پاورپوینت کامل ایرانیان در یمن ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ایرانیان در یمن ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایرانیان در یمن ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ایرانیان در یمن ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
نخستین آشنایی ایرانیان با اسلام، نه چنانکه معروف است در ایران و در خلافت عمر، بلکه چنانکه معروف نیست، در یمن و در زمان خود پیغمبر(ص) صورت پذیرفت. در آن هنگام کم و بیش پنجاه سال از زمانی که یمن در قلمرو دولت ایران قرار گرفته بود و فرمانروایان آنجا از سوی پادشاهان ساسانی تعیین میشدند، میگذشت.
نخستین آشنایی ایرانیان با اسلام، نه چنانکه معروف است در ایران و در خلافت عمر، بلکه چنانکه معروف نیست، در یمن و در زمان خود پیغمبر(ص) صورت پذیرفت. در آن هنگام کم و بیش پنجاه سال از زمانی که یمن در قلمرو دولت ایران قرار گرفته بود و فرمانروایان آنجا از سوی پادشاهان ساسانی تعیین میشدند، میگذشت. یمن از زمان خسرو انوشروان در تصرف ایران درآمد و تا این تاریخ، چندین تن از مرزبانان ایرانی که نامشان در تاریخها ذکر شده، بر آنجا فرمان رانده بودند و آخرین کسی که در این تاریخ بر آنجا فرمان میراند، نامش را در تاریخهای عربی «باذان» و گاه «باذام» نوشتهاند. کسی که او را خسروپرویز فرستاده بود و پایتخت او هم مانند دیگر فرمانروایان ایرانی، صنعاء بود.۱
فرمانروایی پنجاهساله ایرانیان بر یمن که آبادترین و ثروتمندین سرزمین در عربستان بود و آثاری که از آن بر جای ماند، چه سیاسی و چه اقتصادی و فرهنگی، در تاریخ این منطقه از آنرو دارای اهمیت و درخور تحقیق و بررسی است که آغاز و انجام آن با رویدادهایی قرین گردیده که هر یک از آنها از وقایع مهم، تاریخ این منطقه بهشمار میآیند و در سرنوشت آن اثری ژرف داشتهاند. آغاز آن با رقابتهای سخت سیاسی و اقتصادی ایران و روم ـ دو دولت بزرگ آن دوران ـ و هماوردی دو فرمانروای نامآور آن زمان خسرو انوشروان در ایران و ژوستینین در روم بود، که همین ایرانیان یمن نقش اساسی در آن داشتند، و پایان آن هم با گسترش اسلام در یمن قرین گردید که آن هم به پایمردی همین ایرانیان یمن صورت پذیرفت، و به پایمردی همانها هم بود که اسلام از گزند حوادثی که آن را در این منطقه بهسختی تهدید میکرد، مصون ماند. و با همه این احوال، نه آغاز آن چنانکه در واقع بوده است، در روایتهای داستانمانند بهدرستی منعکس شده و نه پایان آن چنانکه درخور آن بوده، در تاریخ ایران و اسلام شناخته شده است!
روایت داستانوار حضور ایرانیان
آغاز آن به صورت داستانی نقل شده که در همه مآخذ اسلامی، با اختلافاتی در جزئیات آن و در برخی نامها، کم و بیش به یک شکل آمده؛ خلاصه اینکه حبشیها با حمله به یمن، «ذویزن» ـ پادشاه آنجا ـ را کشتند و یمن را تصرف کردند. «سیفبنذییزن» به دادخواهی نزد انوشروان آمد. انوشروان هم او را با سپاهی کمک کرد؛ ولی برای اینکه سپاهیان خود را در سرزمینهای دوردست به خطر نیندازد، هشتصد زندانی واجبالقتل را با هشت کشتی به فرماندهی یکی از بزرگان ایران به نام یا عنوان «وَهْرَز» با سیف به یمن روانه ساخت. از آنها دو کشتی با سرنشینانش در راه غرق شدند و شش کشتی با ششصد تن به یمن رسیدند. وهرز و سپاهیانش یمن را از حبشیهای مزاحم پاک کردند و سیف را به شاهی به تخت نشاندند، و چون بازمانده حبشیها که در خدمت سیف درآمده بودند، پس از چندی سیف را کشتند، وهرز به دستور انوشروان خود اداره امور یمن را به دست گرفت و پس از او هم جانشینانش همچنان بر آنجا فرمان راندند.
این خلاصهای است از داستانی که درباره علت لشکرکشی ایرانیان به یمن و جنگ ایشان با حبشیها و پیروزی بر آنان در بیشتر مآخذ تاریخی عربی اسلامی به استناد حکایات مختلفی که از آن رویداد بر سر زبانها بوده یا قصههایی که پیرامون آن بازگو میشده، منعکس گردیده است.۲ البته آمیختگی تاریخ با افسانه در این داستان از نظر ناقدان آگاه دور نمیماند؛ ولی نکتهای که باید بدان توجه داشت، این است که این روایات تنها آن چهره از این واقعه را مینمایانند که برای مردمی ساده و ناآگاه قابل درک بوده و قصههایی هم که براساس آنها پرداخته شده، نموداری است از برداشت همین مردم از آن وقایع، و به همین سبب است که در آنها هیچ اشارهای به علل سیاسی و اقتصادی و نظامی ناشی از رقابتهای دو دولت ایران و روم که در واقع علل اصلی آن وقایع بوده، ولی برای آن مردم قابل درک نبوده است، دیده نمیشود.
