پاورپوینت کامل نقش دستگاههای تبلیغاتی در واقعه کربلا ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش دستگاههای تبلیغاتی در واقعه کربلا ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش دستگاههای تبلیغاتی در واقعه کربلا ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش دستگاههای تبلیغاتی در واقعه کربلا ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
عاشورا سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده ورحلت رسول الله ۱۱ هجری است. بنابراین حدود پنجاه سال از رحلت رهبر عالم بشریت رسول اکرم(صلیالله علیه و آله) گذشته بود و هنوز فریاد آن بزرگ رهبر الهى، در گوشها طنینانداز بود که: «الحسن و الحسین اماما امتى بعد ابیهما و سیدا شباب اهل الجنه و امهما سیده نساء العالمین و ابوهما سیدالوصیین.»۲ و هنوز کسانى مانند «جابربن عبدالله انصارى، «ابوسعید خدرى»، حیات دارندکه روایات و احادیث زیادی از پیامبر در فضائل حضرت مولا نقل کردهند.» سهل بن سعد ساعدى، «زیدبن ارقم(م.۶۸)» و «انس بن مالک(۹۳ق.)» زندهاند و حدیث «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» را درباره آن دو امام از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیده بودند.۳
عاشورا سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده ورحلت رسول الله ۱۱ هجری است. بنابراین حدود پنجاه سال از رحلت رهبر عالم بشریت رسول اکرم(صلیالله علیه و آله) گذشته بود و هنوز فریاد آن بزرگ رهبر الهى، در گوش
ها طنین
انداز بود که: «الحسن و الحسین اماما امتى بعد ابیهما و سیدا شباب اهل الجنه و امهما سیده نساء العالمین و ابوهما سیدالوصیین.»۲ و هنوز کسانى مانند «جابربن عبدالله انصارى، «ابوسعید خدرى»، حیات دارندکه روایات و احادیث زیادی از پیامبر در فضائل حضرت مولا نقل کردهند.» سهل بن سعد ساعدى، «زیدبن ارقم(م.۶۸)» و «انس بن مالک(۹۳ق.)» زندهاند و حدیث «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» را درباره آن دو امام از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیده بودند.۳
کسى در محبت و علاقه پیامبر خدا به دخت گرامى
اش حضرت زهرا(علیهاالسلام) و فرزندان ارجمندش تردید نداشت. از اصحاب و تابعین، کم نبودند کسانى که سیماى رسول خدا را به خاطر داشتند، آن هنگام که فرمود: «فاطمه بضعه منى من اغضبها فقد اغضبنى۴ ؛ فاطمه پاره تن من است آن که او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است» و «انالله یغضب لغضب فاطمه و یرضى لرضاها۵؛ همانا خداوند براى خشم فاطمه، به خشم مى
آید و براى رضایت او، خشنود مى
شود.» و نیز صحابه فراموش نکرده بودند که سیدالمرسلین به سوى على، فاطمه، حسن و حسین(علیهم
السلام) نظر کرد و فرمود: «انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم ۶؛ با کسانى که با شما بجنگند، در جنگم و با کسانى که با شما صلح کنند، در صلحم.»
با این وصف، مسلمانان چگونه اجازه دادند تاامویان چنین فضایى را پدید آوردند و وجدان عمومى راپذیراى شهادت امام حسین(علیه
السلام) و ابرار همراهش گردانند؟
به نظر میرسد بنی امیه برای تغییر این فضا علیه خاندان پیامبر، به طوری که بتوانند چنین فاجعهای ببار آورند، بسیار موفق بودهاند. حال ببینیم چه اقدامات و عملیاتی کردند. با تصدیق براینکه یکی از عوامل مهم، مسائل مادی و تقسیم پول و ثروت به دست آمده از بیت المال مسلمین از یکسو وبا اقدامات خشن وسفک دماء وآدمکشی ایجاد رعب ووحشت بوده باید اذعان نمود که به یقین این فاجعه به این بزرگی که به قول امام صادق(ع) در زیارت عاشورا مصیبه مااعظمها واعظم رزیتها فی الاسلام نظیر نداشته نمیتواند معلول اینگونه عوامل باشد. به یقین باید بنی امیه از رهگذر فعالیتهای فرهنگی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی، موفق شدند که دست به چنین جنایتی بزنند.
ما درسالهای گذشته برای تحلیل به چند عامل اشاره کردیم.
