پاورپوینت کامل اصول فقه شیعی در عصر ما قبل شیخ مفید نمونه ابن وهب کاتب ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول فقه شیعی در عصر ما قبل شیخ مفید نمونه ابن وهب کاتب ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول فقه شیعی در عصر ما قبل شیخ مفید نمونه ابن وهب کاتب ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول فقه شیعی در عصر ما قبل شیخ مفید نمونه ابن وهب کاتب ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

در نوشته ای که چند سال پیش از نویسنده این سطور ابتدا در سایت کاتبان و سپس در کتاب بررسی های تاریخی منتشر شد درباره اهمیت کتاب البرهان ابن وهب کاتب (اوائل سده چهارم قمری) به تفصیل سخن گفته شد. در آنجا گفتیم که او دانشمندی امامی مذهب بود. همچنین گفتیم که ابن وهب به علم اصول فقه توجه داشته و آثاری هم بنابر گزارش خودش در موضوعات مرتبط با این دانش نگاشته بوده است که متأسفانه به دست ما نرسیده است.

حسن انصاری

در نوشته ای که چند سال پیش از نویسنده این سطور ابتدا در سایت کاتبان و سپس در کتاب بررسی های تاریخی منتشر شد درباره اهمیت کتاب البرهان ابن وهب کاتب (اوائل سده چهارم قمری) به تفصیل سخن گفته شد. در آنجا گفتیم که او دانشمندی امامی مذهب بود. همچنین گفتیم که ابن وهب به علم اصول فقه توجه داشته و آثاری هم بنابر گزارش خودش در موضوعات مرتبط با این دانش نگاشته بوده است که متأسفانه به دست ما نرسیده است. چارچوب اصلی نگاه او به علم اصول فقه در کتاب البرهان متناسب با موضوع همین کتاب است. موضوع کتاب درباره “بیان” است و او مباحث مختلفی از علم اصول فقه را در چارچوب انواع مختلف “بیان” مورد بحث قرار می دهد. امام شافعی شاید نخستین کسی بود که در چنین چارچوبی علم اصول فقه و یا دست کم مباحثی را که بعداً علم اصول فقه نامیده شد مورد بحث قرار داد؛ یعنی در چارچوب چگونگی فهم و دریافت معنایی خطابات قرآنی و حدیث در قالب های زبانی و فهم ما از زبان خدا. ابن وهب چنانکه در مقاله پیشگفته بحث کردیم گستره و دامنه بیان را وسیعتر از مباحث زبانی می بیند و انواع متفاوت قالب های بیانی را مورد بررسی قرار می دهد و از همین رهگذر مباحث متنوعتری در علم اصول فقه را شایسته بحث در چارچوب های بحث بیان می بیند. در زمان او معتزلیان مساهمت های تازه ای در پی ریزی بنای جدیدی برای علم اصول عرضه کرده بودند و ابن وهب در کتابش البرهان از این تحولات آگاهی دارد. ابن وهب علاوه بر این، چنانکه گفتیم چند اثر مستقل هم در مباحث اصول نوشته بود که نشان می دهد او از نقطه نظر مباحث “حجیت” در فقه هم به مباحث اصولی توجه داشته است.

درست است که از ماقبل شیخ مفید عناوین آثاری را از نویسندگان شیعی امامی می شناسیم که با مباحث اصول فقه ارتباط دارد اما در حقیقت نخستین اثر اصولی شیعه امامیه همان مختصری است که موسوم است به التذکره و تألیفی است از شیخ مفید. آثار بعدی و از جمله کتاب های عده و الذریعه چنانکه می دانیم در سنت متکلمانه در دانش اصول فقه نگاشته شده و تحت تأثیر ساختار کتاب العمد قاضی عبد الجبّارند. مطالعه اندیشه های اصولی ابن وهب به عنوان عالمی امامی در بغداد اوائل سده چهارم و اندکی بعد از پایان غیبت صغری می تواند آفاق جدیدی از تاریخ فکری و فقهی امامیه به شکل عموم و تاریخ تحول علم اصول را در میان آنان را به طور خاص روشن کند. در این یادداشت به بحث از شماری از آراء و مباحث اصولی این کتاب می پردازیم:

