پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی قائم مقام فراهانی ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی قائم مقام فراهانی ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی قائم مقام فراهانی ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی قائم مقام فراهانی ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
با برافتادن دولت زندیان، آغا محمدخان قاجار، میرزا محمدحسین فراهانی وزیر را به طهران فراخواند و از او خواست با دولت نوپای قاجار همراهی کند. با اصرار سرسلسله قاجار او به خدمت تن در نداد و به بهانه ضعف و پیری، داماد و برادرزادهاش میرزا عیسیفراهانی مشهور به میرزا بزرگ را برای خدمت معرفی کرد که مورد اجابت خان قاجار قرار گرفت.
فرجام تلخ سیاستمدار زیرک
با برافتادن دولت زندیان، آغا محمدخان قاجار، میرزا محمدحسین فراهانی وزیر را به طهران فراخواند و از او خواست با دولت نوپای قاجار همراهی کند. با اصرار سرسلسله قاجار او به خدمت تن در نداد و به بهانه ضعف و پیری، داماد و برادرزادهاش میرزا عیسیفراهانی مشهور به میرزا بزرگ را برای خدمت معرفی کرد که مورد اجابت خان قاجار قرار گرفت. بعد از آغامحمدخان، فتحعلیشاه جانشین او شد. نفوذ بسیار زیاد صدراعظم او میرزا ابراهیم کلانتر شیرازی، شاه را به وحشت انداخت و در یک روز تمام کسان صدراعظم قتلعام شدند و خود او را زبان بریده و به دیگ آبجوش تحویل دادند. تنها میرزا ابوالحسن شیرازی برادرزاده او باقی ماند که به تلافی خون عمویش با انگلیسیها بند و بست کرد و تا زنده بود از آن دولت مقرری دریافت کرد و با نفوذ عمال سیاسی بیگانه، دربار ایران را چنان فاسد کرد که هیچ مرد توانایی قادر نبود آن را به محور اصلی خود بازگرداند. ایران، همیشه مردان بزرگ و سیاستمدارانی سترگ داشته است که هنگام ضرورت چون الماس درخشان برای سربلندی این سرزمین کوشیدهاند و جان خود را فدای آن کردهاند. از آن جمله یکی میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی فرزند میرزا عیسی و دیگری فرزند آشپز این خانواده میرزا محمد تقیخان فراهانی(امیرکبیر) است که هر دو سرنوشت مشابهی داشتند؛ هر دو بیگانه ستیز، پیشرو و خدمتگزار بودند. هر دو با خدعه بیگانگان خانه نشین شده و هر دو به فرمان پادشاهانی که خود بر تخت نشانده، شهید شدهاند.
میرزا ابوالقاسم در سال ۱۱۹۳ هجری قمری در روستای هزاوه، یکی از ۳۵۰ روستای فراهان در ۱۲ کیلومتری اراک به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در خانوادهای که مظهر علم و ادب و اخلاق و سیاست بود آغاز کرد. از این خانواده همین بس که وقتی محمدحسین فراهانی با آغا محمدخان همکاری نکرد، شاه کتابخانه بینظیر و نفیس او را تصاحب کرد و بعد از فوت آغامحمدخان انگلیسیها کتابخانه او را به مبلغ سرسامآوری از دلالان وطن فروش خریداری کرده به لندن فرستادند.
اوضاع جهان در اوان پادشاهی قاجار
شروع سلطنت فتحعلیشاه مصادف با اوج انقلاب فرانسه و درگیری دولتهای اروپایی بود. جنگهای شدید بین ناپلئون بناپارت و مخالفان او از جمله انگلیس درگرفت. اتحادیههای نظامی به اشکال مختلف در اروپا بسته میشدند. تزار روسیه که در عثمانی به فتوحاتی نائل شده بود، لشکر تازه نفسی به قفقاز فرستاد. ژنرال پاول سیسیانوف پس از قتل عام گنجه برای تصرف باکو که جزئی از خاک ایران بود تلاش بسیار کرد و سعی داشت با تصرف صفحات شمالی ایران، خود را به آبهای گرم نزدیک کند. فرانسه دشمن خونی انگلیس برای تصرف هندوستان هیأتی را به سرپرستی ژنرال کلود متیو گاردان به ایران فرستاد تا با شناسایی راهها و تعلیم سپاه ایران بتواند هندوستان را تسخیر کند و انگلیسیها را خانه نشین کند. عباس میرزا نایبالسلطنه درگیر جنگ در جبهه قفقاز بود و قائم مقام فراهانی پیشکار کل آذربایجان، مهمات و تجهیزات جنگی او را تدارک میدید. برادران و بنیاعمام فتحعلیشاه و مدعیان فراوان سلطنت در خراسان و فارس نیز طغیان کردند. قائم مقام و عباس میرزا سعی داشتند آشوبهایی را که در شرق ایران توسط انگلیسیها شکل میگرفت سرکوب کنند. با تحریک افغانها و ازبکها و تراکمه و راهاندازی فتنه آقاخان محلاتی برای دولت مرکزی گرفتاری ایجاد میکردند و میخواستند عباس میرزا و قائم مقام را از فکر جنگ و تصرف هرات و حمله به افغانستان منصرف کنند. روسها در جبهههای جنگ زمانی مغلوب و گاهی غالب میشدند. انگلیس در مدت ۱۰ سال جنگ، همواره در جبههها حضور داشت و صحنه گردان معرکه جنگ بود.
