پاورپوینت کامل کیش شخصیت و وسوسه قدرت ۳۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کیش شخصیت و وسوسه قدرت ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کیش شخصیت و وسوسه قدرت ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کیش شخصیت و وسوسه قدرت ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

به‌راستی کدام انسانی را می‏شناسیم که بتواند در برابر وساوس شیطانی مقاومت کند، خود را نبازد و از دست نرود؟ به‏خصوص که این تلقین‏های مزورانه دقیقا در جهت موافقت و همراهی با غریزه حب نفس آدمی اندیشیده و ارائه شده است:

به‌راستی کدام انسانی را می‏شناسیم که بتواند در برابر وساوس شیطانی مقاومت کند، خود را نبازد و از دست نرود؟ به‏خصوص که این تلقین‏های مزورانه دقیقا در جهت موافقت و همراهی با غریزه حب نفس آدمی اندیشیده و ارائه شده است:

اینش گوید من شوم همراز تو‌‌‌‌‌

وانش گوید: نی، منم انباز تو

اینش گوید: نیست چون تو در وجود

در جمال و فضل و در احسان و جود

(دفتر اول: ۱۸۵۱ـ۱۸۵۰)

و اکنون به نتیجه و ماحصل شوم این تلقینات و وسوسه‏های غالبا مزورانه گوش جان فرا دهید:

او چو بیند خلق را سرمست خویش‌

از تکبر می‏رود ‌از‌ دست ‌خویش

او ‌نداند ‌که هزاران ‌را‌ چو ‌او

دیو ‌افکنده‌ست ‌اندر‌ آب‌ جو

(همان‌جا: ۱۸۵۴ـ۱۸۵۳)

در جای دیگری از مثنوی‌ داستان مربوط به حضرت موسی و فرعون ‌نمونه بارزتری از این وساوس شیطانی و قدرت جادوئی آنها مشاهده می‏شود که بسیار عبرت‏آموز است: فرعون در پی مذاکره با موسی(ع) و پیشنهاد ترغیب‏آمیز آن حضرت برای ایمان آوردن به خدای یگانه، ابتدا با همسرش آسیه و سپس با وزیرش، هامان به گفتگو و رایزنی می‏پردازد. آسیه که با تمام وجود به فرعون وفادار و آماده خیرخواهی و مصلحت‏جویی برای اوست، مشتاقانه از پیشنهاد حضرت موسی استقبال می‏کند و پذیرش آن را فرصتی استثنایی و مغتنم برای نجات و رستگاری فرعون به ‏شمار می‏آورد:

بازگفت ‌او ‌این سخن ‌‌با‌ ایسیه‌‌

گفت: جان افشان برین ای دل سیه

بس عنایت‏هاست متن این مقال

زود دریاب ای شه نیکو خصال

وقت کشت آمد، زهی پرسود کشت

‌‌این بگفت و گریه کرد و گرم گشت

(دفتر چهارم: ۲۵۹۹ـ۲۵۹۷)

و در ضمن از این که فرعون پیشنهاد حضرت موسی را فی‏المجلس و بی‏درنگ نپذیرفته است، اظهار تعجب و تأسف می‏کند:

هم در آن مجلس که بشنیدی تو این

‌‌چون نگفتی آری و صد آفرین؟

این سخن در گوش خورشید ار شدی‌

سرنگون بر بوی این زیر آمدی

(همان‌جا: ۲۶۰۳ـ۲۶۰۲)

در مقابل، هامان که قبول پیشنهاد حضرت موسی را از جانب فرعون یکسره منافی با موقعیت ممتاز و منافع و مصالح نامشروع خود در دربار می‏بیند، نه تنها از آن استقبال نمی‏کند، که درصدد تخطئه آن برمی‏آید و طرح آن را از طرف موسی(ع) نشانه گستاخی آن حضرت و سوءنیت و توطئه‌چینی وی برای سرنگونی حاکمیت فرعون تلقی می‏کند. از این‏رو ظاهراً دیگ غیرتش به حمایت از فرعون و دلسوزی به خاطر وی به جوش می‏آید: خودنمایانه گریبانش را چاک می‏زند، دستار و کلاهش را به علامت بی‏قراری و ناخشنودی، به زمین می‏کوبد و ریاکارانه گریه و افغان سر می‏دهد که چگونه موسی به خود جرأت داده است که به ساحت مقدس فرعون جسارت روا دارد و وی را به ایمان به خداوند یکتا تحریض و تشویق کند؟

گفت با هامان چو تنهااش بدید

جست‏ هامان و گریبان را درید!

