پاورپوینت کامل “صاحب علم جمعی” کیست؟ ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل “صاحب علم جمعی” کیست؟ ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل “صاحب علم جمعی” کیست؟ ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل “صاحب علم جمعی” کیست؟ ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

مرحوم میرزا مهدی اصفهانی که مکتب تفکیک به او منتسب است تعالیم خود را برگرفته از شخصی می دانست که از او با عنوان “صاحب علم جمعی” نام می برده است. در اینکه دقیقاً او کیست و چه سهمی در بنیاد گذاشتن مجموعه تعالیم میرزا مهدی اصفهانی داشته اختلاف نظر وجود دارد.

مرحوم میرزا مهدی اصفهانی که مکتب تفکیک به او منتسب است تعالیم خود را برگرفته از شخصی می دانست که از او با عنوان “صاحب علم جمعی” نام می برده است. در اینکه دقیقاً او کیست و چه سهمی در بنیاد گذاشتن مجموعه تعالیم میرزا مهدی اصفهانی داشته اختلاف نظر وجود دارد. از مجموعه آنچه مرحوم آقای حلبی در گفتارهای فارسی خود درباره “صاحب علم جمعی” گفته چند نکته اساسی معلوم می شود:

نخست اینکه مسلم است “صاحب علم جمعی” معاصر با میرزای اصفهانی نبوده و او در عالم مکاشفه و آنچه وی “تجرید و انخلاعات” می خوانده از محضر “صاحب علم جمعی” بهره علمی و معنوی می برده است.

نکته دوم اینکه “صاحب علم جمعی” خود به تعبیر مرحوم آقای حلبی با “دلالت” امام عصر به “معارف ناب اهل بیت” دسترسی یافته بوده و بنابراین ادعا شده که خود تربیت شده مستقیم حضرت بوده است. کیفیت ملاقات و یا این رهیابی به محضر امام عصر از نوشته های آقای حلبی معلوم نمی شود.

نکته سوم اینکه “صاحب علم جمعی” خود عالمی معرفی می شود که آرایی مبتنی بر توجه و عنایت در اخبار و احادیث داشته و تنها ناقل صرف تعالیم امام عصر نبوده است. از مجموع نوشته های آقای حلبی بر می آید که میرزا مهدی اصفهانی، با نوشته ها و تعالیم “صاحب علم جمعی” دسترسی داشته و این طبعاً تنها نمی تواند حاصل مکاشفه و ارتباط مکاشفه ای ادعا شده میان میرزا و “صاحب علم جمعی” باشد.

نکته چهارم که در واقع می تواند به عنوان راهنمای ما برای شناسایی شخصیت “صاحب علم جمعی” به کار آید (اگر اصلاً چنین شخصیتی وجود تاریخی داشته باشد) این است که یکجا آقای حلبی تصریح می کند که مطالبی که به شاگردانش منتقل می کند با پنج واسطه به آنان رسیده است. اگر خود آقای حلبی و میرزا مهدی را دو واسطه حساب کنیم بنابراین سؤال اینجاست که بنابراین سه واسطه دیگر چه کسانی اند و در این میان “صاحب علم جمعی” کجا قرار می گیرد؟ عین عبارت آقای حلبی در این مورد چنین است:

“در هیچ یک از کتب فلسفی از نوشته

های ابو علی سینا گرفته تا صدر المتأ

لهین شیرازی با چنین حقیقتی برنمیخورید. آنان از این سر که روشنگر واقعیت افعال است محروم مانده

اند. در کتابهای کلامی هم این مطلب یافت نمی

شود. دریافت این اصل از آن کسانی است که ملکوتشان به مقام ولایت امام زمان ارواحنا فداه اتصال یافته است و آن حضرت آنها را بر این حقیقت واقف نموده

اند و تنبه داده

اند و اکنون پس از پنج واسطه برای شما مطرح می

گردد. برای آن که اندکی با این واقعیت آشنا شوید یکی از افعالتان را در نظر آورید: شما جرعه

ای آب مینوشید.”