سیاست ایران و روم در یمن
یمن به سبب مزایای طبیعی و موقع جغرافیائی و وضع اقتصادی خود، از دیرباز مورد توجه هر دو دولت ایران و روم بود. این کشور در میان همه سرزمینهای شبهجزیره عربستان که غالباً خشک و بیابانی بود، سرزمینی آباد و از لحاظ کشاورزی، پرخیر و برکت و از لحاظ بازرگانی، یکی از مراکز مهم در شبهجزیره بود و گذشته از این، یکی از گذرگاههای مهم راههای تجارتی شرق و غرب هم به شمار میرفت.
این کشور هم دروازه جنوبی شبهجزیره عربستان و به خصوص حجاز و یثرب بود، و هم در کناره دریای سرخ و مشرف بر تنگهای قرار داشت که آن دربار را به دریای آزاد یعنی اقیانوس هند میپیوست، و از راه آن دریا از شرق تا خاور دور، از غرب به تمام سواحل شرقی آفریقا راه مییافت. و با این اوصاف و مزایا بین دو دولتی قرار داشت که مصالح سیاسی و اقتصادی آنها اقتضا میکرد که یا بر این سرزمین مسلط باشند، یا دست کم مردم آنجا را به سوی خود داشته باشند.
سیاست دولت روم در این سرزمین جزئی از سیاست کلی آن دولت در این منطقه بود که از چند قرن پیش پیوسته درصدد عملی ساختنش بود و هر وقت فرصتی مییافت، از آن بهره میگرفت و آن، گسترش تدریجی به سمت جنوب و دستیافتن به دریای آزاد یعنی اقیانوس هند بود، از راه تسلط تدریجی بر سرزمینهای عربی و آفریقائی کنارههای دریای سرخ و تسلط بر تنگهای که این دریا را به اقیانوس هند میپیوندد.
و سیاست دولت ایران در آنجا، باز نگاهداشتن راههای بازرگانی مهمی بود که از داخله صحرای عربستان و سرزمین یمن از شرق به غرب و سپس به شمال میرفت، و همچنین حفظ امنیت کاروانهایی بود که از آن راهها میگذشتند و آنهم با همکاری قبایلی از اعراب که این کاروانها از قلمرو آنها میگذشتند، با پرداخت حقالعبور یا به اصطلاح آن زمان «حقّالخفاره»ای که در مقابل آن، کاروان نه تنها از دستبرد و گزند آن قبیله مصون میماند، بلکه حفظ امنیت آن کاروان از گزند دیگر قبایل هم تا هنگامی که در قلمرو ایشان میبود، از وظایف آنها به شمار میرفت، و به همین منظور کاروانها در هر قبیلهای پیوسته به وسیله محافظان یا راهنمایانی که به آنها «خفیر» میگفتند، همراهی میشدند. و بدین ترتیب قبایلی هم که در مسیر این کاروانها قرار داشتند، خود به صورت حلقهای از زنجیره اقتصادی این منطقه درمیآمدند که از سلامت و امنیت راههای آن برخوردار و به حفظ آن علاقهمند میشدند.
این سیاستی بود که از سوی دولت ساسانی در سرزمینهایی از عربستان که در قلمرو او بود، یعنی تمام عربستان جنوبی و نجد و حجاز و دیگر مناطق آن اجرا میشد، و از سرزمین یمن هم در آنچه به امر بازرگانی و راههای آن بازمیگشت، همین سیاست مورد نظر بود. برای استحکام و قدرت این سیاست که به امنیت تمام صحرا ارتباط مییافت، در صورتی که قبیلهای از این قانون که باید آن را قانون صحرا نامید پا فراتر مینهاد و کاروانی را مورد هجوم و قتل و غارت قرار میداد، از سوی مرزبانان ایرانی به سختی کیفر مییافت؛ چنان که نمونههای آنها را در شرح برخی از «ایام العرب» و از آن جمله در «یوم المشقّر» میتوان یافت. در سالهای سختی و کمآبی نیز که قبایل صحرانشین از لحاظ آذوقه در تنگنا قرار میگرفتند، به وسیله مرزبانان ایران کمکی دریافت میداشتند که آن را «میره» میگفتند.
آنچه درباره راههای زمینی عربستان گفته شد، درباره راههای دریایی ایران هم در جاهایی که با سواحل عربستان ارتباط مییافت، مورد عمل بود. این راهها که از بندر «اُبُلّه» مهمترین بندر نظامی و بازرگانی ایران در دهانه خلیجفارس آغاز میشد، در امتداد سواحل جنوبی عربستان از یک سو تا «جدّه» در ساحل غربی عربستان در دریای سرخ و «سواکن» در ساحل شرقی افریقا در همان دریا پیش میرفت و از سوی دیگر از راه بندر «عدن» تا «زنگبار» و دیگر بنادر افریقایی امتداد مییافت.
رابطه یمنیها و حبشیها
حبشیها که همسایگان یمنیها بودند و تنها عرض دریای سرخ آنها را از هم جدا میکرد، از دشمنان دیرینه و سرسخت یمنیها به شمار میرفتند و از روزگاران قدیم هرگاه در خود قدرتی و در اینان ضعف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 