پاورپوینت کامل دختر زاینده رود ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دختر زاینده رود ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دختر زاینده رود ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دختر زاینده رود ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
گلرخسار صفی اوا، شاعر، رمان نویس، روزنامه نگار، پژوهشگر ادبیات عامه و فعال فرهنگی و اجتماعی، از ادیبان نسل چهارم معاصر تاجیک هفتم دسامبر ۱۹۴۷ در روستای یخچ، ناحیه کومسومولآبادرکامسامال آباد (از سال ۲۰۰۳م نورآباد)، از توابع تاجیکستان، به دنیا آمد.
سیری در زندگی و آثار گلرخسار، بانوی نخست شعر و ادب تاجیکستان
گلرخسار صفی اوا، شاعر، رمان نویس، روزنامه نگار، پژوهشگر ادبیات عامه و فعال فرهنگی و اجتماعی، از ادیبان نسل چهارم معاصر تاجیک هفتم دسامبر ۱۹۴۷ در روستای یخچ، ناحیه کومسومولآبادرکامسامال آباد (از سال ۲۰۰۳م نورآباد)، از توابع تاجیکستان، به دنیا آمد. پس از گذراندن آموزشهای مقدماتی در زادگاهش، سال ۱۹۶۳ به دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، رفت و تحصیل در رشته زبان و ادبیات تاجیکی را در دانشگاه ملی آغاز کرد و در سال ۱۹۶۸ دانش آموخته شد. فعالیتهای ادبی، علمی و فرهنگی وی از همین دوره آغاز شد؛ اما اوج آن را باید به سال ۱۹۷۰ مربوط دانست.
گلرخسار در ۲۳سالگی (۱۹۷۰) نخستین مجموعه شعرش را در دوشنبه با نام «بنفشه» و با مقدمه باقی رحیمزاده (۱۹۱۰ـ۱۹۸۰)، شاعر تاجیک، به چاپ رساند. در سال ۱۹۷۱ این مجموعه با ترجمه روسی در مسکو منتشر شد. عضویت وی در «کانون نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی» و «اتحادیه نویسندگان تاجیکستان» از همین سال بود. از آن سال تاکنون بسیاری از آثار منظوم و منثور، ترجمهای و پژوهشی وی در قالب دهها اثر علمی، تحقیقی، داستانی و شعری به دو زبان فارسی تاجیکی و روسی در کشورهای تاجیکستان، روسیه و ایران به چاپ رسیده است. شهرت گلرخسار در ایران به شاعری است؛ این در حالی است که وی از سال ۱۹۹۰ با انتشار رمان «زنان سبزبهار»، خود را در مقام نخستین بانوی رمان نویس در تاجیکستان و خراسان بزرگ (آسیای مرکزی) به اهل ادب شناسانده و با انتشار رمان «سکرات» در سال ۲۰۰۹ (چاپ به خط فارسی در تهران به سال ۲۰۱۰)
ـ که نگارش آن را از زمان چاپ نخستین رمانش آغازیده بود ـ علاقه خود را به رمان نویسی پیگیری کرده بود. گزیده آثار گلرخسار، همانند دیگر ادیبان نامدار تاجیک، به بیشتر زبانهای جمهوریهای شوروی و برخی دیگر از زبانها ازجمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، چکی، چینی، اسپانیایی، بلغاری و رومانیایی ترجمه شده است. گلرخسار از فعالان حوزه فرهنگ در تاجیکستان و از زنان تأثیرگذار جمهوریهای آسیای مرکزی به شمار میرود.
گلرخسار و محیط ادبی ایران
هرچند آشنایی نزدیک و گسترده ایرانیان با تاجیکستان را در دوره معاصر باید به زمان فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای آن در سال ۱۹۹۱ مربوط دانست، تاجیکان از زمان مهاجرت ابوالقاسم لاهوتی (۱۸۸۷ـ۱۹۵۷) در سال ۱۹۲۲ به مسکو و سپس اقامت در تاجیکستان از سال ۱۹۲۵، ایران معاصر را بیشتر از دریچه نگاه لاهوتی میشناختند. پس از شکلگیری جمهوریهای شوروی در آسیای مرکزی (۱۹۲۴)، رفتهرفته روابط ایران با این منطقه قطع و به مسافرت بسیار محدود هیأتهای رسمی ایرانی از طریق مسکو ختم شد. با اینهمه، برگزاری «نخستین سمپوزیوم شعر فارسی» در ۲۷ـ ۲۸ دسامبر ۱۹۶۸ر ۶ـ۷ دی ۱۳۴۷ در شهر دوشنبه در آشناکردن شاعران محیطهای ادبی فارسیزبان ایران، افغانستان و تاجیکستان با یکدیگر تأثیر عمیقی بر جای گذاشت.
