پاورپوینت کامل دانشگاه ایرانی و معضل تلنباری نمادها ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دانشگاه ایرانی و معضل تلنباری نمادها ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانشگاه ایرانی و معضل تلنباری نمادها ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دانشگاه ایرانی و معضل تلنباری نمادها ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

اخیراً در کتابی که با عنوان «تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه ایرانی؛ درآمدی تاریخی-انتقادی» به نگارش درآورده ‏ام و امیدوارم تا یکی دو ماه آینده توسط انتشارات پژوهشکد مطالعات فرهنگی و اجتماعی به چاپ برسد، دانشگاه‏پژوهان ایرانی را با این سؤال مواجه ساخته‏ام: در دانشگاه ایرانی (آن نهاد مدرنی که در پی تحولات دولت ایرانی در عصر پهلوی اول تأسیس شد) به‌راستی قرار است چه چیز تولید ‏شود؟

معضلات دانشگاه مدرن ایرانی چیست؟

اخیراً در کتابی که با عنوان «تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه ایرانی؛ درآمدی تاریخی-انتقادی» به نگارش درآورده ‏ام و امیدوارم تا یکی دو ماه آینده توسط انتشارات پژوهشکد مطالعات فرهنگی و اجتماعی به چاپ برسد، دانشگاه‏ پژوهان ایرانی را با این سؤال مواجه ساخته ‏ام: در دانشگاه ایرانی (آن نهاد مدرنی که در پی تحولات دولت ایرانی در عصر پهلوی اول تأسیس شد) به‌راستی قرار است چه چیز تولید ‏شود؟ پاسخ این سؤال شاید ساده و بدیهی به نظر رسد و احتمالاً در واکنش به آن می‏ گوییم کاملاً روشن است که دانشگاه در ایران از همان ابتدا قرار بود علم تولید کند. شاید به دلیل بداهتی که به نظر می ‏رسد در پاسخ این سؤال وجود دارد، دانشگاه ‏پژوهی رایج و به‌ظاهر انتقادی در ایران که این روزها نیز بازار بسیار گرمی پیدا کرده هیچ‌گاه تلاش نکرده است به آن پاسخ گوید. پرسش اصلی دانشگاه ‏پژوهی رایج در ایران بیشتر این بوده که چرا آن چیز که قرار است در دانشگاه ایرانی تولید شود، تولید نمی‏ شود. برآمده از همین سؤال و در پژوهش ‏های متأثر از این رویکرد شاهد آن هستیم که در دانشگاه ایرانی آنچه مورد نقد جدی این گروه قرار می‏ گیرد سازوکارهایی است که به تولید علم کاذب می ‏پردازند. علم کاذب در اینجا جلو تقلبی آن چیزی است که قرار بوده دانشگاه ایرانی تولید کند ولی نمی‏ کند. پرسش من دعوتی است به فراتر رفتن از این دغدغه با در نظر گرفتن این نکت ظریف که نکند دانشگاه ایرانی از ابتدا نیز قرار نبوده «علم» تولید کند. به نظر من، تاریخ تأسیس و تحول دانشگاه ایرانی فکت‏های لازم را برای نشان ‏دادن صحت این ادعا که دانشگاه ایرانی از ابتدا نیز قرار نبوده علم تولید کند در اختیارمان می‏نهد.[۱]

ولی به‌راستی دانشگاه ایرانی چه چیز تولید می‏کند؟ از نظر من، پاسخ به این سؤال می ‏تواند تبیینی واقع‏ گرایانه از چیستی دانشگاه ایرانی، آیند آن و نسبت آن با دیگر فضا-مکان‏های مناسبات جمعی در ایران ارائه دهد. دانشگاه ایرانی الگویی منحصربه‌فرد از کنش جمعی در مقایسه با دیگر کنش‏های جمعی در ایران معاصر پیش ‏روی انسان ایرانی نهاده است؛ الگویی که منطبق با نوع آرمانی مناسبات جامعوی (

