پاورپوینت کامل جنس در اسمها‌ی فارسی باستان ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنس در اسمها‌ی فارسی باستان ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنس در اسمها‌ی فارسی باستان ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنس در اسمها‌ی فارسی باستان ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

زبان فارسی باستان چون دیگر زبان‌‌های هند و ایرانی دارای ویژگی صرفی است. این ویژگی در مورد اسم‌ها بسته به جنس آنها در حالت های مختلف صرفی (چون فاعلی، مفعولی، ندایی و …) شکل می‌گیرد. مقال زیر که ترجمه و تلخیص یکی از مقاله‌های رودیگر اشمیت، یکی از بزرگترین متخصصان فارسی باستان معاصر است، می‌کوشد، نقدی بر آثاری بیاندازد که به راحتی جنس اسم‌های فارسی باستان را سرخود تعیین کرده‌اند.

زبان فارسی باستان چون دیگر زبان‌‌های هند و ایرانی دارای ویژگی صرفی است. این ویژگی در مورد اسم‌ها بسته به جنس آنها در حالت های مختلف صرفی (چون فاعلی، مفعولی، ندایی و …) شکل می‌گیرد. مقال زیر که ترجمه و تلخیص یکی از مقاله‌های رودیگر اشمیت، یکی از بزرگترین متخصصان فارسی باستان معاصر است، می‌کوشد، نقدی بر آثاری بیاندازد که به راحتی جنس اسم‌های فارسی باستان را سرخود تعیین کرده‌اند. از جمل آنها کتابی است از کنت (

Kent, 1953, Old Persian Grammer

) که ترجم فارسی آن از سعید عریان نیز موجود است. رودیگر اشمیت، یکی از زبانشناسان و متخصصانی است که با تسلط بر زبان‌های کهن ایلامی، اکدی، یونانی باستان، لاتین، سنسکریت ، اوستایی و فارسی باستان، بیش از ۴۰ سال پژوهش‌های خود را بر فارسی باستان متمرکز کرده است و کتیبه‌های فارسی باستان را از نو مورد برررسی و پژوهش موشکافانه ای قرار داده است و نتیج آن پیکر جدیدی از کتیبه‌های فارسی باستان شده است. او بیش از صدها مقاله در زمین فارسی باستان دارد و تمامی مطالعات پیش از خود را مورد نقد و بررسی قرار داده است. سوای این، کتابهای زیادی در زمین آثار جنبی فارسی باستان با توجه به آثار مورخان یونانی به چاپ رسانده است. متاسفانه در ایران آنقدر که اثر کنت شهرت دارد و در دانشگاه‌های ما مورد استفاد دانشجویان و استادان قرار می‌گیرد، کمتر به آثار اشمیت توجه می‌شود.

Rüdriger Schmitt, “Das grammatische Geschlecht der Substantive des Altpersischen”, ۱۹۸۶, im Studia Grammatica Iranica Festschrift für Helmut Humbach, SS.311-326

.

رودیگر اشمیت، «جنس دستوری اسمهای فارسی باستان»، ۱۹۶۸ در پژوهشهای دستوری ایرانی جشن نام هلموت هومباخ، ص ۳۱۱-۳۲۶.

ترجمه و تلخیص: بهار مختاریان

بخش ۱: جنس دستوری (

genus

) یک اسم در زبان‌های هند و اروپایی کهن و حتی نو از لحاظ قوانین ستاکی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. این بررسی تنها در برخی صورت‌های صرفی مستقیم از یک ستاک خاص ممکن است، مثلاً حالت مفرد فاعلی که به صورت *-

o-m

هند و اروپایی برمی‌گردد، اسم خنثی است، و یا بنا بر برخی داده‌ها برای اسامی مونث دست دوم قابل توضیح است، مثلاً

áva

– در ودا = اوستایی

asp

– = لاتین

epua

«مادیان».

در غیر این صورت ویژگی جنسی یک اسم قاموسی تنها از طریق صفت یا ضمیر صرف شده همراه آن ممکن می‌شود و بر این اساس می‌توان تعیین کرد یک اسم مذکر، یا مونث یا خنثی است. در اینجا باید ذکر کنم که البته این مسئله در مورد همه ضمایر و صفات هم مصداق ندارد، زیرا فرضاً ضمایر فاعلی، جنسی را روشن نمی‌کنند.