در این همایش شخصیتهای برجسته ادبی ایران و افغانستان از جمله ناتل خانلری (۱۲۹۲ـ۱۳۶۹)، غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶ـ۱۳۶۹)، نادر نادرپور (۱۳۰۸ـ۱۳۷۸)، لطفعلی صورتگر (۱۲۹۷ـ۱۳۴۸)، نجیب مایل هروی (تولد ۱۳۲۹ش در هرات)، خلیلالله خلیلی (۱۲۸۶ـ ۱۳۶۶) و دیگران شرکت داشتند. رستم وهاب در مقدمه کتاب «بوی جوی مولیان، شعر معاصر تاجیکی» (تهران، انجمن شاعران ایران، ۱۳۹۲) به ارزیابی این همایش پرداخته و در اهمیت آن نوشته است: «موضوع اصلی بحث و بررسیها در آن سمپوزیوم مسائل نظری و علمی شعر نو بود. میتوان گفت که پس از این همایش، روابط ادبی، بهخصوص در زمینه تبادل تجارت ادبی و انتشار کتب بهصورت متقابل وارد مرحله جدید شد (ص۲۹). با مرگ استالین (۱۸۷۸ـ۱۹۵۳) و روی کارآمدن نیکیتا خروشچف (۱۸۹۴ـ۱۹۷۱) تغییرات شگرفی در سیاستهای فرهنگی داخلی و خارجی شوروی ایجاد شد. نسل سوم ادبیات تاجیک همسو با شاعران و ادیبان سرتاسر شوروی در دهه شصت که به «دهه شصتیها» معروف هستند، توانستند به آزادیهای نسبی دست یابند. «نرمش خروشچفی» تأثیر مستقیمی در شعر تاجیک داشت و باعث بازگشت شاعران تاجیک به بازخوانی ریشههای کهن و افزایش شناخت آنها از جریانهای فرهنگی جاری در ایران و افغانستان شد. این روند در دهه نود سده بیستم و با روی کار آمدن میخائیل گورباچف و اجرای دو برنامه پرسترویکا (بازسازی اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) شدت گرفت و با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، به اوج خود رسید و مردمان دو سوی جیحون پس از هفتاد سال دوری یک بار دیگر به هم نزدیک شدند.
نخستین آشنایی گلرخسار با شاعران معاصر ایران در آلمان اتفاق افتاد. وی طی سفری که به منظور شرکت در «شبهای شعر فارسی» در آوریل ۱۹۹۰ر فروردین ۱۳۶۹ به این کشور رفته بود، «در خانه فرهنگ جهان» با مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۷ـ۱۳۹۶)، محمود دولتآبادی (تولد ۱۳۱۹ش)، هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶ـ۱۳۷۹)، بزرگ علوی (۱۲۸۲ـ۱۳۷۵)، محمدرضا شفیعی کدکنی (تولد ۱۳۱۸ش) دیدار کرد و با تنی چند از بزرگترین و شاخصترین نویسندگان و شاعران معاصر ایران آشنا شد. در آن دیدارها، اخوان یک بیت شعر به گلرخسار تقدیم کرده بود:
به شام ما غریبان چون شفق گل کرد گلرخسار
سما را پر شمیم سر سنبل کرد گلرخسار
اخوان ثالث در گفتگو با نشریه «دنیای سخن» به این موضوع اشاره کرده است (اخوان ثالث، مرداد و شهریور ۱۳۶۹: ۸ـ۹). بهنظر میرسد این گزارش نخستین سند مکتوب درباه گلرخسار در ایران باشد. بعدتر شفیعی کدکنی در کتاب «حالات و مقامات م. امید» به این دیدار پرداخته و از احساسات ایراندوستانه این شاعر روایتی دلنشین ساخته و پرداخته است: «در یکی از روزها رفتیم به برلن شرقی به دیدار بزرگ علوی که خود در شبهای شعر و قصه، در همه شبها حضور داشت. از ما دعوت کرد به منزلش برویم و رفتیم با خانم گلرخسار، شاعره تاجیکستانی، روز بسیار خوبی بود […] احساسات ایرانی خانم گلرخسار ورای معیارهایی بود که ما در میان خودمان داشتهایم و داریم.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۹۰: ۸۰).
