پاورپوینت کامل تحریف تاریخ ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحریف تاریخ ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحریف تاریخ ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحریف تاریخ ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
در آخرین روزهای ماه رمضان، روایتی در سطحی گسترده در فضای مجازی منتشر شد که حاکی از رفتاری شگفتانگیز با ابنملجم به عنوان مجازات جنایت او در قتل امیر مؤمنان(ع) بود؛ آنهم با انتساب به عبدالله بن جعفر، فرزند جعفر طیار و برادرزاده امام علی(ع) و همسر حضرت زینب. در این گفتار، آن روایت را به بررسی میگذاریم.
گفتاری درباره عبدالله بن جعفر و قصاص از ابن ملجم
در آخرین روزهای ماه رمضان، روایتی در سطحی گسترده در فضای مجازی منتشر شد که حاکی از رفتاری شگفتانگیز با ابنملجم به عنوان مجازات جنایت او در قتل امیر مؤمنان(ع) بود؛ آنهم با انتساب به عبدالله بن جعفر، فرزند جعفر طیار و برادرزاده امام علی(ع) و همسر حضرت زینب. در این گفتار، آن روایت را به بررسی میگذاریم.
مجلسی و برخی از مورخان نقل کردهاند که عبدالله بن جعفر، سیخ گداخته در دو چشم ابنملجم کشید و ابن ملجم میگفت: «بزرگوار و خجسته است خدایی که انسان را از پارهای خون بسته آفرید.» سپس عبدالله دستور داد دو دست و دو پای او را قطع کردند؛ اما بعد که عبدالله دستور داد زبان او را ببرند، بیتابی کرد. گفتندش: «در دو چشمت سیخ آتشین کشیدند و دو دست و دو پایت را بریدند و بیتابی نکردی، ولی از بریدن زبان، بیتابی میکنی؟» گفت: «ای نادانان! من از بریدن زبان، بیتابی نکردهام، بلکه من دوست ندارم به اندازه لحظاتی معدود نیز در دنیا زندگی کنم و در آن لحظات، ذکر خدا نگویم.»
پس زبانش را بریدند و او را به آتش سوختند! (بحار، ج۴۲، ص۳۰۶؛ نیز گزارشی نزدیک به آن در مروج الذهب، مسعودی، ج۳، ص۴۳۴)
در کنار روایت بالا، روایت ذیل را نیز بخوانیم:
امام صادق(ع) از پدرش امام باقر(ع) روایت کرده است که وقتی ابنملجم را پس از ضربتزدن به امامعلی(ع) دستگیر کردند، امام فرمود: «این اسیر را نگاه دارید و آب و غذایش را بدهید و با او رفتاری نیکو داشته باشید (اطعموه و اسقوه و احسنوا اساره). اگر من زنده ماندم، خود بهتر میدانم که با او چه کنم. اگر خواستم، قصاص میکنم و اگر خواستم، عفو میکنم و اگر خواستم، مصالحه میکنم. اگر از دنیا رفتم، کار به دست شماست.اگر خواستید او را بکشید، مثلهاش مکنید.»
در دنباله نیز گزارش اعدام ابنملجم آمده و در آن نه هیچ نامی از عبدالله بن جعفر هست و نه هیچ ذکری از آن شکنجهها در حق ابنملجم، بلکه در آن تصریح شده است که برای قصاص، فقط با یک ضربه شمشیر، گردنش را زدند.
این روایت در منبع بسیار کهن قربالاسناد (تألیف ابوالعباس حمیری، از اصحاب امامین جواد و هادی (علیهماالسلام، قرن سوم) آمده است (صص۴ـ۱۴۳؛ نیز بنگرید به بحار، ج۴۲، ص۳۰۲) و به جهات متعدد، بر روایت اول ترجیح دارد؛ زیرا:
۱- از امامصادق(ع) و امامباقر(ع) نقل شده است؛ که با صرفنظر از مقام عصمت آن دو، از نسل امامعلی(ع) و از خاندان اویند و طبیعی است که از حوادث مربوط به شهادت پدربزرگشان آگاهتر از دیگران باشند.