همچنین مسئله جنس دستوری موضوع محتوایی واژگان است که به مدلول آن برمی‌گردد. پس برای اسامی با هر معنایی، جنس طبیعی آن قابل اجراست، یعنی برای نامیدن جانداران مونث یا مذکر، جنس دستوری از قبل قابل تصور است.

بخش ۲: حال اگر کسی محدودیت‌های مختلف برای مشخص ساختن جنس دستوری را در نظر بگیرد، آنوقت از اینکه همه فرهنگ‌ها به راحتی برای هر واژه جنس آن‌را نیز می‌آورند، شگفت‌زده خواهد شد. برای اینکه در عمل ببینیم که این داده‌ها تا چه حد بر اساس قیاس و ریشه‌شناسی منطبق‌اند، شواهد بسیار کارا هستند. ما در اینجا در مورد زبان فارسی باستان چنین قصدی را داریم. در مورد دستور زبان فارسی باستان، تنها از میله-بنونیست عبارتی در باره جنس اسامی داریم. اما کتاب کنت به چنین موضوعی نپرداخته است، با اینحال در واژه ‌نامه خود برای هر اسمی جنسیت آنرا نیز به راحتی مشخص ساخته است.ً بدون بررسی دقیق در جنس این اسم‌ها، تعیین جنس اسم‌هایی چون

vahana

– «جای»،

θarmi

– «چوب سوزنی» خطاست.

بخش ۳: در مواردی تعیین جنسیت از متن ممکن است، برای مثال بهترین نمونه برای آن مورد

dahyu

– «سرزمین» است که از روی صفات، مسندات، ضمایر اشاره، موصولات و تصریفات قابل بررسی است که بر این اساس می ‌توان جنس مونث آنرا تعیین کرد.

بخش ۴: بر این اساس می‌توان گروه‌های مختلف را بر اساس زیر طبقه‌ بندی کرد:

۱: ۴ نام افراد (اسم خاص) را می توان بر اساس جنسیت آنها تعیین کرد، و به هیچ وابسته ثانوی، چون موصولات نیازی نیست. مثلِ

Gaumta haya maguš

(گئوماتای مغ) که جنس مذکر او معلوم است.

۲: ۴ همین موضوع در مورد نام نادر ایزدان نیز صادق است. مثلاً

Anhit

-، گرچه این نام در کتیبه‌ های متاخر استثناّ با صرف فاعلی اشتباهی با °

ta

نوشته شده، مونث است.

۳: ۴ بیش از ۳۰ مورد نشانه‌ های شخصی، چون انساب و عناوین و مشاغل، که یا از طریق محتوای معنایی آنان قابل تشخیص است، مثل

apaniyka

– «نیا» و یا

napt

– «نوه»،

niyka

– «پدربزرگ»،

pitar

– «پدر»،

puça

– «پسر»،

brtar

– «برادر» و یا از ارتباط بافتی با شخص مشخصی، چون

anušiya

– «یاریگر»،

aštika

– «سپرگیر»،

uv- aštika

– «سپرگیر خوب»،

aštibara

– «سپردار»،

asabra

– «سوار»،

uv-asabra

– «سوارخوب»،

xšaçapvan

– «شهربان»، (ص. ۳۱۴)

xšyaθiya

– «شاه»،

jantar

– «زدار، کشنده»،

θanuvaiya

– «کمان‌گیر»،

uv-θanuvaniya

– «کمان‌گیر خوب»،

dauštar

– «دوست»،

pasti

– «پیاد‌ه نظام»،

framtar

– «فرمانده»،

bandaka

– «بنده»،

vaçabara

– «جامه‌دار»،

zrakara

– «بدکار»،

u-šhamaranakara

– «نبرده خوب»، که از این طریق جنسیت و در پی آن جنس دستوری مشخص می‌شود. تاکنون تعدادی از اسامی مذکر از این طریق روشن شده اند: چون

anušiya

– «یاریگر»، (به صورت مسند برای ضمیر موصولی

tayai-šaiy

در

NP)

،

knuvaka

– «سنگ‌تراش»،

xašyaθiya

– «شاه»،

daraniyakara

– «زرگر»،

baga

-«بغ»،

magu

– «مغ»،

martiya

– «مرد».