۱ـ تفسیر قدرت اندیشانه از دین ـ گفتیم که اگر دین را از هرگونه معنویت وسلوک الی الله تخلیه کنیم وصرفا آنرا ابزار وصول به قدرت تفسیر کنیم، شاید با کمال جرات بتوان گفت که کار یزید قابل توجیه است. همانطور که فقیهانی مانند غزالی توجیه کردهاند. البته قبل از او خود یزید در پاسخ نامه به عبدالله بن عمر، همان توجیه را کرد.
۲ـ نقش سوء بهکارگیری از نهادهای کلامی مانند نقش جبر وقضاوقدر
۳ـ نقش سوء برداشتها و تفسیرهااز برخی آیات قرآن مجید.
۴ـ نقش سوء برداشتها از برخی نهادهای حقوق عمومی مانند بیعت۷
اینک میخواهم به یکی دیگر از عوامل موثر در رخداد فاجعه عاشورا اشاره کنم. وآن نقش رسانههای گروهی وتریبونهای عمومی است.
امروز متخصصین، اعم از جامعه شناسان وروانشناسان و…همه در تاثیر عمیق رسانهها اتفاق نظر دارند. آنان همانطور که میتوانند جامعه را به سوی نور هدایت کنند، به راحتی میتوانند مردم را از نور به تاریکی سوق دهند.اینکه قرآن میفرماید: الله ولی الذین آمنوا یخرجونهم من النور الیالظلمات همین است. از ظلمت به نور بردن واز نور به ظلمت رساندن به طریق متافیزیکی صورت نمیگیرد. کاملا فیزیکی ومادی است وبهترین وسیله وابزار برای هردو طرف همین گونه وسائل است. رسانهها به آسانی میتوانند مردم را آگاه ونورانی کنند. نیز میتوانند همه را در جهل نگهدارند وحتی به سوی جهل ببرند ودر تاریکی جهل فروبرند.
در زمان بنی امیه، رسانهها چه بود؟ آن روز رادیو، تلویزیون، روزنامه وامثال آنها نبود. بیشتر رسانهها رسانههای سمعی و بصری بودند. نقش اصلی رسانه جمعی به دوش ائمه جمعه و جماعات وخطیبان رسمی بود. معاویه از خطبههای نمازجمعه به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای تخریب علی(علیهالسلام) بهره فراوانی برد.
خطبههای ظهر جمعه در دوره ظهور اسلام، یکی از اصلیترین نمادهای اقتدار محسوب میشد که نشان و نماد مقبولیتِ حکومت و یکی از ابزارهای حکومت برای جلب افکار عمومی به شمار میرفت۸
خطیبان جمعه چند دسته بودند.برخی خود والیان منصوب بودند و برخی نقش والی را نداشتند و تنها همین سمت به عهده آنان بود. و با بخشنامههای رسمی موضوع سخنرانی به آنان دستور داده میشد.
فاجعه کربلا که جای خوددارد و پنجاه سال با رحلت رسول خدا فاصله دارد. قبل ازآن فاجعه، مگر کار آسانی است که عمرو بن عاص، بتواند به آسانی شخصی مانند علیبن ابیطالب را که جن و انس بر لیاقتش معترف بودند، از خلافت خلع کند و فرزند هند «آکله الاکباد» را به جانشینى رسول خدا برگزیند؟
زمینه این کار بایستی توسط رسانهها فراهم شده باشد.
در خطبه
هاى نماز جمعه به دستور معاویه لعن شود۹ لعن علی توسط ائمه جمعه آسان نیست. ابزار میخواهد. یک امام جمعه هرگز نمیتواند به راحتی در خطبه جمعه علی را لعن کند. ابزار کار رامعاویه برای آنان فراهم ساخته بود. ابزار برای این کارعبارت بود از جعل حدیث از سوی پیامبر(ص). لذا جعل حدیث به دو منظور آغاز شد؛ یکی انکار ویا محو فضائل آل علی ودیگر احادیثی برای طرد آن خاندان وتوجیه جنایات اموی.۱۰ به دیگر سخن، تبلیغات اموی دوقسم بودند: تبلیغات تخریبی وتبلیغات تثبیتی. درتخریبی، چهره علی را کریه جلوه میدادند ودرتثبیتی، در توجیه خاندان اموی میکوشیدند.