Societal

) است و تفاوت‏هایی جدی با الگوهای اجتماعی (

Communal

) مناسبات جمعی دارد.[۲] مهم‌ترین تفاوت این نوع مناسبات، به خصوص در دانشگاه ایرانی تأسیس ‏شده در عصر پهلوی اول بروز دارد، چیرگی امر عمومی (

the Public

) در آن است. دانشگاه مکان کنار هم قرار گرفتن انسان‏هایی است که با پیشینه ‏های خانوادگی و فرهنگی متفاوت، تجربه ‏های عاطفی متفاوت، عادت‏واره‏ های متفاوت، سلایق و امیال متفاوت به آن وارد می ‏شوند. دانشگاه ایرانی در این چشم‏ انداز تنها مکانی است که در آن «همه» یا به زبانی دیگر، «عموم» در معنایی مدرن امکان حضور می‏ یابند؛ هیچ تفاوتی نه اقتصادی[۳]، نه فرهنگی، نه قومی و نه مذهبی نمی‏تواند از ورود «عموم» به آن جلوگیری کند. دانشگاه ایرانی عرص کنشِ کنشگرانی است که شاید بیرون از دانشگاه هیچ‌گاه بخت رابط متقابل با یکدیگر را نمی ‏یافتند.

دانشگاه مدرن غربی (نهادی که بورژوازی آن را جایگزین دانشگاه ‏های قدیمی اروپایی ساخت) چیزی را تولید می‏کرد که بازار یا به زبانی فنی‏ تر جامع بازار (

Market Society

) به آن نیاز داشت. بازار نیازمند تضمین نمادین[۴] گردش سرمایه‏ای بود که در آن وجود داشت؛ پس دانشگاه مدرن مکان تولید نمادهایی شد که بازار به مدد آن‌ها گردش سرمایه‏ هایش را ممکن می‏کرد. در حقیقت، دانشگاه چیزی را تولید می ‏کرد که پیش از خودش و البته در هیبتی اقتصادی در بازار تولید شده بود: ارزش اضافی[۵]. ارزش اضافی تولیدشده در بازار، ارزش اضافی اقتصادی بود، همان‌که در ادبیات اقتصاد سیاسی به آن پولِ به سرمایه تبدیل ‏شده می‏ گویند. پول در بازار و در فرایند گردش بی‌حدوحصر ناشی از مبادل مدام، یک ‏بار واجد ارزشی اقتصادی شده بود؛ باید این ارزش اقتصادی درون سازوکارهای دیگر، ارزش‏های دیگری می‏ آفرید تا ثبات یابد؛ یعنی در حقیقت باید به نماد تبدیل می‏ شد؛ دانشگاه مدرن مکان تبدیلش به ارزش‏های دیگر و نماد بود. دانشگاه مدرن همان ارزش‏های اضافی اقتصادی (پول به سرمایه‏ تبدیل‏شده) را به ارزش‏های اجتماعی و فرهنگی یا نمادها تبدیل ‏کرد. این ارزش‏های اجتماعی و فرهنگی که من از آن به نمادها تعبیر کردم، به ارزش‏های اضافی اقتصادی اعتبار می‏بخشید و این اعتبار، ثبات آن ارزش‏های اقتصادی و مادی را ممکن می‏ کرد؛ به‌بیان‌دیگر، علم تولیدشده در دانشگاه مدرن پیش از آنکه علم باشد نماد بود و این نماد، شرط تحقق سرمایه‏ های مادی به‌حساب می‏ آمد.