شور و هیجان ایجادشده در نیمه دوم دهه هشتاد در دوره گورباچف، فضای بسیار بازی را در شوروی ایجاد کرد. گلرخسار این بار، و برای بار نخست، با دعوت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران در سوم اکتبر ۱۹۹۰ر ۱۱ مهر۱۳۶۹ در مقام نماینده پارلمان شوروی به ایران سفر کرد و با کولباری از خاطرات سبز به تاجیکستان بازگشت. به قول خودش در این سفر، زمینه ملاقات هیأتی از ایران را به شوروی در همین سال آماده کرد. در سالشمار زندگی شاعر به این واقعه اینگونه اشاره شده است: «میزبانی ضیافت ایران» در کاخ کرملین برای آقای هاشمی رفسنجانی و [سیدمحمود] دعایی و هیأت همراه (گلرخسار، ۱۳۹۵: ۷۳۰ـ۷۳۱). این سفر انعکاس خوبی در مطبوعات ایران داشت و باعث شد فضای ادبی آن در آستانه فروپاشی شوروی با حال و هوای تاجیکستان بیشتر آشنا شود. نشریه «آدینه» در شماره ۵۰ـ۵۱ خود گفتگویی کوتاه با شاعری انجام داد و آن را با نام «گفتگو با خانم گلرخسار شاعر تاجیک» (مهر۱۳۶۹: ۶ـ۷) منتشر کرد. روزنامه اطلاعات در تاریخ پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۶۹، گزارشی از دیدار گلرخسار از مؤسسه اطلاعات را با نام «دیدار شاعر پارسیگوی و نماینده مردم تاجیکستان در پارلمان مسکو» (ص۳) به چاپ رساند.
با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای پنجگانه آسیای مرکزی، روابط ایران با منطقه سیر تصاعدی گرفت و با افتتاح نمایندگیهای رسمی سیاسی و فرهنگی در میان کشورها و در خلال گسترش روابط فرهنگی، شناسایی شاعران و ادیبان دو کشور از یکدیگر افزایش چشمگیری یافت. چاپ گزیده اشعار، داستانها، نقدها و مصاحبههای ادیبان تاجیک در ایران در دو دهه نخست استقلال به گونه چشمگیری فضای ادبی ایران را برای حضور همزبانان فراموششده مهیا کرد و در مقابل، میراث ادبی شاعران و ادیبان شاخص ایران را به آن سوی جیحون کوچاند. این تعامل دوجانبه تأثیر مستقیمی در شکلگیری جریانهای مشترک ادبی در فضای فارسیزبانان ایجاد کرد؛ بهگونهای که زبان ادبی تاجیکان را یک بار دیگر به سرچشمههای اصلی آن نزدیک کرد و از این طریق ظرفیتهای جدیدی را در حوزههای صورت و محتوا در اختیار آنان قرار داد. بیتردید گلرخسار صفیاوا نخستین بانوی شاعر تاجیک است که به دلیل جایگاه اجتماعی و شهرت ادبیاش بیش از دیگر شاعران تاجیک در فضای ادبی ایران شناخته شده و دهها سند درباره میراث ادبی وی به چاپ رسیده است.
توصیفاتی که ما از شخصیت شاعر در مقدمه کتابها و در خلال گفتگوهایش با مطبوعات ایران دیده و خواندهایم، یا دیگران وی را به ویژگیها متصف کردهاند، نگارنده بیش از هر صفت و ویژگی برای گلرخسار، «شورانگیزی و کلام پراحساس» را برجسته یافته است: از اخوان ثالث و شفیعی کدکنی گرفته تا علی موسوی گرمارودی و سیمین بهبهانی که هر کدام نخستین مواجهه خود را با وی چه پراحساس توصیف نکردهاند. این شور و احساس و شوق و جذبه وقتی خرج بیان هنرمندانه تاریخ و فرهنگ مشترک ایرانیتباران و فارسیزبانان شده، تأثیر صدچندان خود را بر شیفتگان دنیای یگانگیها گذاشته است. تمام زندگی شاعر را میتوان در همین چند واژه خلاصه کرد: احساس، شورانگیزی، ایرانینژادان و وطن مشترک آنان.