پرسش این است که از دیدگاه آقای حلبی این پنج واسطه آیا شامل “صاحب علم جمعی” هم هست یا نه؟ عبارت نقل شده در این مورد ابهام دارد و می تواند دو نوع تفسیر شود: می توان تصور کرد که “صاحب علم جمعی” هم خود یکی از حلقات این پنج واسطه و نخستین شخص در این سلسله است. کما اینکه می توان گفت این پنج واسطه به شاگردان او در پنج نسل متعاقب هم مربوط است. در هر دو حال اگر چنین است پرسش دیگر این است که چرا در موارد دیگر آقای حلبی می گوید میرزا مهدی اصفهانی خود با “صاحب علم جمعی” در عالم “انخلاع و مکاشفه” مرتبط بوده است؟ به نظر می رسد آنچه مربوط به نوشته ها و تعالیم “صاحب علم جمعی” است مربوط است به آنچه میرزا مهدی اصفهانی نزد استادی از اساتید خود که محتملا مقصود سید احمد کربلایی است آموخته بوده است. او بعداً به گواهی آنچه درباره سرگشتگی و تردید در تعالیم استادش گزارش شده نسبت به صحت آن مطالب تردیدهایی یافت. با توجه به حکایت مکاشفه و یا خوابی که در رابطه با “ملاقات” با امام عصر ادعا کرده می توان چنین استنباط کرد که میرزا (و ظاهراً با تأثیرپذیری و راهنمایی از تعالیم عرفانی مرحوم سید جمال گلپایگانی) در چارچوب آنچه گفته شد این موضوع را مطرح می کرد که در طی مکاشفاتی با شخص “صاحب علم جمعی” که منبع اصلی تعالیم تمام چند نسل قبل است مرتبط شده و صحت و درستی آنها و حقیقت مطالب معارفی را چنانکه مدعی است با راهنمایی و دلالت خود “صاحب علم جمعی” دریافته بوده است. با این حساب و با توجه به آنچه گفته شد به احتمال قوی مقصود از “صاحب علم جمعی” در روایت میرزا مهدی اصفهانی، مرحوم سید علی شوشتری، سرسلسله عارفان شیعی مکتب نجف است که سید احمد کربلایی، استاد میرزا مهدی یکی از حلقات تعالیم عرفانی او در نجف قلمداد می شود. سبب تردیدها و سرگشتگی عرفانی و معارفی میرزای اصفهانی گویا اختلاف نظرات ملا فتحعلی سلطان آبادی با برخی از عارفان این حلقه و از جمله اختلافات با تعالیم ملا حسینقلی همدانی در مباحث اعتقادی و عرفانی و معارفی بود. می دانیم که میرزای اصفهانی از طریق سید اسماعیل صدر با تعالیم عرفانی سلطان آبادی آشنایی داشت. گویا مکاشفات میرزا مهدی و دسترسی “مستقیم”ش با معارف “صاحب علم جمعی” موجب رهایی از این سرگشتگی ها شده است. با این حساب، در حالت دیگر می توان تصور کرد که مراد آقای حلبی از این پنج واسطه، خودش، میرزای اصفهانی، سید اسماعیل صدر، ملا فتحعلی سلطان ‌آبادی، شیخ انصاری و در نهایت سید علی شوشتری، یعنی “صاحب علم جمعی” بوده است.

اینجا مواردی را که مرحوم آقای حلبی در رابطه با “صاحب علم جمعی” به تفاریق در سلسله دروس معارف ابراز کرده نقل می کنیم:

فلاسفه چون اعمال فکریشان به دلالت ولی الله نبوده است آنچنان که صاحب علم جمعی انجام داده راه نپیموده

اند لذا لغزیده اند و طریق معارف را که باریک تر از مو و برنده تر از شمشیر است نتوانسته اند طی کنند.

آنچه گفتیم علم امام زمانتان (ع) است و محصول تخیلات و تفکر فلان فیلسوف نیست. این علم آل محمد است از این جهت برای آن بزرگوارانی که رابط این علم به شما بوده

اند استرحام کنید. خداوند روح مطهر مرحوم مبرور، بزرگی که جائز نیست من نامش را ببرم، صاحب علم جمعی که معدن این علم بوده و از شخص امام زمان ارواحنا فداه به او افاضه شده است. و همچنین روح آقا میرزا مهدی که رابط میان ما و صاحب علم جمعی بوده است ، در اعلی علیین با امیر الموء

منین محشور بگرداند و طبقات انوار غیر متناهی را به روح آن دو برساند.

خدا وقت ظهور را تقدیر نکرده و علائم ظهور هیچ کدام میزان نیستند. این علائم سبب امتحان عباد هستند و گرنه در روایت داریم که: ‘یصلح الله امره فی لیله` و یا: ‘مثله کمثل الساعه لا تاء

تیکم الا بغته`. ظهور امام زمان سلام الله علیه، دائر مدار امر خودش می

باشد و تقدیر سابقی ندارد. هر آنی که خدا بخواهد یقدر و یقضی. البته ترتیب قضائش هم بر ما معلوم نیست و از بیانات منقوله از صاحب علم جمعی قدس الله سره برمی

آید که این بزرگوار نتوانسته است کیفیت قضاء این حکم را بیان کند: آیا در دل حضرت الهام می

شود که برخیز و قیام کن یا شمشیر از غلاف بیرون می

آید که ‘قم یا ولی الله و انتم بی من اعداء الله؟ معلوم قطعی نیست. پس یکی از امور موقوفه

ء بلا تقدیر، وقت فرج است.

