پاورپوینت کامل احمد شاه قاجار چگونه از سلطنت عزل شد؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل احمد شاه قاجار چگونه از سلطنت عزل شد؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احمد شاه قاجار چگونه از سلطنت عزل شد؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل احمد شاه قاجار چگونه از سلطنت عزل شد؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
از احمدشاه قاجار به عنوان پایبندترین پادشاه قاجار و ایران به قانون، مشروطهخواهی و دموکراسی یاد شده است! پایبندی وی به قانون مشروطه چه از موضع ضعف ناشی از بیم دچارشدن به سرنوشت محمد علی شاه پدر بوده باشد و یا اعتقاد قلبی به قانون مشروطه و آرمانهای آن، فرصتی را فراهم آورده بود تا مگر گشایشی در کار فروبسته جامعه حاصل شود؛ اما هرج و مرجهای بهوجود آمده و ظهور رضاخان در سحرگاه اسفند ۱۲۹۹ یک بار دیگر در نهایت شگفتی، متجددین و حتی برخی از افراد خوشنام آن روزگار را واداشت تا دگرباره به اراده یا اجبار و یا با ترویج اندیشه استبداد منور، رای به ترجیح امنیت بر آزادی دهند.
از احمدشاه قاجار به عنوان پایبندترین پادشاه قاجار و ایران به قانون، مشروطهخواهی و دموکراسی یاد شده است! پایبندی وی به قانون مشروطه چه از موضع ضعف ناشی از بیم دچارشدن به سرنوشت محمد علی شاه پدر بوده باشد و یا اعتقاد قلبی به قانون مشروطه و آرمانهای آن، فرصتی را فراهم آورده بود تا مگر گشایشی در کار فروبسته جامعه حاصل شود؛ اما هرج و مرجهای بهوجود آمده و ظهور رضاخان در سحرگاه اسفند ۱۲۹۹ یک بار دیگر در نهایت شگفتی، متجددین و حتی برخی از افراد خوشنام آن روزگار را واداشت تا دگرباره به اراده یا اجبار و یا با ترویج اندیشه استبداد منور، رای به ترجیح امنیت بر آزادی دهند. با این وجود سادهاندیشانه خواهد بود اگر عزل احمدشاه را از سلطنت در آبان ماه ۱۳۰۴ توسط مجلس شورای ملی نقطه پایان سلطنت قاجارها در ایران ارزیابی کنیم چرا که نقطه پایان سلطنت قاجار در ایران در سحرگاه سوم اسفند ۱۲۹۹ به فرماندهی نظامی رضاخان میرپنج به عنوان فرمانده قزاقها گذاشته شد.
اقتدار و ابهت سلطنت قاجارها در ایران ، پیش از این در پایان استبداد صغیر، فتح تهران و برکناری محمدعلیشاه قاجار به وسیله فاتحین شکسته شده بود، اگرچه شیرازه سلطنت قاجارها با آغاز سلطنت مظفرالدین میرزای بیمار و در ادامه، گردن نهادن وی به مشروطهخواهان سست شده بود. آخرین تلاشهای مهم برای تثبیت اقتدار قاجارها در ایران به وسیله محمدعلیشاه برداشته شد، اما زیادهروی وی و شتابآلود بودن او به یکباره آخرین امیدهای اقتدارطلبان و سلطنتطلبان را برای تثبیت حکومت قاجارها بر باد داد. با کودتای سوم اسفند در حقیقت فرماندهی کل قوا که تنها وسیله و آخرین اهرم نگهدارنده و اقتدار سلطنت قاجارها بود، از این تبار گرفته شد. اگرچه مجلس در ۲۵ بهمن ۱۳۰۳ با تصویب نمایندگان، فرماندهی کل قوا را به صورت قانونی از احمدشاه گرفت و رضاخان به فرماندهی کل قوای ایران، منصوب شد،۱ اما در حقیقت از همان روزی که احمدشاه به همراه ولیعهد خود از کاخ گریخت و از ترس مهاجمان در کاخ فرحآباد پناه گرفت، فرماندهی کل قوا از وی ستانده شده بود.