وقتی حمله به هرات توسط محمدمیرزا و قائم مقام شدت گرفت، افسران انگلیسی در جبهههای شمال به مرخصی رفتند و با حمله شدید روسها بیم تسخیر کامل آذربایجان میرفت که فتحعلیشاه را مجبور به پذیرش عهدنامه گلستان کردند.
جنگ با عثمانی و معاهده ارز روم
وقتی قائم مقام در تبریز بود با همکاری ژنرال گاردان بخش عمدهای از سپاه ایران را با تعلیمات اروپایی آشنا کرد؛ او بر خلاف دولتهای استعماری که نمیخواستند ایران ارتش نوین داشته باشد عمل کرد و ۲۵ هنگ سرباز با لباس وطنی و اسلحه کامل تربیت کرد. عثمانیها که لشکر ایران را شکست خورده و ضعیف میدیدند مرتباً مزاحم زوار ایرانی میشدند و دست تجاوز به صفحات غربی ایران دراز کرده بودند. نایب السلطنه یکی از نزدیکان خود را برای مذاکره به آنجا فرستاد ولی عثمانیها پیک را تحقیر، دستگیر و زندانی کردند. قائم مقام ولیعهد را وادار کرد با چهار هزار نفر از فوج تعلیم دیده فراهان ترکهای عثمانی را گوشمالی دهد. او موفق شد ۵۰ هزار لشکر تازه نفس عثمانی را در اطراف خوی مورد حمله قرار دهد و در جنگی چند ساعته چهار هزار نفر از سربازان و افسران ترک را معدوم و چند صد آتشبار و هزاران اسب و تفنگ از آنان غنیمت گیرد. چندین شهر عثمانی را تصرف کردند و معاهده ارز روم با تدبیر میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر) منعقد شد. از آنجایی که قائم مقام مردی با اعتمادبه نفس بالا بود مفتخورها و جاسوسها را از دربار دور کرد و همان باعث شد که اکثر شاهزادهها و درباریان که خود را در خطر میدیدند به او حسادت کنند و درصدد خانه نشین کردن او و گناهکار جلوه دادنش باشند.
قائم مقام و معاهده ترکمانچای
بعد از معاهده گلستان روسها به آذربایجان و حدود و ثغور آن و مردم تجاوز میکردند. شاه قصد آذربایجان کرد تا از نزدیک شاهد رویدادها باشد. او سرداران، خوانین و بزرگان عشایر را فراخواند تا برای حمله جدید و بازپسگیری شهرهای از دست رفته مصلحت اندیشی کند. حاضران همه رجز خواندند، همه زره پوشیده خفتان و شمشیر بسته بودند و یک صدا از جنگ جانبداری میکردند. نایبالسلطنه و قائممقام ساکت بودند، وقتی شاه علت را پرسید قائم مقام گفت: باید کار لشکر و جنگ را از سرداران خواست و من مرد قلمم. وقتی شاه اصرار کرد قائم مقام پاسخ داد مالیات مملکت ایران چقدر است؟ شاه گفت شش کرور. قائم مقام گفت آیا مالیات مملکت روس به عرض مبارک رسیده؟ شاه به تندی گفت ششصد کرور. قائم مقام گفت جنگ ششصد کرور با شش کرور نه شرط عقل است.چون پایان کار برای قائم مقام روشن بود سکوت کرد و میدان را به دیگران سپرد. روز بعد فرمان رسید که قائم مقام به خراسان تبعید شده است.
با فتوای علما و دفاع از ناموس، طبل جنگ از طرف ایران نواخته شد. ایوان فیودورویچ پاسکویچ سردار روسی، سرمست از فتوحات بالکان، ژنرال اریستوف را مأمور فتح تبریز کرد. شهر تبریز سقوط کرد و محل حرمسرای شاه به ساخلو روسها تبدیل شد. روسها تا زنجان و قافلانکوه پیش راندند وقتی فتحعلیشاه خبر فتح تبریز را شنید، درباریان ، سرداران و سران عشایر را جمع کرد و طی نطقی گفت: شنیدهام روسهای پدر… عباس میرزا را شکست داده و تبریز را اشغال کردهاند حالا وقت آن رسیده که به میدان جنگ رفته با همین شمشیر (یک وجب شمشیر را از نیام بیرون کشید) سر این سگتولهها را از تن جدا کنم!
انگلیسیها که انتظار چنین کاری را نداشتند از وحشت در خطر افتادن هندوستان به دست و پا افتادند و شاه را مجبور به مصالحه و قبول معاهده ننگین ترکمانچای کردند. روسها مُصر بودند زمینهای متصرفی را در تملک ارتش نگه دارند و مرز جدید، خط جنوب آذربایجان باشد. شاه که قائم مقام را حریف روسها میدانست پیکی به نام فرخخان برای دلجویی و عذرخواهی از قائم مقام با وکالت نامه برای شرکت او در مذاکرات صلح به مشهد فرستاد. اما دیگر دیر شده بود
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 