پاورپوینت کامل تحقق وعده نیما ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحقق وعده نیما ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحقق وعده نیما ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحقق وعده نیما ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
«من میمیرم و آثار شلوغ و درهموبرهم من میماند و از بین میرود. به من، زمانِ زندگی من کمک نکرد که بتوانم با آرامش کارم را بکنم.» اینک اما، از پسِ بیش از نیمقرنی که از مرگ نیما میگذرد، اوراق پراکنده و درهموبرهمِ نیما به قالب کتاب درآمدهاند.
«من میمیرم و آثار شلوغ و درهموبرهم من میماند و از بین میرود. به من، زمانِ زندگی من کمک نکرد که بتوانم با آرامش کارم را بکنم.» اینک اما، از پسِ بیش از نیمقرنی که از مرگ نیما میگذرد، اوراق پراکنده و درهموبرهمِ نیما به قالب کتاب درآمدهاند. «صد سالِ دگر» عنوان دفتری از اشعار منتشرنشده نیما یوشیج است که در مجموعه ادب معاصرِ فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بهتصحیح سعید رضوانی و مهدی علیائیمقدم استنساخ شده و به چاپ رسیده است. مصائب گردآوری و تصحیح آثار بهجامانده از نیما از دیرباز محلِ بحث و جدلها بوده است و بهقولِ عبدالعلی عظیمی۱ با تمامِ صرف وقت و دقت در مقابله نمیتوان از صورت نهایی اشعار شاعری سخن گفت که با یک عمر استخوان خُردکردن۲ زندگی خود را وقف شعرگفتن و اندیشیدن به شعر کرد. القصه، مصححانِ «صد سال دگر» کمر همت به کاری بستند که در نظرِ احمد سمیعی(گیلانی)، از بزرگان فرهنگ ما، در فضای پژوهشی اوایل قرن حاضر حتی بیسابقه بوده است. احمد سمیعی، ادیب و مترجم و مدیر گروه ادب معاصر فرهنگستان در «تذکار»ی که بر کتاب نوشته است طرح تدوین اوراق پراکنده بهجامانده از نیما یوشیج را متفاوت میداند زیرا «اسناد و مدارکی نظیر این اوراق، البته سازمانیافته، در گنجینههای متفرق وجود داشته اما برای تدوین و تنظیم آنها قدمی برداشته نشده است.» در سالیان اخیر نمونههای متعدد از تدوین و نشر اسناد و مدارک تاریخی را شاهد بودهایم که مواد آن مدون بودهاند و چنانکه احمد سمیعی نوشته است تنها میبایست خوانده و تصحیح میشدند، اما اوراق بهجامانده از نیما حکایت دیگری داشتهاند. سالیانی پیش، حوالی آخر دهه هفتاد گویا، اسناد و دستنوشتههای نیما «به احترام شادوران دکتر حسن حبیبی» نخستین رئیسِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی به این نهاد واگذار میشود. و بعد از قریببه دو دهه فترت کارِ استنساخ و بررسی این اوراق در دستور کار فرهنگستان قرار میگیرد و اجرای آن بهقول احمد سمیعی به «اهلش» سپرده میشود: به سعید رضوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی و همکار گروه ادب معاصر فرهنگستان، و مهدی علیائیمقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ویراستار ادبی گروه فرهنگنویسی فرهنگستان. مصححان در مقدمه خود از درهمریختگی و آشفتگی اسناد و از کیفیت نامطلوب تحریر آنها نوشتهاند و از اینکه شرایطی از ایندست موجب شده است تا کار تنظیم و تدوین آنها وقتگیر باشد. همچنین اشاره میشود به سابقه و سرنوشتی که دستنوشتههای