پاورپوینت کامل ساختار ناتورالیستی در«چنگال» صادق هدایت ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ساختار ناتورالیستی در«چنگال» صادق هدایت ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ساختار ناتورالیستی در«چنگال» صادق هدایت ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ساختار ناتورالیستی در«چنگال» صادق هدایت ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
ظاهراً نامگذاری«مکتب ناتورالیست»،روز ۱۶ آوریل ۱۸۷۷ در رستوران «تراپ»سر میز شامی که گوستاوفلوبر، ادمون دوگنکور و امیل زولا گرد آمده بودند،صورت گرفت و این عنوان که از زبان علم و فلسفه و نقد هنر گرفته شده بود وارد ادبیات شد.
ظاهراً نامگذاری«مکتب ناتورالیست»،روز ۱۶ آوریل ۱۸۷۷ در رستوران «تراپ»سر میز شامی که گوستاوفلوبر، ادمون دوگنکور و امیل زولا گرد آمده بودند،صورت گرفت و این عنوان که از زبان علم و فلسفه و نقد هنر گرفته شده بود وارد ادبیات شد.
به گفته ویکتورهوگو (نویسنده رمان بینوایان): «ناتورالیسم می کوشد با مسائل اجتماعی همان رفتاری را بکند که دانشمند علوم طبیعی با جانورشناسی می کند….»
و یا به گفته ی امیل زولا (نویسنده رمان شور زندگی): «ناتورالیسم در عین حال نوعی زیباشناختیِ وفاداریِ بی گذشت به حقیقت است و دادن ضرورت ادبی به فلسفه تحققی (پوزیتیویسم) و بالاخره نوعی انتقال روشهای تاریخ طبیعی است به رمان.»
فلسفه ناتورالیسم«مشاهده دقیق طبیعت است». مقالاتی که «امیل زولا» در سال ۱۸۶۵ در روزنامهها می نوشت، خبر از تولد «ناتورالیسم» می داد. در آن مقالهها امیل زولای جوان از این کلمه به عنوان نام مکتب استفاده نکرده بود، اما اصولی را که پس از آن می خواست برای هنر خود برگزیند تقریباً به صورت قاطع بیان می کرد.
شروع این تفکر ادبی با تحولات فکری اقتصادی و سیاسی در فرانسه همراه بود. در واقع سالهای ۱۸۵۹ و ۱۸۶۰ سالهای خروج فرانسویان از رخوت و بی جنبشی و قیام مجدد جمهوری خواهان بود. شعار فرانسویان «آزادی» بود، آزادی در همه قلمروها، بخصوص در قلمرو مذهب؛ و در نتیجه اخلاق سنتی را رد می کردند.
رضا سیدحسینی در کتاب «مکتبهای ادبی» (جلد اول) می نویسد: «ناتورالیسم برای امیل زولا در درجه اول یک روش ضد کلیسایی است و پایان «تابو»های کهنه. اعاده حیثیت است یا بهتر بگوییم روش تازه ای برای سخن گفتن از آن و زندگی بخشیدن به آن.
تلقی ساده و طبیعی آن به نام تعادل فرد انسانی و مهم تر از آن برای تعادل جامعه. زیرا زولا هم مانند روزنامه نویسان و نویسندگان متعدد هم نسلش معتقد بود کلیسا نژاد مردم را خراب کرده و از قدرت فرانسه کاسته است.»
آنچه امیل زولا پیشنهاد می کند، در درجه اول وارد کردن روشهای علوم طبیعی به ادبیات و همچنین استفاده از اطلاعات تازه ای که این علوم به دست آورده است. امیل زولا نظریه خود را با این جمله بیان می کند:
«کسی که از روی تجربه کار می کند، بازپرس طبیعت است.» و می گوید: «رمان عبارت از گزارش نامه تجارب و آزمایشهاست.» به این ترتیب معتقد است که نویسنده باید تخیل را بکلی کنار بگذارد؛زیرا: «همانطور که در گذشته می گفتند فلان نویسنده دارای تخیل قوی است، من می خواهم از این پس بگویید که دارای حس واقع بینی است. چنین تعریفی درباره نویسنده بزرگ تر و درست تر خواهد بود.» (مکتبهای ادبی ر رضا سیدحسینیر جلد اول)
نکته دیگری که ناتورالیستها وارد رمانهای خود کردند و با اصرار زیاد بر آن تکیه زدند، «تاثیر وراثت» در وضع روحی اشخاص بود. زیرا معتقد بودند که شرایط جسمی و روحی هر کسی از پدر و مادرش به او رسیده است (مانند داستان کوتاه چنگال اثر صادق هدایت).
پس همه احساسات و افکار انسانها نتیجه مستقیم تغییراتی است که در ساختمان جسمی حاصل می شود و وضع جسمی نیز بنا به قوانین وراثت، از پدر و مادر به او رسیده است.
