پاورپوینت کامل میرزا طاهر تنکابنی، سیاستمداری که طاهر ماند ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا طاهر تنکابنی، سیاستمداری که طاهر ماند ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا طاهر تنکابنی، سیاستمداری که طاهر ماند ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا طاهر تنکابنی، سیاستمداری که طاهر ماند ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
یکی از چهرههایی که در دوران مشروطه فعالیت مؤثر و تأثیرگذاری داشت و البته کمتر از او یاد میشود، مرحوم میرزاطاهر تنکابنی است. میرزا محمدطاهر فقیه فرزند میرزا فرجاللهخان فقیه از طایفه فقیهنصیری و ساکن مازندران در روز بیست و چهارم تیرماه سال ۱۲۴۲ خورشیدی، مطابق با هشتم محرم سال ۱۲۸۰ هجری قمری در قریه کردیچال کلاردشت متولد شد.
به مناسبت هفتاد و ششمین سالگرد درگذشت مرحوم میرزا طاهر تنکابنی
یکی از چهرههایی که در دوران مشروطه فعالیت مؤثر و تأثیرگذاری داشت و البته کمتر از او یاد میشود، مرحوم میرزاطاهر تنکابنی است. میرزا محمدطاهر فقیه فرزند میرزا فرجاللهخان فقیه از طایفه فقیهنصیری و ساکن مازندران در روز بیست و چهارم تیرماه سال ۱۲۴۲ خورشیدی، مطابق با هشتم محرم سال ۱۲۸۰ هجری قمری در قریه کردیچال کلاردشت متولد شد. «پدر میرزا طاهر، میرزا فرج الله مدتها عنوان مباشرت محال کلارستاق را داشت. قبل او عمویش میرزا محمد که فرزندی نداشت این سمت را عهدهدار بود. ولی به تحریک سرتیپ ولیخان خلعتبری و تبانی علیه وی از این سمت عزل شد. وی به تهران رفته و مدتی در دیوان اعلی مشغول خدمت بود و برای احقاق حقانیت خود کوشید. سرانجام به دستور صدر اعظم، فتحعلی خان خلعتبری حاکم محال ثلاث مجدداً نامبرده را به مباشرت کلارستاق منصوب کرد. امّا به خاطر رضای خاطر سرتیپ ولیخان قرار شد برادرزاده او به مباشرت کلارستاق منصوب شود. میرزا محمد به بهانه پیری از کار کناره گیری کرد. میرزا فرج الله خان پدر میرزا طاهر تنکابنی فردی سپاهی بود که در وزارت لشکر خدمت میکرد و از آن پس جای عموی خود را گرفت. امّا وی علاوه بر لشکری بودن و کارهای دولتی اهل تحقیق و مطالعه و آشنا به علوم و ادب بود. میرزا طاهر دو برادر ناتنی به نامهای میرزا ابوالفتح فقیه ملقب به معتضد لشکر و محمدخان فقیه ملقب به سرتیپ محمد خان کلارستاقی داشت. میرزا ابوالفتح سمت لشکری داشت و مدتها معاونت محمد ولیخان خلعتبری(سپهسالار تنکابنی) را عهده دار بود.
محمدخان سرتیپ کلارستاقی به همراه علی دیوسالار(سالار فاتح) فرمانده اولین گروه وارد شده به تهران بود در واقع فتح تهران در زمان مشروطیت را او طلیعه دار است. وی در حمله سالارالدوله به شمال ایران به شهادت رسید. میرزا از مادر خود چند برادر داشت که بزرگترین او سرهنگ عبدالعلی خان بود که بعد از مرگ برادرش سپاه سالارالدوله به فرماندهی رشیدخان زعفرانلو را به سختی شکست داد و لقب معتضد السلطان یافت. برادر دیگر میرزا عبدالوهاب خان فقیه بود که خط بسیار زیبایی داشت ولی اغلب در تهران مشاغل دولتی داشت و از صاحب منصبان وزارت کشور بود. برادر کوچکتر میرزا به نام میرزا محمد علی که اگر زنده میماند دست کمی از میرزا نداشت. میرزا یک خواهر نیز داشت که همسر یکی از بستگان خود شده بود.» (۱)
میرزا دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی را تا ۱۱ سالگی در کردیچال کلاردشت گذراند. او خود برای نوهاش مسعود فقیه تعریف میکرد: «در زادگاهش؛ کلاردشت، وقتی به مکتب میرفت روزی ملای مکتب به شاگردان پیشنهاد مشاعره میکند و میگوید شما همه یک طرف و این (میرزا) یک طرف.