اهمیت این کار بدین خاطر بود که به هرحال جملات منقول از پیامبر در فضائل علی(ع) بسیار بود و زبان به زبان وسینه به سینه میگشت.چنان باید تبلیغات وسیع باشد که آنهارا محو وبرآنها غلبه کند. لذا اولا باید از افراد اتوریته دار استفاده کند.
ثقفی کوفی در کتاب مستطاب الغارات ۱۱ از قول ابوجعفر اسکافی(مر۲۴۰) که از پژوهشگران حوزه دوستداران و دشمنان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است. درباره عملکرد معاویه مینویسد:
همانا معاویه عدهای از صحابه و عدهای از تابعین را برای جعل روایاتی که بر زشتی علی(ع) دلالت کند، استخدام کرد تا بتواند هم بر علی ایراد گرفته و هم او را از جامعه اسلامی طرد کند. از صحابه:
۱ـ ابوهریره،
۲ـ عمروعاص و
۳ـ مغیره بن شعبه و همچنین از تابعین:
۴ـ عروه بن زبیر را بر این کار گمارد.۱۲
از عبارت ثقفی چنین مستفاد است که برای این امر یک کمیسیون ویا کار گروه تشکیل داده بوده که با مشورت حدیث جعل کنند.
برای مثال آنان حدیث منزلت را که ضمن آن رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرموده بود: «انتَ منّی بمنزلههارون من موسی»، خطای شنونده قلمداد کرد و «انت منی بمنزله قارون من موسی» به مردم معرفی نمود۱۳
معاویه به تمام والیان خود و همچنین خطبای نمازجمعه دستور میدهد در هر سخنرانی و خطبه ای، باید علی را لعن کرد و از او برائت جست۱۴ .
ابوهریره دوسی ـ حدیث ساز مشهور زمان عمر، عثمان و معاویه ـ میگوید: «علی با آن که همسری مانند فاطمه علیهاالسلام داشت، در زمان پیامبر از دختر ابوجهل که از سران مشرکان بود، خواستگاری کرد. پیامبر از این کار به شدت خشمگین شد و بالای منبر چنین فرمود: «فاطمه پاره تن من است. هرکس او را آزار دهد، مرا آزرده است. اگر علی دختر ابوجهل را میخواهد، از دختر من جدا شود۱۵
خوارزمی، مورخ مشهور اهل سنت، در مقتل الحسین علیهالسلام مینویسد:
در جلسهای که در حضور معاویه و امام حسن علیه السلام، برگزار شده بود، طرفداران بنیامیه، یکی یکی برخواستند و هر چه از دهانشان خارج شد، نثار امام علیه السلام کردند تا این که مغیره بن شعبه لعنه الله علیه برخواست و این چنین سخن گفت:
إن علیاً ناصب رسولالله صلیالله علیه وسلم فی حیاته، وأجلب علیه قبل موته وأراد قتله، فعلم ذلک من أمره رسولالله، ثم کره أن یبایع أبا بکر حتی أتی به قوداً، ثم نازع عمر حتی همّ أن یضرب عنقه، ثم طعن علی عثمان حتی قتله، و قد جعل الله سلطاناً لولی المقتول فی کتابه المنزل، فمعاویه ولی المقتول بغیر حق، فلو قتلناک وأخاک کان من الحق، فو الله ما دم ولد علی عندنا بخیر من دم عثمان، و ما کان الله لیجمع فیکم الملک مع النبوه ۱۶
علی (علیه السلام) در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با وی دشمنی ورزید [نعوذ بالله] و قبل از مرگش اراده کشتن پیامبر را داشت، و رسول خدا از این قضیه آگاه شد. پس از رحلت پیامبر، با ابوبکر بیعت نکرد تا او را به اجبار آوردند، با عمر از درِ ستیز وارد شد که نزدیک بود عمر گردنش را بزند، از عثمان بدگویی کرد تا او را به قتل رسانید ؛ ولی خدا در قرآن برای هر کشتهای ولی و خونخواهی قرار داده است،و معاویه ولی عثمان بود، پس اگر تو و برادرت را بکشیم، سزاوار خواهد بود. به خدا سوگند، خون فرزندان علی نزد ما از خون عثمان بهتر نیست. خداوند پادشاهی و نبوت را در شما قرار نداده است.