برخلاف موارد یاد شده تعیین جنس مذکر برای

daiva

– «دیو» (تنها در حالت جمع مذکر

daiv

آمده) و

marik

«مرد جوان، میره» (تنها در حالت ندایی مفرد

mark

) فقط از طریق فارسی باستان ممکن نیست.

بخش ۴: ۴ گروهی دیگر از نام‌ها نام اقوام و ملیت‌هاست که بنا بر کتیبه‌ها یا با ضمیر اشار

iyam

و یا در حالت فاعلی مفرد مختوم به

a

از لحاظ صوری مذکر تشخیص داده شده‌اند. اما در بین آنان برخی از نمونه‌ها با اشخاص مرتبط هستند، مانند

Asagartiya-

،

Ptišuvari-

،

Mrgava

-، و برخی از طریق ضمیر تعیین می‌شوند مانند

vjiya

– از طریق ضمیر اشاره

avaiy

و

Murdrya

– با ضمیر

avaiy

، یا

Yauna

– با ضمیر

avaiy

،

Saka

– با ضمیر موصولی

tayaiy

و

Spardiya

– با ضمیر اشاره

avaiy

.

بخش ۵: مشکل اصلی تعیین جنس اسامی بیشتر در مورد نام‌های جغرافیایی است، که از میان آنها

Bbiru

– «بابل» مذکر (با مسند

hamiçiyam

در حالت فاعلی مفرد در

DB I 80

= داریوش بیستون/یکم) جنسیت آن از لحاظ نحوی تعیین شده است. اسامی دیگری که ظاهراً از طریق صرف های موجود می‌توان جنس آنرا تعیین کرد، اسم

Prsa

– است که با مونث و خنثی نیامده و می‌توان آنرا مذکر دانست؛ همچنین

Marguš

است.

بخش ۱: ۵) در مورد بسیاری دیگر از اسامی، تعیین جنسیت آنها همچنان مشکوک باقی می‌ماند. مخصوصاً در مورد

a

-ستاک‌ها با حالت فاعلی مختوم به

a

که نمی‌توان آنها را اسم خنثی دانست، چون:

Autiyra

،

Arabya, Armina, Asagarta, (v)ja, Uvdaicaya, Katpatuka, Kampanda, Gandra, Gandutava, Tigra, Dubla, Nisya, Pga, Parθava, Pirva, Maka, Mda, Mudrya, Yauna, Lab(a)nna, Vkna, Saka, Sug(u)da, Skurda, Sparda, Zzna, Zzahya, Zranka, Haraiva

.

تعیین جنس مونث برای این این اسامی بنا به قاعده اسامی مونث

o

ستاک یونانی-لاتینی ممکن نیست و از همین رو تاکنون استدلالی ناممکن دانسته شده. از آنجا که در ایرانی باستان شاهدی برای مونث

a

ستاک نیست، باز نمی‌توان زبان ایرانی را با زبان هند و آریایی یکی دانست و با قطعیت مذکرها را مختوم به

a

– و مونث‌ها را مختوم به

– دانست. فعلاً این مسئله را نمی‌توان قطعی انگاشت که آیا این ویژگی زبان‌های هند و ایرانی است و یا خاص زبان هند و آریایی است.

بخش ۲: ۵) بر همین قیاس اسامی

ستاک نیز بر همین سیاق‌اند. اسم‌هایی مانند

Aθur-

،

Arbair

،

Izal-

،

Uyam-

،

ašd-

،

Kuganak-

،

Trav-

،

Tigr

،

çš-

،

Paišiyuvd-

،

Patigraban-

،

Yad

،

Yutiy-

،

Rax-

،

Rag

– جنسشان روشن نیست.

بخش ۳: ۵) همچنین آن دسته اسم‌هایی که به جهت مختوم شدن حالت فاعلی آنها به

š

، خنثای

i

یا

u

ستاک نیستند، چون:

Abirduš, Arakadriš, Kpišakniš, Kunduruš, Θataguš-, M[ru]š, Viš[pa]uz[]tiš, Sika[y]uvatiš-, Hinduš

– .

