پاورپوینت کامل فرقه‌گرایی مسلمانان نخستین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرقه‌گرایی مسلمانان نخستین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرقه‌گرایی مسلمانان نخستین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرقه‌گرایی مسلمانان نخستین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

بررسی پیشینه تاریخی و نخستین زمینه‏ های سیاسی ـ اجتماعیِ شکل‏گیری فرقه‏ های اسلامی درقرن نخست هجری، موضوع این پژوهش است. نویسنده در بررسی و گزارش مستند خود از زمینه‏ های قبلیِ فرقه‌گرایی و دسته‌بندی‏های کلامی قرن نخست، ابتدا به بررسی برخی ویژگی‏های فکری اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) و میزان اهتمام آنان به مباحث عقیدتی و چگونگی فهم آنان از معارف و تعالیم قرآنی پرداخته و به دنبال آن، اختلاف‏های فکری صحابه در دوران بعد از پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) و مهم‌ترین حوادث سیاسی ـ مذهبی عصر صحابه و تابعان را گزارش می ‏کند.

چکیده: بررسی پیشینه تاریخی و نخستین زمینه‏ های سیاسی ـ اجتماعیِ شکل‏گیری فرقه‏ های اسلامی درقرن نخست هجری، موضوع این پژوهش است. نویسنده در بررسی و گزارش مستند خود از زمینه‏ های قبلیِ فرقه‌گرایی و دسته‌بندی‏های کلامی قرن نخست، ابتدا به بررسی برخی ویژگی‏ های فکری اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) و میزان اهتمام آنان به مباحث عقیدتی و چگونگی فهم آنان از معارف و تعالیم قرآنی پرداخته و به دنبال آن، اختلاف‏های فکری صحابه در دوران بعد از پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) و مهم‌ترین حوادث سیاسی ـ مذهبی عصر صحابه و تابعان را گزارش می ‏کند. ظهور اندیشه‏ های کلامی و آغاز شکل‏گیری فرقه‌های اسلامی، از جمله مباحث بعدی است که نویسنده به گونه‏ای گذرا به آن اشاره‏ کرده است .

پیشینه اختلاف‌های فرقه‌ای

نخستین بذرهای اختلاف مسلمانان چه بود و در چه زمانی آغاز شد؟ موضوعات محوری که در تاریخ اسلام منجر به اختلاف و فرقه‏ گرایی شد، بر چه پایه ‏ای استوار بود؟ پاسخ به این پرسش‏ها هر چند به‌گونه ‏ای مختصر، از آن جهت ضروری است که تحلیل جریآن‌های فرقه‏ای که در طول تاریخ اسلام رخ نمود، بدون فهم زمینه‏ ها و موارد نخستین آن، پژوهشگر را با خلأ تاریخی روبه‏رو می‏کند.از این رو بایسته است که زمینه‏ های آغازین و تاریخی اختلاف‌ها و انشعابات مسلمانان مورد توجه و شناخت بیشتری قرار گیرد .درست است که غالب پژوهشگران بروز و شکل‏گیری رسمی و تمایز فرقه‏ های اسلامی، به‌ویژه از نوع سیاسی آن را از زمان قتل عثمان می ‏دانند، با این حال نمی‏توان از زمینه ‏های فکری و حوادث و جریآن‌های تاریخی قبل از آن به کلی صرف نظر کرد، چرا که جست‏وجو در بروز هر حادثه سیاسی و شناخت چگونگی و خاستگاه ظهور هر تفکری، بدون آگاهی از سلسله حوادث و جریآن‌های قبلی، نتیجه روشن و قابل قبولی ندارد.از این رو در این نوشتار ابتدا به ویژگی‏های فکری صحابه و برخی اختلاف‌ها در زمان رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) پرداخته و سپس این مهم را در عصر صحابه و تابعان تا زمان ظهور رسمی فرقه‏ های سیاسی ـ کلامی پی می‏گیریم . شاید در پرتو چنین مباحثی بتوان به ارتباط سلسله وار حوادث فرهنگی و فکری و نیزمشابهت کشمکش‌های فکری پیشینیان و معاصران بیشتر پی‏برد.

