پاورپوینت کامل اعتدال در علم و عرفان ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اعتدال در علم و عرفان ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اعتدال در علم و عرفان ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اعتدال در علم و عرفان ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

در طول تاریخ عرفان، به‌ویژه در قرنهای اخیر، تعادل عرفانی خود را از دست داده‌ایم. عرفان گاه بدون اینکه خود را با علم و صنعت و فرهنگ همگام کند، به رشدش ادامه داده و مانند سلول‌های سرطانی، توان جامعه را صرف رشد خود کرده، به جای اینکه خود را خرج علم و فرهنگ جامعه بکند. اکنون کار به جایی رسیده که ما با بعضی حرکت‌های عرفانی مردم‌گریز و فرهنگ‌گریز و دین‌گریز و علم‌گریز مواجه شده‌ایم!

در طول تاریخ عرفان، به‌ویژه در قرنهای اخیر، تعادل عرفانی خود را از دست داده‌ایم. عرفان گاه بدون اینکه خود را با علم و صنعت و فرهنگ همگام کند، به رشدش ادامه داده و مانند سلول‌های سرطانی، توان جامعه را صرف رشد خود کرده، به جای اینکه خود را خرج علم و فرهنگ جامعه بکند. اکنون کار به جایی رسیده که ما با بعضی حرکت‌های عرفانی مردم‌گریز و فرهنگ‌گریز و دین‌گریز و علم‌گریز مواجه شده‌ایم! ‏بسیار می‌شنویم که می‌گویند اگر می‌خواهی به عرفان برسی، باید «عقل» را یا «دنیا» را کنار بگذاری. حتی عده‌ای برخلاف عرفای واقعی (چون عطار و مولانا)، به غلط ادعا می‌کنند که برای رسیدن به عرفان باید «شریعت» را کنار گذاشت! این نوع عرفان، عرفان سرطانی است که رشدش در نابودی ابعاد دیگر انسانی است. فرهنگ و دین و علم و اقتصاد هر یک بُعدی از ابعاد جوامع انسانی هستند و عارف واقعی در تمام ابعاد باید متعادل رشد کند. عطار در عین عارف‌بودن، پزشک و داروساز است و شعبه‌های داروخانه‌اش در نیشابور در هر روز پانصد مراجع داشته است.

به داروخانه پانصد فرد بودند که در هر روز نبضم می‌نمودند ‏عطار انسانی است که در همه ابعاد رشد کرده است: خیلی دیندار است، خیلی مردمدار است، خیلی اهل خانواده است، خیل عاقل است و حتی خیلی وطن‌دوست است و مردم شهرش را در مصیبت مغول تنها نمی‌گذارد. «منطق‌الطیر» به تأیید مولانا جامع‌ترین منظومه عرفانی در زبان فارسی است. عطار در منطق‌الطیر خیلی روشن بیان می‌کند که وقتی هدهد خواست به تنهایی به درگاه سیمرغ برود، او را نپذیرفتند و گفتند که باید همراه بقیه مرغان بیاید. هر یک از سی‌ مرغی که همراه هدهد به بارگاه سیمرغ می‌رسند، نماد یکی از ابعاد انسانی هستند. عطار می‌خواهد بگوید که حرکت عرفانی سالم باید در بطن جامعه تعریف شود، همراه مردم باشد، کاربردی باشد، معقول باشد، شور و هیجان و انرژی داشته باشد، منضبط و قدم به قدم باشد، استمرار و استقامت داشته باشد و در یک کلمه متعادل باشد. البته باید یادآور شد که همان‌طور که عرفان باید خودش را همگام علم و فرهنگ کند، علم و فرهنگ نیز باید خود را با عرفان هم‌پرواز کند. ‏

علوم نرم و علوم سخت

شک نیست که رشد معقول و هماهنگ صنعتی بسیار مقبول است. آنچه جنبش پست‌مدرن با آن مخالفت می‌کند، رشد بی‌رویه صنعتی است که بدون همگامی با رشد علمی و فرهنگی و اخلاقی و سیاسی می‌تواند بشریت و محیط‌زیستش را به ورطه نابودی بکشاند. نهضت اصیل پسا‌مدرن باید دیدگاه تونلی و برخورد جهشی مردانه را با دیدگاه فراگیر و برخورد ملایم زنانه تعدیل کند. ‏در دوره مدرن، زنها یا در صحنه علمی و صنعتی حضور نداشتند، یا حضورشان انفعالی بود. در دوره مدرن دانشجویان دختر رشته‌های علوم و مهندسی سعی داشتند دیدگاه و روش متعارف مردانه را دنبال کنند. حق هم داشتند؛ زیرا اگر دیدگاه مذکر را نمی‌‌پذیرفتند، به آنها می‌گفتند که شما برای علوم و مهندسی خوب نیستید و بهتر است ادبیات و هنر و خیاطی بخوانید. این برخورد تنها با دختران دانشجو نبود. پسرانی هم که در دانشکده‌های مهندسی برخوردی غیر از برخورد سنتی مردگرا با علوم داشتند‌، طرد می‌شدند یا در حاشیه قرار می‌گرفتند. ‏