۳.۱. ۵ )چنین جنبه چند پهلویی برای نام

Uvrazmiš

(خوارزم) نیز مطرح است که بنا به گونه

Uvrazmy

(با /-

-/ بنا به صورت صرفی نمونه

dev

– که مایرهوفر درباره آن مقاله دارد. ر. ک

zu iranische Reflexen des vk-Typus, 1980

) تغییر شکلی است از اسم –

– ستاک

Uvrazm

– که در اصل مونث انگاشته می‌شود. درمورد نام

Bxtriš

(بلخ) و

Harauvatiš

(هرات) نیز جریان به همین منوال است چراکه صورت اوستایی آنها یعنی

Bxδ

– و

Haraxvait- (= Sárasvat

-) باید مورد قبول باشد (ر. ک .

Schmitt, 1984, Zur Ermittlung von Dialekten in Altiranische Zeit

).

بخش ۴. ۵) برعکس موارد فوق جنس دستوری واژه

Ufrstu

– (پانوشت ۱۴. که بنا بر کنت مذکر است (ص. ۱۷۶) و بنا بر شپیگل (

FR. Spiegel, Vergleichende Grammatik der alteriranischen Sprachen, Leipzig, 1882, 399

) مونث دانسته شده، نامشخص می ‌ماند چراکه تنها در

DBI 92

(داریوش بیستون/ یکم) در حالت بایی مفرد آمده است. همچنین نام

Kmna

– که در حالت ازی مفرد در کتیبه

DSf 35

(داریوش سوئز/ ف) آمده است و بر این اساس نشان از

a

ستاک دارد و نیز نام

Kša

– در حالت ازی مفرد و نیز

Hagmatna

– در

DB II 76, 77

در حالت دری مفرد به همین گونه ‌اند.

بخش ۵. ۵) با توجه به توضیحاتی که در بخش‌های پیشین داده شد، می‌توان نتیجه گرفت که صورت ستاک به تنهایی برای تعیین جنس دستوری کافی نیست. حاصل این بحث این است که علاوه بر آنکه جنس دستوری بر پایه جنسیت شکل می‌گیرد، دسته سومی از واژگان نیز وجود دارند که جنس دستوری آنها بر اساس

Appellativ

(اسامی عام) و به ویژه بنابر تنظیم این گروه قابل تعیین است.

بخش ۶) در حوزه اسم‌های عام که در آنها هیچ نشانه فردی وجود ندارد، همانند اسم‌های جغرافیایی می توان با توجه به شواهد نحوی بیشتر در مورد آنها به شرح زیر دست یافت:

۱. ۶) آن دسته اسم‌هایی که از طریق صفات و ضمایر از لحاظ نحوی جنس آنها مشخص شده است: مثل

apadna

– مذکر «قصر، آپادانا»؛

ranjana

– خنثی «رنگ»،

aruvasta

– خنثی«پرکار»،

asman

– مذکر «آسمان»،

ustaan-/°tašan

– مونث «پله»،

kra

– «سپاه»،

ksaka

– مذکر «سنگ نیمه‌قیمتی، کریستال»،

xšaça

– خنثی «شاهی»،

taum

– مونث «تخمه، جنس»،

taara

– مذکر «قصر، تچر»،

θard

– مونث «سال»،

θarmi

– مذکر «چوب درخت سوزنی»،

θik

– مونث «ریگ»،

daivadna

– مذکر «دیوخانه، بت‌خانه»،

dta

– خنثی «داد، آیین»،

dahyu

– مونث «سرزمین»،

did

– مونث «برج»، (ص. ۳۱۸)

duvarθi

– مذکر«تالارستون‌دار»،

drayah

– خنثی «دریا»،

patikara

– مذکر «پیکر»،

paθi

– مونث «راه»،

pru

– مذکر «عاج»،

framn

– مونث «فرمان»،

bm

– مونث «بوم»،

mayxa

– مذکر «سرستون، قبه»،

yauviy

– مونث «کانال، راه‌آب»،

rauah

– خنثی «روز»،

rautah

– خنثی «رود»،

viθ

– مونث «خانه، ایوان»،

sinkabru

– مذکر «سنگ »،

stna

– خنثی «جای»،

stn

– مونث «ستون»،

šiyti

– مونث «شادی، خوشی»،

hadiš

– خنثی «نشستگاه، کاخ»،

hadug

– مونث «شهادت، حکم»،

بخش ۱. ۱. ۶) تعیین جنس اسمهای زیر نوسان دارد:

nar

– «ورزیدگی، هنرمندی»، که در

DNb 46

(داریوش نقش رستم/ب) با ضمیر موصولی

tay

مذکر است و در

DNb 48

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.