پاورپوینت کامل تاریخ، خاطره، فراموشی ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ، خاطره، فراموشی ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ، خاطره، فراموشی ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ، خاطره، فراموشی ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
سخن امروز من در مورد تاریخ، خاطره و فراموشی است. قبل از هر چیز اجازه میخواهم چند کلمه درباره دلیل این انتخاب بگویم. این انتخاب، هم دلایل شخصی دارد و هم دلایل عمومی، دلیل شخصی من از اینجا ناشی میشود که من به نسلی تعلق دارم که شاهد فجیعترین جنایات تاریخ بشر بوده است. جنایاتی که در اروپا در سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۵ بوقوع پیوست.
سخنرانی پروفسور پل ریکور در اسفند ۱۳۷۳ در پژوھشکده حکمت و ادیان
سخن امروز من در مورد تاریخ، خاطره و فراموشی است. قبل از هر چیز اجازه میخواهم چند کلمه درباره دلیل این انتخاب بگویم. این انتخاب، هم دلایل شخصی دارد و هم دلایل عمومی، دلیل شخصی من از اینجا ناشی میشود که من به نسلی تعلق دارم که شاهد فجیعترین جنایات تاریخ بشر بوده است. جنایاتی که در اروپا در سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۵ بوقوع پیوست. این نسل امروز در حال اضمحلال است و مسئله مهم برای آخرین بازماندگان آن، دقیقاً ارتباط بین خاطره و تاریخ است. بین خاطره آنان همچون آخرین و پایگاه بازماندگان یک فاجعه و مورخین. منظورم از مورخین، افرادی هستند که خاطره ما را به صورت اسناد قابل دسترسی و به شکل تاریخ مستند مینویسند. بسیار معمول است که میان این تاریخنگاران و کسانی که شاهد وقایع بودهاند، نزاعی درمیگیرد. همین نزاعها هستند که توجه مرا به خود جلب کردهاند. بحث پیرامون این نزاع، فرصت مناسبی را در اختیار میگذارد تا ببینیم چه چیزی مشخصاً تاریخی است و به خاطره تعلق ندارد و چه چیزی را نمیتوان از خاطره به تاریخ منتقل کرد. بنابراین فقط یک تجربه شخصی از تاریخ است که به ما اجازه فهم انتقادی از تاریخ را میدهد. خاطره ما از اروپا در دورانی که این فاجعه به وقوع پیوست، به ما امکان را میدهد که راجع به آینده من در اینجا بیماریهای خاطره مینامم، بحث کنیم. واقعیت این است که گاهی از اوقات برای ما انسانها مبارزه یا خاطره کار مشکلی است. گاهی بیش از حد خاطره داریم، یعنی بیش از حد خفتهاو ضعفها رابه یاد میآوریم، و گاهی نیز به طور مثال در کشور خودم فرانسه، با کمبود خاطره و افراط در فراموشی روبرو هستیم. برای مثال به خوبی میبینیم فرانسویان میکوشند خاطره دوران اشغال فرانسه توسط آلمان نازی و وقایع تاریخی جنگ الجزایر را فراموش کنند. زیرا برای آنان رویارویی با این خاطرهها و پذیرش آنها دشوار است. بدینجهت در اینجا باید از رویارویی با خاطرههایی سخن گفت که نه فقط یادآوریهای عینی که زخمهایی جمعی و فردی هستند.
بعد از این مقدمه کوتاه، اجازه میخواهم چند کلمهای در مورد رئوس مطالب صحبت امروز خود، بگویم. ابتدا با شما در مورد مفهوم و موضوع خاطره جمعی صحبت خواهم کرد، زیرا به نظرم تاریخ فقط خاطره شخصی و فردی نیست بلکه خاطره جمعی نیز هست. خاطره جمعی مفهوم سادهای نیست، هرچند که آنرا سهل و ممتنع میانگارند. از نظر عملی و نظری مشکل میتوان آن را تبیین کرد و تعیین آن در حوزه مفاهیم آسان نیست. این بخش نخست، زمینه سایر موضوعهایی را که مایلم به بحث بگذارم، فراهم میکند. در بخش دوم، به مسئله آسیبشناسی خاطره خواهم پرداخت و اینکه تا چه حد قادر خواهیم بود مفاهیم روانشناختی را به زمینه تاریخ تعمیم دهیم. زیرا ما به همان اندازه از خفتها و زخمها سخن میگوییم که در مورد درمان آنها بحث میکنیم و برای این درمان از مفاهیم پزشکی و روانپزشکی و روانشناسی کمک خواهیم گرفت. پس از این دو مبحث مقدماتی، به موضوع اصلی بحث خود، یعنی نقش تاریخ به منزله یک روش تحقیق علمی خواهم پرداخت و توجهی به مسئله تاریخنگاری خواهم کرد تا از این راه در مورد چگونگی برخورد با مسائل مربوط به خاطره، صحبت کنم. در این قسمت از بحث خود به موضوع تاریخ به عنوان یک ابزار انتقادی توجه خواهم کرد و اینکه چگونه تاریخ به منزله یک ابزار درمانی قادر است زخمهای خاطره را التیام بخشد. در پایان صحبت به موضوع فراموشی خواهم پرداخت که همزمان دربرگیرنده تلاشی دوگانه است؛ تلاش برای جمعآوری خاطرات و تلاش برای درمان زخمهای ناشی از آن.