وقتی مغیره در سال ۴۱ به عنوان والی کوفه منصوب شد، او از و الیانی بود که باید شخصا نماز جمعه را اقامه کند. معاویه به او تأکید کرد:
«ان معاویه استعمل المغیره بن شعبه علی الکوفه سنه احدی واربعین. فلما امّره دعاه وقال له……و قد اردت ایصائک باشیاء کثیره انا تارکها اعتماداً علی بصرک، ولست تارکاً ایصائک بخصله: لا تترک شتم علی وذمه، والترحم علی عثمان و الاستغفار له، والعیب لاصحاب علی والاقصاء لهم والاطراد لشیعه عثمان والادناء لهم فقال مغیره: قد جربت وجربت، وعملت قبلک لغیرک فلم یذمم بی رفع ولا وضع وستبلو فتحمد اوتذم،فقال بل نحمد ان شاء الله تعالی ۱۷ «میخواستم خیلی چیزها را به تو سفارش کنم، اما به اعتماد آنکه میدانی رضایت من به چیست و حکومتم چه میخواهد و صلاح رعیتم به چیست، از آن چشم میپوشم ولی یک کار را سفارش میکنم: از ناسزا گفتن علی ( علیه السلام )و
دشنام به علی و مذمت او را از یاد مبر. از یاران او عیب جویی کن… حرف آنان را گوش نکن و ایشان را تبعید کن».
این سنت زشت تا زمان عبیدالله بن زیاد برقرار بود.ابن أثیر وبلاذری به نقل از عبد الله بن عبید الله مینویسند:
وکان أبی إذا خطب فنال من علی رضی الله عنه تلجلج فقلت یا أبت إنک تمضی فی خطبتک فإذا أتیت على ذکر علی عرفت منک تقصیرا؟ قال: أو فطنت لذلک؟ قلت: نعم. فقال یا بنی إن الذین حولنا لو یعلمون من علی ما نعلم تفرقوا عنا إلى أولاده۱۸
پدرم هر گاه خطبه میخواند و در آن میخواست از علی (علیهالسلام) بدگویی کند، زبانش میگرفت. پرسیدم:چرا در خطبهات وقتی که از علی (علیه السلام) میخواهی سخن بگویی، کلام و سخنت نارسا میشود؟ گفت: تو این موضوع را فهمیدهای؟ گفتم: آری، گفت: فرزندم! اگر آنچه از فضائل علی (علیه السلام) ما میدانیم، این مردم بدانند از اطراف ما پراکنده شده و به فرزندان علی روی خواهند آورد.
همچنین برای کاستن از قدر و منزلت امام علیه السلام، معاویه به سوء استفاده از آیات و روایات پرداخت. در واقع معاویه در مقابل فضایل حضرت علیه السلام راهی جز تخطئه، تکذیب و مقابله نداشت. این معنا علاوه بر جنگ نظامی، در عرصه تبلیغاتی که با افکار عمومی مسلمانان مواجهه داشت نیز در روشهای گوناگون پروپاگاندا، نمود پیدا میکرد.
برای توجیه قتل حسین بن علی(ع) جاعلین حدیث به جعل احادیثی دست زدند.ازجمله آنکه از قول رسول خدا گفتند: «من اراد ان یفرق امر هذه الامه و هو جمیع فاضربوه بالسیف کائنا من کان۱۹»؛ آن کس که در اندیشه ایجاد تفرقه در میان امت واحده اسلامى برآید؛ با شمشیر سرکوبش کنید؛ هر کس که مى
خواهد باشد.”اینگونه احادیث مقدمه توجیه کشتن حسین بود.
لذا در همین راستا ماموران مسلح حاکم حجاز به سیدالشهدا گفتند: «یا حسین! الا تتقى الله تخرج من الجماعه و تفرق بین هذه الامه۲۰؛ اى حسین! آیا از خدا پروا نمى
کنى که از جماعت مسلمانان جدا مى
شوى و در میان امت، تفرقه مى
اندازى؟»
عبیدالله بن زیاد، حاکم عراق، نیز به مسلمبن عقیل گفت: «یا ابن عقیل! اتیت الناس و هم جمع فشتتت بینهم و فرقت کلمتهم و حمًّلت بعضهم على بعض۲۱؛ اى پسر عقیل! تو آمدى و در میان مردمى که متحد بودند، تفرقه انداختى و وحدت آنها را بر هم زدى و برخى را به جان پاره
اى دیگر انداختى.»
