پاورپوینت کامل عروس خطوط (نستعلیق) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عروس خطوط (نستعلیق) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عروس خطوط (نستعلیق) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عروس خطوط (نستعلیق) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
از آن گاه که بشر توانست دانش خود را نخست با تصویر و سپس با خط بیان کند ، این مهم ترین کشف بشر در مسیر و دگرگونی خود ، آزموده های گرانسنگی را پشت سر نهاد . خط روز به روز هویّتی نوین می یافت و برابر با نیازهای بشری شکل و قوام می گرفت . و در این میان ایرانیان نیز همچون دیگر آفریدگان زمین ، خطّی را برای خود برگزیدند که عبارت بود از « میخی ، پهلوی ، و اوستایی » تا اینکه با آمدن دین اسلام ، مردم ایران نیز همگام با پذیرش دین تازه ، خطّ آنان را نیز پذیرفتند و به کار بستند.
اشاره: از آن گاه که بشر توانست دانش خود را نخست با تصویر و سپس با خط بیان کند ، این مهم ترین کشف بشر در مسیر و دگرگونی خود ، آزموده های گرانسنگی را پشت سر نهاد . خط روز به روز هویّتی نوین می یافت و برابر با نیازهای بشری شکل و قوام می گرفت . و در این میان ایرانیان نیز همچون دیگر آفریدگان زمین ، خطّی را برای خود برگزیدند که عبارت بود از « میخی ، پهلوی ، و اوستایی » تا اینکه با آمدن دین اسلام ، مردم ایران نیز همگام با پذیرش دین تازه ، خطّ آنان را نیز پذیرفتند و به کار بستند.
نخست « کوفی و نسخ » قدیم را به کار بردند ، و پس آنگاه خطوط هفت گانهء « نسخ ، ثلث ، محقّق ، ریحان ، توقیع ، رقاع و تعلیق » که در این میان ، تعلیق ساختهء ایرانیان بود که بنا به نیازهای زبان فارسی ، به اندیشهء آفرینش این خط افتادند که نخستین خطّ ایرانیان بود . این خط به زودی در میان مردم به ویژه اهل علم و فرهنگ گسترش یافت . ایرانیان یک سده پس از ابداع این خط ، در پی خطّی بودند که بتوانند تمام زوایای هنر شکوفایی ایرانی را در خود داشته باشند. و بدین روی بود که « نستعلیق » پدیدار گشت.
پژوهش کنونی به بررسی چگونگی پیدایش و گسترش خطّ نستعلیق در ایران و جهان اسلام می پردازد.
الف- نام گذاری
بیشتر پژوهشگران بر این باورند که چون این خط از آمیزش یا استخراج دو خط از خطوط پیشین به نام «نسخ» و «تعلیق» شکل گرفته است . (نفیسی ، ج ۵ ، ص ۳۷۰۳) در آغاز آن را «نسخ تعلیق» و بعدها به جهت فراوانی کاربرد به «نستعلیق» شهرت گرفت (ویکی پدیا) و صاحب آنندراج می نویسد: «دراصل، نسخ تعلیق بوده ، چراکه این خط را از خط نسخ و تعلیق استخراج کردهاند ، چون اسم خطّی مقرّر گشت و در اسم ، تخفیف ضرور است ، به جهت تخفیف ، خای معجمه را حذف نمودند. (شاد ، ج ۷ ، ص ۴۳۲۷) و نظر دیگر آن است که چون این خط ، قلم نسخ بر تعلیق کشید و آن را به فراموشی سپرده ، بدان روی آن را نستعلیق گفتند . (قلیچ خانی ، درآمدی بر.. ، ص ۱۰۷) این واژه تا سدهء دهم بیشتر به شکل «نسخ تعلیق و نسختعلیق» به کار می رفت. ( همان جا )
پیشینه
خطّ نستعلیق را دومین خط ویژهء ایرانیان می دانند که پس از خطّ تعلیق در میان ایرانیان رایج و رسمی شد. آغاز رسمی این خط را پایان سدهء هشتم و آغاز سدهء نهم هجری یعنی در عهد حکومت تیموریان بر ایران می دانند . هرچند در سده های گذشته ، رگه هایی از این شیوهء نگارش و کتابت در آثار بر جای مانده از ایرانیان هویداست. چنانکه سلوتی به این آثار اشاره دارد :
«۱- قرآن پاک که اصل آن در دانشگاه لاهور پاکستان نگهداری می شود و مربوط به اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم است که علایم و نشانه های خطّ نستعلیق در آن دیده می شود.