بانگ‏ها زد، گریه‏ها کرد آن لعین

کوفت دستار و کُله را بر زمین

که: چگونه گفت اندر روی شاه

این چنین گستاخ آن حرف تباه؟

(همان‌جا: ۲۷۲۵ـ۲۷۲۳)

و سپس چون موقعیت را برای خودشیرینی و خوش‌رقصی مناسب می‏یابد، بارانی از تملق و چاپلوسی را بر سر فرعون فرو می‏ریزد؛ ستایش‏ها و تملق‏هایی که نظایر آنها را بارها و بارها درباره بسیاری از مستبدان و جباران گذشته و حال شنیده و یا خوانده‏ایم:

جمله عالم را مسخر کرده تو

کار را با بخت چون زر کرده تو!

از مشارق وز مغارب بی‏لجاج

سوی تو آرند سلطانان خراج!

… پادشاهان لب همی مالند شاد

بر ستانه‌ی خاک تو ای کیقباد

تاکنون معبود و مسجود جهان

بوده‏ای، گردی کمینه‌ی بندگان؟

(همان‌جا: ۲۷۳۰ـ۲۷۲۶)

و سرانجام کار تملق و چاپلوسی را بدان پایه می‏رساند که خطاب به فرعون می‏گوید: قبل از هر کار، مرا به قتل برسان تا شاهد این ناروایی‏ها و بی‏حرمتی‏ها نسبت به ولی‌نعمتم نباشم:

نه بکُش اول مرا ای شاه چین

تا نبیند چشم من بر شاه این

خسروا! اول مرا گردن بزن

تا نبیند این مذلّت چشم من

خود نبوده‌ست و مبادا این چنین

که زمین گردون شود، گردون زمین

بندگان‏مان‏خواجه تاش ما شوند

بی‏دلان‌مان دلخراش ما شوند

چشم روشن دشمنان و دوست کور

گشت ما را پس گلستان قعر گور

(همان‌جا: ۲۷۳۶ـ۲۷۳۲)

این القائات شیطانی، چنان‌که می‏توان انتظار داشت، در فرعون که به هر تقدیر، انسان و اسیر و منقاد حُب نفس است، کارگر می‏افتد و وی را از پذیرش پیشنهاد دلسوزانه حضرت موسی(ع) بازمی‏دارد:

دوست از دشمن همی نشناخت او

نرد را کورانه کژ می‏باخت او

(همان‌جا: ۲۷۳۷)

سرانجام، جای آن دارد از ابیات نغزی یاد شود که ماحصل اندیشه و عصاره کلام مولانا درباره آثارزیانبارستایش‏های نابجا در روحیه انسان‏ها‌به‏ویژه اصحاب قدرت‌است. در این چند بیت، مولانا حمد و ثنای خلق را به مثابه زهری تلقی می‏کند که در جان ممدوحان ریخته و آکنده می‏شود و در نتیجه، رفته‏رفته آنها را مسموم می‏سازد و عاقبت، از پای در می‏آورد:

تو بدان فخر آوری کز ترس و بند

هر که را مردم سجودی می‏کنند

چاپلوست گشت مردم روز چند

زهر اندر جان او می‏آگنند

چونک برگردد از او آن ساجدش

داند او کان زهر بود و موبدش

… این تکبر زهر قاتل دان که هست

از می پر زهر شد آن گیج‏ مست

چون می پر زهر نوشد مُدبری

از طرب یک دم بجنباند سری

بعد یک دم زهر بر جانش فتد

زهر در جانش کند داد و ستد

گر نداری زهری‏اش را اعتقاد

کو چه زهر آمد؟ نگر در قوم عاد

(همان‌جا: ۲۷۵۰ـ۲۷۴۳)

مولانا و مدح ارباب قدرت و اصحاب حکومت

در میان سخنوران ایران، مولانا از معدود شعرایی است که مطلقا زبان به مدح پادشا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.