۱ـ اختلاف در زمان حضور پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم)

صحابه در زمان حضور پیامبر گرامی اسلام ایشان را به عنوان مرجع اساسی و نخست خود در امور اعتقادی و عملی می‏دانستند. آنان حتی برخی از خاطره‌های نفسانی خود را از او چاره‏جویی کرده و در مواردی که احیاناً دست‌رسی مستقیم به آن جناب نداشتند به نظر خود عمل نموده و بعد از این‌که به حضور ایشان می‏رسیدند آن حضرت را در جریان می‏گذاشتند.۱ روحیه کلی و غالب حاکم بر آن‌ها این بود که «ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادی للإیمان أن آمنوا بربکم فآمنّا».۲ در مجموع می‏توان گفت که مذاق عمومی عرب در آن زمان، نه مذاقی عقلی و استدلالی، بلکه توجه بیشتر آن‌ها به امور عملی و محسوس بود. از دلایل مهم آن این‌که پرسش‏های آنان در باب موضوعات و مسائل عملی و برخی مسائل محسوس و تاریخی بیشتر از پرسش‏های کلامی و فلسفی گزارش شده است.۳

به هر حال در میان بیشتر آن‌ها روحیه، گرایش و علاقه‏ به پرسش و جدال درباره معارف و اندیشه‏ های کلامی و مسائل مربوط به مبدأ و معاد، از برجستگی خاصی برخوردار نبود . گفته شده که برخی از صحابه منتظر بودند که فردی اعرابی از خارج مدینه بیرون آمده و سؤال کند و آن‌ها به پاسخ گوش دهند.۴

ابن عباس روحیه عدم پرسش از پیامبر را به عنوان امری مبارک و خیر، و آن را دلیل بهترین بودن اصحاب دانسته و می‏گوید که اصولاً اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) جز در موارد ضرورت، از ایشان سؤال نمی‏کردند. حتی برخی معتقدند که اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) در فروع عملی و مسائل مربوط به نماز و حج و مسائل عبادی بدون این‌که از پیامبر پرسشی کنند به او نگریسته و همانند او عمل می‏کردند.۵ گزارش شده که آنان این روش را به عنوان افتخار نیز ذکر می‏کردند.این‌که ملاحظه می‏کنیم تعداد روایات تفسیری منسوب به پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) نیز محدودیت دارد این احتمال را تقویت می‏کند که سطح پرسش‏ها، خواسته‌ها و انتظارهای مخاطبانِ قرآن نیز محدود بوده است.

ابن قیّم‌جوزیه از عالمان مشهور سلفی معتقد است که صحابه در مورد احکام، اختلاف‌های بسیاری داشتند، اما آنان حتی در عصر بعد از پیامبر نیز هیچ گاه از اسما و صفت‌های الهی و مقوله‌های کلامی پرس‌وجو نمی‏کردند. آن‌ها نه‏تنها هیچ‏گونه مناقشه ‏ای در این باره نداشتند و تابع آموزه ‏های کتاب و سنت بودند، بلکه هیچ‏گاه در این امور به تأویل و ردّ و اثبات یا تحریف نیز روی نمی‏آوردند.۶ البته بعید است که منظور وی نفی کلّی چنین مباحث و پرسش‏هایی باشد، زیرا شیخ الاسلام هروی که درمخالفت با کلام و فلسفه و مباحث عقلی با ابن قیّم هم‌عقیده است، احادیثی را مبنی بر جلوگیری پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) از مناقشه و بحث و جدل‏های بی‏حاصل در برخی از مباحث کلامی گزارش کرده است.۷ و این نهی‏ها خود دلیل مطرح بودن چنین پرسش‏هایی دست‌کم از جانب برخی اصحاب بوده است. علاوه براین، مخالفت‏ها و اجتهادهایی از طرف برخی صحابه در قبال پیامبر نیز گزارش شده است.۸ هم‌چنین نمی‏توان همه موارد و خطاب‌هایی را که خداوند به پیامبرش دستور به جدال احسن یا عدم جدال و مراء می‏دهد، ویژه مخالفان اسلام دانست. طبیعی است که صحابه آن حضرت نیز بدون پرسش و شبهه و احیاناً بگومگوی با پیامبر نبودند، شاهد آن، سؤال از کیفیت روح است که گزارش آن در قرآن آمده است.۹ با این همه، هیچ یک از این موارد حاکی از روحیه پرسش گرانه و اهتمام به مباحث عقلی و استدلالی در میان آنان نیست.