۲- ثانیاً این روایت با وصیت امامعلی(ع) در نهی از مثله کردن و بریدن اعضای ابنملجم سازگار است؛ و لازمه روایت اول آن است که امامین حسنین(ع) و دیگر بازماندگان امامعلی(ع) هم وصیت مکرر و مؤکد آن حضرت را زیر پا نهاده باشند و هم مستند این وصیت، یعنی نهی رسول اکرم(ص) از مثله کردن را ـ هرچند سگ گزنده باشد: «فلا تمثلوا بالرجل، فانّی سمعتُ رسولالله(ص) یقول: ایّاکم و المُثله و لو بالکلب العقور». (نهجالبلاغه، صبحی صالح، بخش وصایا و نامهها، ش۴۷)
۳- اگر روایت حاکی از مثله کردن ابنملجم درست بود، مسلماً دشمنان اهل بیت ـ از امویان و وابستگانشانـ بارها آن را به عنوان عملی برخلاف سنت رسول(ص) و مخالف شرع، به رخ امامین حسنین(ع) و دیگر اهل بیت میکشیدند و کسانی که عبدالله بن جعفر را به دلیل دلبستگی به موسیقی و پیوندهایش با خنیاگران، آنهمه نکوهش کردند، از سرزنش او به دلیل رفتار وی با ابنملجم، چشم نمیپوشیدند.
۴- متن روایت اول را بهدقت بخوانید و بگویید: آیا ممکن است کسی سیخ گداخته در چشمانش بکشند و هر دو دست و هر دو پایش را ببرّند و او همچنان شعور و نطقش برجا باشد و ذکر خدا بگوید و احتجاج کند و تأسف بخورد که با قطع زبانش دیگر نمیتواند ذکر بگوید؟!
۵- هر کس عبدالله بن جعفر را بشناسد، میداند که وی بهرغم دلیریهایش در میدان جنگ، مردی باگذشت و صلحجو بود و حتی پس از حادثه کربلا و قتل عام دو سه فرزندش و آنهمه از عزیزانش به دست سپاه یزید، باز میکوشید کشمکش میان مردم مدینه و یزید کاهش یابد. اگر هم روحیه لطیف عبدالله و زندگی او را که بخش عظیمی از آن را در ترویج هنر موسیقی و مصاحبت هنرمندان گذرانده، بر طبیعت صلحجوی او بیفزاییم، رفتاری که با ابنملجم میگویند داشته، ناپذیرفتنیتر مینماید.
۶- در روایت اول آمده است که ابنملجم، عبدالله را «برادرزاده من» خطاب کرد. (بحار، ج۴۲، ص۳۰۶) و چنین سخنی علیالقاعده وقتی میتواند معقول باشد که عبدالله کمسالتر از ابنملجم باشد. درحالی که عبدالله در آن هنگام بیش از ۴۰ سال داشته و مسلماً از ابنملجم مسنتر بوده است.
۷- از همه اینها گذشته، وقتی دو روایت مختلف درباره چگونگی قصاص از ابنملجم نقل شده، چه دلیلی دارد که روایت دوم را ندیده بگیریم و روایت اول را مسلّم فرض کنیم و بر پایه آن، عبدالله بن جعفر را محکوم کنیم؟!
چند نکته
الف) به نظر میرسد روایت اول را نخست خوارج جعل کردهاند تا از ابنملجم یک قهرمان الهی بسازند که حتی پس از سختترین آسیبها به چشم و دست و پاهای او، همچنان نطق و شعور خود را حفظ کرده و همواره در ذکر خدا بوده است. و بعدها کسانی از هواداران سادهلوح امامعلی(ع) که از سر دشمنی با ابنملجم، دلشان میخواسته او به مرگی همراه بدترین شکنجهها مرده باشد، روایت برساخته خوارج را بیتوجه به هدف آن فرقه و نقطهضعفهای آن روایت، گرفته و در کنار روایت دوم نقل کردهاند. طبیعت قصهپسند و افسانهجوی عامه نیز که میخواهند حوادث را خیلی غلیظتر از آنچه بوده بدانند و عرضه کنند، در نشر این روایات، نقش مهمی دارد.
ب) مجلسی روایت مفصل دیگری هم درباره شهادت امامعلی(ع) و چگونگی قصاص از قاتل او به وسیله حسنین(ع) و مردم آورده که با اندک تأمل میتوان دریافت نقاط ضعف آن بسیار بیش از روایت اول است و اگر لازم باشد، در گفتار دیگری به آن خواهم پرداخت. و البته در این روایت، عبدالله بن جعفر نقشی در عملیات مربوط به اجرای قصاص ندارد.
ج) امامعلی(ع) در مقام عرضه یک عمل اخلاقی به فرزندانش فرمود: «و ان اعف فالعفو لی قربه و هو لکم حسنه، فاعفوا الا تحبّون ان یغفر الله لکم: اگر من ابنملجم را عفو کنم، عفو برای من موجب تقرّب به خدا و برای شما حسنه است. شما نیز او را عفو کنید و ببخشید. آیا دوست ندارید که خدا شما را ببخشد؟» (نهجالبلاغه، بخش وصایا و نامهها، شماره ۲۳) امامحسن(ع) نیز در مقام عفو از گناهکاران چنان بود که حتی حاضر نشد نام کسی را که به او زهر خورانیده و موجب شهادتش شده بود، ببرد تا وی را بشناسند و م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 