پاورپوینت کامل متن سخنرانی داریوش آشوری در «شب نیچه و جهان ایرانی» ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل متن سخنرانی داریوش آشوری در «شب نیچه و جهان ایرانی» ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متن سخنرانی داریوش آشوری در «شب نیچه و جهان ایرانی» ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل متن سخنرانی داریوش آشوری در «شب نیچه و جهان ایرانی» ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
فریدریش ویلهلم نیچه (۱۸۴۴ -۰۰۱۹) را فیلسوف فرهنگ نامیدهاند، زیرا درگیری اصلیِ اندیشه او با پیدایش و پرورش و دگرگونیهای تاریخی فرهنگهای بشریست، بهویژه نظامهای اخلاقیشان. تحلیلهای باریکبینانه درخشان او از فرهنگهای باستانی، قرون وسطایی، و مدرن اروپا، و دیدگاههای سنجشگرانه او نسبت به آنها گواه دانشوری درخشان او و چالاکی اندیشه او به عنوان فیلسوف تاریخ و فرهنگ است.
مطلب پیش رو متن سخنرانی داریوش آشوری زبانشناس، مترجم است که در مراسم «شب نیچه و جهان ایرانی» توسط علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا قرائت شد.
فریدریش ویلهلم نیچه (۱۸۴۴ -
۰۰
۱۹) را فیلسوف فرهنگ نامیدهاند، زیرا درگیری اصلیِ اندیشه او با پیدایش و پرورش و دگرگونیهای تاریخی فرهنگهای بشریست، بهویژه نظامهای اخلاقیشان. تحلیلهای باریکبینانه درخشان او از فرهنگهای باستانی، قرون وسطایی، و مدرن اروپا، و دیدگاههای سنجشگرانه او نسبت به آنها گواه دانشوری درخشان او و چالاکی اندیشه او به عنوان فیلسوف تاریخ و فرهنگ است. اگرچه چشم نیچه دوخته به تاریخ و فرهنگ اروپا ست و دانشوری او در اساس در این زمینه است، امّا از فرهنگهای باستانی آسیایی، بهویژه چین و هند و ایران، نیز بیخبر نیست و به آنها فراوان اشاره دارد، بهویژه در مقام همسنجی فرهنگها. او بارها از «خرد» آسیایی در برابر عقلباوری مدرن ستایش میکند.
نیچه دانشجوی درخشان فیلولوژی کلاسیک (زبانشناسی تاریخی زبانهای باستانی یونانی و لاتینی) بود و پیش از پایانِ دوره دکتری در این رشته به استادیِ این رشته در دانشگاه بازل گماشته شد. دانش پهناور او در زمینه زبانها، تاریخ ، و فرهنگ یونانی و رومی در بحثهای فراوانی که در باره آنها میکند آشکار است و نیز در اشارههای بیشماری که در سراسر نوشتههای خود به آنها دارد. او دست کم دو کتاب جداگانه در باره فرهنگ و فلسفه یونانی دارد، یکی زایش تراژدی، و دیگری فلسفه در روزگار تراژیک یونانیان ، که هر دو از نخستین کتابهای او هستند. آشنایی دانشورانه او با تاریخ و فرهنگ یونان و روم، و مطالعه آثار تاریخی بازمانده از آنان، سبب آشنایی وی با تاریخ و فرهنگ ایران باستان نیز بود. زیرا ایرانیان، به عنوان یک قدرت عظیم آسیایی، نخست با دولتشهرهای یونانی و سپس با امپراتوری روم درگیری دایمی داشتند در مجموعه نوشتههای او، شامل پارهنوشتهها و یادداشتهای بازمانده در دفترهای او، که حجم کلانی از کلِّ نوشتههای او را شامل میشود، از ایرانیان باستان فراوان یاد میکند. دلبستگی نیچه به ایران و ستایش فرهنگ باستانی آن را در گزینش نام زرتشت به عنوان پیامآور فلسفه خود میتوان دید و نیز نهادن نام وی بر کتابی که آن را مهمترین اثر خود میشمرد، یعنی چنین گفت زرتشت.
نیچه توجّه خاصّی به تاریخ ایرانِ دوره اسلامی نشان نمیدهد، اگرچه گاهی نامی از مسلمانان میبرد و دست کم یک بار از حشّاشون با ستایش یاد میکند. در یادداشتهای او یکبار نامی از سعدی دیده میشود با نقل نکتهپردازیای از او؛ امّا نام حافظ را چندین بار میبرد و در باره شعر و ذهنیت او سخن میگوید.