دکتر طه جابر ضمن اشاره به مواردی از جلوگیری پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) از اختلاف و جدل، ویژگی‏های اختلاف‌ها و نوع مقابله پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) با آن را چنین می‏ شمارد:

۱. سعی و تلاش صحابه بر عدم اختلاف بود و در صورتی که زمینه‏ای برای شقاق و تنازع پیش می‏آمد در پرتو هدایت پیامبر، از بروز و ظهور آن جلوگیری می‏شد؛ یعنی صحابه مسائل اختلافی را بر پیامبر عرضه کرده و در برابر داوری خدا و پیامبر سر تسلیم فرود می‏آوردند. علاوه بر این، آنان در اختلاف‌های خود جانب تقوا و ادب و حدود اختلاف را نگه داشته و تا آن‌جا که ممکن بود به مراء و جدالِ بی‏حاصل روی خوش نشان نمی‏دادند.

۲. پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) نیز اختلاف‌ها را در مواردی که احتمال تأویل و برداشت متفاوت بود، برمی‏تافت و احترام صاحبان آن‌ها را نگه می‏داشت.

وی بر آن است که در پرتو چنین تدابیری، اختلاف اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم)موردی و اندک بود.۱۰

برخی معتقدند که اساساً پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) اسلام و دیگر پیامبران الهی از مکلفان و پیروان خود نخواستند که در تصدیق و ایمان خود به ادلّه نگاه کنند، بلکه آن‌چه برای آن‌ها مهم بود و هدف را تأمین می‏کرد، اذعان به قراین صدق پیامبر، هر چند از راه اعجاز بوده است. این روشِ بیشتر مردم بوده که ایمان و معرفت به خدا را از انبیا می‏گرفتند.۱۱

با بررسی مجموعه اختلاف‏ها یا شبهه‌ها وپرسش‏هایی که از زمان حیات رسول خدا گزارش شده و قرآن مجید نیز به پاره‏ای از آن‌ها اشاره کرده است، چنین می‏نماید که:

اولاً: با این‌که برخی آیات قرآن که مسلمانان را به اصول دین و معارف کلامی متنبه می‏ساخت یا به تدبر و نظر دعوت می‏ کرد، بیشتر از احکام شریعت بود،۱۲ امّا به دلایل مختلف، عمده پرسش‏ها و دغدغه ‏های آنان متوجه مسائل و موضوعات جزئی وفروع عملی و امور مورد ابتلا و محسوس بوده نه مسائل اعتقادی و معارف کلامی. شایان توجه است ‏گزارش رویارویی فکری و احتجاج‌ها و برخورد پیامبر با مخالفان و دشمنان اسلام، و نیز دیدگاه جبری برخی مشرکان یا مجادله آن‌ها در ذات خدا و یا سؤال از روز قیامت و انکار آن، که قرآن نیز بدان اشاره کرده است، از موضوع این بحث که مربوط به اختلاف‌ها و روش فکری مسلمانان است، جداست.۱۳