میرزا اجازه میخواهد و میگوید: ملا اجازه بدین من یک طرف باشم و شما و همه شاگردان یک طرف دیگر.
ملا برای آن که این کودک را به جای خود بنشاند و به او حالی کند ، حریفی نیستی که با من مشاعره کنی قبول میکند. ولی در مشاعره ، ملا و همه شاگردان مغلوب میشوند.» (۲)
تا ۱۹ سالگی در بلوک لنکای تنکابن تحصیل کرد و بعد از آن به تهران رفت. ورود وی به تهران مقارن با پیریزی مدرسه سپهسالار جدید بود. لذا برای تحصیل علوم، نخست در مدرسه کاظمیه، بعد مسجد و مدرسه قنبر علیخان واقع در خیابان سیروس و سپس به مدرسه حاجحسن رفت و چون کار بنای مدرسه سپهسالار پایان یافت در آنجا اقامت کرد. میرزا در کلاس، سخنان استادانش را با دقت گوش میداد. وقتی استاد سؤالی میپرسید او مشتاق پاسخ بود. چون ایشان از لنکای تنکابن آمده بود، استادانش میگفتند ببینیم این تنکابنی چه میگوید. پس از آن لقب تنکابنی تا پایان عمر با ایشان بود.
وی در صفحه آخر شرح قیصری بر فصوصالحکم ابن عربی (چاپ سنگی) که به خودش تعلق داشته و اکنون درکتابخانه مجلس شورای اسلامی قرار دارد، چنین نگاشته است: در ۱۲۹۹هجری قمری این بنده برای تحصیل علوم دینیه رسمیه به طهران آمدهام و ورودم در مدرسه معروف به کاظمیه بوده و در ششم محرم سنه مذکوره به منزل پسر عمویم مرحوم شیخ عنایتالله ابن آقا نصرالله (عنایتاللهخان پسر نصراللهخان فقیه نصیری) ـ رحمتالله علیهما ـ که در سال قبل از آن به طهران آمده بود و در آن مدرسه منزل داشت وارد شدم محض یادداشت نوشتم.
او در تهران در محضر درس معروفترین استادان هم چون آقا محمدرضا قمشهای اصفهانی (عالم، فیلسوف، حکیم، عارف ، مدرس و شاعر) و میرزای جلوه به تحصیل مشغول شد. اساتید وی در حکمت میرزا محمدرضا قمشهای و میرزا ابوالحسن جلوه و آقاعلی حکیم و درهیئت و نجوم میرزا عبدا بودهاند. تنکابنی بواسطه ذکاوت فطری و عشق و علاقه مفرطی که در تعلیم و تربیت داشت سرآمد اقران گردید و مرحوم جلوه که استاد تنکابنی بود به فضلش معترف و محصلین را به استفاده از او توصیه میفرمود. میرزامحمد طاهر علاوه بر احاطه به فلسفه و حکمت در فقه و اصول و نجوم و ادبیات و ریاضیات نیز تخصص داشت . طب قدیم را مطلع و قانون بوعلی سینا را چندین دوره تدریس کرد و حواشی ذی قیمتی بر قانون نوشته است که در کتابخانه مجلس شورای ملی موجود است. آن مرحوم خط خیلی خوب مینوشت کتب و رسائل زیادی به خط وی در دست است . سالیان دراز در مدرسه سپهسالار مدرس معقول بوده و در مدرسه علوم سیاسی نیز تدریس میکرد.» (۳)
میرزا طاهر در کنار استادان دانشمند آن عصر به دلیل عشق و علاقه به فراگیری با سختکوشی و هوش سرشارش در فلسفه، ریاضیات، نجوم، طب قدیم، معقول و منقول، استاد زمان خود شد. قانون را تدریس میکرد، در نحو عرب، کلام و فقه شهرت یافت.
در طول حیات میرزا، شاگردان زیادی در محضر او پرورش یافتند. از جمله محمد علی فروغی(ذکاءالملک)، بدیع الزمان فروزانفر، دکتر موسی عمید، عبدالکریم تهرانی، محمد تقی مدرس رضوی، جلالالدین همایی، عبدالعظیم قریب، حسین پیرنیا (مؤتمن الملک) میرزا یدالله نظر پاک کجوری، میرزا هاشم آملی و محمود نجم آبادی.