سیمین بهبهانی در مقدمه کوتاهش بر مجموعه اشعار شاعر (تهران: نگاه، ۱۳۹۵: ۱۵ـ۱۷) پس از ذکر دیدار اخوان با وی در تیرماه ۱۳۶۹ در آلمان و توصیف «کلام پراحساس و لهجه شیرین» وی از زبان اخوان، درباره شعرهای وی میگوید: «از شعرش بگویم: نه غزل است و نه قصیده، نه رباعی و نه قطعه و نه مثنوی و مسمط و نه شعر نیمایی. آمیختهای از همه اینهاست. چیزی که خود آن را آفریده و خاص خود اوست… آنچه در این سرودهها به حد کمال آشناست، احساس بسیار قوی آنهاست که درک و رابطه همه واژهها را آسان و شورانگیز میکند.» (همان، ۱۶).
اشارات شاعر در شعرهایش منبعی بسیار غنی برای شناخت دغدغهها، آرزوها، جهان اندیشگی و خلق و خوی شاعر است. شاعر در «چهارضرب» (همان، ۵۷۶) شخصیت خود را برای مخاطب توصیف میکند: مغرور، اما نجیب و بخشنده با قلبی خالی از کینه؛ کسی که هرگز حاضر نیست در مقابل دشمن سر تعظیم خم کند و تسلیم شود. این جنبه از شخصیت شاعر را باید شخصیت اجتماعی و انتقادی شاعر دانست که در جایجای اشعارش انعکاس یافته است. اگر بخواهیم براساس همین اشعار لقبی برای شاعر انتخاب کنیم، «شاعر دردهای ملی» بسیار بجاست: قسمت در اشک خود غرقیدنر اندر آه خود ترکیدنر از سوز الم مردن ردر این دنیای ویرانهر برایم نیست بیگانهر ولی نه در حضور میرِ موشانر نه به بزم دستآموزان شیطانر نه به دید گشنه میهنفروشان، نه!
شاعر در شعر «اشک توفان» به غرور مردانهاش اینگونه اشاره کرده است: آری، آری،ر قصه مردانگیامر یک جهان نامرد را نان میدهد… (همان، ۵۸۰).
شاعر در «سرنوشت» یکسره به ستایش خود و بیان دغدغههای زندگیاش میپردازد و بی
باکانه فریاد برمیآورد: در عتاب امتحان خودشناسیر با وفا اثبات کردمر که به زیر دارهار در پنجه کفتارهار بیباک بودن میتوانم. ر در شکنج مردم خاکی و در تزویر ناپاکیر وارث افلاک بودن میتوانم (همان، ۵۹۰).
با این همه میداند سرنوشتی «پیچیده در بلا» دارد و گریزی از این همه درد برای وی تصور نمیتوان کرد: شعر درد استر شعر درد استر نامه اندوه منر جویای انسان و جهان دیگر است!ر شاعری گر سرنوشت استر شاعری گر قسمت استر قسمتی چون قسمت منر در بلا پیچیده هست؟ (همان جا).
از ویژگیهای دیگری که شاعر در شعرش برای خویشتن قائل شده، عاشقانهسراییهای اوست، هرچند این عاشقانهها در مقابل شعرهای اجتماعی شاعر کمرنگتر جلوه میکنند: من آن خانهبهدوشمر که دوش زبان بیان همهر پر از نشانه من بودر من آن شاعر عشقم ر که نامه عاشقانه یک نسلر شعر عاشقانه من بود (همان، ۵۱۰)
سالشمار زندگی شاعر
این سالشمار بر اساس گفتگوی مفصل شاعر با محمدجواد آسمان در سال ۱۳۸۹ (مجله تخصصی شعر، تهران: ۱۳۹۳: ۵۴ـ۸۷)، زندگینامه شاعر مندرج در مجموعه اشعار (تهران: نگاه، ۱۳۹۵: ۷۲۷ـ۷۳۴) و اطلاعات دیگر استفاده شده در منابع طرح تنظیم شده است:
۱۹۴۷م ـ هفتم دسامبر، تولد در روستای یخچ، ناحیه کومسومولآباد (نورآباد کنونی) تاجیکستان.
۱۹۵۳ ـ آغاز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 