ثانیاً: داوری اصلی در اختلاف‌ها، پرسش‏ها و شبهه‌ها به عهده پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) بود. آن حضرت اگرچه درمواردی که مربوط به وحی ومعارف دینی نبود، مأمور به مشاوره بود و قرآن مجید نیز او را به «اُذُن خیر»۱۴ معرفی می‏کند، با این حال، آن بزرگوار در مواردی که احیاناً منجر به صف‏بندی و اختلاف یا موجب تشتت فکری جامعه می‏شد موضع‏گیری کرده و به طور قاطع از آن جلوگیری می‏نمود و نمی‏گذاشت جامعه دچار تمایز‌های فکری شود. صحابه نیز به ظاهر جرأت مخالفت علنی با پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) را نداشتند. آن حضرت در امور سیاسی و جنگی با اصحاب مشورت می‏کرد و احیاناً رأی آنان را در مقابل رأی خود برمی‏گزید، اما خوض در مسائل اعتقادی و موضوع‌های کلامیِ جنجال برانگیز و جدال‏های بی‌حاصل را نیز در زمان خود مورد تشویق قرار نمی‏داد، افزوده بر این، بر روحیه اصحاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) نیز متناسب با چنین مقامی نبود. با این همه، نمی ‏توان روحیات، سلایق و توانایی‏های فکری اصحاب و نیز نگاه و برداشت همه آنان را به پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم)، رسالت و وحی، یکسان تلقی کرد. تفاوت‏های روحی و گرایش‏های متفاوت و چه بسا نگاه خاص هر یک از آن‌ها بود که احیاناً موجب مخالفت‏های عملی با پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم)، به ویژه در واپسین ایام حیات آن جناب شد گردید و زمینه‌ای سرنوشت‌ساز برای اختلاف‌ها و کشمکش‏های سیاسی مذهبی بعد از ایشان نیز فراهم ساخت. از این رو برخی سنگ بنا و بستر اصلی و نقطه آغازین اختلاف‌های فرقه‌ای بعد از آن عزیز سفر کرده را به دوران رسالت پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) باز می‏ گردانند.

بررسی شیوه رویارویی پیامبر با اختلاف‌ها، پرسش‏ها و شبهه‌های فکری صحابه، علاوه براین، سخنان آن حضرت درباره احکام و اقسام اختلاف در جای خود شایسته است، امّا در رسالت این مختصر نمی‏گنجد. آن‌چه اکنون لازم است به آن بپردازیم این است که هر چند اصحاب پیامبر در دوران حضور وی خالی از اظهار نظر و پرسش و احیاناً اعتراض به حضرتش نبودند (چنان‌که قرآن مجید نیز برخی از سؤال‌های آن‌ها را با عنوان «یسئلونک» از آن حضرت گزارش کرده است) با این همه، می‏توان مدعی شد که با صرف نظر از برخی مصلحت‏ اندیشی‏ هایِ شخصی بعضی از صحابه، به ویژه در آخرین ساعات زندگی آن حضرت و مخالفت برخی از منافقان،۱۵ به دلایل چندی فضای آن دوران، فضای سکوت و استماع و ایمان دینی همراه با تسلیم بود، نه فضای شبهه واعتراض و مخالفت. این خصوصیت درباره معارف کلامی و اصول اعتقادی بیشتر نمود داشت.۱۶

