پاورپوینت کامل عشق در معنویت اسلامی ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عشق در معنویت اسلامی ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عشق در معنویت اسلامی ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عشق در معنویت اسلامی ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
همین که درک شود افراد باید کارهایی برای زیباشدن انجام دهند، این سؤال مطرح میشود که: آنها دقیقا چه باید بکنند؟ از دیدگاه قرآنی، افراد صورت زیبای خود و عشقی را که همراه با آن است، فراموش کردهاند. در پاسخ به نسیان آنها خداوند پیامبران را که به طور سنتی ۱۲۴هزار نفرند فرستاد. تمام پیامبران یک مأموریت دارند: یادآوری آنچه انسانها فراموش کردهاند و آموختن اینکه چطور به خدا عشق بورزند و زیبایی فطری خود را احیا کنند.
ترجمه: معصومه نقدبیشی
همین که درک شود افراد باید کارهایی برای زیباشدن انجام دهند، این سؤال مطرح میشود که: آنها دقیقا چه باید بکنند؟ از دیدگاه قرآنی، افراد صورت زیبای خود و عشقی را که همراه با آن است، فراموش کردهاند. در پاسخ به نسیان آنها خداوند پیامبران را که به طور سنتی ۱۲۴هزار نفرند فرستاد. تمام پیامبران یک مأموریت دارند: یادآوری آنچه انسانها فراموش کردهاند و آموختن اینکه چطور به خدا عشق بورزند و زیبایی فطری خود را احیا کنند.
من نکوشیدهام عشق را تعریف کنم. بیشتر متون اسلامی مربوط به عشق تأکید دارند که عشق را نمیتوان تعریف کرد؛ اما زیبایی معمولا به عنوان «آنچه عشق را جذب میکند» توضیح داده میشود، بنابراین آن نیز تعریف نشده باقی میماند. هر کوششی برای توضیح عشق در سطح خودش تأثیر نمیکند. هر که تا کنون عاشق شده میتواند این را تصدیق کند. چیزی اصولی درباره عشق تبیینناپذیر است. به جای سعی در تعریف عشق، صوفیان، فیلسوفان و دیگر متفکران، ویژگیهای عاشقان را توصیف میکنند. برخی از آنها این ویژگیها را در مقایسه عشق با یک بیماری، «علائم» مینامند. وقتی مولوی میگوید که تو باید عاشق باشی تا عشق را درک کنی، درحال یادآوری به ماست که عشق وصفناشدنی است. وقتی او میگوید که میتواند درباره عشق تا روز قیامت سخن بگوید، منظورش این است که او میتواند تا ابد درباره نشانهها و علائم عشق صحبت کند. بهطورکل، آنانی که درباره عشق سخن میگویند موافقند که اساسیترین ویژگی آن، اشتیاق به قرب است. عشاق میخواهند تا با یکدیگر باشند، نه جدا. قرب به آنچه تو خواهان آنی، شادی است و دوری از آنچه عاشقش هستی، عذاب و رنج است.
در یک کلمه هدف عشق، «اتحاد» است که بهمعنای با هم بودن و یکی شدن است. در سطح جسمانی، اتحاد میتواند بهمعنای رفتار زناشویی باشد. هرچند اکثر افراد میدانند که اشاره به این رابطه به عنوان «عشق»، در بهترین شرایط یک استعاره است. عشق واقعی تا حد زیادی بیش از پیوند جسمانی را در بر میگیرد.
