پاورپوینت کامل نظامهای معنایی و نزاعهای فکری عصر صفوی ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نظامهای معنایی و نزاعهای فکری عصر صفوی ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظامهای معنایی و نزاعهای فکری عصر صفوی ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نظامهای معنایی و نزاعهای فکری عصر صفوی ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
در مقاله قبل به شکلگیری تسنن دوازدهامامی در نیمه دوم عصر صفوی اشاره کردیم و گفتیم که کسی چون کمالالدین حسین میبدی (م۹۰۹) شخصیتی سنیمذهب بود که صاحب شرحی بر دیوان منسوب به امیرمومنان علیبنابیطالب و متمایل به مکتب عرفانی ابنعربی بود که همزمان معتقد به مذهب تسنن و ولایت امامان دوازدهگانه و حتی غیبت و مهدویت امام زمان(عج) بود. (رک: میبدی، ۱۳۷۹: ۲۱۰-۲۰۱)
صوفیان قشری و فقیهان عارف
در مقاله قبل به شکلگیری تسنن دوازدهامامی در نیمه دوم عصر صفوی اشاره کردیم و گفتیم که کسی چون کمالالدین حسین میبدی (م۹۰۹) شخصیتی سنیمذهب بود که صاحب شرحی بر دیوان منسوب به امیرمومنان علیبنابیطالب و متمایل به مکتب عرفانی ابنعربی بود که همزمان معتقد به مذهب تسنن و ولایت امامان دوازدهگانه و حتی غیبت و مهدویت امام زمان(عج) بود. (رک: میبدی، ۱۳۷۹: ۲۱۰-۲۰۱)
بر مبنای همین گرایش بوده که ملاحسین واعظکاشفی (متوفی۹۱۰ق) کتاب مشهور روضهالشهدا را به نگارش درآورده است. کاشفی مذهب اهلسنت داشته اما کتابی در مصائب عاشورا نگاشت که از تاثیرگذارترین کتب تاریخ تشیع در این زمینه بوده است. اعتبار مدعیات کتاب اگرچه از سوی علمای شیعه رد شده است، نمیتوان انکار کرد که به مدت چندین قرن اصلیترین کتاب عامه مردم برای عزاداری بوده است. نخستینبار در این کتاب است که قصه دامادی حضرت قاسم و داستانهایی نظیر آن مطرح میشود و بدیهی است که مورد استقبال عموم مردم نیز بوده است. برخی بر همین پایه این کتاب را یک داستان نمایشی از واقعه عاشورا (ملکپور، ج ۱، ۱۳۶۳: ۲۷) میدانند که مبنای اشعار غنایی و نمایشنامههای تعزیه در قرون بعد شده (چلکووسکی، ۱۳۶۷: ۳۶۶) و حتی در این زمینه به الگویی برای موارد مشابه در غرب بدل شده است. (شادروان، ۱۳۷۷: ۴۶۶)
تاثیر کتاب به حدی بود که پس از مدتی مراسم عزاداری امامحسین(ع) به «روضهخوانی» معروف شد که به معنی خواندن کتاب روضهالشهدای کاشفی بود.(۱)
به گزارش کمپفر در دهه محرم «ملا روزانه یکی از فصول دهگانه کتاب روضهالشهدا را میخواند.» (کمپفر، ۱۳۵۰: ۱۷۹)
نمیتوان انکار کرد که هنوز تحریفات این کتاب از جامعه ایران رخت برنبسته است. مرتضی مطهری در «حماسه حسینی» اعتبار این کتاب را زیرسوال برده و کاشفی را فردی «بوقلمونصفت» دانسته است. (مطهری، ۱۳۶۳: ۴۸) نظیر همین اعتراض پیشتر توسط میرزاحسین نوری در «لولو و مرجان» ارائه شده بود. (نوری، بیتا: ۱۹۴)
این کتاب در دوران صفویه نیز مورد استفاده بوده است و ۲۰سال پس از تالیف، توسط حسین ندایییزدینیشابوری در دوهزار بیت به نظم درآمده و با نام «سیفالنبوه» یا «مشهدالشهداء»(۲) به نام شاهاسماعیل سروده شده است. (جعفریان، ۱۳۷۵: ۱۸۷)
از دیگر کتب با گرایش تسنن دوازدهامامی، «فصلالخطاب» خواجه پارسا، «شواهدالنبوه» جامی، «وسیلهالخادم الیالمخدوم در شرح صلوات چهاردهمعصوم» از فضلالله روزبهان خُنجی و «روضاتالجنان و جناتالجنان» از حافظحسین کربلایی است که در میان شیعیان نیز اعتبار دارد و متاثر از «فصلالخطاب» خواجه پارساست. (رک: همان: ۱۷۸)
در رسالات این قبیل سنیان شیعی، مرسوم بوده که آغاز رساله یا کتاب با ذکر خدا و درود و صلوات بر رسول و خلفای چهارگانه بوده و آنگاه بر خاندان پیامبر و امامان درود بفرستند. (الشیبی، ۱۳۸۰: ۳۲۸) این اسلوب در «فتوتنامه سلطانی» کاشفی نیز دیده میشود. چنانکه مشخص است ترکیبی ناهمساز از تشیع و تسنن در این شیوه مشاهده میشود، اما بر اسلوب اهل سنت اعتبارِ شخصیتهای دینی همانند خلفای راشدین، بر مبنای تقدم خلافت یا امامتشان است.
