پاورپوینت کامل نسبت انسان ایرانی و انسان مدرن ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نسبت انسان ایرانی و انسان مدرن ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسبت انسان ایرانی و انسان مدرن ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نسبت انسان ایرانی و انسان مدرن ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

بسیاری از ما چیزی به نام تعارض ارزش‌ها را تجربه کرده‌ایم و تاحدودی حس کرده‌ایم که نمی‌دانیم کجاییم و چه می‌خواهیم. مقصود از «ما»، انسان ایرانی است. شاید برای درک اینکه چرا می‌گوییم «ما نمی‌دانیم کجاییم» لازم باشد مختصاتی از مفهوم «جا و مکان» ارایه دهیم. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که آن را «دوران مدرن» می‌نامند. ما نمی‌دانیم کجاییم، یعنی نمی‌دانیم نسبت ما با مدرنیته و انسان مدرن چیست، و شاید هم اصلا نمی‌دانیم انسان مدرن چیست. ممکن است گفته شود که مقصود از «انسان مدرن» انسانی است که در عصر رنسانس پدید آمد، اما ماهیت رنسانس خود مساله دیگری است که کم از مساله نخستین، دشوار نیست.

بسیاری از ما چیزی به نام تعارض ارزش‌ها را تجربه کرده‌ایم و تاحدودی حس کرده‌ایم که نمی‌دانیم کجاییم و چه می‌خواهیم. مقصود از «ما»، انسان ایرانی است. شاید برای درک اینکه چرا می‌گوییم «ما نمی‌دانیم کجاییم» لازم باشد مختصاتی از مفهوم «جا و مکان» ارایه دهیم. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که آن را «دوران مدرن» می‌نامند. ما نمی‌دانیم کجاییم، یعنی نمی‌دانیم نسبت ما با مدرنیته و انسان مدرن چیست، و شاید هم اصلا نمی‌دانیم انسان مدرن چیست. ممکن است گفته شود که مقصود از «انسان مدرن» انسانی است که در عصر رنسانس پدید آمد، اما ماهیت رنسانس خود مساله دیگری است که کم از مساله نخستین، دشوار نیست. پیش از رنسانس، انسان‌ها می‌کوشیدند زندگی را در راستای متعالی‌ترین اهداف ممکن سپری کنند و باور داشتند که این متعالی‌ترین هدف، شناخت خداوند به عنوان عالی‌ترین موضوعات است. برای انسان پیش از رنسانس شناختن «چرایی زندگی» بسیار بیش از «چگونگی زندگی» اهمیت داشت. انسان‌ها، پیش از رنسانس، تلاش می‌کردند به شناخت امر قدسی و خداوند دست یابند، اما همیشه مشکلی وجود داشت و آن این بود که خداوند به عنوان موضوعی منزه و فراتر از زمان و مکان از دسترس‌شان خارج بود و همین امر موجب شد که انسان از الهیات روی بگرداند و به جهان حسی و تجربی توجه کند. در دوران نوزایی، انسان‌ها به این نتیجه رسیدند که به جای «چرایی زندگی»، باید به «چگونگی زندگی» توجه کنند؛ همین اتفاق باعث شد تا علم و تکنولوژی پیشرفت کند و علوم تجربی جایگزین الهیات شود. در دوران مدرن، انسان به پژوهش تجربی در باب چیستی و چگونگی عالم ماده پرداخت و به این ترتیب عقل، خود را به چارچوب زمان و مکان محصور کرد. به نظر می‌رسد که ماهیت رنسانس همین باشد: منصرف شدن از چرایی و توجه به چگونگی زندگی و تلاش برای شناخت عالم ماده در چارچوب زمان و مکان، همراه با بی‌توجهی به الهیات و دین که انسان را به سمت غایت‌ الهی رهنمون می‌شد. بااین‌حال، مدرنیته اگرچه با تلاش برای کشف چگونگی‌های جهان و تلاش برای تغییر آن، بیشترین تاثیر را در زندگی انسان داشت، اما حتی انسان مدرن نیز نمی‌توانست از غایت و اهداف کلی‌ای که جهان و زندگی او را رنگ می‌بخشد غفلت کند؛ به همین دلیل، انسان مدرن نیز به این سوال کهن که «من چرا زندگی می‌کنم؟» توجه کرد، با این تفاوت که غایت انسان مدرن، نه امری فراتاریخی و اخروی، بلکه غایتی زمینی بود که در سعادت دنیوی نمایان می‌شود. به‌این‌ترتیب، ماهیت انسان مدرن بر محور چگونگی سعادت دنیوی و تلاش برای شناخت قوانین جهان زمانی- مکانی شکل گرفت. اینک باید بپرسیم که موقعیت ما کجا است و نسبت ما با مدرنیته چیس