پاورپوینت کامل در باب اهمیت هویت ملی – بخش اول ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در باب اهمیت هویت ملی – بخش اول ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در باب اهمیت هویت ملی – بخش اول ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در باب اهمیت هویت ملی – بخش اول ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

درحالی‎‎که ملت غالباً از یک قوم یا اجتماع فرهنگی تشکیل می‎‎شود، دولت موجودیتی سیاسی قرین با بالاترین درج ‎حاکمیت[ii] است؛ و از همین ‎‎رو تمایز نهادن بین ملت‎‎ها و دولت‎‎ها امری معمول است. درحالی‎‎که بسیاری از دولت‎‎ها به یک معنا ملت هستند، ملت‎‎های بسیاری وجود دارند که دولت‎‎های مستقل کاملی نیستند

ملت و ناسیونالیسم: مفاهیمی متنازعٌ‎‎فیه

نِناد میشچِویچ –

ترجمه: عدنان فلاحی

۱) ملت چیست؟

درحالی

‎‎

که ملت غالباً از یک قوم یا اجتماع فرهنگی تشکیل می

‎‎

شود، دولت موجودیتی سیاسی قرین با بالاترین درج

حاکمیت[

ii

] است؛ و از همین

‎‎

رو تمایز نهادن بین ملت

‎‎

ها و دولت

‎‎

ها امری معمول است. درحالی

‎‎

که بسیاری از دولت

‎‎

ها به یک معنا ملت هستند، ملت

‎‎

های بسیاری وجود دارند که دولت

‎‎

های مستقل کاملی نیستند؛ مثلاً ایرکْوُی‌های[

iii]

‎‎

بومی آمریکا یک ملت را تشکیل می

‎‎

دهند اما دولت نیستند، چراکه قدرت سیاسی لازم نسبت به امور داخلی و خارجی خود را ندارند. اگر اعضای ملت ایرکوی برای تشکیل یک دولت مستقل -به‌منظور کوشش در راستای حفظ هویتشان به‌مثابه یک ملت- تلاش کنند، آن‌ها

یک ناسیونالیسم دولت

‎‎

محور را به نمایش خواهند گذاشت.

۱/۱) مفهوم بنیادین ناسیونالیسم

به‌رغم اینکه اصطلاح «ناسیونالیسم» واجد تنوع معنایی است، یقیناً در آغاز دو پدید

مشهور را دربر می

‎‎

گیرد:

یکم) رویکردی که اعضای یک ملت[

iv

] آنگاه که دغدغه

‎‎

مند هویتشان -به‌مثابه اعضای آن ملت- هستند، دارند.

دوم) اَعمالی که اعضای یک ملت به‌منظور دست یافتن به شکلی از حاکمیت سیاسی[

v

] یا حفظ آن اجرا می

‎‎

کنند[

vi

] (برای مثال نک:

Nielsen

۱۹۹۸

۹

,

۹).

هریک از این دو جنب

معنایی نیازمند تفصیل است. تعریف اول، پرسش

‎‎

هایی دربار

مفهوم ملت یا هویت ملی و اینکه چه چیزی به یک ملت تعلق دارد و نیز دربار

اینکه چه میزان باید دغدغه

‎‎

مندِ ملت خود باشیم، برمی

‎‎

انگیزد. ممکن است ملت

‎‎

ها و هویت ملی در پرتو ریشه و قومیت[

vii

] مشترک یا پیوندهای فرهنگی تعریف شوند؛ و درحالی

‎‎

که عضویت فرد در ملت غالباً به شکل غیراختیاری[

viii

] انگاشته می

‎‎

شود، گاهی اوقات به شکل اختیاری نیز انگاشته می

‎‎

شود.

اما تعریف دوم پرسش

‎‎

هایی را در این‌ باره برمی

‎‎

انگیزد که آیا حاکمیت نیازمند کسب استقلال و چیرگی کامل در امور داخلی و بین

المللی است یا چیزی کمتر از استقلال هم برایش کافیست؟ ولو اینکه مراد از حاکمیت غالباً استقلال کامل[

ix

] است (

Gellner

۱۹۸۳

, ch.