حال می‏ توانم پس از این تحلیل کوتاه منبعث از رویکرد اقتصاد سیاسی این سؤال را طرح ‏کنم: اگر سرمایه‏ های اقتصادی و مادی یا همان پول به سرمایه تبدیل‏ شده اصولاً وجود نداشته باشد یا به‌بیان‌دیگر، بازار مدرنی نباشد که در آن پول‏ها ارزش اضافی بیابند، نمادهای تولیدشده در دانشگاه مدرن به چه کار می‏آید و قرار است تضمین ‏کنند هستی چه چیز مادی‏ای در کدام مناسبات جمعی باشد؟

بازتأسیس دانشگاه مدرن در ایران در زمانه‏ای صورت پذیرفت که نه بازار مدرنی وجود داشت و نه بورژوایی. من وضع دانشگاه مدرن در ایران و در زمان تأسیس را به وضع کارخانه ‏ای تشبیه می‏کنم که تولیداتش یعنی همان نمادها (ارزش‏های اجتماعی و فرهنگی) به کار هیچ ‏چیز و هیچ‏کس نمی ‏آمد و در هیچ ‏جا مصرف نمی‏ شد. ارزش‏های مادی موجود در مناسبات جمعی بیرون از دانشگاه در ایران نیازی به نمادهای تولیدشده در دانشگاه نداشت، بدون آن‌ها نیز می‏توانست بازتولید شود، به‌عبارت‌دیگر، بازتولیدش به ارزش‏های نمادینی مربوط بود که در جای دیگری تولید می ‏شد؛ پس چه بر سر ارزش‏های نمادینی که دانشگاه بی ‏آنکه مصرف‏ کننده ‏ای برای آن در بیرون از خود بیابد، می‏ آمد؟ دانشگاه در این وضعیت (وضعیتی که در آن نمادهایی تولید می‏ شوند که در بیرون خریداری ندارند) به انباری شبیه است که در آن تولیدات که در اینجا نمادهاست تلنبار[۶] می‏ شوند.

فارغ از اینکه این نمادها چیستند، علم‏ حقیقی ‏اند، علم کاذبند، ارزش‏های ایدئلوژیک ند یا سبک‏های زندگی ‏اند، این نکته اهمیت دارد که دانشگاه ایرانی را چاره ‏ای نبود جز آنکه خود، نمادهای تولیدشده‏ اش را مصرف کند. این «خود‏مصرفی» میان دانشگاه به‌عنوان شکل جداافتاده‏ای از مناسبات جمعی در اجتماع ایرانی و دیگر عرصه‏های اجتماعی شکاف‏هایی بسیار پدید ‏آورد. همین شکاف‏ها بود که در تاریخ حیات دانشگاه در ایران منجر به بروز تنش‏ها و گاه خشونت‏های[۷] بسیار شد و دانشگاه در ایران را به پدیده‏ای سیاسی تبدیل کرد. انرژی جنبشی دانشگاه در ایران برآمده از همین شکاف‏ها و در نتیج مصرف مداوم نمادهای تولیدشده در دانشگاه توسط خود دانشگاهیان است. با این تحلیل است که چیستی خودِ این نمادها -که دغدغ اصلی دانشگاه ‏پژوهی رایج در ایران است- اهمیتی درجه‌دوم می‏ یابد. آنچه مهم است، عملکرد این نمادها در نتیج حبسشان درون جزیر جداافتاد دانشگاه ایرانی است.

البته دانشگاه ایرانی بیرون از خودش همیشه یک متقاضی‏ پروپاقرص برای ارزش‏های نمادین تولیدشده ‏اش داشته است. دولت بوروکراتیک مدرن در ایران همیشه متقاضی ارزش‏های نمادین تولیدشده در دانشگاه بوده است. البته رابط میان دولت و دانشگاه در ایران رابطه ‏ای بسیار پیچیده است. من اینجا برای فهم این رابط پیچیده از مفهوم «منزلت» استفاده می‏ کنم، چیزی که دولت بوروکراتیک مدرن در ایران در آستان استقرارش فاقد آن بود. آیا می‏ توان فقدان منزلت سنتی در دولت پهلوی اول

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.