آنچه مشخص است، پیدایی گرایش تسنن دوازدهامامی راه را برای گرایش به تشیع در ایران عصر صفوی هموار میکرد و ارجی که در این گرایش برای خاندان رسول(ص) قائل بودند، زمینه مناسبی برای پذیرفتن تشیع بوده است. مطالعه تاریخ فکر ایرانی در دوره صفویه نشان میدهد گسترش تشیع در ایران نه نسبتی با ایرانیت داشته و نه نسبتی ذاتی میان تشیع و تصوف وجود داشته؛ اگرچه میان تشیع و روح تصوف -که بعدها در قالب عرفان شیعی ادامه یافت- میتوان نسبتهایی یافت.
حکومت صوفیان صفوی از آغاز با شعار تشیع روی کار آمد؛ با این وجود به مرور زمان شریعت شیعی بر تصوف صوفی و علما نسبت به صوفیان تقدم یافتند. البته نباید از نظر دور داشت که صوفیان نیز رفتهرفته جز نام و عنوان، چیزی از متقدمین خویش به ارث نبرده و در دام ظاهرگرایی افتاده بودند. از همان دوران شاهاسماعیل که علمای بزرگ شیعه مجال فعالیت یافتند، رفتارهای صوفیان مورد طعن و لعن آنها بوده است. در دوره صفوی شاهد حضور برخی فقهای شیعه و سنیمذهب مخالف نیز هستیم که جدای از صوفیان قشری، کل گرایشهای عرفانی و فلسفی را مورد حمله قرار داده و با هر نوع معرفت غیرظاهری مخالف بودند. اما از سویی با برخی علمایی مواجهیم که هم منتقد تصوف و صوفیان، و هم داخل در جرگه این قوم هستند. همین وضعیت شرایطی را ایجاد کرده بود که بر مبنای آن میتوانیم بگوییم روح اندیشگی ایران عصر صفوی یکی از پیچیدهترین دورانهای فکری تاریخ ایران را بر ما عیان میکند؛ دورانی که مرز واقعی میان حوزههای معرفتی مختلف چندان مشخص نیست و ما شاهد نوعی آمیزش نظامهای معنایی در یکدیگر هستیم.
حقیقت این است که ایرانِ عصر صفوی به لحاظ فکری یکی از مهمترین ادوار تاریخ ایران به شمار میرود. حتی اگر به تاثیرات آن تا امروز نگاهی بیندازیم، ناروا نیست اگر بگوییم مهمترین دوره بوده است. از سویی روح اندیشگی ایران عصر صفوی بسیار پیچیده است. در این دوره تفکیک روشنی میان نظامهای معنایی مختلف نمیبینیم؛ با این وجود هریک از اندیشمندان این عصر متعلق به یک نظام معنایی خاصند که ما با تسامح آنها را ذیل چهار نظام معنایی تقسیمبندی کردیم. آنچه از روح اندیشگی این عصر برمیآید نوعی درآمیختگی نظامهای معنایی مختلف است، بنابراین به نظر میرسد ما در این عصر با نظامهای معنایی متداخلی مواجه هستیم. شک و شبهههایی که تاکنون در مورد شخصیتهایی نظیر فیضکاشانی، میرفندرسکی، علامه مجلسی و دیگر اندیشمندان این عصر وجود داشته و حتی برخی [افراد] را به اشتباه واداشته است، نشان میدهد چندان هم نمیتوان این شخصیتها را ذیل یک نظام معنایی خاص تقسیمبندی کرد. بر همین اساس سعی ما بر این است که با شرح نقاط برخورد و درگیریهای فکری این عصر، روح کلی فکری این عصر را نشان داده و بگوییم چگونه از دل این منازعات فکری، حکمت الهی شیعی سربرآورد.