۱؛ برای بحث دربار

دیدگاه

‎‎

های گِلنر نک:

Meadwell

۲۰۱۲

,

۲۰۱۴ و مقالات:

Malesevic and Hugarard

۲۰۰۷).

به‌رغم وجود این نگرانی

‎‎

های مربوط به تعاریف، اتفاق

‎‎

نظری نسبی در باب اَشکال الگویی تاریخیِ ناسیونالیسم در کار است. ناسیونالیسم معمولاً نمایانگر تفوق مطالبات ملت بر سایر مطالبات در راستای وفاداری فردی و حاکمیت کامل -به‌مثابه هدف مستمر برنام

سیاسی ناسیونالیسم- است. حاکمیت ارضی[

x

] به شکل سنتی به‌مثابه عنصر معرف قدرت دولت و عنصر اساسی ملت

‎‎

بودن[

xi

] انگاشته شده است.

۱/۲) مفهوم بنیادین ملت

در حالت کلی، مبحث ناسیونالیسم مستلزم ترسیم خطوط بین حوز

قومی-فرهنگی (نمایانگر گروه

‎‎

های قومی-فرهنگی یا «ملت

‎‎

ها») و حوز

سازمان

‎‎

دهی سیاسی است. ما به‌منظور تشریح این مبحث به اهمیت رویکردی که اعضای یک ملت به هنگام دغدغه

‎‎

مندی نسبت به هویت ملی

‎‎

شان دارند اشاره کردیم. این نکته، دو دسته از پرسش

‎‎

ها را برمی

‎‎

انگیزد، نخست پرسش

‎‎

های وصفی:

الف) ملت و هویت ملی چیست؟

ب) تعلق به یک ملت چیست؟

پ) سرشت رویکرد وفاداری ملی چیست؟

ت) عضویت در یک ملت، اختیاری است یا غیراختیاری؟

دوم، پرسش

‎‎

های هنجاری:

الف) آیا رویکرد دغدغه

‎‎

مندی نسبت به هویت ملی همواره پذیرفتنی و درست است؟

ب) چه میزان باید دغدغ

هویت ملی داشت؟

اگر کسی بخواهد برای تلاش در راستای منافع ملی مردم به آن‌ها

بپیوندد، باید ایده

‎‎

ای دربار

اینکه ملت چیست و چه چیزی به آن تعلق دارد، داشته باشد؛ بنابراین، هواداران ناسیونالیسم به‌منظور صورت

‎‎

بندی و زمینه

‎‎

سازی ارزش‌گذاری

‎‎

ها و مطالبات و دستورالعمل

‎‎

ها، نظریات خود دربار

قومیت، فرهنگ، ملت و دولت را به تفصیل بیان کرده

‎‎

اند؛ در نتیجه مخالفانشان نیز تفصیلات هواداران ناسیونالیسم را به چالش کشیده

‎‎

اند. حال برای ناسیونالیست

‎‎

ها بعضی پیش

‎‎

فرض

‎‎

ها دربار

گروه

‎‎

های قومی و ملت

‎‎

ها ضروری

‎‎

اند؛ درحالی

‎‎

که سایر فرض

‎‎

ها تفاصیلی تئوریک هستند که به‌منظور پشتیبانی از موارد ضروری طراحی شده

‎‎

اند. تعریف و وضعیت گروه اجتماعی سودبرنده از برنام

ناسیونالیستی -گروهی که به تعابیر گوناگون «ملت»، «قوم

‎‎

ملت»[

xii

]یا «گروه قومی» خوانده می

‎‎

شود- ضروری است. از آنجا که ناسیونالیسم به

‎‎

ویژه از طریق گروه

‎‎

هایی که هنوز صاحب دولت نیستند برجسته می

‎‎

شود، تعریفی از ملت و ناسیونالیسم که تماماً در پرتو تعلق به دولت باشد، نشدنی است.

