پاورپوینت کامل غرق شرق و غریب غرب ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غرق شرق و غریب غرب ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرق شرق و غریب غرب ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غرق شرق و غریب غرب ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

از شمار جرایدی که باید بردشان در آلبوم تاریخ، یکی روزنامه آیندگان شماره ۱۴ فروردین ۱۳۵۸ است که خبر از اعلام رسمی تشکیل «جمهوری اسلامی» پس از برگزاری رفراندوم می‌داد و این پیام بنیانگذار انقلاب را در پیشانی خود داشت که «در اسلام اختناق نیست و در حکومت اسلامی مردم باید از خودشان بترسند نه از حکومت.» اما آینده را می‌شد در صفحه «دیدگاه‌ها» دید که مقاله‌ای داشت از احمد شاملو، که بخش‌های منتشرنشده مصاحبه‌هایش با کیهان و اطلاعات را فرستاده بود برای آیندگان و گله داشت از «ملاحظاتی» که تیغ سانسور را بر نظراتش کشیده بود.

از شمار جرایدی که باید بردشان در آلبوم تاریخ، یکی روزنامه آیندگان شماره ۱۴ فروردین ۱۳۵۸ است که خبر از اعلام رسمی تشکیل «جمهوری اسلامی» پس از برگزاری رفراندوم می‌داد و این پیام بنیانگذار انقلاب را در پیشانی خود داشت که «در اسلام اختناق نیست و در حکومت اسلامی مردم باید از خودشان بترسند نه از حکومت.» اما آینده را می‌شد در صفحه «دیدگاه‌ها» دید که مقاله‌ای داشت از احمد شاملو، که بخش‌های منتشرنشده مصاحبه‌هایش با کیهان و اطلاعات را فرستاده بود برای آیندگان و گله داشت از «ملاحظاتی» که تیغ سانسور را بر نظراتش کشیده بود. آنچه که مسئولان وقت اطلاعات را خوش نیامده و به رعایت «ملاحظات» وادار کرده بود، پاسخ‌هایی بود به سوالاتی در باب انقلاب؛ شاعر به تعبیر خود «مارگزیده» و «منفی‌باف» اما با ابراز «خوشبینی» به آینده انقلاب ایران، معتقد بود در مرحله اول آن توفیق حاصل شده است گرچه «کسانی می‌کوشند که مردم همین را پایان راه تلقی کنند. به عقیده من اگر مردم این فکر را بپذیرند گرفتار توهم عظیم پیروزی می‌شوند و به زودی ناگزیر خواهند شد فکر خود را عوض کنند. کسانی هستند که موضوع انقلاب را فقط «رفتن شاه» می‌دانند که این البته فقط روبنای قضیه است. نهاد و زیرساخت جامعه باید تغییر کند، که البته این کار با تنفرنامه نوشتن جلادهای ساواک و به آتش کشیدن محله فواحش صورت نمی‌گیرد.»

شاملو از احزاب چپ دعوت کرد که برای بالا بردن میزان سواد سیاسی توده‌ها که قرن‌ها محکوم به «فکر نکردن» بوده‌اند تلاش خستگی‌ناپذیر به کار بندند و در‌‌ همان حال «باید از حضور خود در صحنه سیاسی کشور، به عنوان کفه‌ای که شاهین ترازوی عدالت اجتماعی و دموکراسی را متعادل نگه می‌دارد با چنگ و دندان دفاع کنند.» شاعر آزادی‌خواه اما پیش‌بینی کرده بود که جنبش انقلاب ایران «طبیعی است که همسفران نیمه راه فراوان داشته باشد. مسافران نیمه راهی که به مجرد رسیدن به «مشروطه خودشان» به «ضد انقلاب» تبدیل بشوند و حتی انقلابی را که «دیگر لازمش ندارند» و در آستانه منافع خود قربانی کنند و این خطری است که یک‌دم نباید از برابر نظر دور شود.»

گاندی اسلامی

دست تقدیر بود یا پای تصادف که این مقاله شاملو را در‌‌ همان صفحه، مقاله دیگری تکمیل کند با‌‌ همان دوراندیشی و آینده‌بینی و تقسیم کار گروه‌های اجتماعی و روایت ناتمامی انقلاب بهمن ۵۷. گفته‌های شاعر در صدر و مقاله‌ای از متفکر در پی در باب «وحدت کلمه چیست و عرب‌زدگی کدامست؟» به قلم خالق کتاب «آسیا در برابر غرب»؛ داریوش شایگان.‌‌ همان فیلسوفی که در آستانه پیروزی انقلاب به دیوید جکسون، خبرنگار تایم گفته بود: «دست یافتن به دموکراسی برای کشوری که سنت دموکراتیک در آن وجود ندارد، کار دشواری است، اما ایرانیان آماده آموختن‌اند. آیت‌الله خمینی یک گاندی اسلامی است. این محور جنبش ماست و بزرگترین دستاورد او سرنگونی رژیم شمرده می‌شود اما باید یک جمهوری دموکراتیک تشکیل شود. در فرهنگ ایرانی معجزات همیشه در آخرین لحظه رخ می‌دهند. من منتظر معجزه دیگری هستم.» (گزارش مجله تایم در ۱۲ فوریه ۱۹۷۹)