خاطره جمعی مفهوم پیچیدهای است، از جمله به این دلیل که در معنای مصطلح آن، به صورتی بدیهی بکار گرفته میشود. خاطره اساساً فردی است و خاطره هر فردی با خاطره فرد دیگر تفاوت دارد. فیلسوفی مانند لاک، حتی هویت شخصی را از طریق خاطره تبیین میکند. خاطره یک وجدان را نمیتوان به وجدان دیگری منتقل کرد و به این معنا، خاطره دارای سویهای کاملاً شخصی است. دلیل دوم برای اثبات شخصی بودن خاطره این است که فقط خاطره است که به ما احساس گذشت زمان، فاصله زمانی یا بهتر بگویم، عمق زمان را میدهد.
کارکرد ویژه خاطره تنظیم یادها در بعد گذشته و گذشته سپری شده است، تا جایی که این یادها در تاریکی فراموشی محو میشوند. یکی دیگر از کارکردهای خاطره ایجاد حس پیوستگی است. به این ترتیب، شخصی بودن، درک مفهوم فاصله و عمق زمان و بالاخره حس پیوستگی، سه کارکرد خاطره را تشکیل میدهند. منظور از این حس پیوستگی، برقراری ارتباط بین جوانی و پیری است. همیشه میتوان گفت که خاطرات پراکنده راتا حدی به هم نزدیک کرد که به صورت یک تصویر پیوسته به نظر آید. میتوان گفت که تاریخ همین پیوستگی را فراسوی خاطره و یادهای شخصی بازگو میکند. از ویژگیهای خاطره ارتباط همیشگی آن با آینده است. ما باید همیشه تقابلی را که راینر کوسلک فیلسوف آلمانی، تقابل فضای تجربه و افق انتظارات مینامد، مدنظر داشته باشیم. در یک چنین رابطهای، خاطره در قطب مقابل برنامه برای آینده قرار میگیرد. مفهوم زمان بر تبادل میان کارکرد تعلق فرد به گذشته و ارتباط این گذشته با خاطره از سویی و از سوی دیگر تعلق فرد به آینده و توانایی او در تعیین وضعیتش در آینده، استوار است. از این دیدگاه، زمان حال کمتر به صورت لحظهای منقطع از گذشته و آینده و بیشتر به صورت حلقه ارتباطی زنده در مسیر مداوم زندگی مطرح میشود. حلقهای که آنچه را که به تازگی رخ داده و نیز بزودی رخ خواهد داد، دربر میگیرد. در اینجا لازم است بین «لحظه» در معنای ریاضی آن و «حال» که باید آن را همچون مقیاس تداوم زمان از گذشته به آینده دانست، تفاوت قایل شد. خاطره، یعنی آنچه به نظر میآید به گذشتههای دور تعلق دارد، به لطف همین پیوند با آینده و حال، نقش جهتدهنده به زمان را ایفا میکند. زمان جهتی از گذشته به سوی آینده دارد و خاطره، جهتمندی زمان را از گذشته به آینده در جهان تضمین میکند.
اما، اگر خاطره شخصی از چنین ویژگی یا امتیازی برخوردار است، تا چه حد ما مجاز هستیم از مفهومی به نام «خاطره جمعی» صحبت کنیم؟ در اینجا مایلم از موریس هالبواکس نویسنده و جامعهشناس فرانسوی اول قرن بیستم یاد کنم. نویسندهای که کتابش تحت عنوان «خاطره جمعی» پس از مرگ فجیعش در سال ۱۹۴۴ در یکی از اردوگاههای مرگ نازیها، به چاپ رسید. هالبراکس برخلاف عقیده متداول که خاطره جمعی را امری بدیهی میشمارد، به این موضوع به گونهای عمیق توجه و جنبههای مهمی از آن را مطرح کرده است. هالبراکس این واقعیت را یادآور میشود که علیرغم شخصی بودن خاطره، ما آن را با دیگران تقسیم میکنیم. خاطرهای که به اشتراک گذاشته میشود، مقامی اجتماعی مییابد. اگر من نوعی میتوانم خاطراتم را بازگو کنم به این دلیل است که بازگو کردن یک عمل اجتماعی است، عملی اجتماعی که آناً خاطره یکی را به خاطره دیگری متصل میسازد و چیزی را سبب میشود که میتوان آن را تبادل خاطره نامید. یعنی همان چیزی که فیلسوف آلمانی دیگری آن را «پیچیدگی خاطره» مینامد. به عبارت دیگر، ما به حکایاتی تعلق داریم که به لطف بازگو کردنشان، گویی برایمان به صورت جمعی رخ میدهند. بنابراین، عمل بازگو کردن اولین حلقه ارتباطی میان خاطره فردی و جمعی است. نشانههای دیگری نیز از خاطره به عنوان «مایملک جمعی» وجود دارد. مثلاً اکثر خاطرات ما خاطراتی شخصی نیستند، بخشی از این خاطرات را از دیگران شنیدهایم و یا در خانواده فراگرفتهایم. این خاطرهها به حکایت تاریخی جامعهای تعلق دارند که من عضوی از آن میباشم. پس ما در اینجا با نظامی اجتماعی سروکار داریم که منابعی را که چارچوب این خاطرات را تشکیل میدهند، در اختیار ما میگذارد. در اینجا میتوان از جشنها، بزرگداشتها و یادبودهایی سخن گفت که به تجلیل از خاطره جمعی میپردازند. همچنین میتوان گفت که اجتماعات گوناگونی که ما به آن تعلق داریم، مثلاً اجتماع سیاسی یا اجتماع آکادمیک، هر یک دارای خاطره خاص خود هستند.
بنابراین ما میتوانیم تمامی مشخصههای خاطره همچون تجربهای شخصی را برای خاطره جمعی قایل شویم. از اینرو میتوان همان نقشی را که خاطره فردی در ایجا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 