پاورپوینت کامل مشروطه و رویارویی با اصلاحات در اصفهان و تهران در دوران قاجار – بخش دوم ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مشروطه و رویارویی با اصلاحات در اصفهان و تهران در دوران قاجار – بخش دوم ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشروطه و رویارویی با اصلاحات در اصفهان و تهران در دوران قاجار – بخش دوم ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مشروطه و رویارویی با اصلاحات در اصفهان و تهران در دوران قاجار – بخش دوم ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

بنابراین، شهر تهران ، به دلیل تمایلات تجدد خواهانه ناصرالدین شاه ، و همچنین وجود افراد تحصیل کرده ، تبدیل به پایگاه فرهنگ مدرن در کشور شده بود . و ناگفته نماند که بعدها در دوران مظفرالدین شاه و مبارزات نهضت مشروطه ، دیدگاه و اندیشه آخوندزاده ، بیانگر نگرشی مترقی و کاملا رادیکال در این شهر به شمار می آمد

پژوهش های فرهنگی مدرن در ایران

زهره روحی: بنابراین، شهر تهران ، به دلیل تمایلات تجدد خواهانه ناصرالدین شاه ، و همچنین وجود افراد تحصیل کرده ، تبدیل به پایگاه فرهنگ مدرن در کشور شده بود . و ناگفته نماند که بعدها در دوران مظفرالدین شاه و مبارزات نهضت مشروطه ، دیدگاه و اندیشه آخوندزاده ، بیانگر نگرشی مترقی و کاملا رادیکال در این شهر به شمار می آمد ، چنانچه لطف الله آجودانی می‌نویسد : «در روند فعالیت های مشروطه طلبان در انقلاب مشروطیت ایران ، و در میان گروههای مختلف مشروطه طلبان ، آخوندزاده بیشترین تأثیر را بر روشنفکران و مشروطه طلبان انقلابی و رادیکال بر جای نهاد» (۵ ) ؛ و چنانچه دیدیم، در ایامی هم که هنوز از نهضت و مبارزات مشروطه خواهی در تهران خبری نبود ، باز آثار او بود که در شهر تهران به عنوان کاری آوانگارد به روی صحنه می‌رفت . وی، از تجدد طلبانی بود که در تفلیس با آثار مطرح بزرگانی چون مولیر و یا گوگول آشنا شده بود ؛ در این لحظه آنچه اهمیت شهر به منزله شهری نو گرا و مطلوب نظر اصلاح طلبان عصر قاجار است . توجه به وجود فضای فرهنگی نو گرایانه ای که در همان ایام ناصری ، ولو اندک و حتی از سوی درباریان و یا دانشجویان و فارغ التحصیلانِ اندک دارالفنون ، در حال برداشتن قدمهای اولیه برای ساختِ امکانات و توانایی های فرهنگی و اجتماعی آن شهر به شیوه «نو» است ؛ وضعیتی که به تدریج این شهر را مستعد تحولاتِ اجتماعی و سیاسی سالهای آینده اش می کند . چرا که به مرور ایام ، به واسطه شرایط ذکر شده ، به تدریج در خود قشری را می‌ پروراند که بعدها به منزله طبقه ای جدید (بخوانیم طبقه متوسط شهر نشین) به ظهور میرسند ، که مطالبات مشخصی در امور فرهنگی و اجتماعی خواهند داشت. به عنوان مثال این طبقه جدید متوجه این مسئله مهم می‌شود که «تعصب مذهبی» و یا «استبداد سیاسی و امپریالیسم خارجی» ویران کننده توانایی های بشرند؛ اما مشکلی که بعدها ایجاد می‌شود اینجا بود که برخی از این افراد چنان دچار افراط می‌شدند که خود نیز به قلمروِ ارتجاعی دیگر گونه وارد شدند و سر از نژاد پرستی درآورند و به «ضد عرب» تبدیل شدند. در یکی از روزنامه های سالها بعد شاهد مقاله ای در روزنامه ایرانشهر می‌شویم که : «قبائل عرب “وحشی” را در حال غارت، تجاوز و قتل عام مردم “متمدنِ” زرتشتی ایران باستان نشان می‌داد» ( ۶) .

اما به چند سال عقب تر برگردیم، و در ادامه بحث، به این مسئله بپردازیم که اگر چه برخی از اشرافِ تحصیل کرده ، حداقل در آغاز پدیداریِ جنبش اصلاح طلبی، متصل به جنبش بودند ، اما فرایند جنبش فرهنگیِ مدرن و دموکراتیک، به گونه ای بود که باعث می‌شد جریان اصلاح طلبی از قشر اشرافیتِ نوگرا عبور ‌کرده و به قلمرو عمومی، و فارغ التحصیلان دارالفنون که خویشاوندی با اشراف نداشتند، راه می‌یافت . به هر حال، آن تحصیل کردگان و یا به اصطلاح آگاهان و منورالفکرانی (روشنفکرانی) بودند که زاده جریان نوخواهانه ی ناصری بودند که به محض بلوغ ، خواهان سهمی از قدرت شدند ؛ اما در ساختار سیاسی قاجاری، جایی برای سهم طلبی آنها نمی توانست که وجود داشته باشد، به همین دلیل هم خواهان تغییر و اصلاحاتی اساسی در آن بودند؛ ساختاری که چارچوبش به گونه ای تنظیم شده باشد تا جایی را به آنها اختصاص دهد. به همین دلیل هم بود که مطالبه شان همزمان هم جدا کردن قدرت از شاه بود و هم زدودن قدرت (حقوقی و اجتماعی ) از روحانیون.