نیما را به فرهنگستان رساند، اینکه این اسناد در دهه هفتاد از شراگیم یوشیج، فرزند نیما خریداری شده و از آن زمان در آرشیو کتابخانه فرهنگستان مانده است، تا سال ۱۳۹۳، که طرح بررسی و انتشار اسناد با تهیه آرشیو تصاویر دیجیتال از اسناد و دستهبندی موضوعی تصاویر اوراق آغاز شد. درباره این طرح، مراحل آن و روند کار بر اسناد مانده از نیما، با سعید رضوانی به گفتوگو نشستهایم. کتاب با تذکاری بهقلمِ احمد سمیعی آغاز میشود که در آن به بیسابقهبودنِ طرح تدوین اوراق پراکنده نیما در فضای پژوهشی حاضر اشاره میکند و سعید رضوانی در اینباره میگوید: «شما دارید حاصل این طرح را میبینید اما تا کتاب به این مرحله برسد که سیاه و سفید جلوِ شما قرار بگیرد، یک کار بسیار منضبط و سیستماتیک پشت آن است. ما دَههزار دستنوشته نیما را با وضعیتی ناخوانا و پراکنده خواندهایم، که نمونههایش در کتاب هم هست. این یادداشتها دستهبندی موضوعی نشده بودند و یادداشتهای مربوط به همهچیز درهموبرهم بودند. بنابراین ما پیش از استنساخِ اشعار یک آرشیو موضوعی- ژانری درست کردیم، سیستمی مبتنی بر موضوع و ژانر، و مطابقِ این سیستم تکتک یادداشتها و اسناد بهجامانده از نیما را براساس تصاویر دیجیتالِ آنها در این آرشیو جا دادیم. درواقع آن یادداشتهایی که در این سالها روی هم انباشته شده بودند تبدیل شدند به تصاویر دیجیتالِ باکیفیت و بعد دستهبندی شدند.»
واگذاری اسناد و دستنوشتههای نیما به دهه هفتاد برمیگردد اما دقیقا چه سالی از این دَهسال، کسی نمیداند. دوران ریاست حسن حبیبی بر فرهنگستان زبانوادب فارسی. این تنها داده قطعی است. «تا جایی که من توانستم کسب اطلاع کنم، واگذاری اسناد به دهه هفتاد برمیگردد. اما من نتوانستم تاریخِ دقیق آن را بهدست بیاورم. این مسئله که چرا چنین فاصلهای افتاده است بین واگذاری و بررسی، دلایلی اداری داشته، اما از اینکه چرا این پروژه سه سال طول کشیده میتوانم دفاع کنم. کافی است نگاهی به این اثر بیندازید تا ببینید این اسناد چه کیفیتی داشتهاند، یازده نمونه از این دستنوشتها در کتاب هست و بهمراتب کاغذهایی کمکیفیتتر هم در این اسناد بود اما ما مطلقا به کیفیت آنها کار نداشتیم و همه را خواندیم. بنابراین استنساخ این اسناد کاری نبود که ظرف چند روز انجام بشود با حفظِ این کیفیت در تصحیح. دو تا مصحح داشت کار، هر دو چندبار خواندهایم و کلمهبهکلمه با هم چِک کردیم تا رسیده است به قرائتِ نهایی. درعینحال یک آرشیوسازی علمی پشتِ این اسناد هست، یعنی فقط کار استنساخ این اسناد سه سال طول نکشیده، بلکه از لحظهای که این طرح آغاز شده تا زمانی که کتاب به دست مخاطب رسیده سه سال زمان بُرده است. کیفیت این کاغذها برخی از پژوهشگران را که در این سالها با این وسوسه روبهرو بودند که روی این اسناد کار کنند منصرف کرد، یعنی وقتی کیفیت اسناد و درهمریختگیشان را دیدند از این کار صرفنظر کردند چون به این نتیجه رسیدند که کار بسیار زیادی میطلبد و شاید این یکی از علتهای موکولشدن این پروژه از امروز به فرداست. علتِ دیگر اینکه امکاناتی برای این کار لازم بود، تصویربرداری از این اسناد هم به دستگاه و هم به پرسنل نیاز داشت.»
