پاورپوینت کامل پیام مهر و مدارا ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیام مهر و مدارا ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیام مهر و مدارا ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیام مهر و مدارا ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
ایرانزمین در طول تاریخ سرافراز خود، سخنوران سترگ و نامور بسیاری به خود دیده است؛ اما بیگمان هیچیک از نظر نفوذ کلام و تسخیر قلوب و کسب شهرت و محبوبیت ـ چه در مقیاس ملی و چه در سطح جهانی ـ به مرتبه و منزلت حافظ نایل نشدهاند. در تأیید این مدعا کافی است به نمونههایی از انبوه القاب، عناوین و اوصافی که حافظپژوهان و شیفتگان خواجه شیراز در مقام تجلیل و تحسین او به کار بردهاند نظری بیفکنیم:
شعر حافظ همه بیتالغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش۱
ایرانزمین در طول تاریخ سرافراز خود، سخنوران سترگ و نامور بسیاری به خود دیده است؛ اما بیگمان هیچیک از نظر نفوذ کلام و تسخیر قلوب و کسب شهرت و محبوبیت ـ چه در مقیاس ملی و چه در سطح جهانی ـ به مرتبه و منزلت حافظ نایل نشدهاند. در تأیید این مدعا کافی است به نمونههایی از انبوه القاب، عناوین و اوصافی که حافظپژوهان و شیفتگان خواجه شیراز در مقام تجلیل و تحسین او به کار بردهاند نظری بیفکنیم: «لسانالغیب و ترجمان الاسرار»، «نادر دوران و اعجوب زمان»، «شاعر افلاکی و خاکی»، «حامل کلام ربالعالمین و شمسالمله و الدین»، «اشعر شعرای زمان» «یکی از سه شاعر بزرگ جهان» (در کنار دانته و شکسپیر)، «خمری بیخمار و شرابی خوشگوار» «والاترین تجلیگاه فرهنگ ایران و عالیترین و ظریفترین نمون طرز فکر ادبی یک ملت» ، «وجدان ملت ایران»۲ و…
حافظ بهراستی «همدلترین، همــدمترین و محرمترین هنرمندی است که در کنار دل یکایک ما نشسته»۳ و از همگان دل ربوده است. «او نه فقط با ما سخن میگوید، که از ما و جانب ما هم، سخن میگوید.» او در واقع حافظ تاریخی ایرانیان است. از اینرو شگفت نیست که دیوانش بعد از قرآنکریم، پرفروشترین و پرخوانندهترین کتاب در ایران باشد و در بسیاری از مراسم، ازجمله هنگام تحویل سال و خواندن خطب عقد ازدواج، وجود آن از لوازم سفر هفتسین و سفر عقد شمرده شود و در خانه اکثر ایرانیان، دستکم نسخهای از آن باشد.
از ایرانیان که بگذریم، تاثیر و نفوذ کلام سحرآمیز حافظ در میان غیرایرانیان نیز حیرتانگیز و باورنکردنی است و شمار مشتاقان و دلبستگان او بسیار. از زمر شاخصترین و پرشورترین شفیتگان حافظ در اروپا، میتوان از یوهان گوته ـ شاعر، داستاننویس، نقاد، متفکر و دانشمند آلمانی (۱۷۴۹ـ ۱۸۳۲) یاد کرد. وی به انگیز درک زیبایی اصیل و واقعی کلام معجزهآسای حافظ، دشواری آموختن زبان فارسی را بر خود هموار کرد. معروف است که پس از درگذشتش، روی میز تحریر او، صفحه کاغذی یافتند که بر رویش با خطی شبیه به خط کودکان، این دو بیت منسوب به حافظ به فارسی نگاشته شده بود:
خوشتر از کوی خرابات ندیدم جائی
گر به پیرانه سرم دست دهد ماوائی
آرزو میکشدم از تو چه پنهان دارم؟
شیش باده و گنجی و رخ زیبایی۴
همو در کتاب «دیوان شرقی» (مورخ ۱۸۱۹م) میگوید: «ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است؛ زیرا آن را آغاز و انجامی نیست. میان نیم غزل تو با مطلع و معطش فرقی نمیتوان گذاشت؛ چه، هم آنها در حد کمال و جمال است. حافظ! دلم میخواهد از شیو غزلسرایی تو تقلید کنم، چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را با ریزهکاریهای گفته تو بیارایم…» و در جایی دیگر از همان کتاب، فرط ارادت و دلبستگی خود را نسبت به خواج شیراز بدینشرح بیان میدارد: «از وقتی که این شخصیت عجیب و بزرگ در صحن زندگی من قدم گذاشته، دارم دیوانه میشوم.»۵