به هر حال، اندک بودن مناقشه‌ها و شبهه‌های فکری و کلامی را، چه معلول بی سوادی و بی ‏توجهی آنان به این مباحث، و چه به دلیل فهم درست و شفاف آن‌ها از آموزه‏های قرآن‏ و سنت بدانیم یا بنا بر احتمال دیگر، آن را با توجه به گرفتاری آن‌ها در جنگ‏ها و رویارویی با دشمنان خارجی و جلوگیری پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلّم) توجیه کنیم،۱۷ نتیجه آن یکسان است و آن این‌که نمی‏توان وجود فرقه‏گرایی را در زمان رسول‌خدا به صورت رسمی و متعارف آن تأیید کرد. البته می‏توان سرپیچی برخی اصحاب در آخرین روزهای حیات پیامبر و جلوگیری از درخواست آن حضرت به آوردن دوات و قلم را به بهانه «حسبنا کتاب اللّه»۱۸ به دلیل تفاوت دیدگاه آنان با پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) دانست. این سرپیچی اگرچه توسط یکی از صحابه به‌وقوع پیوسته، اما می‏توان آن را آغازی برای مخالفت‏های بعدی و انشعاب سیاسی ـ فکری جامعه اسلامی تلقی کرد. در این حرکت، دستور‌های مکرر قرآن مبنی بر اطاعت از اوامر پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم)۱۹ به شکل رسمی نادیده گرفته شد و حتی برخی از صحابه حاضر تأکید کردند که بگذارید پیامبر آن چه می‏خواهد نوشته شود، اما به سخن آنان وقعی نهاده نشد. پر واضح است که شعار «حسبنا کتاب اللّه» آن هم در زمانی که پیامبر در قید حیات است را می‏توان به عنوان اندیشه‌ای در برابر سنّت پیامبر، و اجتهاد در برابر نص تلقی کرد. این پدیده اگرچه موردی و جریانی خاص به حساب آمده، اما می‏توان آن را زمینه‏ساز برخی اقدام‌های بعدی، نظیر منع کتابت حدیث، ایجاد سنت موازی در برابر سنت پیامبر و اجتهاد در برابر نص دانست. شعاری که نه تنها بنا بر آن‌چه اشاره شد مخالف تعالیم صریح وحی بود، بلکه بسیاری از صحابه و از جمله امام علی(ع) به عنوان تربیت شده مستقیم پیامبر، بر آن مهر بطلان زدند.۲۰

بنابراین با توجه به این‌که مبنای آموزه‏های هر دینی تعالیم بنیان‌گذار آن دین است، مخالفت با آن تعالیم و مطرح کردن اندیشه، آن هم توسط اصحاب و پیروان آن دین را نمی‏توان چیزی جز افتراق نامید؛ افتراقی که به تعبیر ابن عباس، صحابی معروف پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) از بزرگ‏ترین مصیبت‏های مسلمانان به حساب آمد.۲۱

به هر حال، اگر بتوانیم یک جریان عقیدتی و گرایش و الفت روحی عده‏ای را نسبت به امام علی(ع) قبل از رحلت پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) ثابت کرده و آن را به عنوان جریانی اصیل و ادامه ‏دهنده خط رسول به حساب آوریم، می‏توان جدایی از این گرایش و بی ‏توجهی به تلاش‌های قبلی پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) را آغاز و زمینه مهم‌ترین افتراق مسلمانان بعد از پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) دانست.۲۲

۲ـ مباحث فکری و کلامی در عصر صحابه

ویژگی‌هایی که برای صحابه در عصر پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلّم) گزارش شد بعد از ایشان نیز ادامه یافت. و صحابه با این‌که در یک مرتبه از فهم و درک و توجه به معارف عمیق دینی نبودند، اما روحیه غالب و کلی آن‌ها بی‌توجهی به مجادله‌های کلامی و معارف عقلی و استدلالی بود. بنا بر گزارش‏های تاریخی و روایی، آنان نه تنها به انگیزه یا بهانه دوری از بدعت، اتباع سنت و پرهیز از دخالت در حلال و حرام الهی، از ارائه پاسخ به مسائل کلامی و حتی فقهی تحاشی داشتند،۲۳ بلکه به سختی نیز از آن جلوگیری می‏کردند، چنان‌که گزارش‏های اهل سنت از عمر خلیفه دوم، حاکی از مخالفت وی با هرگونه مجادله و مباحثه مذهبی و حتی سؤال و تفحص از معنای عبارت‌ها و واژه‏ های مشکل قرآن است. وی نه تنها خود را درگیر این مباحث نمی‏ کرد، بلکه کسانی را که درگیر می‏شدند مجازات یا تبعید می‏کرد.۲۴ شاید به پیروی ازچنین الگوهایی بود که بعدها بیشتر بزرگان مکتب اهل سنت با مباحث کلامی مخالفت کرده و به مباحث عقلی روی خوشی نشان ندادند و چه بسا آن را امری وارداتی و برگرفته از یهودیت و مسیحیت تلقی می‏ کردند.۲۵

