پاورپوینت کامل جایگاه علمی و پایگاه اجتماعی خیام ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه علمی و پایگاه اجتماعی خیام ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه علمی و پایگاه اجتماعی خیام ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه علمی و پایگاه اجتماعی خیام ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
خواجه، امام، حکیم، غیاثالدین عمربن ابراهیم خیام، یکی از بزرگان دانشمند و دانشمندان بزرگ در گستر دانش ریاضی، ستارهشناسی، فلسفه و موسیقی است. آواز بلند او در ایران و جهان بیرون از شهرت علمی و شخصیت دانشی او، برای سرودن رباعیهای کم شمار ولی بسیار لطیف و عمیق و پرمعنی جانانهای است که همواره خوانندگان و ستایندگان بسیار داشته است.
به مناسبت ۲۸ اردیبهشت روز ملی خیام
خواجه، امام، حکیم، غیاثالدین عمربن ابراهیم خیام، یکی از بزرگان دانشمند و دانشمندان بزرگ در گستر دانش ریاضی، ستارهشناسی، فلسفه و موسیقی است. آواز بلند او در ایران و جهان بیرون از شهرت علمی و شخصیت دانشی او، برای سرودن رباعیهای کم شمار ولی بسیار لطیف و عمیق و پرمعنی جانانهای است که همواره خوانندگان و ستایندگان بسیار داشته است.
واقعیت اینجاست که خوانندگان این رباعیات، با در نظر گرفتن شخصیت بزرگ و دانش والا و پایگاه بلندی که این دانشمند در فلسفه و علوم داشته است، سخنانش را به باور و اندیش سخته نزدیکتر یافتهاند و خود را در پهن خیال پرکشش شاعر، شریک دانستهاند و از آن لذتها و بهرهها بردهاند.
جایگاه خیام در زمان خویش و روزگار ما
نامش عمر، کنیهاش ابوالفتح و لقبش غیاثالدین است. شهره به خیام که شغل پدرش بوده. خیام به دانشهای روزگار خویش چیرگی تمام داشته است. بنابر همین بلندی پایگاه و جایگاه علمی است که وی را در همان روزگار، امام، خواجه، حجتالحق و فیلسوف میخواندهاند.
به روزگار «سلجوقیان» که بخش اصلی زندگانی شاعر در آن گذشته، به عزت و افتخار و کامرانی زندگی را سپری میکرده؛ چنانکه از اشاراتی که در منشآت خاقانی، نگاشت افضلالدین بدیل بن علی برمیآید، خیام از چنان جایگاه و قدرتی برخوردار بوده است که حتی میتوانسته با خواجه وزیر کاشانی، تند و بیمحابا سخن بگوید. به عنوان نمونه، متنی از منشآت خاقانی را میخوانم:
ماجرای خواجه بزرگ کاشانی در عهد ملکشاه که با حجتالحق عمر خیام رفت:
روزی خواجه به دیوان نشسته بود. [امام] عمر خیام درآمد و گفت: ای صدر جهان! از وجه ده هزار دینار معاش هر سال من کمتر باقی به دیوان عالی مانده است. نایبان دیوان را اشاراتی بلیغ میباید تا برسانند. خواجه وزیر گفت: توجهت سلطان عالم چه خدمت کنی که هر سال ده هزار دینار مرسوم تو باید داد؟
عمر خیام گفت: واعجبا! من چه خدمت کنم سلطان را؟ به هزار سال آسمان و اختراع را در مدار و سیر و شیب و بالا جان باید کندن، تا از این آسیابک، دانهای درست چون عمر خیام بیرون افتد و از این هفت شهر بالا و هفت دیه سرنشیب، یک قافله سالار دانش چون من درآید. اما اگر خواهی از هر دهی در نواحی کاشان چون خواجه ده ده بیرون آرم و به جای او بنشانم که هر یک از عهده کار خواجگی بیرون آید.
خواجه از جای بشد و سردر پیش افکند که جواب بس پای بر جای دید. این حکایت به حضرت سلطان ملکشاه باز گفتند. گفت بالله که عمر خیام راست گفت.
پانصد هجرت چو من نزاد یگانه
چون او هر هفته صد هزار بزاید(۱)
کهنترین مرجعی که در آن اشارهای به زندگانی خیام رفته است، نامهای است از حکیم سنایی غزنوی، شاعر نامدار سده پنجم و ششم. از پارهای از قصاید او برمیآید که سفری به نیشابور داشته است. نامه سنایی به حکیم عمر خیام را نخستین بار استاد دانشمند، شادروان مجتبی مینوی در ماهنامه یغما (سال سوم، شماره ۵) به چاپ رسانید.
باری، وقتی سنایی را سفر نیشابور پیش میآید، گویی مشکلی برای وی در کاروانسرایی رخ میدهد و تهمتی به ایشان میزنند، و حتی هنگامی که نیشابور را به قصد هرات ترک مینماید با نامههایی که به او فرستاده میشود، تهمتها و تهدیدها ادامه دارد. اینگونه است که سنایی که از مقام و موقعیت و پایگاه علمی و جایگاه اجتماعی حکیم عمر خیام آگاه است، نامهای بدین مضمون بدو میفرستد تا عمر خیام مشکل پیش آمده را با اندیش توانا و نفوذ و قبول کلامی که در نیشابور دارد، برطرف نماید:
«… دریاب مرا. میترسم که در این غریبستان ناپاک بیباک، این نامه و جامه بر من به زیان آوردند… ای جوهر یگانه و ای مرد مردانه! مترس و بترسان که ترسانیدن را رفتهای نه ترسیدن را؛ دلیروار از صخر ایمان به میدان اسلام خرام و مهراس که روح مجرد و نفس مطمئن تو را حامی ماییم و جسم مکرم تو را نگهبان عمر بس…»
و نیز مینویسد: «چون شرف جوهر نوبت از حراست عمر مستغنی نبود، پس صدف در حکمت را از عنایت عُمَری (خیام) نیز استغنا نباشد.(۲) آنگاه سنایی به نکته اتهام اشاراتی میکند و مینویسد که از بسیاری رنج و اندوه آهنگ خودکشی کرده است، پس خواست خود را با حکیم عمر خیام، به زبانی بس احترامآمیز، در میان مینهد:
«… توقع این عاشق صادق آن است که چون نوشته بدان پیشوای حکیمان رسد، در حال به ذوالفقار زبان حیدروار سرشان بردارد.)(۳)
اشارت دیگر درباره حکیم عمر خیام ـ که نمودار شخصیت والای علمی و جاه و مرتبت و احتشام و پایگاه اجتماعی اوست ـ از نظامی عروضی سمرقندی است، در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 