفتند هیچ رابطه و گفتگوی دینی میان ما و واتیکان وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد. مضافا که آنان احساس می‌کردند واتیکان از کلیسای ارتدوکس جدا و مستقل‌شد اوکرائین حمایت می‌کند.

اجمال داستان چنین است که کلیسای اوکرائین از زیرشاخه‌های کلیسای ارتدوکس مسکو است؛ اما پس از استقلال این کشور، بخشی از ارتدوکس‌های اوکرائینی خود را از مسکو جدا کردند و کلیسای مستقلی تشکیل دادند که این برخلاف قوانین کلیسایی است. اینان عمیقا ناسیونالیست و ضد روس هستند.

جنگ در یوگسلاوی

۳ـ مدتی پس از سقوط کمونیسم، جنگ در یوگسلاوی سابق آغاز شد. جرقه نخست با اعلام استقلال اسلوونی و کروواسی روشن شد که به نبرد چندروز کروواسی و صربستان انجامید و پس از آن جابجایی وسیع شهروندان کرووات و صرب از دو سرزمین. ضمن آنکه کرووات‌ها چندین کلیسای صرب را در قلمرو خود منفجر ساختند. این عمدتا برای کوچاندن صربها از کروواسی بود.

مدتی بعد، جنگ بوسنی آغاز شد؛ نزاعی سه‌جانبه بین مسلمانان، کرووات‌ها و صربها که هر یک تفسیر خاص خود را از جنگ و آغازکنندگانش داشتند. این جنگ که هر روز شدیدتر و بی‌رحمانه‌تر می‌گشت، رابطه متشنج دو کلیسای کاتولیک و ارتدوکس را به‌مراتب وخیم‌تر ساخت و عملا نوعی جنگ مذهبی و طائفه‌گی پدید آمد و پیکارجویان صرفا به پیروزی در جنگ می‌اندیشیدند و نه یافتن راه‌حلی مرضی‌الطرفین و بلکه مرضی‌الاطراف.

در همین گیرودار بود که واتیکان از خود نرمش نشان داد و کوشید موقعیت طرف مقابل را درک کند و ایده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.