پاورپوینت کامل زبان مبین قرآن ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زبان مبین قرآن ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان مبین قرآن ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان مبین قرآن ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
در ساحت معنا، زبان عرض محسوب میشود یا ذات؟
الف) این قولی رایج و شایع در میان اندیشمندان عرصههای مختلف است که زبان، ظرف ظهور معناست و از همین رو لازم نیست که از سنخ و جنس معنا بوده و به جاودانگی و وحدت معنا، زبان نیز غیر قابل تغییر و تعدد باشد.
به مناسبت روز بزرگداشت دکتر آذرتاش آذرنوش در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
در ساحت معنا، زبان عرض محسوب میشود یا ذات؟
الف) این قولی رایج و شایع در میان اندیشمندان عرصههای مختلف است که زبان، ظرف ظهور معناست و از همین رو لازم نیست که از سنخ و جنس معنا بوده و به جاودانگی و وحدت معنا، زبان نیز غیر قابل تغییر و تعدد باشد.
گرچه البته این یک حکم عام نیست و هستند اندیشمندانی که به نسبت ذاتی میان معنا و زبان معتقدند، اما وحدت مفهوم از یک سو و تکثر واژههایی که این مفهوم را در زبانهای مختلف اظهار و آشکار میسازند از سوی دیگر، کفه قائلان به عرضیت زبان را سنگینتر کرده است؛ برای مثال مفهوم کتاب در همه زبانها و فرهنگها یکی است (و اصولا همین وحدت مفهوم است که امکان ترجمه و توسیع مفاهیم در بستر زبانها را ممکن میسازد)، لکن واژگانی که از برای اظهار آن در زبانهای مختلف به کار میرود، یکی نیست.
تصور کنید اگر به تکثر واژگانی یک مفهوم، مفهوم متعدد میبود، چگونه امکان ترجمه فراهم میشد؟ این شاید مهمترین استدلال کسانی باشد که نسبت میان مفهوم و زبان را عرضی میدانند و یا به یک عبارت زبان را عرض. تکرار میکنم این عرضیت، زبان را صرفا به یک ابزار آشکارکننده تبدیل میکند که در هر فرهنگی میتواند در هر ساختاری ظاهر شود.
در عرصه فلسفه هنر نیز با این ابهام مواجهیم که نسبت میان ساختار۱ با معنا (ایده) چیست؟ در این عرصه نیز هستند کسانی که نسبت معنا و فرم در هنر را کاملا اعتباری میدانند. نتیجه چنین گزارهای هم در عرصه زبان و هم در عرصه هنر بیانگر آن است که معنا را میتوان در هر قالبی ارائه نمود یا مفهوم را در هر زبانی. شاید دلیل بسیار روشن و آشکار وحدت مفهوم و کثرت واژگان برای همان مفهوم در زبانهای مختلف، هر مناقشهکنندهای در این عرصه را به سکوت وادارد و او را کاملا تسلیم این ایده کند که نسبت میان مفهوم و زبان، اعتباری و عرضی است، لیکن این گزاره اگر تبدیل به قاعده شود و همه فرهنگها نیز حکم به قاعده بودن آن نمایند، در یک جا با استثنا روبرو میشود و آن نسبت زبان عربی با معنا در قرآن کریم است:
اولا: میپذیریم که قرآن قدیم است،۲ یعنی از سنخ ماده و متعلق جهان کوْن و فساد نیست و نازله حضرت حق است. آیات بیشماری در قران بیانگر این معنا هستند، از جمله:
و إنّک لتُلقّى القرآن من لدُن حکیم علیم: حقا تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مىدارى. (نمل،۶)
و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم: بهراستى به تو سبع المثانى [سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا کردیم.(حجر،۸۷)
قل لئن اجتمعت الإنسُ و الجنُّ على أن یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتُون بمثله و لو کان بعضُهُم لبعض ظهیرا: بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد هرچند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند (اسری، ۸۸) که آیه بینظیری بر مطلقا غیر بشری بودن قرآن است.
امری که نازله حق باشد منطقا از جنس حق است و حق چون مجرد مطلق است نازله او نیز مجرداست و غیرمحکوم به قوانین ماده.
ثانیا: قرآن وحی است و وحی از ساحت حق بر انسان نازل میشود.: و النّجم إذا هوى، ما ضلّ صاحبُکُم و ما غوى، و ما ینطقُ عن الهوى، إن هُو إلّا وحیٌ یُوحى، علّمهُ شدیدُ القوى: سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود میآید، [که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده، و از سر هوس سخن نمى گوید، این سخن به جز وحیى که وحى میشود نیست؛ آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت. (نجم، ۱ـ ۵)
وحیانیت قرآن که نمود احکام نازله خداوند است در خود، معنای مستتر و مکنونی نیز دارد و آن اینکه احکام خدا در امر تکوین، فی حد ذاته ثابتند و لایتغیر. این بدان معناست که صفت معنا ثبوت است و امر ثابت، بالذات نمیتواند مادی باشد؛ زیرا صفت ذاتی ماده تغییر و تغیّر و به تعبیر ارسطویی کوْن و فساد است؛ بنابراین معنا۳ در قرآن بنا به نازله حق بودن و وحیانیت، بالذات ثابت است؛ اما زبان چه؟
اگر از یک سو آن قاعده رایج و شایع را بپذیریم و از سوی دیگر ثبوت معنا در قرآن را، آنگاه باید به این گزاره ایمان آوریم که قرآن میتواند در هر زبانی ظاهر شود؛ اما چرا قرآن اصرار دارد به زبان عربی آشکار شود؟ در آیاتی همچون:
و إنّهُ لتنزیلُ ربّ العالمین، نزل به الرُّوحُ الأمینُ، على قلبک لتکون من المُنذرین، بلسان عربیّ مُبین: بهراستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است. روحالامین آن را بر دلت نازل کرد، تا از [جمله] هشداردهندگان باشى، به زبان عربى روشن (شعرا، ۱۹۲ـ ۱۹۵)
إنّا أنزلناهُ قُرآنا عربیّا لعلّکُم تعقلُون: ما آن را قرآنى عربى نازل کردیم باشد که بیندیشید (یوسف، ۲)
وکذلک أنزلناهُ قرآناً عربیّاً و صرّفنا فیه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 