پاورپوینت کامل جمشید و ماهیت انسانی ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جمشید و ماهیت انسانی ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جمشید و ماهیت انسانی ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جمشید و ماهیت انسانی ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
در بررسی نورومیتولوژیک شاهنامه داستان جمشید اگر مهم ترین نباشد یکی از مهم ترین داستانهای شاهنامه محسوب می شود.البته باید توجه داشت که بخش عمده ای از داستان جمشید در شاهنامه را داستان ضحاک تشکیل می دهد.ما بخشی مجزا را به ضحاک اختصاص خواهیم داد.زیرا داستان ضحاک نکته های بسیار مهمی دارد که خود نیازمند فصلی مجزا هست.در اینجا نیز صرفا اشاراتی به او خواهیم داشت.
در بررسی نورومیتولوژیک شاهنامه داستان جمشید اگر مهم ترین نباشد یکی از مهم ترین داستانهای شاهنامه محسوب می شود.البته باید توجه داشت که بخش عمده ای از داستان جمشید در شاهنامه را داستان ضحاک تشکیل می دهد.ما بخشی مجزا را به ضحاک اختصاص خواهیم داد.زیرا داستان ضحاک نکته های بسیار مهمی دارد که خود نیازمند فصلی مجزا هست.در اینجا نیز صرفا اشاراتی به او خواهیم داشت.
وقتى داستان جمشید را در شاهنامه با فرمهاى پیشینى تر آن مقایسه مى نماییم متوجه تفاوتهای بسیار عظیمى در این اسطوره بغایت مهم مى گردیم.
تا بحال متوجه شده ایم که که این پادشاهان آغازین هر یک به بخشى از اساسى ترین خصلت هاى فرهنگى انسان پرداخته اند.به سخن دیگر این اسطوره ها دارند چگونگى انسان شدن ما را شرح مى دهند.آنها شرح مى دهند که از دید تجربه ی اسطوره اى، انسان چگونه به جایگاه کنونى خود رسیده است.این شرح چنان که دیدیم ویژگیهاى منحصر بفرد خود را داشته و بخوبى ساختار هاى ذهنى انسانهایى را توصیف مى کند که به این تجربه نائل آمده اند.
داستان جمشید در اسطوره هاى پیشینى، داستانى یگانه مى باشد. زیرا نتنها اولین انسان است بلکه اولین کسى هست که راه مرگ را گشوده است. در واقع مرگ در معنای فلسفی خود و اینکه بخش ناگزیری از زندگی انسان است در اساطیر هندوایرانی با جمشید آغاز می گردد.من خوانندگان را به تحقیق عالمانه ی کریستن سن در کتاب نخستین انسان و نخستین شهریار ارجاع می دهیم.در آنجا متوجه می شویم که جم که یادگار توامان یم و یمه می باشد چگونه اولین انسان نامیرا بوده و چگونه با این اندیشه که اولین انسان همان کسی است که می میرد تلاقی پیدا کرده است.
نکته مهم دیگر این است که روایت شاهنامه عمدتا به بحث فره ایزدی و نسبت او با جمشید می پردازد.البته این فره ایزدی با شاهان پیشین نیز همراه بوده است اما جمشید اولین و شاید مهم ترین پادشاهی ست که فره ایزدی از او رو بر می تابد و اینگونه است که پادشاهی و قدرت وی از بین می رود.در اینجا نکته بسیار مهمی وجود دارد که طبق تجربه اسطوره ای، انسان بدون فره ایزدی چیزی نیست.ما در اینجا یکی از مهم ترین خصوصیات تجربه ی اسطوره ای را مشاهده می کنیم.انسان بواسطه ی اسطوره و قدرتی که آیین بدو می بخشد زنده و جاوید است.در واقع در جهان اسطوره ای این فضا و روابط اسطوره ای است که به انسان معنا می دهد. وقتی این روابط دچار خدشه شود انسان قدرت خود را از دست می دهد.بنابراین داستان جمشید با تاکید بر دو عنصر مرگ و فره ایزدی روایت ماهیت انسانی در فضای اسطوره ای می باشد.