بنا بر مشرب و مذاق صاحب علم جمعی که مأخوذ از خود حجت الله است، جوهر ذات ظهور بدائی است. علائمی هم که نقل شده برای ظهور، حتی مقدرات و مقتضیات حتمیه

اش هم بدائی است. لذا به هیچ یک از این علائم اعتمادی نیست. خودشان هم فرموده

اند که اینها بدائی است و ممکن است علائم اصلا نیاید.

در تردد، برای خدا سه مختاریت است و همان طوری که مرحوم صاحب علم جمعی قدس الله سره فرموده

اند، این مطلب از افتخارات اسلام است. انشاء الله در اینجا روایاتش را برایتان بیان میکنم و اشاره

ای به کنهش خواهم نمود. خدا این طور مقدر کرده که این حرفها شکسته بسته از دهان ما دربیاید و لو خود بنده متأ

ثر نشوم.

این حدیث مقدس که از لسان پیغمبر (ص) درآمده و به لفظ ‘ترددت` بیان شده به فرمایش صاحب علم جمعی از شق القمر بالاتر است. اصلا در این لفظ معجزه است.’ما توقفت` نگفته ‘ما تاء

ملت` نگفته، ‘ما امسکت` نگفته بلکه تردد را بکار برده است یعنی از مزاحم که عبد است خدا قبول رد کرده. صاحب علم جمعی می

فرماید اگر در تمام لغت عرب بگردید، کلمه

ای برای این موضوع منطبق تر از این لغت نیست.

به خاطر کثرت نوافل و عباداتی که انجام داده، او شبها با من راز و نیاز کرده با من انس داشته و من به خاطر محبت به آن حالات او، از گناهش درمیگذرم و این بلاء دنیائی را هم از او دور میکنم. اصلا قضاء و قدر را هم بهم میزنم. بلکه علاوه بر رد بلاء او را عفو مینمایم. از آن بالاتر، پاداش این بلاء را هم به او میدهم (صاحب علم جمعی فرموده این گوهر عجیبی است) چون اگر این بلاء بر او وارد میشد اجری داشت و خدا با این که بلاء را از او رد کرده اجر را هم برایش ذخیره می

فرماید. آخر او رئوف و رحیم است و این بندگان باید بدانند. لذا در دعا میخوانیم: ‘سبحانه من حبیب حبه دائم`.

آن بزرگوار (صاحب علم جمعی) این روایات را دلیل بر تقدیم خداوند محبت عبد را بر محبت خودش آورده و می

فرماید خدا این کار را می

کند اعزازا و تکریما له. خدا این چنین محب است و امیدواریم که به همین محبت عظمای خود گناهان ما را بیامرزد. این را هم بدانید که بزرگترین وسیله

ء تقرب به خدا دانستن همین معارف است و خواندن همین دعاها و فهم معانی این اسماء الله.

در این روایات رموز و اسراری بوده است که خداوند متعال به صاحب علم جمعی قدس الله سره روشن فرموده و این بزرگوار به واسطه

ء پیوندی که با مقام ولایت امام عصر ارواحنا فداه داشته است متحمل علوم محمد سلام الله علیهم شده که گوشه

ای از آن راجع به این روایات است.

اما نکته

ء لطیفی که میلیاردها قیمت دارد و قبلا برایتان تذکر داده

ام اگر فراموش نکرده باشید این است که فعل ما در جمیع مراحل غیر از ‘توجه` هیچ چیز دیگری نیست و این را احدی از فلاسفه (نه اشراق، نه مشاء، نه رواق) نفهمیده

اند. کتابهایشان موجود است از ‘شفاء` بو علی سینا گرفته تا ‘منظومه` حاج ملا هادی، هیچ کدام متوجه نشده

اند و این از افاضاتی است که خدا به صاحب علم جمعی فرموده است، خدا ملزم نیست همه چیز وجدانی را به همه بفهماند…

حالا دسته

ای از این متشابهات را بنا بر فرمایشی حضرت علی الهادی صلوات الله علیه در نامه

ء جوابیه

ء سؤالات اهوازیها داده

اند (که صاحب علم جمعی قدس الله سره، آن روایات را عجیب دانسته است و آن روایتی است خیلی مفصل و علامه مجلسی (ره) در ج سوم بحار الانوار آن را نقل فرموده) و از بعضی از روایات استفاده

های عجیبی کرده

اند که از جمله

ء آنها جهات وهن و سستی در بعضی روایات متشابه در باب قدر و قضاء و مشیت و اراده بوده است که آنها را سست کرده و ما نمی

توانیم ظواهر این روایات را اخذ کنیم و باید آنها را به محکمات رد نمائیم.