زمانی که او «آسیا در برابر غرب» را می‌نوشت گاندی به تعبیرش تنها کسی بود که در آسیا در دوران اخیر و آن هم شاید به نحوی ناآگاه به این خطر پی برد که هویت هندو در معرض نابودی است. شایگان معتقد بود اینکه یک هندو به این خطر توجه کرد تصادفی نیست چرا که هند به یک اعتبار «آخرین ذخیره عظیم معنویت آسیایی است» و «علیرغم گرفتاری‌های لاینحلی که این کشور با آن روبروست، هنوز دم فیاض پاکبازان کهن این سرزمین در دل توده‌های آن کشور زنده است.» به باور شایگان «گاندی با الهام گرفتن از سنن کهن اخلاقی هند، می‌کوشید دو اصل گرداننده دنیای صنعتی را که سیطره سیاست و جامعه مصرف باشند، وارونه کند و هند را به راهی اصیل که عجین با سنن آن است، سوق دهد.»

شایگان یک دهه بعد «گاندی اسلامی» را دیده و حاملان «روح فیاض» را یافته بود. در «آسیا در برابر غرب» نوشته بود که «امروز طبقه‌ای که کم و بیش حافظ امانت پیشین ماست و هنوز علی‌رغم ضعف بنیه، گنجینه‌های تفکر سنتی را زنده نگاه می‌دارد، حوزه‌های علمیه اسلامی قم و مشهد است.»

روح و عقل و محرک انقلاب

شایگان در مقاله‌اش که در آیندگان منتشر شد، از وحدت کلمه‌ای نوشت که در مرحله اول انقلاب «موجب شد کلیه طبقات و اقشار علیه رژیم استبدادی پیشین موضع گیرند و با مبارزه حماسی خود سرانجام آن را سرنگون کنند»؛ اما همین وحدت کلمه در مرحله دوم انقلاب که «دست یافتن به نوعی موازنه نیروهای سازنده آن است» دچار تفرقه شد. به باور او، این تفرقه قابل پیش‌بینی بود چراکه نیروهای محرک که در مرحله نخست گردهم آمده بودند، متجانس، یک شکل و در یک سطح نبودند و به محض حصول پیروزی و رسیدن به غایت مطلوب از هم جدا شدند و در مقابل یکدیگر موضع گرفتند. از کلام شایگان برمی‌آمد که او نیز همانند شاملو به «پایان انقلاب» معتقد نیست و چنانکه دو ماه قبل گفته بود منتظر معجزه دیگری است و مطلوبش این بود که یک جمهوری دموکراتیک تشکیل شود. او همبستگی اولیه در سرنگونی استبداد را حاصل سه جبهه و جریان مختلف می‌دانست که بی‌آنکه الزاما تضادی با هم داشته باشند، از یک بینش و نحوه آگاهی برخوردار نیستند. این سه جبهه مرکب است از گروه «اسلامی‌ها» که خواهان جمهوری اسلامی هستند. «میانه‌رو‌ها» و «دموکرات‌ها» که راغب نظامی دموکراتیک هستند که در آن آزادی‌های فردی و اساسی تضمین شود و هر کس بتواند شیوه زندگی خود را برگزیند و «مارکسیست‌ها» که خواستار تغییر زیربنایی هستند و معتقدند که اصولا انقلابی به معنی راستین کلمه به وقوع نپیوسته و تغییر بنیادی حاصل نشده است.

شایگان اختلاف میان این سه گروه را نه فقط اختلاف طبقاتی که فرهنگی و تاریخی می‌داند؛ معرف سه دید متفاوت از انسان؛ انسانی که اصالت هر نظامی را مترتب بر احکام الهی می‌داند، انسانی که فرد را حاکم و آزادی فردی را اصیل می‌پندارد و انسانی که خواهان تغییر مسیر تاریخ است و می‌خواهد آن را به سوی جامعه‌ای نو و بی‌طبقه سوق دهد. به نوشته شایگان «درحالیکه توده‌های عظیم انسانی مجذوب و مسحور شیوه صرفا مذهبی هستند، گروه‌های دیگر، ضمن اینکه به مبانی و تعالیم اسلامی احترام می‌گذارند، از دولت، قانون و آزادی برداشتی دیگر دارند و از نفوذ دامنه‌دار و روزافزون شریعت اسلامی در حوزه زندگی خصوصی می‌هراسند. اگر بخواهیم این سه گروه را با قوه مدرکه انسان تطبیق دهیم، می‌توانیم بگوییم در حالی که نهضت اسلامی به منزله روح فیاض این انقلاب است، عقل گرداننده آن گروه‌های ملی و دموکراتیک هستند و محرکین اجتماعی و تاریخی آن مارکسیست‌ها. به عبارت دیگر مارکسیست‌ها هستند که نهضت را در درون‌های مبارزه طبقاتی می‌سنجند و به آن جهت تاریخی می‌دهند؛ دموکراسی‌طلبان هستند که ارزش‌های نهفته در حقوق بشر را تضمین می‌کنند و مذهبی‌ها هستند که به مدد قوه ایمان به نهضت انقلابی وضع معنوی می‌بخشند و مانع سقوط آن به یک نظام اقتصادی صرف می‌شوند.»