عمرو بن حجاج ۲۲ یکی از افسران لشگر عمر سعد بود. روز هفتم محرم، عمر سعد کسی را به نام عمرو بن حجاج با پانصد سوار بر شریعهی فرات مأمور کرد. آنان فرات را در محاصرهی خویش قرار دادند و از سه روز به شهادت امام علیهالسلام مانده، مانع برداشتن آب از فرات شدند.جالب است بدانید که این مرد، یکی از کسانی است که طومار دعوت از امام حسین را تهیه کرده بود. اینگونه بودند.
هنگامی که عمرو بن حجاج متوجه شد که سپاهیانش به طور مخفیانه به سپاه حسین علیهالسلام ملحق میشوند، فریاد زد:
«یا اهل الکوفه الزموا طاعتکم و جماعتکم و لا ترتابوا فى قتل من مرق من الدین و خالف الامام۲۳؛ اى کوفیان! فرمانبردارى کنید و یکپارچگى خود را حفظ نمایید و در کشتن کسى که از دین خارج شده و بر امام شوریده است، تردید به خود راه ندهید.»
نیز در توجیه جنایت خود در کربلا گفت: «ما طاعت امام را کنار نگذاشته و از جماعت کناره
گیرى نکردیم».
و بدین سان قیام عدالت خواهانه پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) که با انگیزه امر به معروف و نهى از منکر و براى اصلاح جامعه اسلامى و به درخواست نیروهاى مذهبى ـ ملى کوفه، که تشنه عدالت على بودند، آغاز گردید، آشوبگرى بر ضد حکومت اسلامى یزید تبلیغ گشت! و از سوى دیگر، یزید بن معاویه، این جرثومه فساد و تباهى، عنصرى داراى فضایل انسانى و مهذب و هوشمند و ستوده خصال تبلیغ شد.۲۴
این گونه روایات جعلی در پروپاگاندای اموی، علاوه بر اینکه بازنمودی از شیوه دروغ پراکنی و تکرار صفات موهن به دشمن است، از جهل جامعه نسبت به اهل بیت نیز خبر میدهد. این روند شوم که متأسفانه ظاهری دینی و صبغهای مذهبی داشت، به اندازهای اثر کرد که حتی در پایگاه درجه اول اهل بیت، یعنی کوفه و بصره، شمار زیادی از مسلمانان نام حضرت علی علیه السلام و فرزندانش را مایه گرفتاری تلقی میکردند.جدا مایه ننگ تاریخ است که قاتلین حسینبن علی(ع) در کربلا اکثرا کوفی هستند! یعنی بچه محله حضرت حسین میباشند! ونوبت به شامیان نرسید. شمر بن ذی الجوشن، مردی کوفی است ونه شامی.۲۵
تأثیر ماشین تبلیغاتی بنی امیه به حدی بود که اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) گاه فضای جامعه را به قدری مسموم میدیدند که حتی لزوم اظهار به اسلام را نیز اجتناب ناپذیر مییافتند. امام حسین(علیهالسلام) در وصیت نامه خود به محمد حنفیه، قبل از هر حرفی، برای رد هرگونه اتهامی، ابتدا به مبدأ و معاد و نبوت اقرار مینماید؛ چون به گفته ی شهید مطهری: «امام میدانست که بعد عدهای خواهند گفت: حسین از دین جدش فاصله گرفته است.»۲۶
بنی امیه با بهره برداری از جهل جامعه مسلمانان در فاصله کوتاهی، حاملان وحی را به جایی رساندند که برای ارتباط با مسلمانان، مجبور به اظهار شهادتین بودند.