علاوه بر این، ما بیشتر می‏توانیم به این مسئله پی ببریم زمانی‌که می‏بینیم مسلمانان اولیه که با پیامبر بودند حتی در مورد مسائل دینی که پیامبر صدها مرتبه در معرض دید و نگاه آن‌ها اجرا می‏کرد هیچ تصور روشن و واضحی نداشتند، مانند نماز میت؛ عبادتی که پیامبر خود آن‌را اجرا می‏کرد لازم نمی‏ دانستند که شیوه آن را ضبط و ثبت کنند و فقط آن‌ها از او پیروی می‏کردند، لذا پس از مرگ پیامبر در مورد تعداد تکبیرات لازم این نماز در میان مسلمانان اختلاف پدید آمد، چنان‌که طحاوی از ابراهیم نقل می‏کند و می‏گوید پیامبر به خدا پیوست و مردم در اختلاف بر تعداد تکبیرهای نماز میت بودند، چنان‌که یکی می‏گوید شنیدم که پیامبر در نماز میت هفت مرتبه تکبیر می‏خواند دیگری می‏گوید شنیدم رسول خدا چهار مرتبه تکبیر می‏خواند و این اختلاف ادامه داشت تا زمان مرگ ابوبکر و زمانی که عمر به خلافت رسید، این اختلاف برای او سخت بود لذا گروهی از اصحاب را جمع کرد و به آن‌ها گفت: شماها اگر اختلاف داشته باشید مردم نیز تابع اختلاف شما می‏شوند و اگر شما توافق داشته باشید مردم هم توافق پیدا می‏کنند بروید توافقی بر این امر پیدا کنید و گویا عمر آن‌ها را از این غفلت بیدار کرد و همه آن‌ها به او گفتند: ای امیرمؤمنین نظر خوب همین است که شما دارید…۲۶

بررسی نوع نگرش صحابه و تا حدود زیادی تابعین به تأویل و میزان و غور در آیات متشابه، علاوه بر این، بی‏ توجهی آن‌ها به کتابت و نقل حدیث نیز به این تحلیل، روشنایی بیشتری می ‏دهد که لازم است بدان اشاره کنیم.