شایگان با آنکه چپ‌گرا نبود، اما وارد چپ‌ستیزی هستریک هم نمی‌شود و مارکسیست‌ها را در «موقعیت استثنایی انقلاب ایران» در جایگاه تعادل‌بخشی به دو دیدگاه دیگر و آن را یکی از سه مقطع آگاهی و بعد حضور می‌داند و «احتمال وقوع فعال این سه دید در جامعه‌ای واحد» را از ویژگی‌های انقلاب ایران می‌داند چنانکه «جوامع موجود در جهان امروز یا فاقد معنویت‌اند و مستحیل در ارزش‌های مصرفی بورژوازی منحط، یا محو در اسطوره جامعه بی‌طبقه یا مستغرق در هاله جادویی تخیل و در نتیجه خارج از بستر تاریخ. برخورد دیالکتیکی این سه سطح می‌تواند به جای کشمکش موجب همکاری خلاق شود و در بازسازی انسان پراکنده امروزی نقشی قاطع داشته باشد.»

حقیقت وحدت کلمه

شایگان کمال مطلوب را در این می‌دید که این سه عنصر سازنده در جامعه در حوزه خود فعال شوند؛ اتوپیایی که او آرزویش را داشت نه چون جوامع به غایت تکنیکی غرب بود که مفری برای فضای معنوی انسان نمی‌گذارد و نه چون جوامع سوسیالیستی که انسان به «آدمک ایدئولوژیک بی‌اختیار» تقلیل می‌یابد و «انسان جوامع سوسیالیستی نه از ارزش‌های انفرادی بورژوازی لیبرال برخوردار است و نه از فضای رهایی‌بخش معنویتی خاص.» او دولت آینده ایران را چنین می‌خواست که «ضمن برخورداری از روح فیض‌بخش تعالیم اسلامی از کلیه مزایای یک قانون پیشرفته و مترقی به معنی کلاسیک کلمه برخوردار باشد؛ چه در غیر این‌ صورت علاوه بر اقلیت‌های مذهبی که هم‌اکنون در کشور ما هستند و از تحول امور سخت هراسانند، اقلیت بزرگ دیگری نیز بر آن‌ها افزوده خواهد شد که شامل کلیه عناصر غیرمذهبی است، اعم از چپ‌گرایان، میانه‌رو‌ها، ملی‌گرایان که سرانجام ناگزیر جبهه‌ای مشترک تشکیل خواهند داد و برای کسب آزادی‌های دموکراتیک خود به مبارزه خواهند برخاست.»

او این تعریف از وحدت کلمه که «هرآنچه ما می‌گوییم چون تعدادمان بیشتر است شما نیز بگویید» را رد می‌کند و بازخوردش را در آن سه جبهه چنین می‌داند: «وحدت کلمه یعنی اینکه شما میانه‌رو‌ها، قطع نظر از عقایدی که دارید، در ترغیب آرمان‌های خود از تعالیم عالیه اسلام الهام گیرید و به تزکیه نفس بپردازید و در دگرگونی کیفی جامعه نو ایران همت گمارید. شما مارکسیست‌ها از مفهوم والای انسان در مکتب اسلام مدد گیرید و در ساختن جامعه بی‌طبقه فردایتان نیاز معنوی انسان را نادیده نگیرید. شما پیروان اصول دموکراسی، خرد خودبینی و خودرای را به نور مشکوه نبوت منور سازید و انسان را محدود به خرد عصر روشنگری نکنید.» او از «مستضعفین مسلمان که با شهادت و بانگ الله اکبر رژیم سابق را سرنگون کردید و نویدی از عالم غیب به ما رساندید» می‌خواهد که «ایمان خود را به رخ دیگران نکشید که گناه دیگران را بر شما نخواهند نوشت زیرا هر انسانی در انتخاب آزاد است و هرچه بیشتر به این آزادی واقف باشد، دردمند‌تر و درمانده‌تر و نیز بدانید که درخت هرچه بارور‌تر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.