با توجه به این توضیحات، در خصوص اصلاح طلبی و نوخواهیِ فرهنگی و اجتماعی شهر اصفهان، چه در ایام ناصری و یا بعدتر در زمان مبارزات نهضت مشروطه و یا حتی تا قبل از پهلوی ها چه داریم بگوییم !؟ قدیمی ترین اسنادی که در خصوص جریانهای فرهنگیِ نوخواهانه یِ شهر اصفهان وجود دارد ، مربوط می شود به « اعلام پیروزی نهضت مشروطه» که در تهران (۱۳۲۴ ق. / ۱۲۸۵ ش.)؛ پیروزی ای که چنانچه در بحثهای گذشته دیدیم، به دلیل مشارکت همه جانبه مردم تهران، تأثیر عمیقی بر مردم داشت . وانگهی این پیروزی باز چنانچه قبلا گفتیم ، بعد از کلی اعتصاب و متحصن شدن و اعتراضات و همچنین بعد از کلی چانه زنی ها با مظفرالدین شاه و دربارش به دست آمده بود؛ خبر این واقعه در اصفهان، در بستر و هیئتی کاملا دینی ظاهر می‌شود؛ عقیلی می نویسد : «… روند مشروطیت اصفهان جنبه دینی و مذهبی داشته وعلت نیز آن است که جریان مشروطه در اصفهان نشان دهنده اندیشه های سیاسی بعضی از مجتهدین مذهب تشیع بوده است. در نتیجه ی تلاش های علمیِ فقها و عرفای بزرگ در محلات مختلفِ اصفهان بود که بافت مذهبی و روحیه دینیِ مردم شهر حفظ گردید و در جریان مشروطیت در مسیر درستی قرار گرفت. دیدگاه علما نیز به مشروطه یک دیدگاه کاملا دینی بود. آنها بارها اعلام داشته بودند که مشروطه نه تنها ضد اسلام نیست که همراه با آن و تقویت کننده آن است و مخالفت با آن نه تنها دشمنی با اسلام است، بلکه به منزله بدترین اعمالی است که از نظر یک نفر مسلمان شیعه از کسی می تواند سر بزند» (۷ ).

زمانی که مخالفت با مشروطه ، به معنای «مخالفت با اسلام» تعبیر شود ، و این نحوه ی تلقی، نه به عنوان ابزاری سیاسی که فی المثل عامدانه و آنهم فقط به طور موقت در جهت پیشبرد مبارزه به کار گرفته شود ، بلکه به طور کلی تأویل و تفسیرهایی که از مشروطیت صورت گیرد ، صرفاً در این چارچوب باشد ، در این صورت ، به نظر می رسد با عملی تقلیل گرایانه مواجه ایم که ممکن است سهوی و یا عمدی باشد : تقلیل اسلام به مشروطیت و یا برعکس تقلیل مشروطه به اسلام. ضمن آنکه در هر مکانی که چنین تفسیرهایی، تنها تفسیرِ موجود از مشروطیت باشد ، در این صورت، با فضای فرهنگیِ مکانی مواجه ایم که تنها یک صدا «صدا» در آن شنیده میشود؛ و یا تنها یک نوع تأویل و تفسیر از موقعیتها و شرایط می‌تواند امکان ظهور داشته باشد که بر اساس همان هم خوانش از وضعیت تازه رؤیت شده، به بازتولیدِ همان تک آوایی و یا همان تأویل و تفسیر سرنمونیِ حاکم بر فضای فرهنگی صورت می‌گیرد. و این تنها یک معنا دارد، اینکه : رخدادهای «نو» و «اصلاح گرِ» وضعیت های تک صدایی امکان ظهور ندارند. به بیانی، عدم آمادگیِ فضای حاکم بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، در بیرون شدن از فضای سنتی است. چنانچه باز هم به تأکید عقیلی ، در شهر اصفهان ، در ایام مشروطیت « جریان غیر دینی» هیچ نفوذی نداشته است: به این ترتیب روح و روند کلی مشروطیت اصفهان را می توان دینی و غیر غربی دانست که باید ارزش و اهمیت این نکته مورد توجه قرار گیرد» (۸ ) ؛ و اما در مورد شهر تهران باید گفت ، به دلیل مرکز «قدرت قاجار» و نیز وجود طبقه تحصیل کرده و تجدد طلبی که در نظام ارتجاعیِ قاجار جایی برای اصلاح ساختار اجتماعی و سیاسی ای که خود در آن نفوذ داشته باشند، نمی‌دیدند، نه تنها به نخستین خاستگاه مبارزات مشروطه خواهی و مبارزه با حاکمیت قاجار تبدیل می‌شود ، بلکه چنانچه در بحث قبلی ( ستیز بین روحانیان و روشنفکران) دیدیم ، شهر و مردم تهران بعد از پیروزی نهضت مشروطه و تشکیل اولین مجلس شورای ملی ، عملا در گیر نزاع بین این دو جریان در مجلس شدند . در مجلس اول صفوفی جدا و متمایز و گاه حتی به شدت خشن در برابر یکدیگر داشتند.

و در خصوص شهر اصفهان، چنانچه قبلا هم گفته شد علمای این شهر از زمانی که به حمایت از نهضت مشروطه برخاستند، هدایت این حمایت تنها از سوی علمای شهر بوده است و ظاهراً همین ها بودند که با «انجمن تبریز» و یا «تهران » ارتباط داشتند : « «میان انجمن تبریز با انجمن اصفهان ارتباط برقرار بود. پس از مقاومت مشروطه خواهان آذربایجان در مقابل هیئت حاکمه و نیز بیدادگریهای مأمورین نسبت به مردم و قتل و غارتهای قراچه داغ به وسیله رحیم خان که از طرف دربار حمایت می شد، انجمن تبریز خبر کشتارهای او را به سایر شهرها ابل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.