در دوره مدرن دانشجوی مهندسی باید دقیق، سریع و متمرکز و کمی خشن می‌بود. اینها برای مهندس صفات خوبی است، ولی باید تعدیل شود. دقت بیش از حد و یک‌بُعدی، مهندس را از گسترده‌نگری و انعطاف (که لازمه مهندسی پسا‌مدرن است) محروم می‌کند. امروز در همه علوم به برخورد معتدل اختیاج داریم. ‏در دوره مدرن به علوم دقیق و کمّی بیشتر اهمیت می‌دادند و دانش‌های تقریبی و کیفی چندان علمی به حساب نمی‌آمد. به همین خاطر علوم اجتماعی و سیاسی و محیط‌زیست و اقتصاد که به آنها «علوم نرم» می‌گویند، زیاد با «علوم سخت» (چون فیزیک و مهندسی) هم‌پروازی نداشتند. این دوگانگی امروز از بین رفته است. امروز کارهای دقیق را کامپیوتر انجام می‌دهد و کارهای مکانیکی خشن را ماشین‌های خودکار انجام می‌دهند. مهندس امروز باید رشد و توسعه پایدار را بیاموزد و برای آن باید بداند که برای چه و به دنبال چه هدف انسانی و اجتماعی طراحی مهندسی می‌کند. ‏از طرف دیگر کسانی هم که علوم نرم می‌خوانند، باید رهاورد‌های علوم سخت را در زمینه تخصصی خود وارد کنند. فیلسوف و جامعه‌شناس و روان‌شناس و سیاستمدار امروز باید کاملاً خود را در معرض آخرین پیشرفت‌های علمی و مهندسی قرار دهد. امروز حتی عارفان و هنرمندان نمی‌توانند به پیشرفت‌های علمی و صنعتی بی‌توجه باشند. ‏امروز اگر از عرفان و خرد زنانه صحبت می‌کنیم، به خاطر این است که پیشرفت پایدار جامعه بشری در این دوره به آن نیاز دارد. علی‌الخصوص در این دوره انتقالی احتیاج بیشتری به برخورد و دیدگاه زنانه است تا آنکه افراط‌گری‌های مردسالارانه علم و صنعت در دوره مدرنیته را جبران کند. ‏

از زمانی که افلاطون کتاب معروف «جمهوریت» را نوشت تا به امروز، فلسفه سیاسی بنیان مردسالاری داشته است. سیاستمداران زن هم (مثل ملکه ویکتوریا تا تاچر و آنگلا مرکل) غالباً فلسفه سیاستی متعارف را دنبال می‌کردند که برخورد مردسالارانه در آن غلبه دارد. در نهضت مدرن زنان (که در دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ به اوج خودش رسید)، سعی بر آن بود که موقعیت اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه ارتقا پیدا کند. نهضت زنان در دوره پسا‌مدرن هدف متعالی‌تری را دنبال می‌کند. پیشروان نهضت زنان امروز قصد دارند که تفکر مردسالارانه را تعدیل کنند. آنها می‌گویند آنقدر مهم نیست که زن سر کار باشد یا مرد؛ مهمتر این است که فلسفه سیاسی به طور متعادل از هر دو عنصر زنانه و مردانه برخوردار باشد. ‏خانم تاچر زنی بود که مثل مرد‌ها می‌اندیشید و مثل مردها در سیاست عمل می‌کرد. درنتیجه نه تنها تفکر مردگرایانه سیاست را تعدیل نکرد، بلکه آن را تقویت نیز کرد. امروز می‌گویند باید تفکر سیاسی تغییر یابد. سیاست مردگرایانه دوره مدرن بر محور «قدرت و ثروت» می‌گردید و هنوز هم می‌گردد. این تفکر باید متعادل شود. قدرت و ثروت در کوتاه‌مدت می‌تواند نقش‌ساز باشد؛ ولی آنچه در طویل‌مدت می‌تواند ایجاد ثبات و رفاه بکند، «عشق» و «تدبیر» است. عشق در درازمدت از قدرت کارساز‌تر است و تدبیر در درازمدت کارایی بیشتری نسبت به ثروت دارد. ‏