بدون تردید، صحابه و تابعین، به‌ویژه با توجه به تفاوت آنان در درجه فهم و میزان همراهی با پیامبر و آگاهی از شأن نزول و سیاق آیات قرآن و فضای فکری و اجتماعی و حتی نوع فهم آن‌ها از زبان عربی، مراتب مختلفی در تفسیر و برداشت از قرآن داشتند،۲۷ اما می‏توان این نکته را به خوبی دریافت که آن‌ها در تفسیر قرآن چندان توجهی به تأویل و تفسیرمفاهیم باطنی نداشته و عمده تفاسیر آن‌ها معطوف به توضیح ظاهری و لغوی آیات‏، شأن نزول، ناسخ و منسوخ و روشن کردن واژه‏ های مشکل و مبهم بوده است. بیشتر دانشمندان سلفیه و نویسندگان سلفیِ معاصر نیز به منظور تثبیت مبانی اعتقادی خود و مخالفت با گرایش‏های عقلی، تأکید می‏کنند که در عصر صحابه و دوران سلف نیز هیچ‏گونه بحث و مناقشه و سؤال و جوابی نبود. این دیدگاه، بدون پشتوانه نبوده و مورد گواهی برخی مفسران بزرگ شیعه و دیگر قرآن پژوهان قرار گرفته است چنان‌که، علامه طباطبائی در ارزیابی خود از آگاهی و دانش مسلمانان نخستین، در باب تفسیر قرآن، بر این عقیده است که در آن زمان، بحث از قرآن از چارچوب نکته‌های ادبی و شأن نزول آیات و اندکی استدلال به آیات توضیح آیات دیگر و مقدار کمی تفسیر به روایات وارده از پیامبر درباره قصص و معارف مبدأ و معاد، تجاوز نمی‏ کرد و مفسران طبقه دوم که تابعین باشند نیز چیزی بدان نیفزودند. وی معتقد است آن‌چه موجب شیوع مباحث کلامی و ظهور مذاهب و فرقه‏ ها شد رابطه با دیگر بلاد، به‏ ویژه بعد از فتوحات عصر خلفا بود.۲۸ علاوه بر آن، شواهدی نیز بر عدم آگاهی صحابه از مدلول لغوی و معنای مفردات آیات قرآنی موجود است.۲۹

از سوی دیگر، با مرجعیت علمیِ امام علی و اهل‏ بیت(علیهم‌السلام) نیز برخورد مناسبی نشد و در معرفت تفسیر نیز به جای رجوع به آن‌ها، باب اسرائیلیات و جعل حدیث و رأی و استحسان باز شد۳۰ و این خود یکی از عوامل مهم فرقه‏ گرایی و اختلاف و رواج برخی اندیشه‏ های کلامی وفقهی غیر اصیل شد. قرآن مجید نیز در عین تمجید از قوّت و اخلاص در ایمان و توجه عاطفی و پرنشاط صحابه نسبت به پیامبر و دستورهای او، در مواردی نیزآن‌ها را به دلیل عدم رعایت ادب اجتماعی نسبت به پیامبر، مورد سرزنش قرار می‏دهد.۳۱ امام علی(ع) نیز به عنوان سرآمد مفسران قرآن از فقدان آگاهی لازم در جامعه و از کم توجهی به فهم و تفسیر قرآن و عدم اقبال به پرسش درباره معارف آن به ستوه آمده بود. آن حضرت، اگرچه بر خلاف برخی خلفا که پرسش را با شلاق پاسخ می‏دادند، پرسش‏گری درباره معارف قرآنی را درخواست می‏کرد.۳۲ با این حال، گزارش قابل توجهی از اجابت به درخواست‏های آن حضرت نرسیده است. همه این‏ها حکایت از این دارد که بسیاری از آنان از هوش اجتماعی بالایی برخوردار نبوده و توجه قابل قبولی به معارف عمیق قرآنی نداشتند.

تأکید می‏ کنیم این به معنای یکسان دانستن مراتب فهم صحابه و تابعین نیست، چرا که با صرف‏نظر از حضور امام علی(ع) وابن عباس و حسنین(علیهما‌السلام) که در اوج قلّه فهم قرآنی بودند، فهم دیگران نیز در یک مرتبت نبود، مثلاً برخی صحابه در فهم مدلول لغوی آیات مشکل داشتند و در حل مشکل خود به دیگر صحابه مراجعه می‏کردند،۳۳ حتی طبق گزارش‏هایی برخی از خلفای نخست با پرسش‏ها و شبهات، برخورد شدیدی داشتند، و برخی نیز عکس آن عمل می کردند.۳۴ علاوه بر این، قرآن مجید بعد ازتقسیم ‏بندی آیات به محکم و متشابه،۳۵ مصادیق عینی کسانی که متشابهات آن را برمی‏ گزینند و به واسطه آن، فتنه‌جویی می‏ کنند مشخص نکرده است، با این همه، این را پذ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.