۲-ترجمهء کتاب تفسیر طبری است که مربوط به سال (۶۰۶ هـ) ودرکتابخانهءسلطنتیایران [کاخ گلستان]نگهداری می شود.
۳- کتاب جامع العلوم ، امام فخر رازی که در سال (۶۱۱ هـ) تحریر شده است.
۴- دیوان سلطان احمد جلایر به خطّ صالح بن علی رازی که در تاریخ (۸۰۰ هـ ) نگاشته شده و اکنون در کتابخانهء ایاصوفیه ( ترکیّه ) نگاهداری می شود و نستعلیق بسیار کاملی تحریر شده است ». (سلوتی، ص۲۲)
همو در کتابش می نویسد : « این جانب بنیاد و پیدایش خطّ نستعلیق را هم مرتبط با دورهء ابن مقلهء بیضاوی شیرازی که مخترع اقلام ستّه یا ششگانه و امام الحظّاطین معروف است می دانم و ایشان سال هایی را به عنوان حاکم فارس از طرف عبّاسیان در آنجا اقامت داشته و علاوه بر حکومت به تعلیم خط و نوشتن قرآن می پرداخته است. یکی از این مصحف ها با ترجمهء فارسی آن که به خطّ نستعلیق ابتدایی (تحریری) است اکنون در دارالکتب قاهره (مربوط به قرن چهارم است) نگهداری می شود که در فارس تحریر گردیده است. از مشاهدهء این ترجمهء فارسی و انشای کلمات آن دوره متوجّه می شویم که خطّ نستعلیق در قرن چهارم به عنوان اوّلین قلم خاصّ ایرانیان در منطقهء فارس رواج داشته ، ولی نمی توان مشخّص نمود که چه کسی آن را به وجود آورده است و حکمی در این رابطه داد ». (سلوتی ، ص ۲۱ )
وی به درستی بر این نکته پای می فشارد که « نمی توان ابداع و اختراع یک خط را به یک شخص و مربوط به یک دوره دانست. چون هیچ خطّی یک باره به وجود نیامده و در این مورد هم همین طور است ، نمی توان قبولکرد که خطّ نستعلیق از نیمهء دوم قرن هشتم یک باره و به دست یک نفر به وجود آمده ، با اینکه سلطانعلی مشهدی و استادان دیگر خوشنویس ، میرعلی تبریزی را واضع الاصل معرّفی کرده اند ، ولی همان طور که در بالا اشاره گردید این امر از لحاظ منطقی و عقلانی نمی توان باور داشت که به دست یک نفر و یک باره یک خطّی به وجود آمده باشد ، بلکه هر خطّی به خصوص خطّ نستعلیق در اثر قرن ها تلاش و ممارست ونشیب و فرازهای گوناگون تاریخی و رنج صدها هنرمند و خوشنویس ، مرحله به مرحله به تکامل رسیده است ». (سلوتی ، ص۲۱)
قلیچ خانی هم با بیانی دیگر به این نکته صحّه گذاشته است :« پیدایش و تکامل این خط با پایتخت شدن هرات همزمان گشت و حمایت هنردوستانی چون بایسنغرمیرزا و امیرعلی شیرنوایی در بالندگی هرچه بیشتر خطّ نستعلیق تأثیر بسزایی داشت.