با این مقدمه به خوانش داستان جمشید در شاهنامه می پردازیم. داستان جمشید در شاهنامه به دو بخش تقسیم مى گردد.در قسمت اول فره ایزدى با اوست و او بواسطه ى حمایت همین فره ایزدى بزرگترین و پرشکوه ترین پادشاه جهان مى گردد.جمشید پس از مرگ هوشنگ به جای او بر تخت می نشیند.
گرانمایه جمشید فرزند او
کمر بست یکدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر
کمر بست با فر شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه بر آسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
منم گفت با فره ایزدی
همم شهریاری همم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
او از همه بالاتر است.بواسطه ی حمایت و نیروی فره ایزدی، یک موبد-پادشاه است.یعنی بر تمام امکانات بشری در جهان اسطوره ای دست یافته است: هم با خداوند بواسطه ی موبدی در ارتباط مستقیم است و هم بر مردمان حکومت و شهریاری می کند.
این دو خصوصیت مهم سبب می شود که او بتواند به انواع هنرها و فنون دست یازد.او بواسطه ی استفاده از آهن تحول بزرگی در ساخت جنگ افزار بوجود می آورد.
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فر کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جوشنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
بدین اندرون سال پنجاه رنج
ببرد و ازین چند بنهاد گنج
بسیار جالب است که حتی نرم کردن آهن نیز بواسطه ی فره ایزدی صورت می گیرد.در داستان هوشنگ نیز عنوان کردیم که گرچه کشف آهن یک پدیده ی طبیعی بود ولی سریعا در سایه ادراک اسطوره ای از جهان قرار می گیرد.در داستان جمشید نیز با اینکه پادشاهی وی بسیار طولانی بوده و بخش مهمی از تاریخ اسطوره ای ایران را شامل می شود همه چیز در سایه تجربه ی اسطوره ای انسان از جهان قرار گرفته است.او سپس به تولید پوشاک و جامه می پردازد.
دگر پنجه اندیشه جامه کرد
که پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز کتان و ابریشم و موی قز
قصب کرد پرمایه دیبا و خز
بیاموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
همانطور که گفتم دوران پادشاهی جمشید دوران بسیار طولانی ای می باشد.در این دوران طولانی نوعی دگردیسی اتفاق می افتد.کم کم ماهیت فرد عوض می شود.او که خود در ابتدا یک موبد-شهریار می باشد به تفکیک طبقات یا بهتر بگوییم توانایی های انسانی می پردازد.
ز هر انجمن پیشهور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد
گروهی که کاتوزیان خوانیاش
به رسم پرستندگان دانیاش
جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه
بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان
صفی بر دگر دست بنشاندند
همی نام نیساریان خواندند
کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزنده لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای
بسودی سه دیگر گره را شناس
کجا نیست از کس بریشان سپاس
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
ز فرمان تنآزاده و ژندهپوش
ز آواز پیغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گیتی بروی
بر آسوده از داور و گفتگوی
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد
چهارم که خوانند اهتو خوشی
همان دستورزان اباسرکشی
کجا کارشان همگنان پیشه بود
روانشان همیشه پراندیشه بود
ایجاد این کاست های طبقاتی را می توان از منظری دیگر نیز نگاه کرد.همانطور که گفتیم جمشید خود یک موبد-شهریار بود.بعبارتی دیگر تمام کاستهای اجتماعی در وجود یک نفر جمع شده بود.او حال در یک دگردیسی به چهار کاست متفاوت تقسیم می شود.بنظر می رسد ما با یک دگردیسی اجتماعی روبرو هستیم.دگردیسی ای که منجر به فروپاشی هویت جمشید به عنوان یک انسان آغازین می گردد.می دانیم که در تفکر هندوایرانی جمشید خود اولین انسان محسوب می شود.حال در زمانی طولانی،ماهیت آغازین جمشید دچار دگردیسی و فروپاشی می شود.لذا می توان گفت که ظهور ضحاک نشانه ای از دگردیسی و فروپاشی جمشید بعنوان یک فاکت اجتماعی است.جمشید خود از لحاظ ماهیت به چهار بخش تقسیم می گردد.تقسیمی که نتیجه ناگزیر رشد اجتماعی می باشد.پس از این منظر سقوط جمشید نه بدلیل جدا شدن فره ایزدی بلکه بدلیل تغییر اجتماعی است.
او به کارهایی می پردازد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 