مضاف بر اینکه وفاداری تماماً «مدنی»[

xiii

] اغلب جداگانه ذیل عنوان «میهن

‎‎

پرستی»[

xiv

] یا «میهن

‎‎

پرستی قانون‌اساسی‌مدار»[

xv

] طبقه

‎‎

بندی می

‎‎

شود (

Habermas

۱۹۹۶، برای این بحث نک:

Markell

۲۰۰۰، برای فهمی گسترده

‎‎

تر از میهن

‎‎

پرستی نک:

Primoratz and Pavkovic

۲۰۰۷). این تعریف، دو گزین

سرحدی[

xvi

] و یک گزین

بینابین را به جا می

‎‎

گذارد. نخستین گزین

سرحدی را گروهی کوچک اما متمایز از نظریه

‎‎

پردازان -شامل [ارنست] رنان[

xvii]

۱۸۸۲ و [ماکس] وبر[

xviii]

۱۹۷۰- پیشنهاد کرده

‎‎

اند (برای دفاعی متأخر [از این گزین

تعریفی] نک:

Brubaker

۲۰۰۴ و برای مقایسه با دین، نک:

Brubaker

۲۰۱۳). مطابق با تعریف تماماً اختیارگرایان

این گروه از نظریه

‎‎

پردازان، ملت یعنی هر گروهی از مردم که مشتاق دستیابی به یک سازمان مشترک سیاسی شبیه به دولت هستند. اگر چنین گروهی از مردم در شکل

‎‎

دهی دولت موفق شوند، طبیعتاً وفاداری اعضای این گروه، «مدنی» -برخلاف [وفاداری] «قومی»[

xix

]- خواهد شد. در دیگر سوی سرحدی -که تعریفی معمول

‎‎

تر است- ادعاهای ناسیونالیست

‎‎

ها بر روی اجتماع غیراختیاری تبار[

xx

] و زبان و سنت[

xxi

] و فرهنگ متمرکز است: قوم

‎‎

ملت کلاسیک، اجتماعی از تبار و فرهنگ است که به

‎‎

وضوح شامل یک زبان و رسوم می

‎‎

شود. این تمایز با خط

‎‎

کشی مکتب قدیمی

‎‎

تر علوم سیاسی و اجتماعی مابین ناسیونالیسم «مدنی» و ناسیونالیسم «قومی» مرتبط (و نه معادل) است، درحالی

‎‎

که ادعا شده اولی مربوط به اروپای غربی و دومی بیشتر مربوط به اروپای مرکزی و شرقی است، هر دو از آلمان نشئت می

‎‎

گیرند (یک طرف‌دار بسیار مهم این تمایز هانس کوْن[

xxii]

۱۹۶۵ است).

بحث

‎‎

های فلسفی متمرکز بر ناسیونالیسم معمولاً فقط متوجه گونه

‎‎

های قومی-فرهنگی آن است. برای ناسیونالیست

‎‎

های قوم

‎‎

فرهنگ

‎‎

گرا این پس

‎‎

زمین

شخص است که عضویت او در اجتماع را تعیین می

‎‎

کند. نمی

‎‎

توان شخص را به‌مثابه عضوی از اجتماع برگزید، در عوض عضویت، به واقع

‎‎

شدن تصادفی تبار و اجتماعی

‎‎

شدن اولیه بستگی دارد؛ هرچند که اشتراک در تبار برای بیشتر گروه

‎‎

های مورد نظر به امری اسطوره

‎‎

ای تبدیل شده است، زیرا گروه

‎‎

های قومی از هزاره

‎‎

ها پیش تاکنون در حال آمیختن با یکدیگر هستند.

ازاین

‎‎

رو، آگاهان هوادار ناسیونالیسم با چشم

‎‎

پوشی از بخش «قومیتی»، معمولاً فقط بر عضویت فرهنگی تأکید می

‎‎

کنند و از «ملیت»[

xxiii

] سخن می

‎‎

گویند (

Miller

۱۹۹۲

,

۲۰۰۰

; Tamir

۱۹۹۳

,

۲۰۱۳

; Gans

۲۰۰۳). اقتراح میشل سیمور[

xxiv

] دال بر «تعریف اجتماعی-

‎‎

فرهنگی»، بُعدی سیاسی را به بُعد تماماً فرهنگی می

‎‎

افزاید: ملت احتمالاً -و نه ضرورتاً- جمعی فرهنگی است که ضمن بهره

‎‎‎‎

مندی از پیوندهای مدنی به‌وسیل

یک تبار مشترک[

xxv

] متحد شده است (

Seymour

۲۰۰۰). این گونه

‎‎

ای تعریف [از ملت] است که امروزه بیشتر طرف

‎‎

های درگیر بحث، آن را می

‎‎

پذیرند. چنان

‎‎

که آمد، ملت مقوله

‎‎

ای نسبتاً ترکیبی -از هر دو وصف قومی-فرهنگی و مدنی- است، اما همچنان به وصف تماماً قومی-فرهنگی نزدیک

‎‎

تر از وصف تماماً مدنی است.