خانه عروسکی

این تفکر که زن نماد الوهیت بر روی زمین است و باید ستایش شود، یک ایده مردگرایانه است که در قرن هجده و نوزده در اروپا خیلی رایج بود و امروز هم در شرق خیلی رایج شده است! از نیمه دوم قرن نوزدهم، با شروع سبک واقع‌گرایی (رئالیسم) در تئاتر، مبارزه‌ای جدی علیه این تفکر خیالپردازانه (رمانتیک) شروع شد. در این زمان ایبسن (‏

Ibsen

‏) نویسنده معروف نروژی نمایشنامه‌ای نوشت به نام «خانه عروسکی» که نقطه عطفی بود در نهضت روشنفکری. ‏در این نمایشنامه زنی به نام لورا که شوهرش را خیلی دوست دارد، متوجه می‌شود که پزشک شوهرش به او توصیه می‌کند برای درمان بیماری‌اش باید سفری به یک منطقه خوش آب و هوا بکند. شوهر لورا که کارمند بانک است، امکان مالی برای این سفر را ندارد و لورا بدون اینکه به شوهرش بگوید، فداکارانه پول سفر را از یک وکیل دعاوی قرض می‌کند و قول می‌دهد که به‌تدریج آن را پس بدهد. ‏‏لورا که مادر چند کودک نیز هست، برای چند چاپخانه کارهای جزئی قراردادی می‌کند که بتواند در خانه انجام دهد تا با درآمد آن کارها، قرضش را به وکیل دعاوی به اقساط بپردازد. وقتی نیمی از قرض پرداخته می‌شود، شوهر لورا مقامش در بانک ارتقا پیدا می‌کند و وکیل دعاوی که می‌خواهد از این موقعیت استفاده کند، نامه‌ای به او می‌نویسد و ماجرای قرض را برایش شرح می‌دهد و تهدید می‌کند که اگر در بانک شغل بالایی به او ندهد، مسأله قرض همسرش را علنی خواهد کرد (که با توجه به فرهنگ قرن نوزدهم اروپا، باعث آبروریزی بزرگی برای یک بانکدار تلقی می‌شد). شوهر لورا وقتی نامه را می‌خواند، آن را به زنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «با توجه به کار زشت و ناپسندی که کرده‌ای، دیگر شایستگی مادری بچه‌ها را نداری»؛ ولی برای حفظ آبرو او را طلاق نمی‌دهد و لورا می‌تواند برای حفظ ظاهر همسر شوهرش باقی بماند.

چیزی نمی‌گذرد که وکیل دعاوی از کار خود پشیمان می‌شود و نامه دیگری می‌نویسد و از سر تهدید خود برمی‌گردد. شوهر لورا خیالش راحت می‌شود و به لورا می‌گوید که همه چیز درست شده و دیگر جای نگرانی نیست و می‌تواند به مادری و همسری خودش ادامه دهد و به او اطمینان می‌دهد که دوستش دارد و دیگر نمی‌گذارد که عزیزش مجبور شود که برای مسائل مالی کار بکند. لورا که مزه کارکردن و استقلال مالی را در حین این فداکاری چشیده است، دیگر نمی‌خواهد مثل یک عروسک با او عمل شود. او به شوهرش می‌گوید که می‌خواهد کار کند و خودش استقلال مالی داشته باشد. شوهر سعی می‌کند با جملات ستایشگرانه به لورا بگوید که تو مقامت از کارکردن بالا‌تر است و باید مورد ستایش قرار بگیری؛ ولی لورا دیگر فریب این حرفهای احساسی را نمی‌خورد و در صحنه آخر تئاتر می‌گوید: «من عروسک نیستم» و با عصبانیت از شوهرش روی می‌گرداند، اتاق را ‌ترک می‌کند و در را به شدت می‌بندد و پرده صحنه می‌افتد.

اولین بار که این نمایشنامه (خانه عروسکی) در آلمان به اجرا درمی‌آمد، صاحب تماشاخانه پیشنهاد می‌کند که ایبسن صحنه آخر را عوض کند، وگرنه آن را روی صحنه نخواهد آورد. ایبسن با اکراه این کار را می‌کند و در صحنه آخر، لورا با بچه‌هایش دور هم جمع می‌شوند و پرده می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.