از اتفاقات مهم در این دوره این است که شاهد ظهور بزرگترین علما و فلاسفه ایران هستیم. تشکیل یک حکومت قدرتمند شیعی که در آن زمان در کنار امپراتوری عثمانی، دو قدرت جهانی بودند، زمینه مساعدی برای مهاجرت بسیاری از علما و فلاسفه به ایران فراهم کرد. این مهاجرتها در زمان شاهاسماعیل، بیشتر از مناطق جبلعامل، سوریه و بحرین بود. معروفترین علمایی که به ایران آمدند عبارت بودند از شیخعلیبنعبدالعالی کرکی، شیخحسین عاملی، فرزند او شیخبهاءالدین عاملی، نعمتالله جزایری(۳) و… که باعث نوزایی شیعه در ایران شدند. شور شیعی که این دانشمندان با خود به همراه آوردند، خود ناقض برخی پژوهشهایی است که گرایش صفویان به تشیع را تشکیل «دین ایرانی» میدانند. هرچند اعتقاد عرفانی آنان به ولایت علوی، در تغییر مذهب آنان به تشیع بیتاثیر نبود.
ظهور فقهای بزرگی چون محقق کرکی(م ۹۴۰) و به دست آوردن مقام دینی- سیاسی مهم شیخالاسلامی توسط آنان، سبب شد فقاهت در برابر تصوف، موضع استواری به دست آورد. علامه مجلسی، آوردن محقق کرکی را در ردیف اقدامات صوفیزدایی شاهاسماعیل میداند.(۴) حتی اگر قصد شاهاسماعیل یا شاهطهماسب از آوردن عالمان شیعه چنین نبود، اما در عمل چنین نتیجهای دست داد. آنچه در این ارتباط قابل توجه بود اینکه، مشایخ صوفیه بهطور عمده و حتی آشکار مذهب تسنن داشتند. دولت صفوی، حتی با فرض پذیرش تصوف سنتی، قادر به تحمل این وضعیت نبود. بنابراین قرار شد بقعههای مشایخ صوفیه را تخریب کنند. این تخریب همراه با از هم پاشیده شدن سلاسل صوفیه بود که رقبای خانقاه شیخصفی نیز به حساب میآمدند. (جعفریان، ۱۳۸۸، ج ۱: ۷۴۹)
حافظحسین کربلایی(م ۹۹۷) در قرن دهم نوشته است: «در زمان شاه جمجاه اسماعیل انارالله برهانه، همه سلاسل درهم شکست و قبور سلف ایشان را کندند تا به خلف خود چه رسد.» (کربلایی، ۱۳۴۴: ۴۹۱؛ جعفریان، پیشین: ۷۴۹)
درنهایت کار، شهرهای پرخانقاهی چون تبریز یا یزد تا قرن یازدهم از خانقاه تهی شده و جای خانقاهها را مساجد و تکایا و حسینیهها گرفت. (کیانی، ۱۳۶۹: ۲۲۵؛ بافقی، ۱۳۴۰: ۵۷۷) تنها خانقاهی که در این دوره در امان بود، خانقاه شیخصفیالدین اردبیلی بود که به حرمت اینکه جدّ پادشاهانِ شیعه و دینپناه صفوی بود، مورد تعرض واقع نشد. از سوی دیگر اساسا شخصیت شیخصفی در میان علما بهعنوان یک صوفی متعادل شناخته میشد؛ چه وی هیچگاه قرائتهای «شریعت بهمثابه پوست گردویی و حقیقت همچون مغز گردویی» نداشت و هرگز از شریعت خارج نشد و همواره مریدان خود را به آن دعوت میکرد. (رک: پارسادوست، ۱۳۷۵: ۱۲۱)
بنابراین صفویان از همان آغاز راه مخالفت با تصوف قشری را آغاز کردند و در این میان علما نقش پررنگی داشتند. عمده دلیل مخالفت علما با صوفیان را میتوان در این دانست که چندی بود چراغ تصوف واقعی روبه خاموشی نهاده بود و جز ظواهر آن چیزی بهجای نمانده بود. بیجهت نیست که در این دوره در میان صوفیان با نام بزرگی همتراز با قدمای آنها نظیر ابوالحسن خرقانی و بایزید و جنید و بوسعید، مواجه نمیشویم. در مقابل در میان علمای عارفمشرب با نامهای بزرگی همچون شیخبهایی، میرداماد، ملاصدرا، فیضکاشانی و میرفندرسکی ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 