همان گونه که در رساله های تحفه المحبّین و اصول و قواعد خطوط ستّه بیان شده است ، نستعلیق همزمان و چه بسا پیش از میرعلی تبریزی و رونق یافتنش در هرات ، در شیراز مراحل تکامل نخستین خود را طی کرده بود. نیک می دانیم که نسخه های بسیاری هست که پیش از میرعلی تبریزی و یا همزمان با او به خطّ نستعلیق آغازین نوشته شده است … در نتیجه از دست نویس های فهرست شده ، چنین بر می آید که از اوایل سدهء هشتم ، با تغییر شکل حروف خطّ نسخ و به کارگیری آن در نسخه های خطّی فارسی و به ویژه دیوان شاعران ، علاقه مندی هنرمندان در دستیابی به خطّی مستقل و کاملا ایرانی که همان نستعلیق است ، آشکار می شود». (قلیچ خانی ،درآمدی بر ، ص ۱۱۰-۱۰۹ )
برخی بر این باورند که : «ذوق و سلیقهء شیرینکار ایرانی ، پیچیدگی و بی نظمی و دوایر ناقص خطّ تعلیق را نپسندید و آن را با خطّ نسخ که خطّی منظّم و معتدل و زیباتر بود بسنجید و خطّ ثالثی که نه کُند نویسی نسخ و نه نواقص تعلیق را داشته باشد ، به وجود آورد.خطّی دور از افراط و تفریط، با نظم و متانت و دوایر ظریف و دلچسب».( فضائلی ، ص۴۴۴)
امّا این نظر را چندان نمی توان پذیرفت، زیرا که خطّ نسخ از خطوط سریع است و بدان واسطه که قرآن را با آن کتابت می کردند. ( محسن ذاکر حسینی ، گفتگو۰۱/۰۸/۱۳۹۴ )که در این میان ، نظر آرتور پوپ ، هنرمند ایران شناس را می توان صائب تر از همه دانست که می نویسد:« نسخ ، خطّی کامل و متعادل است و تعلیق خطّی تأثیرگذار و حاکم . با ترکیب ویژگی های این دو خط ، نستعلیق که بسیار نوازشگر ، شیک و آرام و ملایم است ، به وجود آمده است. این نوع خط که ایرانی ها آن را ترویج داده اند ، تصویری عالی از تمّدن و جهان دیدگی را به نمایش می گذارد». ( ویکی پدیا به نقل از مرقعات خط ) هرچند آفرینش این خط را به هنرمند نامی عصر امیر تیمور گورکانی ، میرعلی تبریزی ( درگذشت ۸۵۰ ق
) مشهور به قدوه الکتّاب ، نسبت می دهند.( راهجیری ، ص ۷۵-۷۲ ، فضائلی ، ص ۴۴۴ ، منشی قمی ، ص شانزده ) ولی بیشترین ِ پژوهندگان و خوشنویسان بر این باورند که به واسطهء اینکه میرعلی نقش بسیار کارآمدی در سامان مندی و تدوین خط نستعلیق بر عهده داشته ، استادان پس از او وی را به عنوان ابداع کننده نام برده اند.
« سلطان علی مشهدی در رسالهء ” صراط السطور ” می گوید :
نسختعلیق اگر خفی و جلی است واضع الاصل ، خواجه میرعلی است
تــا کــه بودســت عـالـم و آدم هـرگـز ایـن خطـ نبـوده در عـالـم
وضع فـرمود او ز ذهــن دقیــق از خـط نـسـخ و از خـطّ تـعلـیـق
کـاتـبانـی کـه کـهنــه و نـویند خـوشــه چـیـنـان خرمن اویـنـد
در جمیع خطـوط بوده شگــرف زو سـتـادان شـنیده ام ایـن حـرف
خط پاکـش چو شعـر او مـوزون هست تـعریف او ز حــد افـزون »
( قلیچ خانی ، فرهنگ ، ص ۲۳۵ )
گویند : « میرعلی نخستین کسی است که این قلم را تحت قاعده در آورده و به آن روش داده و از دیگر انواع خطوط خوش برجسته ساخته و خود آن را به خوشی نوشته است». (سلوتی ، ص۱۷) و فضائلی با صراحت بیشتری تأکید دارد : « غالب تذکره نویسان معتقدند میرعلی تبریزی( معاصرتیمور گورکانی ) در حدود هشتصد هجری این خط را از نسخ و تعلیق گرفت و او واضع خطّ نستعلیق است. این سخن استوار نیست که نسبت وضع خطّی را به یک نفر بدهیم ، در صورتی که آثار خطّی موجود با تاریخ مقدّم بر این زمان گواهی می دهد که خطّ نستعلیق از نیمهء قرن هشتم هجری شروع به نشو و نما کرده است .ولی می توان گفت این خطتا مدّتی قبل از میرعلی ، به صورت های مختلف و متشتّت ناقص بود ، که وی آن ها را با ذهن دقیق خود تحت قاعده و هیئت و منظر متمایز و مشخّصی در آورده است و این کار هم اهمیّت بسزایی داشته که اگر نسبت وضع خط هم به او بدهند ، شایسته است». ( فضائلی ، ص ۴۴۵ )