امیل زولا توصیه می کند: «در داستانهای ناتورالیسم، وضع مزاجی اشخاص را مطالعه کنید، نه اخلاق و عادات آنها را…. آدمها زیر فرمان اعصاب و خونشان قرار دارد…».
زولا اضافه می کند که: «رمان نویس بازپرس آدمها و عواطف آنها است.» در وقع زولا اعلام می کند که : «ناتورالیسم در ادبیات، تشریح دقیق است و پذیرفتن و تصویر کردن آن چیزی است که وجود دارد.»
ناتورالیستها علاوه بر موضوع فقر و رنج طبقات محروم،به طیف گسترده تری از موضوعات می پردازند. آنها دیدگاهی بسیار جبرگرایانه درباره ساختمان شخصیت افراد دارند. به اعتقاد آنها، هر فرد از بدو تولد و بی آنکه خود بخواهد، مجموعه ای از غرایز را به ارث می برد؛ مانند گرسنگی و غریزه جنسی. در مراحل بعدی رشد، فرد تحت نیروهای اجتماعی و اقتصادی محیط خود قرار می گیرد. خانواده و طبقه ی اجتماعی هر فرد، نحوه ی تفکر و رفتار او را رقم می زند.
دکتر حسین پاینده در کتاب «داستان کوتاه در ایران ر داستانهای رئالیستی و ناتورالیستی» می نویسد: «اگر مطابق با این دیدگاه جبرگرایانه بپذیریم چهار چوب خلق و خوی هر کسی در نتیجه محیطی که در آن پرورش یافته و نیز به طور ژنتیک از والدین و کلا نیاکانش به او به ارث رسیده است، پس فرد نمی تواند با نیروی اراده، راه و روشی متفاوت با اجدادش در پیش گیرد و دیگر گونه عمل کند.»
دکتر پاینده ادامه می دهد: «باید توجه داشت که جبرگرایی ناتورالیست، مترادف قَدَرگرایی یا تقدیر باوری نبود. اگر چه انسان به اقتضای نیروهای طبیعتِ درون و طبیعتِ برون عمل می کند، داستانهای ناتورالیستی دعوتی ضمنی به مهار کردن طبیعت و دادن سویه ای نو به آن هستند.»
شخصیتهای داستانهای ناتورالیستی معمولاً اسیر ارادههای حیوانی خود هستند و نمی توانند طمع ورزی یا امیل جنسی پایان ناپذیرشان را مهار کنند. امیل زولا در مورد شخصیتهای داستانهای ناتورالیستی اشاره می کند: «آنها مردمی هستند… تحت انقیاد خون و عصبهای بدن شان، عاری از اراده ی آزاد، که بر اثر … قوانینِ تغییرناپذیرِ طبیعتِ جسمانیشان…. به عمل واداشته می شوند… حیوانهایی در هیئت انسان اند و نه بیش از آن.»
در داستانهای ناتورالیستی، انسانها به شریرانه ترین کارها مبادرت می ورزند و در حق یکدیگر بدجنسی و جفا می کنند، بدون آن که عذاب وجدان داشته باشند.
در واقع، داستانهای ناتورالیستی، پژوهشی است درباره معضلات اجتماعی. نویسنده داستانهای ناتورالیستی، مانند عالمِ علوم اجتماعی است که دست به تحقیقاتی درباره اوضاع جامعه می زند.
دکتر حسین پاینده می گوید: «داستانهای رئالیست، تاریخ نگارِ اجتماعیِ زمانه خود بود و اکنون داستان نویس ناتورالیست مانند زیستشناسی است که گونههای زیستی را به روشی کاملاً علمی طبقه بندی میکند و ویژگی هر کدام را بر میشمرد.
التزام به توصیف عینی بدین معناست که نویسنده نباید از بار مسئولیت خود که همانا نشان دادنِ صادقانه جنبههای کریه زندگی است، شانه خالی کند. به همین سبب است که در اکثر داستانهای ناتورالیستی، نویسنده لحنی تلخ گزنده اختیار می کند و غالباً همه چیز و همه کس را در پرتوی سیاه و بدبیانه نشان می دهد.
راوی داستانهای ناتورالیستی معمولاً با حالتی دل کنده شرارتها رذالتهای شخصیتها را توصیف می کند، گویی که بیان پلیدیهای انسانها برابر است با به زبان آوردنِ موضوعی عادی و پیش افتاده. داستانهای ناتورالیستی معمولاً با فرجامی تراژدی به پایان می رسند. اما بر خلاف تراژدی باستان که قهرمان با خدایان یا دشمنانی قهار می جنگید و نهایتاً مغلوب می شد، شخصیت اصلی داستانهای ناتورالیستی از مقابله با سرنوشتی که جبر زیستی و اجتماعی – اقتصادی برایش رقم زده است، ناتوان می ماند و در پایان داستان معمولاً در عجز کامل فنا می شود.
زندگی،داستان غم انگیز و بی معنایی است که طی آن، انسانها در کثافت دست و پا می زنند و نهایتا به عدم (نبودگی) تسلیم می شوند.» (مانند داستان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 