فردریش یوگز ـ زبانشناس و مستشرق آلمانی ـ نیز در مراتب ارادتورزی نسبت به حافظ دست کمی از گوته ندارد و اوج دلبستگی و شیفتگی خود را نسبت بدو چنین بیان کرده است: «در این بامداد دلپذیر بهاری، من بیش از هر کس، به یاد تو هستم، به یاد تو ای نغمهسرای جاودان دنیای شعر، ای گل مشرقزمین، ای بلبل داستانسرای که چمنزار جهان را از آوای دلپذیر خود آکندهای! به یاد تو هستم ای سرچشم ذوق و هنر، ای حافظ شیراز که جهان را از جویبار نشاطبخش و آسمانی خود سیراب میکنی.»۶
و از همه اینها شگفتانگیزتر توجه و اقبال باورنکردنی فردریک انگلس، همفکر و یار غار کارل مارکس ـ نظریهپرداز ماتریالیسم دیالکتیک ـ نسبت به حافظ است که همانند گوته، فراگیری زبان فارسی را برای درک شایستهتر اشعار حافظ ضروری میداند. وی ضمن نامهای به مارکس مینویسد: «تا زمانی که اندیش حافظ را درک نکنیم، نمیتوانیم افکار و آرای خود را در جهان پیدا کنیم. به همین سبب من از همین امروز به آموختن زبان فارسی پرداختهام تا افکار حافظ را بهتر بفهمم. آموختن این زبان را به تو نیزتوصیه میکنم!»۷
سخن دربار حافظ و شیفتگان پرشمار او در شرق و غرب پایانناپذیر است و مجال ما اندک. از این رو، به همین مختصر اکتفا میکنیم و به موضوعات اصلی مقاله میپردازیم.
الف) مدارا از دیدگاه حافظ
دلبستگی و پایبندی حافظ به مدارا۸ در جایجای دیوان او آشکارا دیده میشود تا آنجا که در یکی از ابیات معروفش «مدارا» را یکی از دو شرط لازم برای تأمین آسایش آدمی در دو جهان به شمار آورده و بهویژه، دشمنان را مستحق برخورداری از آن دانسته است:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:
با دوستان «مروت»، با دشمنان «مدارا»
مداراگرایی حافظ منحصر و مستند به این بیت نیست. همچنین کاربرد واژههای مدارا و تساهل و نظایر آن در اشعار وی و یا عدم کاربردشان نیز اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا روحی سهلگیری و گشادهدلی او نه در یک مورد که در سراسر دیوان و در شرح احوال و تحولات فکری و روحی وی کاملا آشکار است.
انگیزهها و زمینههای مساعد برای مدارا
فروتنی و خاکساری: یکی از لوازم و شرایط اولی گرایش به مدارا و تساهل، برخورداری از روحی تواضع و عاری بودن از تکبر است. مادام که آدمی نتواند از حصار تنگ خودپسندی و خودمحوری خارج شود و خویشتن خویش را از دام محبت و تفرعن برهاند، بالطبع، تحمل اندیشهها و رفتاهای مغایر دیگران برای وی میسر نخواهد شد.
عواقب غرور و مزایای تواضع: در جای جای دیوان حافظ، از معایب و توالی فاسد غرور و ثمرات و برکات فروتنی، به تأکید سخن رفته است. در بیتی فرجام خودبینی و خودرأیی را بدنامی میداند:
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها؟
و در بیتی دیگر، غرور به تیری تشبیه شده که پس از رهاشدن از کمان، چندی اوج میگیرد، ولی سرانجام بر زمین میافتد:
به بال و پر مرو از ره، که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی، ولی به خاک نشست
در جایی ثروتمندان را از فخرفروشی بر بینوایان برحذر میدارد:
ای توانگر، مفروش این همه نخوت که تو را
سر و زر در کنف همت درویشان است
و در جایی دیگر از تواضع، بیتکلفی و بیحاجب و دربان بودن خود سخن میگوید:
هر که خواهد، گو بیا و هرچه خواهد، گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان درین درگاه نیست
و در مواضع دیگر، به کرّات از تکبر و عواقب سود آن یاد میکند:
حافظ، افتادگی از دست مده زانکه حسود
عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد
*
در کوی عشق شوکت شاهی نمیخرند
اقرار بندگی کن و اظهار چاکری
*
بگذر ز کبر و ناز که دیدست روزگار
چین قبای «قیصر» و طرف کلاهِ «کی»
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 