تا پایان جنگ جهانی دوم، پیوند دادن دیدگاه

‎‎

های ناسیونالیستی به تمثیل

‎‎

های ارگانیک از جامعه معمول بود. آیزایا برلین[

xxvi

] همین اواخر یعنی در آغاز ده

۷۰ [از قرن بیستم] پیشنهاد کرد که ناسیونالیسم تقریباً به‌مثابه پدیده

‎‎

ای متشکل از این باور راسخ تعریف شود که مردم به جمع انسانی مخصوصی متعلقند و «شخصیت

‎‎

های افرادی که این جمع را تشکیل می

‎‎

دهند به‌وسیل

جمع شکل گرفته است و نمی

‎‎

توان این شخصیت

‎‎

ها را جدا از جمع فهمید…» (نخستین بار منتشرشده در ۱۹۷۲، بازنشر در:

Berlin,

۱۹۷۹

:

۳۴۱). بیشتر مدافعان معاصر ناسیونالیسم -به

‎‎

ویژه فیلسوفان- چنین ادبیاتی را رد می

‎‎

کنند. تمثیل ارگانیک و سخن گفتن دربار

شخصیت، جای خود را به یک اَبَرتمثیل داده است: هویت ملی.

بگذارید حالا به موضوع تبار و «اصالت» گروه

‎‎

های قومی-فرهنگی یا قومی-

‎‎

ملی برگردیم. ما در علوم اجتماعی و سیاسی معمولاً دو نوع دیدگاه را از هم متمایز می

‎‎

کنیم؛ دیدگاه نخست را می

‎‎

توان دیدگاه

‎‎‎‎

های «ازلی

‎‎

گرا»[

xxvii

] خواند. مطابق این دیدگاه

‎‎

ها ملت

‎‎

های قومی-فرهنگی که بالفعل وجود دارند، از «دوران ماقبل تاریخ» وجود داشته

‎‎

اند (نسخ

غلوآمیز و تا حدی کاریکاتورگونه متناسب با خطاب ناسیونالیستی قرن نوزدهم)، یا اینکه دست‌کم این ملت

‎‎

ها زمانی طولانی پیش از دوران مدرن وجود داشته

‎‎

اند (

Hastings

۱۹۹۷، برای دیدن بحث دربار

دیدگاه وی نک:

Nations and Nationalism, Volume

۹

,

۲۰۰۳). آنتونی اسمیت/اسمیث[

xxviii

] -ذیل عنوان «قوم

‎‎

نمادگرایی»[

xxix

]- از یک نسخ

بسیار همه

‎‎

فهم و معتدل از این دیدگاه دفاع می

‎‎

کند (۲۰۰۸، ۲۰۰۱، ۱۹۹۸ و کتاب او ۲۰۰۹ و مقاله

‎‎

اش ۲۰۱۱). دیدگاه

‎‎

های دوم، مدرنیستی هستند و تبار ملت

‎‎

ها را در دوران

‎‎

های مدرن جا می

‎‎

دهند.