دکتر محمود نجم آبادی تعریف میکرد که علاقهمند به آموختن طب بوعلی شده بودم، همراه با برادرزاده میرزا طاهر(میرزا عبدالباقی فقیه) به نزد میرزا رفتیم در آنجا از ایشان خواهش کردم که نزدشان قانون بوعلی را بیاموزم…
«میرزا که در صراحت لهجه و حتی پرخاشگری در برابر نادانیها و کجرویها شهره بود به من گفت: این فضولی ها به تو نیامده. من عرض کردم که تحقیق کردهام و همه متفقالقولند که جز شما کسی در عصر حاضر بر قانون بوعلی احاطه ندارد. میخواستم خواهش کنم که هر چه می خواهید به من بفرمائید ولی این محبت را در حق من مرعی بدارید.میرزا خندید و گفت: مثل اینکه چیزی میشوی! بعد با نهایت حوصله قانون را به طور خصوصی به من درس دادند. تقریباً درس به نیمه رسیده بود که میرزا گرفتار سکته مغزی شد و بعد از آن من دیگر راه افتاده بودم. دکتر نجم آبادی همیشه میگفت: من هرچه دارم از میرزا طاهر است.» (۴)
او در سه دوره اول، سوم و چهارم نماینده مجلس شورای ملی شد.
در دوره اول مجلس شورای ملی، علما و طلاب تهران وی را به عنوان نماینده تهران انتخاب کردند و چون در تحولات جنبش مشروطیت، در صف آزادیخواهان و طرفدار آزادی بود، این وکالت را قبول کرد و تا به توپ بستن مجلس نماینده تهران بود. هر چند در این مدت نیز تعلیم و تعلم را رها نکرده و بهترین اوقاتش را به مطالعه میگذراند.
احمدکسروی درباره افتتاح نخستین دوره مجلس شورای ملی مینویسد: روز یکشنبه چهاردهم مهر (۱۸ شعبان) مجلس گشاده خواستی بود، تا آن روز برگزیدن نمایندگان را به پایان رسانیدند کسان پائین برگزیده شدند: از شاهزادگان … از علما و طلبهها : آقامیرزا محسن (برادر صدرالعلما) حاجی شیخ علی نوری ، میرزاطاهر تنکابنی و حاجی سیدنصرا اخوی. (۵)
در دوره سوم مجلس شورا، دوباره نماینده تهران شد و در مجلس به حزب دموکرات پیوست.
«در دوره سوم مجلس شورای ملی نیز از تهران به نمایندگی برگزیده شد. در سال ۱۲۹۴ هجری شمسی، در جنگ بینالمللی اول که مهاجرت آزادیخواهان پیش آمد وی نیز با آزادیخواهان مهاجرت کرده و مدتی را در اماکن مقدسه عتبات مشرف بود و چندی را در موصل بسر برده و در محاورات با علمای آنجا که اهل تسنن بودند خاطرات جالب توجهی از خود گذاشته و فوقالعاده مورد تجلیل و احترام واقع گردید.» (۶)
سلیمان میرزا اسکندری در خصوص مهاجرت در نطق مجلس در دوره چهارم چنین گفت : «…. همین قدر میتوانم عرض کنم که یک مرتبه دیگر هم قشون یکی از همسایگان به همدان آمدند و مهاجرین برگشتند به کرمانشاهان باز مجدداً ترتیبات دیگر پیش آمد و بغداد سقوط کرد این دفعه ترتیبات طوری پیش آمد که دیگر نتوانستند در کرمانشاهان بمانند یک قسمت به طرف موصل رهسپار شدند و از موصل باز دو قسمت شدند یک قسمت هشت نفره که بنده و آقای مساوات و آقای تنکابنی و آقای خلخالی و بعضی دیگر بودند در موصل ماندیم مابقی آقایان تشریف بردند به اسلامبول و حلب… »(۷)
در روزهایی که او در تهران نبود و در عراق بسر میبرد، مردم تهران، بار دیگر او را به وکالت دوره چهارم مجلس شورای ملی انتخاب کردند. انتخابات این دوره در سال ۱۲۹۸ برگزار شد. اعتبارنامه میرزا طاهر در تاریخ ۲۸ ربیع الاول سال ۱۳۳۸ مصادف با ۳۰ آذر سال ۱۲۹۸ به تصویب رسید. در زمان ورود میرزا و دیگر همرزمانش به تهران با استقبال پرشور مردم وارد این شهر شدند.
در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 