ابن وهب در بیان انواع چهارگانه بیان، در توضیح نوع اول بیان که آن را “اعتبار” می خواند، آن را بیان چیزها به ذواتشان می داند (ص ۶۰). یعنی اشیاء را می توان از طریق شناخت خودشان با خودشان شناخت. حال گاهی این شناخت از طریق ظاهر چیزهاست که نمونه مهمش شناخت از طریق ادراکات حسی نسبت به اشیاء است. راه دیگر شناخت ظاهری، شناخت عقلی است. اینجا مراد از شناخت عقلی شناخت استدلالی نیست. بلکه همسان با دیدگاه متکلمان مقصود او از شناخت عقلی شناخت بر پایه ضرورت های عقلی است؛ شناختی که بر پایه علومی که همه عاقلان در آن مشترکند به دست می آید؛ مانند اینکه هر کس می داند کل از جزء بزرگتر است. او این شناخت را هم همسان با شناخت حسی می داند و آن را ظاهری می خواند. ابن وهب البته اینجا از اصطلاح متکلمان یعنی اصطلاح “ضروری” استفاده نمی کند. او می گوید این شناخت ها شناخت ظاهری است. در مقابل، ابن وهب شناخت دیگری نسبت به ذوات اشیاء قائل است که آن را شناخت باطنی می خواند. باطن آن چیزی است که از حس ما غائب است و یا عقل های آدمیان در اثبات آن اختلاف نظر دارند. اینجاست که به گفته او بر خلاف آنچه ظاهر است و نیاز به استدلال کردن و احتجاج ورزیدن بر آن ندارد باطن را باید با انواعی از “استدلال” و به وجوهی از قیاس ها (“بوجوه المقایس والاشکال”) شناخت و بر آن استدلال کرد. ابن وهب راه به شناخت باطن اشیاء را برای شناخت ذواتشان دو چیز می داند: یکی قیاس و دیگری خبر (ص ۷۳). ابن وهب برای هر دو، هم قیاس و هم خبر از قرآن و حدیث “حجت” می آورد. به کار گرفتن تعبیر “حجت” اینجا از نقطه نظر تاریخ علم اصول فقه بسیار با اهمیت است. شاید اختلافی نباشد که قیاس می تواند نوعی استدلال به حساب آید اما چرا ابن وهب “خبر” را راهی برای شناخت باطن اشیاء می داند. پاسخ بدان می تواند موضع او را درباره نسبت ظاهر و باطن اشیاء روشن کند. او در حقیقت می گوید هر آدمی با مشاهده و یا بداهت های عقلی می تواند هر چیزی که در حضور اوست بشناسد اما آنچه غائب است در واقع ظاهر نیست و به این دلیل باطن است و “خبر” یکی از دو راهی است که می تواند از طریق شاهد برای یک غائب از چیزی که برای او ظاهر نیست معرفتی را فراهم کند (ص ۷۵).

نخست در بحث قیاس، ابن وهب به دقت به تحلیل انواع قیاس می پردازد و مواردی را معتبر و مواردی را غیر معتبر می خواند. او قیاس را در لغت تمثیل و تشبیه می خواند و می گوید از سه حالت خارج نیست: یا تشبیه در میان چیزها به جهت تشبیه در “حد” است و یا در “وصف” و یا در “اسم”. از نظر او تنها با تشخیص دقیق امر حد و وصف است که می توان در امر قیاس دچار خطا نشد و آنچه معتبر نیست را به دلیل قیاسی فاسد معتبر ندانست. به طور نمونه وصف تنها موجب حکم جزیی است و نباید آن را با تشبیه در حد که موجب حکم کلی می شود اشتباه گرفت. او علاوه بر این در اعتبار مقدمات قیاس سخن می گوید و از تفاوت شیوه “اصحاب المنطق” و آنچه در ساختار زبان عربی از باب توسع و علم مخاطب تنها از یک مقدمه استفاده می شود بحث می کند. او دیدگاه اهل منطق را می پسندد و به انواع قیاس بر اساس انواع مقدمات آن می پردازد. آنچه درباره تفاوت حد و وصف می گوید هم نشان از آشنایی او با منطق ارسطویی و شناخت درست او از تفاوت ذات و عرض دارد؛ با اینکه همه جا از اصطلاحات معمول در میان اهل منطق بهره نمی گیرد (ص ۷۶ تا ۷۹). او به برخی دیگر از ملاکات قیاس درست اشاره می کند؛ مانند آنکه نفی تنها موجب حکم نفی است و نه موجب اثبات (ص ۸۰). در اینجا ابن وهب روشن است که به ادبیات جدل نگاری متکلمان و اصولیان نظر داشته است. ابن وهب همچنین بحثی همینجا مطرح می کند درباره دلالات اشیاء بر همدیگر که یکی از مهمترین مسائل در بحث از انواع استدلال است (ص ص ۸۱ تا ۸۲). در دنباله ابن وهب مباحثی از منطق ارسطویی را مطرح می کند که از نقطه نظر آشنایی با منطق ارسطویی از سوی کاتبان و همچنین در کلیت تمدن اسلامی در آن دوره متقدم اهمیت دارد؛ کما اینکه از نقطه نظر آشنایی با تحول زبانی و اصطلاحی در به کارگیری مفاهیم منطق ارسطویی بسیار حائز اهمیت است (ص ۸۱ تا ص ۸۵). همینجا او از انواع بحث و سؤال هم یاد می کند و به مثابه منطقیون به این پرسش پاسخ می دهد. نوع نهم از انواع بحث و سؤال را پرسش از علل موجودات می داند و پرسش را “لم” می خواند. او می گوید جدال و حجت تنها در “علت” است که جاری می شود و بحث تفصیلی از آن را شایسته “باب جدل” می داند که در جای دیگر کتاب بدان پرداخته است (نک: ص ۸۵ تا ۸۶). اینجا مقصود او “جدل” اصطلاح وام گرفته شده از سوی متکلمان است که فقیهان اصولی هم از آن بهره می برده اند. بخش مهمی از اصول فقه آن دوران بحث هایی متعلق به موضوع علت و کشف علت در احکام فقهی و همچنین بحث از علت ها در انواع استدلالات است. او در پایان بحث از وجوه مختلف استدلال و قیاس، به تعبیر خودش، خواننده را به کتاب های منطق ارجاع می دهد (” الکتب الموضوعه فی المنطق”. ص ۸۶).

