پاورپوینت کامل معرفت دینی، دغدغه اندیشمند دین ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معرفت دینی، دغدغه اندیشمند دین ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفت دینی، دغدغه اندیشمند دین ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفت دینی، دغدغه اندیشمند دین ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
ادیان حنیف را میتوان تنها وارثان فقه دینی در عرصه جامعه امروز بشری دانست. شاید یکی از دلایل پایداری و بقای این ادیان وجود همین ساختار فقهی در بدنه معرفتشناسی آنها باشد. به هر روی، یهود، تا حدودی مسیحیت و اسلام، با تکیه بر همین ساختار فقهی توانستهاند مدتها در عرصه اجتماعی حضوری فعال و پویا داشته باشند.
ادیان حنیف را میتوان تنها وارثان فقه دینی در عرصه جامعه امروز بشری دانست. شاید یکی از دلایل پایداری و بقای این ادیان وجود همین ساختار فقهی در بدنه معرفتشناسی آنها باشد. به هر روی، یهود، تا حدودی مسیحیت و اسلام، با تکیه بر همین ساختار فقهی توانستهاند مدتها در عرصه اجتماعی حضوری فعال و پویا داشته باشند. تدوین راهبردهای اجتماعی برای سلوک دیندارانه، آن هم از منظر وحی و دستورات الهی توانسته است ماهیتی عملگرایانه و پایدار را برای این ادیان به ارمغان آورد.
اما همین ساختار فقهی به دلیل بافت استاتیکی آن، در برابر بسیاری از حوزههای دیگر دین قرار میگیرد و امکان و فرصت نواندیشی دینی را سلب میکند. از این رو، تقلیل دین به فقه یا شریعت، مورد تایید بخش کثیری از اندیشمندان دینی نیست. چرا که دین علاوه بر فقه و شریعت، حوزههای دیگری را هم پوشش میدهد. حوزههایی نظیر حکمت، عرفان، فلسفه، کلام و… به طور کلی زیر عنوان دین تعریف میشوند. این در حالی است که به طور معمول صدای فقها از هر صدایی رساتر بوده و باقی نظرها در بطن آن تاکنون شنیده نشدهاند.
این تعارض چنان ریشهدار و عمیق است که گاهی برخی از علمای سنتی هم در برابر بخشی از بدنه فقها موضع دارند یا حداقل سعی میکنند بیش از آنکه به فقه بپردازند، موضوعات دیگر را مورد توجه قرار دهند. حوزههایی مانند حکمت دینی، فلسفه دین یا عرفان. در چنین بستری است که میتوان ابعاد تازهتر و بدیعی از دین را به نظاره نشست و مورد توجه قرار داد.
یکی از اصلیترین موضوعاتی که در حوزه دین مورد توجه اندیشمندان و عالمان دینی قرار میگیرد، بحث «معرفت دینی» است. معرفت دینی را میتوان بنمایه و اصل و رکن رویکردها و سلوک دیندارانه دانست. از این رو است که این موضوع بیش و پیش از هر مسئله دیگری مورد توجه قرار میگیرد. در اسلام و به طور خاص در مذهب تشیع هم همواره اندیشمندانی بودهاند که فقه و شریعت بسنده نکردهاند و در بستری عقلانی و اندیشهورزانه، مسئله دین را در حوزههای فرافقهی مورد توجه قرار دادهاند.
از جمله اندیشمندان اسلامی ـ شیعی که توانست افقهای تازهای برابر دینپژوهان و مسلمانان باز کند، مرحوم «علامه محمدتقی جعفری» است. «علامه جعفری» در ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۷۷ دارفانی را وداع گفت. علامه محمدتقی جعفری به سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر تبریز متولد شد.
محمدتقی جعفری در طول عمر علمی خود سعی کرد یکی از غامضترین و پیچیدهترین مفاهیم دینی ـ معرفت دینی ـ را بحث بنشیند. باید توجه داشت که یکی از دغدغههای پنجاه سال اخیر در جهان اسلام به صورت عام و در ایران به صورت خاص که درباره آن صحبت میشود این است که معرفت دینی اساساً چه نوع معرفتی است؟ منابع شناخت دین چه نوع منابعی هستند؟ در این میان برخی از کتاب، سنت، عترت، اجماع و عقل به عنوان این منابع نام میبرند.
فلاسفهای که در حوزههای علمیه در جهان تشیع و تسنن وجود دارند به شکلهای مختلف وقتی درباره عقل صحبت میکنند از عقلی یاد میکنند که در دایره شریعت تعریف میشود. حال سوال این است که علامه جعفری وقتی صحبت از معرفت دینی میکند معرفت دینی را چگونه میبیند؟ آیا او درباره معرفت دینی به صورت مستوفی سخن گفته است یا خیر؟
یکی از کتابهایی که علامه جعفری در مجموعه آثار خود نوشته، کتاب «عرفان اسلامی» است. این کتاب از ظاهر و فحوای کلام به نظر میآید که درباره تصوف صحبت میکند و علامه سعی میکند تصوف رسمی را نقد کند و از این منظر بگوید عرفان و عرفان اسلامی چیست. اما به ناگاه در فصل ششم بخشی به اسم «اصول معرفت و گردیدن» مشاهده میشود. در این فصل علامه جعفری بحث عرفان را آنگونه که ما آن را به صورت مصطلح میفهمیم بیان نمیکند، بلکه نظریهای در باب معرفت میدهد و این نظریه به گونهای مربوط به دین است البته این بدین معنی نیست که نظریهاش درباره دین و شناخت دینی است.