جز شعرهایی که در کتاب آمده است، در میان دستنوشتهها چیزهای دیگر هم بوده است: از شعر، که نامِ نیما با آن گره خورده، و تأملات فلسفی در باب شعر، تا فُرمهایی که نیما را کمتر به آنها میشناسند؛ داستان و نمایشنامه و بسیاری چیزهای دیگر. همین دستنوشتهها در موضوعاتِ مختلف قرینهای است بر این پنداشت که مجلدات دیگری از نوشتههای نیما در راه است شاید. رضوانی اما میگوید: «در این دستنوشتهها همهجور نوشتهای بود. از شعر، نمایشنامه، داستان، تا تأملات، نوشتههای فلسفی و درباب تاریخ. اما هنوز زمانبندی مشخصی برای ارائه مجلدات دیگری از این نوشتهها وجود ندارد، زیرا چگونگی ادامه کار در دست بررسی است. البته فرض بر این است که تکتک این کاغذها خوانده شود و در اختیار عموم قرار بگیرد، اما در عمل این کار بهدلیلِ ناخوانابودن نوشتهها و خطخوردگیهای زیاد و متون نامنسجم چندان ممکن نیست. پس باید در عمل دید که چقدر از این یادداشتها را میتوان خواند، استنساخ کرد و به فُرم کتاب درآورد.»
به هر تقدیر از میان انبوهِ دستنوشتههای ناخوانا و پُر از خطخوردگی نیما، جلد نخستِ اسناد نصیبِ اشعار منتشرنشده او شد و بهنظر میرسد وجهه شاعری نیما با این انتخاب نسبتی موثق داشته است. «نیما بیش از هر چیز بهعنوان شاعر شناخته شده است و طبعا همه انتظار دارند ابتدا شعرهای منتشرنشده او را بخوانند. بنابراین بررسی و استنساخ اشعار نیما نسبت به دیگر نوشتههای او در اولویت قرار گرفت.»
احمد سمیعی در تذکار خود با اشاره به خصلتِ شفاهی فرهنگ ما مینویسد: «از اثرآفرینان روزگاران گذشته و حتی معاصر ما کمتر نوشتهها و اوراقی بهجا مانده که بستگان و نزدیکان حفظ آنها را لازم شمرده باشند یا مواریثی از این دست به دست اهل افتاده باشد که تدوین و نشر آنها را وجهه همت سازد.» از طرف دیگر، در نظر ایشان نویسندگان ما نیز چندان به حفظ یادداشتها و چرکنویسهاشان رغبتی نشان ندادهاند و از اینرو رسمورسوم فرهنگی ما در ساحات مهمی هنوز خصلتی شفاهی دارد. سمیعی به تاریخ فرهنگی ما و نمونههای درخشان ادبیات منبری اشاره میکند که مکتوبی از آنها بهجا نمانده است و نمونه دمدستی آن خطابهها و مواعظ سعدی است که در «گلستان» به آنها اشاراتی دارد و از محتواشان چندان چیزی در دست نیست. سعید رضوانی معتقد است که این تذکار، رویکردی را نشانه رفته که در فرهنگ ما نسبت به میراث و مردهریگِ بزرگان ادب و فرهنگ جا افتاده است و میگوید: «از روز اول که بحث این طرح و استنساخ اشعار نیما مطرح شد، عدهای که ظاهرا نگران وجهه نیما بودند این نگرانی را مطرح کردند که چرا حالا بعد از گذشت شصت سال از مرگ نیما، باید آثار او را دوباره بیرون بیاوریم و چاپ کنیم، آثاری را که شاید به کیفیت دیگر آثار نیما نباشد و این به وجهه نیما آسیب میزند. آقای سمیعی این بحث را در آن بافت مطرح میکنند. بخش عمدهای از این تذکار مربوط به استدلال درباره ضرورتِ چاپ این اشعار است. من نیز در آستانه چاپِ این کتاب مطلبی نوشتم با عنوانِ «در حکمت نشر آثار منتشرنشده اثرآفرین فقید»، که مطلبی استدلالی است و در آن سعی کردم نشان دهم مبنای این نگرانی چیست و فرضهایی آوردم: اینکه فکر میکنند نشر آثار منتشرنشده با پسند هنرمند فقید مغایر است، چون اگر آنها ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 