بعضی از روایات در قضا و قدر افعال عباد، وارد شده که موافق مذهب عامه است که این خودش موهن است و روایات را سست می

کند. بعضی روایات را صاحب علم جمعی استنباط کرده و نواردش را هم ممکن است نشان بدهیم ولی آنها برای شما فایده ندارد. بعضی از این روایات محفوف به قرائن قطعی است که مسلم است امام علیه السلام در آنجا تقیه فرموده است.

آن وقت بعضی از روایاتی که در باب مشیت و اراده و قضا و قدر در افعال بشر نقل شده، به فرموده

ء صاحب علم جمعی (ره) کذب و جعل است. این بزرگوار چون خودش عجیب فحلی بوده، همه را درک می

کرده است. یک جهت دیگر این است که بعضی از همین متشابهات را خود ائمه معنا کرده اند و فرموده اند که مراد ما چیست.

صاحب علم جمعی قدس الله سره یک وقتی سخت به امیر المؤمنین (ع) متوسل شده بود که یا الله! چه تفاوتی میان ما و عمری ها است؟ آنها از معارف که شخصیت انسان به آن است محروم هستند و ما هم محروم! چرا این طوری هستیم؟ یک شب در عالم روء

یا و مکاشفه دیده بود که در فاصله

ء دوری از کوه بسیار عظیمی ایستاده و از قله

ء آن کوه سیل مهیبی سراشیب شده است و به زمین میریزد و نمی از آن سیل خروشان بر پیشانی او نشسته، ‘ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر`. پس از بیداری به راهی افتاد که او را در آن انداختند. به دلالت ولی الله امام عصر ارواحنا فداه به معارف دست یافت. همه

ء این معارف ذره

ای است از آن آبشار غول آسا که به پیشانی این بزرگوار، صاحب علم جمعی، خورده است و این رودخانه

ء سیل آسا و خروشان در وجود مسعود امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء جاری است. دعا کنید بیاید، نمیدانید درک زمان ظهور و حضورش چه لذتی دارد دست بر سرها میگذارد، عقلها کامل می

شود. بدانید که بنده یک جاروکش در اتاق یکی از نوکرهای نوکر امام زمان بودم. آن وقت از این جاروکشی که کردم دو مثقال خاکروبه

اش گیرم آمده و الا چیزهای بزرگش مال صاحب خانه است و تازه صاحب خانه نوکر نوکر نوکر امام زمان است. بفهمید آنجا چه خبر است… خداوند به حق رسول الله و به حق ارواح طیبه

ء ائمه معصومین، ظهورش را نزدیک فرماید

همچنان که گفتیم خداوند متعال یک عنایت عظیمی به صاحب علم جمعی قدس الله سره فرموده که احدی از حکماء متقدمین و متاء

خرین متنبه این مطلب نشده

اند، البته این عنایت از طریق روایات شده است، چون هر چه این بزرگوار داشته از روایات بوده و ایشان معتقد بوده

اند که اصلا ولی مرشدی که باید به هدایت او مهتدی شویم، ائمه

اند و لسان آنها روایاتشان است.

نکته

ء دوم که صاحب علم جمعی دریافته، این است که مشیت، مؤ

خر از قدرت است. بر خلاف فلاسفه که مشیت را مقدم بر قدرت می

دانند.

درجات وجودی مسئله دیگری است. من بسیاری از علماء را دیده

ام: مرحوم آقا سید ابو الحسن، مرحوم حاج آقا حسین قمی مرحوم میرزای نائینی، مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری، مرحوم حاج سید جمال گلپایگانی که در ارادت به امام زمان (ع) عجیب بود از خوف خدا غشوه

های شبانه

ء خاصی داشت. هیچ کدام با او قابل مقایسه نیستند. من و او هر دو نماز خواندنمان ادای واجب است اما نماز من در برابر نماز او پیازی بیش نبود. یک نماز صاحب علم جمعی میخوانده که نماز میرزا مهدی پیش آن پیازی بیشتر ارزش نداشته است.

مرحوم میرزا به درجاتی بیشتر از من ادای حق کرده است، همین طور صاحب علم جمعی نسبت به میرزا مهدی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.