پاورپوینت کامل دوستی و عشق در معنویت اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دوستی و عشق در معنویت اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دوستی و عشق در معنویت اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دوستی و عشق در معنویت اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پروفسور ویلیام چیتیک ـ از محققان برجست حوز عرفان اسلامی ـ در نوشتار زیر به موضوع «عشق» به ‌عنوان مفهومی بنیادین در معنویت اسلامی می‌پردازد. او با ذکر دلایل مختلف و منسجم برگرفته از قرآن و حدیث، این نکته را که عشق، تنها قابل ‌انتساب به خداست و اوست که در حقیقت عاشق، معشوق و عشق است، به‌زیبایی منعکس می‌کند. از دیدگاه او «عشق» صفت ذاتی و لایتغیر الهی است و با بیان حدیث «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد» به تبیین اصطلاح «خودعاشقی» حق می‌پردازد

ترجمه: معصومه نقدبیشی

اشاره: پروفسور ویلیام چیتیک  ـ از محققان برجست حوز عرفان اسلامی ـ در نوشتار زیر به موضوع «عشق» به ‌عنوان مفهومی بنیادین در معنویت اسلامی می‌پردازد. او با ذکر دلایل مختلف و منسجم برگرفته از قرآن و حدیث، این نکته را که عشق، تنها قابل ‌انتساب به خداست و اوست که در حقیقت عاشق، معشوق و عشق است، به‌زیبایی منعکس می‌کند. از دیدگاه او «عشق» صفت ذاتی و لایتغیر الهی است و با بیان حدیث «خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد» به تبیین اصطلاح «خودعاشقی» حق می‌پردازد و در‌نهایت نتیجه می‌گیرد که انسان‌ها با برطرف کردن نسیان خود می‌توانند ظرفیت عشق به آفریدگار هستی را در خود ایجاد کنند. متن کامل این نوشتار در ماهنامه «اطلاعات حکمت و معرفت» چاپ شده است.

***

خوشحال می‌شدم بدون اشاره به «عشق» از «دوستی» صحبت کنم، اگر می‌توانستم؛ اما تمایز میان دو مفهوم در عربی و فارسی ـ دو زبان مهم تمدن سنتی اسلامی ـ آسان نیست. آنهایی که فارسی می‌دانند، ممکن است پاسخ دهند که دوست به معنای «

friend

» و دوستی به معنی «

friendship

» است و اینکه دوستی با «

love

» که محبت یا عشق است، فرق می‌کند و این امر، این واقعیت را که بگوییم «

I love you

» که در فارسی «دوستت دارم» و به‌طور تحت‌اللفظی «تو دوست من هستی» نادیده می‌گیرد. به علاوه، این کاربرد جدیدی نیست، بلکه به آغاز زبان فارسی نو برمی‌گردد. برای مثال میبدی، که تفسیر عظیم قرآن به فارسی را در سال ۱۱۲۶م کامل کرد، پیوسته فعل عربی «حب» را با این عبارت بسیار دقیق: «دوست من بودن» ترجمه می‌کند. به عبارت دیگر در فارسی ۹۰۰ سال قبل مانند امروز برای اینکه بگویند «

I love you

» بایست می‌گفتند «دوستت دارم»، دوست من هستی.

چنین چیزی برای عربی هم صدق می‌کند. واژ عمومی برای عشق در عربی «حب»(یا محبت) است که در مفاهیم ما این واژه نه‌تنها به معنی عشق، بلکه دوستی نیز هست. درست است که در عربی و فارسی از دهها کلم دیگر استفاده می‌شود که به انواع عشق و دوستی اشاره دارند، اما در هر دو زبان، کلی‌ترین و عمومی‌ترین کلمات کاربردی همین دو کلمه تعیین شده‌اند.

مکاتب اندیش اسلامی

هر کلمه‌ای که برای صحبت دربار دوستی و عشق استفاده کنیم، در حال بحث دربار ویژگی‌های روح انسان هستیم. به این معنا که عشق اساسا با حیات باطنی، عالم جان و هشیاری که به ‌عنوان نفْس شناخته می‌شود، ملازم است. مهم نیست نشانه‌های بیرونی عشق و دوستی چقدر باشند، چراکه آنها نمی‌توانند برحسب رفتار و عمل تعریف شوند. زمانی که پذیرفته می‌شود عشق و دوستی اساسا با حیات روح مربوطند، باید بدیهی باشد که برخی از مکاتب صاحب‌نام اندیش اسلامی تقریبا در این باره چیزی برای گفتن ندارند.

امروزه شناخته‌شده‌ترین شکل آموز اسلامی ـ دست‌کم جالب‌توجه‌ترین ـ فقه یا علم شریعت است. «شریعت» قوانین عبادی و اجتماعی است که از قرآن و سنت پیامبر(ص) منشعب شده‌اند و فقیهان از منظر فقه، دربار عشق و دوستی چیزی برای گفتن ندارند، به این دلیل ساده که نمی‌توان قانونی دربار این مفاهیم وضع کرد. راهی برای عملی کردن این فتواها که «عاشق خدا باش» و «عاشق همسایه ات باش» وجود ندارد.