دیدِ نیچه نسبت به ایرانِ باستان
در مجموعه نوشتههای نیچه دو بار از ایران (
Persien
) نام برده میشود و چندین بار از ایرانی (
persisch
) و یکبار هم از پیشایرانی (
vorpersisch
)،
که اشارههایی هستند به روابط دولتشهرهایِ یونانی با امپراتوری ایران و گاه تحلیلی از آن. توجّه او، پیش از هر چیز، به پیآمدهای جنگهایِ ایران و یونان و اثر ژرفِ آن بر دنیای یونانی ست، که به جنگِ پلوپونزی میانِ دولتشهرهایِ آتن و اسپارت، با شرکت دیگر دولتشهرها، میانجامد. این جنگ تمامی یونان را به مدّت پنجاه سال درگیر میکند و ویرانی بسیار به بار میآورد. افزون بر اینها، بیست و هشت بار از ایرانیان (
die Perser
) نام میبرد و در برخی از پارهنوشتههایِ (
Fragmente
) او میتوان نگره او را نسبت به ایرانیان باستان و فرهنگشان بهروشنی یافت. وی، بهویژه، ستایشگر چیرگی ایرانیان در تیراندازی و سوارکاری و جنگاوری و نیز حالت سروری و قدرتخواهیشان است؛ و نیز پافشاریشان بر فضیلت راستگویی. اینها کردارها و ارزشهایی ست که وی شایسته زندگانی والامنشانه انسانی میداند. امّا، بالاترین درجه توجّه خود به ایرانیان و بزرگداشتِ آنان را آن جا نشان می دهد که از زمانباوری ایرانیان سخن میگوید؛ باوری که به دیدگاه او نسبت به زمان و بازگشت جاودانه آن همانند است. این دیدگاه در برابر آن دید متافیزیکی یونانی قرار میگیرد که با افلاطون هستیِ زَبَرزمانیِ حقیقی را در برابر هستیِ مجازیِ گذرا یا زمانمند قرار میدهد: من میباید به یک ایرانی، به زرتشت، ادایِ احترام کنم. ایرانیان نخستین کسانی بودند که به تاریخ در تمامیت آن اندیشیدند. در دنبال آن نیچه در این پارهنوشته به هزارهها در باورهای دینی ایرانی باستان اشاره دارد و میافزاید، [ایرانیان تاریخ را] همچون زنجیرهای از فرایندها [اندیشیدند]، هر حلقه به دست پیامبری. هر پیامبر هزاره (
hazar
) خود را دارد؛ پادشاهی هزارساله خود را. در چنین گفت زرتشت از هزارهیِ بزرگِ (
grosser Hazar
) پادشاهیِ زرتشت سخن میگوید، پادشاهی بزرگ دوردست انسان، پادشاهی هزارساله زرتشت.
در پارهنوشتهای در میانِ آثارِ منتشر شده پس از مرگاش، از یک فرصت از دست رفته تاریخی دریغ میخورد که چرا به جای رومیان ایرانیان بر یونان چیره نشدند: به جایِ این رومیان، چه خوب بود که ایرانیان سرورِ (
Herr
) یونانیان میشدند. این یادداشت کوتاه را میتوان این گونه تفسیر کرد که نیچه این جا نیز گرایشِ خود به جهانبینی زمانباور ایرانیان در برابر متافیزیکِ یونانی نشان میدهد. زیرا با فرمانروایی رومیان بر یونان، فرهنگ یونانی و متافیزیک فلسفی آن بر فضای روم چیره شد و راه را برایِ ظهور مسیحیت و نگرشِ آخرتاندیش و زمانگریز و
دیدِ هیچانگارانه آن نسبت به زندگانی زمینی گشود. نیچه بر آن است که مسیحیت، در مقام دین مسکینان ، زندگانی گذرای زمینی را به نام پادشاهیِ جاودانه آسمان رد میکند و بدین سان نگرشِ مثبت یا آریگوی به زندگی را بدل به نگرش منفی میکند. حال آن که فرمانروایی ایرانیان بر یونان ، با نگرش مثبتشان به زندگی و زمان، میتوانست روند این جریان را دگر کند و از یک رویداد شوم در تاریخ پیشگیری کند.
زرتشت ایرانی و زرتشت نیچه
نیچه در نخستین نوشتههایاش نام آشنایِ
Zoroaster
را به کار میبرد که از ریشه یونانی ست و در زبانهای اروپایی به کار میرود.
Zoroaster
نخستین بار در یادداشتهای ۱۸۷۰ ۷۱ دیده میشود؛ یک دهه پیش از نوشتن چنین گفت زرتشت. در این یادداشت، چهبسا با لحنی دریغآمیز، میگوید که، اگر داریوش شکست نخورده بود، دین زرتشت بر یونان فرمانروا شده بود. همچنین در رسالهای از این دوران، که پس از مرگ او به چاپ رسیده، به داستان شاگردی هراکلیتوس نزد زرتشت (
Zoroaster
) اشاره میکند. نام زرتشت به صورت ایرانی باستانیاش، یعنی
Zarathustra
، نخستین بار در کتاب دانش شاد، (پارهنویسِ ۳۴۲) پدیدار میشود که در ۱۸۸۲ انتشار یافته است. نیچه نخستین پاره پیشگفتار زرتشت، یا نیایش او در برابر خورشید، از کتاب چنین گفت زرتشت، را این جا گنجانده است. این پاره در سال پس از آن در نشر بخش یکم از چهار بخش چنین گفت زرتشت در جای اصلی خود قرار میگیرد.
جای آن است که بپرسیم نیچه چرا نام آشنای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 