پاورپوینت کامل نامه به نسلهای آینده ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نامه به نسلهای آینده ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامه به نسلهای آینده ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نامه به نسلهای آینده ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
نمیدانم تجربیات پرماجرا و پیچاپیچ من از این قرن رو به افول میتواند سرمشقی برای نسلهای آینده به شمار آید یا نه! به هر حال من محصول بسیار پیچیده آنم. من که زندگیام را در حاشیه دگرگونیهای بزرگ این قرن گذراندهام، خود را دستخوش تمامی آثار مثبت و منفی آن میبینم، بیآنکه فرصت بیابم در جریانهای خلاق آن شرکت جویم.
ترجمه: کامران فانی
نمیدانم تجربیات پرماجرا و پیچاپیچ من از این قرن رو به افول میتواند سرمشقی برای نسلهای آینده به شمار آید یا نه! به هر حال من محصول بسیار پیچیده آنم. من که زندگیام را در حاشیه دگرگونیهای بزرگ این قرن گذراندهام، خود را دستخوش تمامی آثار مثبت و منفی آن میبینم، بیآنکه فرصت بیابم در جریانهای خلاق آن شرکت جویم.
سفر از پیرامون به مرکز، مرا ناگزیر کرده بود که از هر امر خردهریز، بسیار چیزها بیاموزم؛ چیزهایی که در دنیایی که در آن پا نهاده بودم، از بدیهیات بود. وقتی به راهی که پشتسر گذاردهام مینگرم، از اینهمه موانع و از اینهمه سادهنگری خود دچار بهت و حیرت میشوم و حتی به هراس میافتم. چطور بگویم؟ در دنیایی میزیستم که رنگ و شکل نداشت. تمدن کهنی که بدان تعلق داشتم، ناتوانی خود را دریافته بود: تجدد دست بالا را داشت و هر آنچه از غرب میآمد، سرشار از جاذبه سحرانگیز آوای پریان بود. ناگزیر بودم زبانها و فرهنگهای کشورهایی را بیاموزم که خموشانه ستایششان میکردم.
تا آنجا که به یاد دارم، در عوالم گسستهای میزیستم که هیچ چیزش سر جایش نبود. تکهپارههای پراکنده و ناساز معرفتش را به هم وصلهپینه کرده بودند؛ تکهپارههایی که همچون مرقعی بینقشه و ترتیب اتفاقاً کنار هم چیده شده بود و هر کدام ساز خود را میزد. درنتیجه همواره این احساس را داشتم که گویی در برزخ زندگی میکنم. در واقع نسل من برخورد فرهنگها را با تمام وجودش حس کرده بود و من نیز بسیار زود، از همان اوان کودکی، این برخورد فرهنگی را در خود جذب کردم. البته نیاز به گفتن ندارد که اینهمه در سطح ناآگاه ذهن من بود، مدتها بعد از این شکافها که به یک معنی وجودم را شکل بخشیده بود، آگاه شدم.
کمکم یاد گرفتم تناقضات وجودیام و محیطهای مختلفی را که در آن زندگی میکردم، رو کنم و توفیق یابم سازوکاری را که هم در رفتارم و هم در معرفتم در کار بود، بازشناسم. نخست به معنویت هند دل بستم، آنگاه به آن آنات بلند تفکر غربی که دلشوره و اضطراب نیروی پرتوان رانش آن است، روی آوردم و بعد به ایران و اسلام دلبستگی یافتم و پژوهشگر رشته ادیان تطبیقی شدم؛ و سرانجام نظارهگر پیگیر شکنج و شکافهایی شدم که دگرگونیهای عظیم دوران جدید در تمدنهای کهن ایجاد کرده بود. به علاوه آثارم نیز که در خلال سیر و سفر در شکافهایی که میان جهانهای گسسته از هم دهان باز کرده، نوشته شده، بیانگر همین نکات و رد پای به جای مانده آن است. بدینگونه است که خود را دستخوش سطوح چندگانه آگاهی میبینم که در آن تمامی رسوبات گذشته ــ از دورترین ایام تا به امروز ــ کنار هم نشستهاند. باری، از آن پس بود که کوشیدم تا آنجا که در توانم هست، کلاف سردرگم این شهرفرنگ هزاررنگ را که خود بیآنکه بدانم تجسم جلوههای گوناگون آن بودم، بازگشایم.