ابن وهب درباره خبر می گوید خبر بر دو قسم است: خبر یقین و خبر تصدیق. خبر یقین خود بر سه قسم است: یکی خبر متواتر است و اینجا همانند اصولیان درباره خبر متواتر بحث می کند. همینجاست که به دو کتاب دیگرش کتاب های “الحجه” و همچنین “الایضاح” اشاره می کند و می گوید در آن دو کتاب مفصلا درباره خبر متواتر سخن گفته. این به خوبی نشان می دهد که علم اصول فقه از دلمشغولی های خاص ابن وهب بوده است. به کارگیری تعبیر “حجت” برای نام گذاری کتابی که به احتمال قوی تماما در موضوع علم اصول بوده از سوی ابن وهب با توجه به دوره زمانی تألیف او بسیار حائز اهمیت است (ص ۸۹). نوع دیگر خبر یقین، خبر پیامبران و امامان معصوم است که صدق گفتار آنان به دلیل عقلی معلوم است. ابن وهب می گوید درباره ضرورت عصمت امام در کتاب “الایضاح” سخن رانده. بعید نیست این کتاب درباره امامت بوده باشد. نوع سوم اخبار یقین از دیدگاه ابن وهب، تواتر اخبار “خاصه” است. ابن وهب تواتر اخبار خاصه را تواتر اخباری می داند که گرچه مورد تواتر عامه و عموم مردم نیست اما از دیدگاه او تواتر آنان مانند تواتر عامه معتبر است. در اینجا ابن وهب اشاره می کند به علم علماء که آنان را “خاصه” می داند که حجت است بر عامه. درست است که اینجا ابن وهب اشاره اش به اجماع علماء است و حجیت آن که بحثی معهود در علم اصول است منتهی این احتمال هم هست که در واقع ابن وهب در اینجا اشاره دارد به “اخبار مجمع علیه” علمای شیعه که می دانیم بعدا در علم اصول مکتب متکلمان بغداد از میان امامیه اعتبار و حجیتش مورد تأیید قرار گرفت (ص ۹۰). در کنار خبر یقین، ابن وهب خبر تصدیق را بر می شمارد که منظور همان اخبار آحاد است. اخبار آحاد صدقش نه از طریق عقل و نه از طریق تواتر و یا خبر معصوم روشن نیست و بنابراین “علم” آور نیست اما موجب “عمل” می شود. ابن وهب البته می گوید این ظن در اصول دین به کار نمی آید چرا که در آنجا اساساً حاجت به اخبار آحاد نیست. اما در “معاملات و متاجرات” مردم خبر کسی که به فسق شناخته نیست و می توان به او حسن ظنّ داشت پذیرفته است. او البته اشاره می کند که برخی خبر واحد را قبول ندارند اما ابن وهب خود بر قبول آن استدلال می کند و می گوید که در کتاب “الحجه” درباه آن کلامی مفصل ارائه داده است (ص ۹۰ تا ۹۱).

بعد از بحث از قیاس و خبر، ابن وهب راه سومی را هم برای استنباط باطن اشیاء پیشنهاد می کند و آن ظنّ و تخمین است (ص ۹۱ به بعد). اینجا اشاره می کند که اگر با قیاس و یا با خبر معرفتی حاصل نشد با تأمل عقلی گاه می توان جانب حق را نه با قطع و بل غلبه ظنّ و رأی یافت (ص ۹۴). ابن وهب در اینجا از اعمال چنین حدس و تخمین ها و به کارگیری رأی به هدف یافتن راه صواب با احتمال بالا دفاع می کند.

ابن وهب در دنباله کتاب در ذیل بحث از نوع دوم بیان که از آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.