نیز می

‎‎

توان این دیدگاه

‎‎

ها را مطابق با پاسخی که به یک پرسش الحاقی می

‎‎

دهند طبقه

‎‎

بندی کرد: ملت قومی-فرهنگی چه مقدار واقعی

‎‎

است؟ دیدگاه مدرنیستی واقع

‎‎

گرا می

‎‎

گوید که ملت

‎‎

ها واقعی اما بی

‎‎

چون

‎‎

وچرا مخلوقاتی مدرن هستند که در ایجاد سرمایه

‎‎

داری مؤثرند (

Gellner

۱۹۸۳

, Hobsbawn

۱۹۹۰

, Breuilly

۲۰۰۱,۲۰۱۱). دیدگاه واقع

‎‎

گرا با ضدواقع

‎‎

گرایی[

xxx

] افراطی

‎‎

تر در تضاد است. مطابق با یکی از این دیدگاه

‎‎

های ضدواقع

‎‎

گرا، ملت

‎‎

ها «متصور»[

xxxi

] محض هستند جز اینکه به عللی نامعلوم، همچنان موجودیت

‎‎

های قدرتمندی هستند؛ مراد این است که باور به ملت

‎‎

ها بر باورمندان چیرگی دارد (

Anderson

۱۹۶۵). دیدگاه شدیداً ضدواقع

‎‎

گرا مدعی است که ملت

‎‎

ها «سازه

‎‎

هایی»[

xxxii

] محض

‎‎

هستند (برای وصفی اجمالی و آگاهی و جدیدترین اثر نک:

Walker

۲۰۰۱،

Malesevic

۲۰۱۱).

فیلسوفان مهم معاصر مدعی شده

‎‎

اند که ادعاهای ناسیونالیستی هنجاری-

‎‎

ارزشی با سرشت «متصور» از یک ملت سازگارند (برای مثال نک:

MacCormick

۱۹۸۲

; Miller

۱۹۹۲

,

۲۰۰۰

; Tamir

۱۹۹۳

, Gans

۲۰۰۳

, Moore

۲۰۰۹

,

۲۰۱۰

, Dagger

۲۰۰۹ و برای بحثی جذاب در این‌ باره نک:

Frost

۲۰۰۶)؛ آن‌ها

اشاره می

‎‎

کنند که تصورات مشترک می

‎‎

توانند مردم را به یکدیگر پیوند دهند و این برهم

‎‎

کنش بالفعلِ[

xxxiii

] برآمده از حس خوشایند همبستگی، می

‎‎

تواند موجب تعهدات اخلاقی مهم شود.

نهایتاً در پاسخ به این پرسش که «عضویت در یک ملت اختیاری است یا غیراختیاری»، ملت معمولاً به‌مثابه اجتماعی اساساً غیراختیاری دیده می

‎‎

شود که شخص به علت تولد یا سرشت اولیه به آن تعلق دارد و این تعلق تا حدی است که تأیید آگاهان

مضاف بر عنصر غیراختیاری آن را ارتقا داده و کامل

‎‎

تر می

‎‎

کند. آویشای مارگالیت[

xxxiv

] و یوسف رَز[

xxxv

] آنگاه که دربار

تعلق به ملت می

‎‎

نویسند، دیدگاهی مشترک را بیان می

‎‎

کنند: «معمولاً سنجه

‎‎

های غیراختیاری، صلاحیت عضویت [در ملت] را تعیین می

‎‎

کنند. فرد نمی

‎‎

تواند تعلق خود را برگزیند. فرد به ملت خاصی تعلق دارد ازآن‌رو که متعلق به آن ملت است» (

Margalit and Raz,

۱۹۹۰

,

۴۴۷). پس پیامد تعلق به ملت تا حد زیادی غیراختیاری است. البته استثنائاتی علیه این دیدگاه پایه

‎‎

ای غیراختیارانگارانه در کار است، مثل ناسیونالیست

‎‎

های نظری

‎‎

ای[

xxxvi

] که تغییرات اختیاری ملیت را می

‎‎

پذیرند (نیز به تعریف مشهور ارنست رنان در ۱۸۸۲ از ملت بنگرید که آن را متشکل از «همه

‎‎

پرسی هرروزه» می

‎‎

داند).

۲) انواع ناسیونالیسم

۲/۱) مفاهیم ناسیونالیسم: مضیَّق و موسَّع

ما در آغاز این مدخل اشاره کردیم که ناسیونالیسم بر دو رویکرد متمرکز است:

یکم) رویکردی که اعضای یک ملت آنگاه که دغدغه

‎‎

مند هویتشان -به‌مثابه اعضای آن ملت- هستند، دارند.

دوم) اعمالی که اعضای یک ملت به‌منظور دست یافتن به شکلی از حاکمیت سیاسی یا حفظ آن اجرا می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.