اکنون نگاهم به جهان گستردهتر شده است؛ دریافتهام که تقارن تمدنهای جهانی جایگزین توالی پیشین آنها شده است. تمام جابجاییهای الگوهای معرفتی، تمام لایههای ذهن و شعور ــ از عصر نوسنگی تا عصر انفورماتیک ــ اینک حق خود را میطلبند. ساحتهای گوناگون وجود در کنار هم نشستهاند، از هم نشأت گرفتهاند، با هم تداخل کردهاند و به هم پیوستهاند. نمیتوان به آنها صورت یک ساختار خطی را داد. بدینگونه است که امروزه با درهمآمیزی سبکها، با درآمیختگی عناصر ناساز، با اختلاط و امتزاج از هر نوع و شکل رو در روییم.
تاریخ اندیشهها
وقتی به تاریخ اندیشهها مینگریم، در هر سرآغازهای نخست دو پدیده ملازم هم میبینیم: با پیدایش هر اندیشه جدید، اندیشه قبلی سرکوب میشود؛ ولی اگر به دید خود وسعت بخشیم و آن را در گستره دیرپای زمان بنگریم، میبینیم که درواقع هیچ چیز ناپدید نشده است. مباحث فقط جایشان عوض میشود، در وادی خاموشان جای میگیرند، مدفون میشوند، تا نوبت جلوه و جلالشان فرا رسد. شاید به استثنای مبحث جهانی مدرنیته که اصول برگرفته از روشنگریاش، خوب یا بد، امروزه میراث کل بشریت شده است، هیچ مدعایی، هیچ مسلک و مشربی قدرت آن را نداشته که بقیه را تحتالشعاع خود قرار دهد. در تاریخ بشری چنین جریان فکری به یک معنی بیسابقه بوده است. تحلیل این واقعه بیانگر چیست؟
نخست از همه، هویتهای صلب و سخت، دولت ـ ملتها و سلطهجوییهای مسلکی همه و همه در این جهانی که در آن «تفکر نسبینگر» جای حقایق سنگین را گرفته است، مدام در حال زوال و نابودیاند. تمامی تغییرات شگرف با طرد و رد عقاید یکدست و یکپارچه و نظامهای فکری درختیشکل صورت میپذیرد. در عوض به جای آنها، به اندیشه سیار، به پرورش همدلی و یگانگی متقابل، به دورگهگی و باروری متقابل فرهنگها ارج مینهند، از اینهمه به گمان من سه نتیجه ناگزیر حاصل میشود که سرنوشت آینده ما را در هزاره بعد رقم میزند. به هم پیوستگی که نشانه وجه وجودی ما در جهان آینده است، خود را در تمامی سطوح واقعیت جلوهگر میسازد.