فضائلی در جای دیگری در چگونگی تحوّل خطّ نستعلیق می نویسد : « در تعلیق چند نمونه از خطوطی که در سال های ۶۰۶ ، ۶۱۰ و ۶۱۱ هجری نوشته شده بود ، ارائه و اشاره شد که بعضی آن خطوط و امثال آن ها که در نوشته ها و کتاب های آن زمان موجود است ، همه مبشّر و الهام دهندهء خطّ نستعلیق بوده اند . زیرا در آن علائم پیدایش و حرکات حروف نستعلیق آشکار است. و هرچه پیش آمده بیشتر به خط تعلیق و نستعلیق نزدیک شده است . لذا آنان که اهل مطالعه در این امورند گفته اند : « اگر تکامل و تحوّل خطوط قرن هشتم و خطوط کتابت این قرن مطالعه شود ، معلوم می گردد که از ابتدای قرن هشتم مخصوصاً در نیمهء این قرن ، قلم کتابت نسخ ( مقصود نسخ قدیم ایرانی است ) به تدریج به واسطهء سرعت قلم ، کم کم متمایل به شیوهء تعلیق شده و از آن پس به نستعلیق نزدیک گردیده است ». ( فضائلی ، ص ۴۴۴ ) نیمهء دوم سدهء هشتم را یکی از دوره های مهمّ خوشنویسی در ایران می دانند که خوشنویسانی برجسته مانند شش تن از شاگردان یاقوت حموی به نام های : شیخ زادهء سهروردی ، یوسف مشهدی ، مبارک شاه زرّین قلم تبریزی ، سید حیدر جلّی نویس ، نصرالله طبیب عراقی و ارغوان کاملی که به استادان شش گانه معروف هستند ، در این سده می زیسته اند . ( رامین ، ج ۱۶ ، ص ۷۷۵ )
در رساله های کهن خوشنویسی ، داستانی از نحوهءپیدایش این خط آمده که چون میرعلی شبی در خواب ، پرواز غازهای وحشی را دید ، از حرکات نرم بدن این پرنده هنگام پرواز الهام گرفت و حرکات سیّال نستعلیق را بنیان گذاشت. ( ویکی پدیا ، به نقل از شیمل )
پس از رسمیّت یافتن خطّ نستعلیق ، بیشتر کتاب های فارسی با این خط نگارش می یافت . ( فضائلی ، ص ۴۴۵ ) و شاید از آغاز سدهء نهم به بعد بیش از سه چهارم کتابت ایرانیان با این قلم بود . ( فضائلی ، ص ۴۵۰ )
نکته ای نو قلیچ خانی دربارهء میرعلی می نویسد : « میرعلی تبریزی ، واضع نستعلیق ، بنابر یادآوری جعفر بایسنغری ( در رقم یکی از آثارش در مرقّع گلشن ) فرزند حسن بوده است و نباید او را با کاتب مثنوی های خواجوی کرمانی ( در موزهء بریتانیا )که ” میرعلی بن الیاس تبریزی ” در ۷۹۸ ق است ، اشتباه کرده ، هرچند که فرزند الیاس نیز به یقین از استادان پیش کسوت و متقدّم این خط است ». ( قلیچ خانی ، درآمدی بر.. ص ۱۱۰ )
پس از میرعلی ، به تدریج در خطّ نستعلیق ، استادان بزرگی پدیدار شدند که می توان به میرعبداالله ( پسر میرعلی ) که به گمان برخی ، نستعلیق را تکامل بخشید و میرزا جعفر تبریزی اشاره نمود . ( راهجیری ، ص ۷۴ )
« جعفر تبریزی ( بایسنغری ) در تبریز چشم به جهان گشود ، مقدّمات خط را در همان شهر فراگرفت و در جوانی مدّتی در تبریز و پس از مدّتی در شهر یزد به کتابت اشتغال داشت تا اینکه به هرات سفر کرد و به حلقهء هنرمندان کتابخانهء بایسنغر ، فرزند شاهرخ پیوست و پس از چندی آثارش را ” جعفر البایسنغری ” رقم کرد . در سال ۸۳۳ ق ، کتابت شاهنامهء بایسنغری را به پایان برد . جعفر جز نستعلیق در خطوط شش گانه و نیز خطّ تعلیق چیره دست تر بود و توانست شاگردان زبردستی چون : عبدالله طبّاخ هروی ، عبدالحیّ منشی ، شیخ محمود و اظهر تبریزی را تربیت کند». ( قلیچ خانی ، درآمدی بر.. ص ۱۱۲- ۱۱۰ با تلخیص )
جعفر تبریزی شاهنامه را به فرمان شاهزاده بایسنغرمیرزا که خود از شاهزادگان بنام و هنرمند و خوشنویس کارآمد بوده ، کتابت کرد . ( ربیعی ، ج ۲ ، ص ۲۰۱ ) این شاهنامه با بهترین تذهیب و تصاویر نگارگران عهد تیموری آراسته گشته است و هم اکنون در کتابخانهء موزهء کاخ گلستان ( سلطنتی سابق ) به شمارهء ۴۷۵۳ نگهداری می شود . دانشنامه ویکی پدیا می نویسد : با این کار ، خطّ نستعلیق به عنوان خطّی رسمی و در ردیف خطوط شش گانه ( ستّه ) جای گرفت.