رضاخان برخلاف سیدضیاء که بنای نخوت با احمدشاه را گذاشته بود از همان روز نخست کودتا تا آخرین ساعتهای حضور احمدشاه در ایران با وی بنای مماشات گذاشت، اما از همان آغاز، تبلیغات گستردهای برای آمادهسازی افکاری عمومی برای ناکارآمد و غیرملی جلوه دادن سلطنت قاجارها در ایران آغاز شد. آنچه امروز درباره شخصیت احمدشاه قاجار و اعمال او در میان عموم شایع است ــ درست یا نادرست ــ بیشتر حاصل تبلیغات طرفداران پهلوی به هنگام تغییر سلطنت، قبل و بعد از استقرار پهلویها در ایران است. حسین مکی درباره تأثیر این تبلیغات مینویسد: «بسیاری از اشخاص تصور میکنند، احمدشاه، مردی عیاش و لاابالی بود، عمده این تصور ناشی از تبلیغات شدیدی است که بههنگام تغییر سلطنت و مدتی قبل از آن بهعمل آمد و لکن حقیقت غیر از آن است و این پادشاه مشروطهخواه مردی بود که تا زمانی که بر تخت سلطنت استقرار داشت مراقب حفظ شئون پادشاهی و خانوادگی خویش بوده است».۲
یکی از مسائلی که در خصوص احمدشاه مطرح شده بیعلاقگی وی به ادامه سلطنت در ایران است، اما شواهد نشان میدهد که احمدشاه هرگز از بازگشت به ایران و ادامه سلطنت ناامید نبوده و حتی در پاسخ به فرستاده مدرس و ولیعهد به فرانسه که به شاه توصیه کرده بود، در صورت بیعلاقگی به ادامه سلطنت، وظایف سلطنت و یا نیابت آن را به ولیعهد واگذار نماید، پایداری میکند و سلطنت در ایران را حق طبیعی خود ارزیابی میکند: «من حق ندارم ملت ایران را از شراکتی که در سلطنت و فرمانروایی دارد محروم گردانم و ملت ایران نیز نمیتواند مرا از حق سلطنت محروم کند».۳
احمدشاه که در زمان اقامت در فرانسه، به تحصیل حقوق در نزد علمای برجسته فرانسه میپرداخت، با تکیه بر دانش حقوق خود، قدرت رضاخان را نامشروع میپندارد: «تشبثات او (رضاخان) و همراهانش تماماً نامشروع است و نزد همه مسلم است… سردار سپه با این تشبثات و اقداماتی که میکند، هیچگاه نخواهد توانست، تخت و تاج و سلطنت را از قاجارها برباید».۴
احمدشاه بهدرستی بر غلبه قدرت رقیب پس از کودتای سوم اسفند واقعگرایانه اشاره دارد و در برابر تهمت ضعف اراده خود که از سوی دشمنانش پراکنده میشد میگوید: «اراده قوی است و اما دشمنان قویترند و ملت من جاهل و فریبخوار است و معدودی شیاد جاهطلب… میتوانند اینگونه ملتها را بهقدری بازی دهند و با زرق و برق و ریاکاری گمراه سازند که درست نقطه مقابل منافع اجتماعی خود حرکت نمایند».۵
از دیگر دلایلی که میتوان از ردّ بیعلاقگی احمدشاه به سلطنت در ایران از آن یاد کرد ماجرای ملاقات ذکاءالملک فروغی و تقاضای خرید استعفانامه احمدشاه است که پیشنهاد می کند در قبال آن استعفانامه مبلغ یک میلیون لیره دریافت نماید. رضاخان در پی آن بود تا با دریافت استعفانامه بر مشروعیت حکومت خود بیفزاید و به افکار عمومی بقبولاند که احمدشاه حاضر به بازگشت به ایران و ادامه سلطنت نیست و زندگی آرام و خوشگذرانی در اروپا را بر مملکتداری و پذیرش زحمات و خطرات آن ترجیح میدهد اما سخن احمدشاه ضمن ردّ درخواست فروغی بسیار قابل تأمل است:«من حاضر نیستم حتی به هزار برابر این مبلغ هم [استعفانامه را] بفروشم. و تو به ارباب خود از قول من بگو که این خیال باطلی است که کردهای زیرا من پیش وجدان خود در مقابل نسلهای آینده ایران سرافرازم که حاضر شدم از سلطنت برکنار شوم ولی خیانت نکردم و جز به وظیفهای که به من محول شده کار دیگری انجام ندادم و تاریخ قضاوت خواهد کرد که من برخلاف اراده ملت ایران از سلطنت برکنار شدهام. بنابراین اگر استعفا نمایم مثل این است که من رضایت دادهام و سلطنت را حق خود ندانستهام، لذا اگر تمام دنیا را به من بدهند استعفا نخواهم داد».۶
مسئول اوضاع آشفته کشور چه کسی بود؟
احمدشاه قاجار در حالی عملاً با رفتن ناصرالملک و تاجگذاری، مسئولیت را به عهده گرفت که جنگ جهانی با رعایت نکردن بیطرفی ایران توسط عثمانی، روسها و انگلیسیها به داخل ایران کشیده شد. مجلس که مهمترین نماد مشروطیت و قانونگذاری بود چهار سال بهوسیله نایبالسلطنه تعطیل شده بود، رقابت روس و انگلیس در ایران به بالاترین حد خود رسیده بود، مشروطهخواهان سرخورده بودند، شمال ایران زیر سلطه روس و جنوب تحت سیطره انگلیس بود، نیروی نظامی ایران که باید تحت فرماندهی فرمانده کل قوا یعنی پادشاه ایران باشد، بیشتر رنگ و بوی روس و انگلیس به خود گرفته بود و آن ساختار سنتی از سیطره حکومت مرکزی خارج شده بود که نمونه بارز آن قوای قزاق بود که رضاخان برخاسته از چنین نیرویی بود، شورشها و قیامهای ایالات، مانع تسلط دولت مرکزی بر کل کشور میشد.
در چنین شرایطی انگشت اشاره همه اتهامات به سوی سلطنت قاجار و در رأس آن احمدشاهی نشانه رفته بود که تمامی ساختارهای سنتی و حافظ سلطنت قاجار را با روی کار آمدن مشروطه و مجلس و قانون از دست داده بود و تنها دل به قانون و مجلس و نظام مشروطهای بسته بود که سالها قبل در هنگام تصویب متمم قانون اساسی از روی اجبار و به سبب راضی کردن محمدعلیشاه به موجب یک ماده به پدرش متعهد شده بود، که بقای سلطنت در خانواده او تثبیت گردد.۷
بدین ترتیب مجلس و نخبگان دانشآموخته طرفدار مشروطه که روزی همه توان خود را بهکار گرفته بودند تا با برپایی پارلمان و نظام مشروطه، شاه و قاجارها را براساس قانون ــ چنانچه در نظامهای مشروطه اروپا از جمله انگلستان رایج است ــ عاملی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 