علامه در این بخش درباره معرفت کما هو معرفت سخن میگوید و بیان میکند که وقتی ما از معرفت حرف میزنیم، از چه نوع معرفت دینی سخن میگوییم و این معرفت باید چه شاخصههایی داشته باشد؟ البته این پرسش معرفتشناختی است.
علامه جعفری معتقد است که انسان دارای چهار بعد اساسی است که مبتنی بر آن چهار بعد در ارتباط با هستی قرار میگیرد. شناخت هستی، دریافت هستی، سیر و صیرورت در هستی، تاثیر در هستی این ابعاد است.
او در این کتاب معتقد است که هر یک از این چهار بعد اساسی با یک یا چند یا همه هفت بعد، به فعلیت میرسد. حال اقلیم هفتگانهای که علامه از آن سخن میگوید چیست؟ او معتقد است این اقالیم عوامل به فعلیت رساندن وجود آدمی در پهنه زندگی است. البته بحث درون دینی و درون اسلامی نیست. بلکه اینجا بحث انسان به مثابه یک وجود است که اگر اقالیم به آن احاطه پیدا کند نتیجه آن معرفت دینی میشود.
اقلیم علمی، فلسفی، شهودی، اخلاقی، حکمی، عرفانی و مذهبی اقلیم هفتگانه از نظر علامه جعفری است و ما زمانی میتوانیم از معرفت دینی سخن بگوییم که انسان در چهار ساحت خویش با تکیه بر این اقالیم هفتگانه به فعلیت برسد وگرنه یا فعلیت زیر سوال میرود یا کلیت هندسه معرفتی انسان در پهنه هستی.
با یک نگاه میتوان به این اقالیم هفتگانه دریافت که اینها هر کدام نام یک حوزه در معرفت است که در تاریخ اندیشه بشری به گونهای از هم مجزا شدند و به طرز شگفتانگیزی موجب مجزا شدن شاخههای معرفتی شدهاند. به عبارت دیگر این تجزیه حوزههای معرفتی نباید با بحث تخصصی شدن شاخههای علمی یکی شود البته ارتباط وسیعی بین این بخش بخش شدن وجود دارد ولی یکی تابع دیگری است به عبارت دیگر تجزیه علمی تنها مربوط به اقلیم نخستی میشود که علامه در تقسیم بندی اقالیم هفتگانه خود به آن اشاره کرده است اما تجزیه معرفتی که علامه مورد نظرش است کل حوزه معرفت شناسی کما هو است.
حال چرا هندسه چهار وجهی معرفت از نگاه علامه در هفت اقلیم محصور شده است؟ علامه جعفری در صفحه ۳۳۹ کتاب «عرفان اسلامی» میگوید هر شناختی که انسان بدست میآورد یا محصول فعالیتهای حسی و آزمایشگاهی در معقولات اولیه است که مساوی با شناخت علمی است یا محصول فعالیت ذهن در معقولات عالیه است که به وسیله مفاهیم کلی تر برای تفسیر هستی صورت میگیرد که شناخت فلسفی نامیده میشود. اگر شناخت محصول دریافت مستقیم معلوم بدون واسطه تجارب و مشاهدات حسی و آزمایشگاهی و فعالیت های معمولی اندیشه باشد شناخت شهودی میشود مانند حدسهای عالی و اکتشافات مربوط به ارزشها و غیره. چون وجود یک حقیقت مشکک است پس راه دریافت حقیقت وجود لاجرم هم مشکک است البته علامه به این وضوح در این باره سخن نمیگوید اما
می توان از لابه لای سخنانش به وضوح به مراتب معرفت و هندسه معرفتشناسی به این نکته دست یافت.
یکی از اقالیمی که علامه از آن سخن می گوید اقلیم اخلاق است یعنی اخلاق فی نفسه برای او در هندسه معرفت جایگاهی دارد و این نیست که اخلاق تنها نظر او باشد. محوری فرض کردن بعد اخلاق در تئوری معرفت یعنی همگامی ارزش یا فاکت که در تفکر دیسپیلینر به بوته فراموشی سپرده شده است. علامه جعفری معتقد است تئوری معرفت تکمیل نمیشود مگر حوزه علم و عمل در وجدان آدمی به تعامل هارمونیک برسد.
وقتی این چهار اقلیم را به هم پیوند دادیم سخن از اقلیم ی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 