۱) در ساحت فرهنگی و هویتها، بر روابط چندریشگی با ایجاد نوعی الگوی مرقع یا معرق که در آن تمام هویتها با هم جور میشوند، تکیه میشود. پدیده چندفرهنگی و ظهور هویتهای چندگانه از همین اصل نشأت میگیرد. در زمانهای که در آن زندگی میکنیم، اساسا هیچ کس هویت یگانه ندارد. همه ما موجودات مختلطیم، همه ما کمابیش آگاهی دورگه داریم. ایده «هویتهای مرزی» چیزی جز این نیست: میانجیانی که از گسلهای تاریخی آگاهی گذر میکنند. در این آشفتهبازار رفت و برگشتهای هویتها، یک نکته مسلم است: مدرنیته امر سطحی زودگذری نیست که بتوان بیآن سر کرد. همه ما با هر اصل و نسب، به یک معنی غربی هستیم. هر کدام تجسم بیچون و چرای یکی از جنبهها و جلوههای روشنگریایم. هر هویتی داشته باشیم
ــ و خدا میداند چند هویت داریم ــ باید این آخری را هم که ما را صرفنظر از نژاد و دین و فرهنگمان به دیگر ابنای بشر بر روی این کره ارض وصل میکند، بر آن بیفزاییم. به عبارت دیگر، این فقط هویت مدرن ماست که با قوه نقد همراه است؛ تنها هویتی که ـ هرچند متناقض مینماید ـ میتواند ژرفترین لایههای پنهان آگاهیمان را برملا کند، به آنها اظهار وجود بخشد، انواع ابراز بیان را تسهیل سازد و زیستجهانهای اعصار مختلف را به یکدیگر بپیوندد. اگر از این جهان همواره دگرگونیپذیر کناره جوییم، و زیر حباب شیشهای جای خوش کنیم و به دنبال اسلاف خیالی و اساطیر اولین باشیم، از چاله به چاه افتادهایم و از بیحسی و بیحرکتی به تاریکاندیشی روی نهادهایم.
آیا امروزه امکان گفتگو وجود دارد؟ اگر احتیاط لازم پیشه کنیم، جواب آن احتمالاً «بله» است؛ ولی شرط اولش کنار گذاشتن منطق کینهتوزی است، ضد این و ضد آن بودنی که چون هیچ دلیل قانعکنندهای ندارد، به لعن و تکفیر پناه میبرد، درحالی که باید بپذیریم که دیگر نه با فرهنگهای مستقل خودمدار، بلکه با انواع نحوههای وجود سروکار داریم که تنها در فضای حاکم مدرنیته شکوفا میشوند؛ که ابراز بیان این ساحتهای وجودی از جای خود کنده شده همان گفتگوی انسان با خویشتن است که در وهله اول مسألهای معرفتشناختی است، هرچند عواقب ناگزیر سیاسی و اجتماعی دارد.
اینکه چنین گفتگوهایی تنها در یک سطح افقی امکانپذیر است، چون حوزه پیوندزنی و دورگهسازی (یعنی هویتهای مرزی، بارورسازی متقابل هویتها و تفکر سیار) مبانی خود را از آن برمیگیرد، جلوهگر پدیده دیگری هم هست: پدیده مرقعپردازی و همین پدیده است که هنر ترکیبی روابط چندگانه را ممکن میکند. به همین دلیل است که انسان امروزه، مگر اینکه کور باشد، راه دیگری ندارد جز آنکه به انواع مرقعسازی بپردازد. با مرقعکاری است که خود را در قالبی تازه میریزد و منظر وجودی حیات خود را آرایشی تازه میبخشد، و در این دنیای آشفته به وجودش انسجام میدهد. به سخنی دیگر، راه به اقالیم دیگر هستی میبرد.
آیا این ابعاد معنوی وجود دارند؟ مقصودم از دیگر اقالیم هستی، آن فرهنگهای سنتیای است که هرچند دیگر کلیتی منسجم ندارند و تکافوی خود را از دست دادهاند، ولی با اینهمه ما را به جهانهای دیگر معنا فرا میخوانند. این فرهنگها در فراسوی مدرنیته، در فراسوی گسستهای معرفتی جهان مدرن قرار دارند. به عبارت دیگر، آنها ضمیر جمعی بشریت را به کار میگیرند. همگامی ما با جهان معاصر البته تنها به مدد قوه نقادی میسر است؛ قوهای که ضامن بقای هویت مدرن ماست. ولی در مقابل آن، ورود به این اقالیم والای هستی نیاز به کلید معرفتی تازهای دارد. در این فضای استحالات تمثیلی که فراسوی آئینهها قرار دارد، مدرنیته میلغزد و میگریزد، تأثیر خود را از دست میدهد و در راهنمایی ما فرو میماند. در این فضای جدید ما با ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 