علم «کلام» یا الهیات نظری، دومین مکتب مهم اندیشه در تمدن سنتی اسلامی است که به‌شدت با فقه هم‌خانواده است و دربار خدا به عنوان شارع مقتدر سخن می‌گوید. کلام نمی‌توانسته اشارات فراوان به عشق در قرآن و حدیث را نادیده بگیرد، بنابراین عشق را برحسب اعمال شرعی تعریف کرد. علی‌الاصول، متکلمان معتقد بوده‌اند که بیهوده است اظهارنظر کنیم مخلوقات نادان، ناقص و متزلزل می‌توانند عاشق خدای متعال باشند و همچنین مضحک است که اظهار کنیم قادر متعال می‌تواند به ما به هر نحوی از انحا مرتبط شود، جز اینکه فرمان دهد چه کنیم. به‌طورخلاصه، طبق علم کلام، عشق خداوند به ما این است که او به ما اوامرش را عرضه کند و عشق ما به خدا این است که از او اطاعت کنیم.

تفسیر کلام از عشق برخلاف معنای این کلمه است؛ بنابراین اغلب محل انتقاد دیگر اندیشمندان بود. در هر صورت، در زمان غزالی در قرن یازدهم میلادی، متکلمان در حال اصلاح این دیدگاه راجع به عشق بوده‌اند تا آن را با تجرب عملی عشق به‌ عنوان حضور در حال تغییر در روح هماهنگ کنند.

دو جریان عمد دیگر علوم اسلامی که مانند فقه و کلام به‌طور همزمان توسعه یافتند، به میزان چشمگیری به موضوع عشق و دوستی پرداختند: یکی «فلسفه» که متخصصانش از ارسطو و افلاطون پیروی می‌کردند. آنها علم اخلاق پیچیده‌ای را توسعه دادند و مخصوصا به دوستی به دلیل اینکه یکی از فضایل مورد علاق ارسطو بود، نقش بارزی دادند. هرچند باید به خاطر داشت که فلسفه، مثل الان در آن زمان هم یک اقدام تهورآمیز خاص بود. افراد بسیار معدودی عملا جزئیات فلسفه را مطالعه می‌کردند یا از نظرات واقعی دربار آنچه فیلسوفان درباره‌اش سخن می‌گفتند، برخوردار بودند؛ در ضمن همین نکته دربار الهیات نظری نیز صادق بود.

جریان دوم علوم اسلامی که بر اهمیت عشق و دوستی تأکید می کرد، عمدتا «عرفان» نامیده می‌شود. تصوف رویکردی به علوم اسلامی است و بر کمال معنوی و اخلاقی تمرکز دارد. با این هدف که به دگردیسی ژرفی در ذات واقعی روح انسانی نایل شود و نگرش ما را به خود و جهان تغییر دهد.

تصوف برخلاف فلسفه و الهیات، به‌سهولت برای تمام مسلمانان دردسترس بود. عارفان به‌طور واضح و گسترده می‌نوشتند، مدارس و مراکز علمی را بنا می‌کردند و در مساجد سخنرانی می‌کردند. به‌علاوه بزرگترین شاعران تمدن اسلامی اغلب از ایشان بودند. محبوبیت بی‌نظیر اشعار آنان عمدتا از این واقعیت نشأت می‌گرفت که آنها دربار عشق ـ موضوع افسون دائمی انسان ـ می‌سرودند. معروف‌ترین این شاعران در غرب مولوی بود: یک داستان‌پرداز فوق‌العاده و از بزرگترین معلمان معنوی اسلام. درخشش مولوی در سراسر قلمرو پارسی یعنی از بالکان تا ترکیه، ایران، آسیای مرکزی و شبه‌قار هند، گسترش یافت. در میان سخنوران عربی شاعر صوفی مصری ابن‌الفرید که در زمان جوانی مولوی، از دنیا رفت، نقش مشابهی را در جلوه دادن عشق به‌ عنوان کلید تمام روابط انسانی و الهی ایفا کرد.

اگر بخواهیم نقش عشق و دوستی در معنویت اسلامی را درک کنیم، لازم است از جایی شروع کنیم که نوعا معلمان صوفی آغاز کردند، یعنی از خدا. هرچند قبل از اینکه این مسیر را بروم، اجازه دهید یادآوری کنم که آموزه‌های اسلامی بر «قرآن» ـ  بیان شخصی خدا از حقیقت خودش ـ استوارند. قرآن توضیح می دهد چرا خداوند انسان‌ها را آفرید و آنها باید در قبال آن، چه کنند. اگر به تبیین قرآن ادامه می‌دهم، بدین روست که قرآن مرکز ثقل تمام اندیشه‌های اسلامی است. از منظر قرآن و معنویت اسلامی، تنها حقیقت این است که خدا، حق است. عالم انسانی، عالمی از پیچیدگی‌ها و آشفتگی‌هاست. ما هرگز نمی‌توانیم بدانیم اوضاع از چه قرار است. به ‌جز از یک جنبه: حقیقت راستین همواره حاضر است. درمقابل، ما خودمان گاهی اوقات حاضریم و اغلب غایب. وجودمان چیز جدیدی است و در قیاس جهانی، جز یک لحظه دوام نمی‌آورد. ثبات، صفت خداست،

نه ما. علم به خدا متعلق است نه به ما. ما هرچه داریم، نه به‌طور ذاتی، بلکه برای زمان حیات، متعلق به ماست.

این نکات می‌توانند وارد زبان اندیش سنتی اسلامی شوند با این بیان که حقیقتی که تمام حقایق از او ناشی می‌شود، آن حقیقت غایی است که تنها حقیقت واقعی است. به زبان ساده‌تر: حقیقتی واقعی جز خدا وجود ندارد. این مفهوم به موجزترین شکل با چهار کلم عربی که نخستین آموز قرآن هستند «لا اله الا الله» بیان می‌شود، هرچه غیر خدا ـ ازجمله ماـ واقعا حقیقی نیست. ما تا اندازه‌ای حقیقیِ واقعی و بیشتر غیرحقیقی هستیم. سؤال مهم این است: «ما از چه جنب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.