قرآن میآموزد که هدف از زندگی انسان کسب قرب خداست. انسانها از خدا جدا هستند زیرا او یک چیز است و آنها چیز دیگری. او خالق است، آنها مخلوق. باوجوداین، خدا انسانها را از فرط عشق به آنان خلق کرد. خلق به معنای اعطای وجود است. خدا از پیش میدانست که انسانها را قبل از اینکه بیافریند، دوست دارد؛ بهتعبیری میتوان گفت او از ازل عاشق آنان بود. اما آن عشق یکطرفه بود، زیرا انسانها موجودات آگاه و هشیاری نبودند. خدا آنها را آفرید تا آنها بتوانند در لذت عشق سهیم شوند. اما «عشق»، اشتیاق به یکپارچگی و پیوستگی است. بنابراین به آنها شوق به یکپارچگی و یکی شدن را داد. توجه کنید که یگانگی با حق وضعیت اصلی انسانهاست قبل از اینکه بهوجود بیایند. درعالم قبل از وجود، انسانها ممکنات بودند و نه واقعیات. زمانی که به آنان وجود عطا شد، به آن جدایی که آنها را فرا میگیرد پی بردند، بنابراین مشتاق به یگانگی شدند. جدایی در تمام مباحث مربوط به عشق، نقش مهمی ایفا میکند. بدون فراق، اشتیاقی برای وصل وجود ندارد. اولین سطر از داستان حماسی مولوی درباره عشق و عاشقان، در مثنوی (در۲۵هزار بیت) اینگونه آغاز میشود:
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
عشق، داستان فراق و طلب وصال است. انسانها که به عنوان مخلوقات خاص، هستی یافتهاند، اکنون میدانند که آنها وجودی جدای از دیگران داشته و اینکه شوق یکی شدن دارند، بهعبارتی آنها عاشقند. میدانند که آنچه میخواهند ندارند و برای رسیدن به آن باید هدایت شوند. اما دقیقا چه میخواهند؟ این مسئله ما را به قواعد یگانگی برمیگرداند: «نیست معشوق حقیقی غیر حق». انسانها فکر میکنند این یا آن را میخواهند. درواقع وقتی آنها چیزی را دوست دارند، صفات خود را دوست دارند، مانند زیبایی، بخشندگی و مهربانی. آنچه عشق انسان را بغرنج میکند، این است که انسانها این صفات را در چیزهای گذرا مییابند. مولوی دوست دارد بگوید جمالی که در چیزها و انسانها مشاهده میکنیم و به آن عشق میورزیم، «آب طلا»ست. تنها چیزی که میتواند انسان تشنه زیبایی را راضی کند، معدن طلاست. این دلیل آن است که چرا مولوی مینویسد: «تمام امیدها، آرزوها، عشقها و محبتهایی که افراد به چیزهای مختلف دارند: پدران، مادران، دوستان، بهشت، زمین، بستانها، قصرها، علم، فعالیت، غذا، نوشیدنی، تمام اینها اشتیاق به خداست و اینها همه حجابند».
دلیل اینکه هر چه دوست داریم، یک حجاب است صرفا این است که تمام چیزها مخلوقند، نه خالق. مخلوقات خالق را پنهان میکنند؛ اما آنها همچنین اسماء حسنای خدا و صفاتش را آشکار میکنند، پس نقشی ارزشمند و ضروری را در جریان عشق ایفا میکنند. مولوی میگوید: «خداوند به ما عشق و آرزوهای مختلفی را میدهد به همان دلیلی که یک سرباز یک شمشیر چوبی به فرزندش میدهد. انسانها باید بیاموزند چگونه عاشق شوند اما درنهایت آنها باید بیاموزند که واقعا باید عاشق چه چیزی شوند.» مولوی مینویسد: «هرچه زودتر آنها به تفاوت بین آب طلا و خود طلا پی ببرند، زودتر قادرند شمشیرهای چوبی را کنار بگذارند.»
در آدمی، عشقی و دردی و تقاضایی هست که اگر صدهزار عالم مُلک او شود، نیاساید و آرام نیابد. این خلق به تفصیل در هر پیشهای و صنعتی و منصبی و تحصیل نجوم و طب و غیر ذلک میکنند و هیچ آرام نمیگیرند، زیرا آنچه مقصود است، دست نیامده است… این جمله، خوشیها و مقصودها چون نردبانی است و چون پایههای نردبان، جای اقامت و باش نیست، از بهرِ گذشتن است، خنُک او را که زودتر بیدار و واقف گردد، تا راه دراز برو کوته شود و در این پایههای نردبان عمر خود را ضایع نکند. (مولوی: ۱۳۸۷: ص۱۳۲)
کمال عشق
هدف عشق و دوستی برای دو عاشق یا دو دوست این است که با هم باشند، نه جدا از هم. کاملا واضح است که این اتحاد حتی در روابط انسانی، جسمی نیست، بلکه هماهنگی نامرئی ذات است. این یک ویژگی تبیینناپذیر است که دو نفر را جذب میکند و میتواند بهوسیله فعالیت متناسبی، شدت یافته و پرورش یابد، اگرچه تضمینی بر دوامش نیست. وقتی میخواهید به اتحاد با دیگری دست یابید، یکی از شگردها این است که امور را به شیوهای که او دوست دارد، انجام گیرد. شما خود را بهخاطر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 