در سده های آغازین شکوفایی خطّ نستعلیق ، دو سبک کاملاً متفاوت در نقاط گوناگون ایران پدیدار گشت ، یکی شیوهء میرزا جعفر تبریزی ( سدهء نهم ) و اظهر تبریزی بود که بعدها سلطان علی مشهدی آن را رونق داد و در خراسان و اطراف آن متداول شد که به شیوهء شرقی یا خراسانی مشهور گشت . در این شیوه اندازهء کلمات و حروف معتدل است.( فضائلی ،ص۴۴۸ /رامین ،ج ۱۶،ص۷۷۶ ) این سبک سده هاست تکامل یافته و همان سبکی است که ما ایرانیان از آن بهره می بریم . (فضائلی ۴۴۹ / یارشاطر ، ص ۷۱ )
دیگری شیوهء غربی است که مبدع آن عبدالرّحمن خوارزمی ( اواخر سدهء نهم ) خوشنویس دربار یعقوب آققویونلو ( حکومت ۸۹۴ – ۸۸۴ ق ) می دانند و پس از او فرزندان وی به نام های عبدالرّحیم ، عبدالکریم و پیروان او رواج دادند . این شیوه بیشتر در غرب و جنوب ایران رایج بود . ( فضائلی ، ص ۴۴۸ ) امّا به تدریج در بین ایرانیان به فراموشی رفت . امّا اکنون سده هاست نستعلیق نویسان افغان ، هند و پاکستان بدین شیوه می نویسند . در این شیوه کلمات و حروف بسیار تند و تیز نوشته می شود . ( رامین ، ج ۱۶ ، ص ۷۷۶ / فضائلی ، ص ۴۴۹ / ویکی پدیا / یوسفی ، ص ۸۹ ) « کشیده ها یک دست و به طور غیر معمول بلند هستند ، دوایر نسبتا بزرگ هستند ، ابعاد حروف و کلمات در کل از تناسب خوبی برخوردار نیستند و بدین ترتیب آن زیبایی و هماهنگی را که در سبک خراسانی یا شرقی دیده می شود ، ندارد به خاطر همین عیوب ، سبک غربی تقریبا در ایران استفاده نمی شد ». ( یارشاطر ، ص ۷۱ )
خطّ نستعلیق در مدّت کمی پس از پیدایش به سرعت در میان هنرمندان خوشنویس رواج یافت و در اندک مدّتی به سرزمین های هند ، ترکیّه ، مصر و دیگر ممالک غربی راه پیدا کرد . ( رامین ، ج ۱۶ ، ص ۷۷۶ / فضائلی ، ص ۴۵۰ ) فضائلی در این باره می نویسد : « پس از اینکه خطّ نستعلیق سر و صورت نیکو یافت و خودنمایی کرد ، زیبایی منظر و سهل نویسی و سرعت آن باعث شد که با وجودواج و رونق اقلام شش گانه ، این خط در ایران جلو زند و بیش از آن ها قبول خاطر و پسند طباع قرار گیرد و روز به روز بر رونق و توسعهء آن بیفزاید .