بهرهگیری از گرایش جامعه به ثروت و مال اندوزی: معاویه آگاهی کاملی از روحیه مادی حاکم بر جامعه و اشراف و سردمداران امور داشت و از کارایی تطمیع در چنین جامعهای به عنوان وسیلهای برای دستیابی به اهداف خود، به خوبی آگاه بود. از این رو شعار دستگاه خود را «لکل عمل اجر» قرار داده بود و این شعار را نقش خاتم خود کرده بود۲۷
جرجی زیدان در این باره معتقد است: «عامل اصلی و مؤثری که معاویه و سایر امویان برای پیشرفت سیاست خود به کار بردند، بذل و بخشش اموال و املاک بود که بدین وسیله بر علی و فرزندانش غالب شدند.»۲۸ البته معاویه فقط برای یاران خود این بذل و بخشش را نداشت، بلکه به دنبال رام و همراه کردن دوستان اهل بیت هم بود۲۹ افراد بسیاری تحت تأثیر این سیاست معاویه، از مساوات و عدل علوی گریختند و به دنیای اموی روی آوردند؛ در حالی که بسیاری از آنها دلشان با علی علیه السلام بود و اعتقادشان به عمل علی؛ اما چه سود که دست و چشمشان به دنبال بذل و بخشش معاویه بود. یکی از این افراد، عقیل برادر علیبن ابیطالب است. او که نتوانست سهم بیشتری از بیت المال از برادر خویش بگیرد، نزد معاویه رفت و معاویه نیز سیصد هزار درهم به او داد.۳۰
جاعلین حدیث در تکریم خاندان اموی نیز تلاش کردند.برای نمونه به جعل روایت از رسول خدا میپردازد که: شام سرزمین برگزیده الهی است که خداوند بندگان برگزیده خود را روانه آن سرزمین میکند.۳۱
تبلیغات اموی در زمان خود موثر افتاد تا آنجا که علی (ع) را که پیامبر(ص) در باره اش فرموده بود: «ذکر علی عباده»؛ ۳۲ شخصی خارج از دین معرفی کند و مقدمات پذیرش لعن و سب او را فراهم سازد.
وظیفه مردم در مقابل تبلیغات
ممکن است سئوال شود که مردم چه وظیفهای در مقابل تبلیغات دارند؟ تبلیغاتی که مبتنی بر اخبار منقول از رسول الله (ص)است ومردم ملزم به پیروی از سنت نبوی هستند؟ مردم بعد از پیامبر که تابعین خوانده میشوند و مستقیماً ایشان را ندیدهاند و از این و آن اخباری میشنوند، چه وظیفهای دارندتا خدای نکرده با اخبار مجعوله ویا با تحریف معنوی اخبار صیححه، گرفتار شستشوی مغزی نشوندوبه کژراهه نروند؟
این سئوال بسیار جدی و مهم است و میتوان گفت سئوال اساسی زندگی دینداری امروزماست. ماکه غیرازقرآن مجیدکه به تواتر برای ما قرائت شده وسخن خداوند است،با انبوهی از اخبار وروایات منقوله که اخبار آحاد محسوب میشوند روبرو هستیم، در زندگی دینی خود چه باید بکنیم؟
گذشته از اخبار و روایات دینی، ما توسط رسانهها تریبونها و منبرهای خطابی، تفسیرها، برداشتها و قراآت گوناگونی از دین میشنویم که گاه نتایج متقابلی دارند، وظیفه ما به عنوان شنونده چیست در تشخیص چیست؟
برای پاسخ این سئوال به قرآن مراجعه میکنیم. قرآن مجید قبل از هرچیز از شخص مومن انتظار دارد. پاسخ قرآن این است که مردم در مقابل همه رسانههای خبری چند وظیفه دارند:
قرآن مجید شستشوشدگان مغزی تبلیغاتی را «مستضعف» عنوان داده و از مومنان انتظار دارد که چنانچه احساس کردند تحت بمباران تبلیغاتی قرارگرفتهاند و با خطر مستضعف شدن روبروهستند، باید به نحوی از آنها فاصله بگیرند.
آیه قرآن چنین است:
إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا ألَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَهً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً (۹۷
ر
نساء)
کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مىستانند در حالى که بر خویشتن ستم کرده اند. از آنها مىپرسند: در چه وضعی بودید؟ گویند: ما در روى زمین مردمى بودیم زبون گشته. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟ مکان اینان جهنم است و سرانجامشان بد. (۹۷)
با دقت در آیه شریفه وبا توجه به مستضعف دانستن خودشان در توجیه ظلم به خویش، علی الظاهر معنی ظلم به خود (ظالمی انفسهم) میتواند یکی از دو معنا باشد:
الف ـ ظلم به خود به معنای تحمل ظلم باشد. این احتمال بعید به نظر میرسد زیرا تحمل ظلم چنان گناهی نیست که خلوددر نار جزای آن باشد.
ب ـ ظلم به خود به معنای عدم شکوفا شدن استعداد و ظرفیت انسانی درسیر کمال بشری باشد. و به عبارت دیگر ظلمی که برنفس و روان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 