از این رو بود که مدّت صد و پنجاه سال از زمان تیمور و شاهرخ و اولاد او تا ایّام سلطان حسین بایقرا طوری ترّقی کرد که مافوق بر آن متصوّر نبود . چنانکه پس از وضع روشن آن خط ، با اینکه ایرانیان از خطوط دیگر اسلامی هم استفاده می کردند و در نوشتن قرآن و کتیبه و کتاب ، اقلام ستّهء یاقوتی را به کار می بردند ، قلم مخصوص آنان نستعلیق بود و شاید از آغاز قرن نهم به بعد بیش از سه چهارم کتابت ایران با این قلم بوده است » . (فضائلی ، ص ۴۵۰ )
پس از میرزا جعفر بایسنغری ، شاگرد هنرمندش اظهر تبریزی ( ف ۸۸۰ ق ) سرآمد این خط شد که آثار خوبی هم از او ، در دسترس است . و پس از او پرچم این نهضت به دوش سلطان علی مشهدی ، ملقّب به قبله الکتّاب، زبده الکتّاب و سلطان الحظّاطین ( ۹۲۶-۸۴۱ ق ) ، نامی ترین خوشنویس قدیمی نستعلیق ، قرار گرفت . او به غیر از آن که هنرمندی والا تبار بود ، در عرصهء نویسندگی نیز صاحب رسالاتی به ویژه در زمینهء هنر خوشنویسی است . وی معاصر سلطان حسین بایقرا و مورد عنایت وزیر هنرمندش امیرعلی شیرنوایی بود . (راهجیری ، ص ۷۵ ) وی در مدّت عمر طولانی خود که هشتاد و پنج سال بود ، آثار بسیاری بر جای نهاد و شاگردان ناموری تربیت کرد که عبارتند از : سلطان محمّد خندان ، سلطان محمّد نور ، زین الدّین محمود ، عبدی نیشابوری ، محمّد ابریشمی ، محمّد قاسم شادی شاه ، مولانا رستم علی ، علاء الدّین محمّد هروی. ( قلیچ خانی ، درآمدی بر، ص ۱۱۵ ) که برخی از آنان به مراتبی فراتر از استاد رسیدند. ( سلوتی ، ص ۱۸ )
بهترین شرح زندگی او در رسالهء آداب خط که آن را سال ۹۲۰ ق سروده آمده است . این رساله از مهمترین رساله های آموزشی در زمینهء هنر خوشنویسی است . ( قلیچ خانی ، درآمدی بر، ص ۱۱۳ ) برخی سلطان علی را شاگرد اظهر تبریزی می دانند .( قلیچ خانی ، درآمدی بر، ص ۱۱۳ ) خود دربارهء هنرش می گوید :
پیش من مه رخان سیم ذقن بهر تعلیم خط به وجه حسن
آمـدنـدی ز دور و نـزدیـک خواه از ترک ، خواهی از تازیک
( قلیچ خانی ، درآمدی بر.ص۱۱۲)
پس از سلطان علی ، باید به یکی از ناموران و نوابغ هنر نستعلیق ، میرعلی هروی ( ت ۸۷۰ ق ) اشاره کرد که از آغاز پیدایش خطّ نستعلیق تا زمان او و پس از او تا زمان هنرنمایی میرعماد ، هیچ یک به استادی او نیامدند. ( سلوتی ، ص ۱۸ ) به طوری که در این یک قرن و نیم ، ستارهء درخشان آسمان خوشنویسی نستعلیق را میرعلی هروی می دانند . ( ویکی پدیا ) خود در این باره می گوید :
عمری از مشق دوتا بود قدم همچون چنگ تا که خطّ مـن درویش بدین قانـون شد
طالـب مـن هـمه شـاهان جهـاننـد و مـرا چونگدایان،جگراز بهر معیشتخون شد
( قلیچ خانی ، درآمدی بر… ، ص ۱۱۶ )
ارجمندترین قطعه های میرعلی در مرقّع گلشن موجود در کاخ گلستان وجود دارد ( قلیچ خانی ، درآمدی بر… ، ص ۱۱۶ ) میرعلی نیز همچون اسلاف خود شاگردان بسیاری را تربیت کرد که برخی از استادان مسلّم و یگانهء این خط بودند ، مانند : سید احمد مشهدی ، محمود شهابی ، مالک دیلمی و محمّد حسین کشمیری . ( سلوتی ، ص ۱۸ ) پس از میرعلی تا پایان سدهء دهم ، تقریباً در مدّت نیم قرن از پیروان و شاگردان او خوشنویسانی پای به دایره نهادند که از آن میان ، شاه محمود نیشابوری و بابا شاه اصفهانی از همه نامورترند . ( سلوتی ، ص ۱۸ )
قلیچ خانی دربارهء خوشنویسی روزگار صفوی می نویسد : « در دورهء صفوی ( ۱۱۴۸ – ۹۰۷ ق ) نستعلیق دورهء کمال خود را توسّط هنرمندانی چون : مالک دیلمی ، شاه محمود نیشابوری ، محمّد حسین تبریزی و بابا شاه اصفهانی سپری کرد و در اوایل سدهء یازدهم دراصفهان ، به دست علیرضا عبّاسی و میر عماد قزوینی به اوج زیبایی و تناسب رسید . از مشهورترین آثار شاه محمود می توان به قرآن ( در ۹۴۵ ق ، در موزهء توپ قاپی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 