پاورپوینت کامل هنرِ حکیم معنوی ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنرِ حکیم معنوی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنرِ حکیم معنوی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنرِ حکیم معنوی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
( آنگاه که فلسفه در جهان یونانی تکوین و نخستین بذرهای اندیشه فلسفی جوانه زد، فلاسفه یونانی هماره خود را با پدیدهای به نام هنر (و به تعبیر آنان Techne) مقابل و مواجه یافتند، و دقیقاً از همین روست که در سپیدهدم پیدایی این فلسفه، گرگیاس سوفسطایی (این سوفیستِ معاصر، اما مسنتر از سقراط)، در رساله خود با عنوان خطابه در ستایش هلن به تأملات نظری در باب هنر پرداخته و نقاشی و پیکرهسازی را دو هنری دانست که قادرند حاسه دیدن را با کمال فنی خود ارضا نمایند.
الف
(
آنگاه که فلسفه در جهان یونانی تکوین و نخستین بذرهای اندیشه فلسفی جوانه زد، فلاسفه یونانی هماره خود را با پدیدهای به نام هنر (و به تعبیر آنان
Techne
) مقابل و مواجه یافتند، و دقیقاً از همین روست که در سپیدهدم پیدایی این فلسفه، گرگیاس سوفسطایی (این سوفیستِ معاصر، اما مسنتر از سقراط)، در رساله خود با عنوان خطابه در ستایش هلن به تأملات نظری در باب هنر پرداخته و نقاشی و پیکرهسازی را دو هنری دانست که قادرند حاسه دیدن را با کمال فنی خود ارضا نمایند. این کمال فنی با بهره بردن نقاشی از ترکیب رنگها و نیز مشاهده تعداد زیادی بدن آدمی توسط پیکرهساز حاصل میشود. ترکیب و تحقیقی که نقاش را به یک رنگ مثالی و پیکرهساز را به یک ترکیب ایدهآل از بدن انسان میرساند و جالب اینکه تاریخ فلسفه و بهویژه فلسفه هنر از تأثیر این ایده گرگیاس بر افلاطون، در نظری انسان آرمانیاش سخن میگوید. این معنا در اندیش فیثاغوریان با آن نگاه خاص شرقی و اشراقیشان بالندهتر نیز بود؛ اما این افلاطون بود که ستیغ اندیشه در تأملات نظری در باب هنر و زیبایی را به اوجی بیسابقه رساند. گرچه موضع متفاوت او در باب شعر، در رسالههایی چون آیون و جمهوری آرای او در باب هنر را مضطرب ساخت، اما تردیدی نیست که جدیترین تأملات نظری در باب هنر و زیبایی با افلاطون بزرگ آغاز شد. پس از افلاطون، شاگرد نامدارش ارسطو در بوطیقا و نیز دیگر آثارش، بسیاری از قواعد و اصول هنر و زیبایی را همچون منطق، تدوین و تبویب نمود. این سیر را میتوان حتی نزد اپیکوریان و رواقیان پی گرفت و تا حد نوافلاطونیانی بزرگ چون فلوطین پیمود و بهویژه او، که آراءاش در باب زیبایی و هنر تأثیر شگرفی بر مفهوم زیبایی نزد آباء بزرگ کلیسا و این سو، برخی متفکران مسلمان نهاد. اما نهضت ترجمه و آشنایی مسلمین با آراء یونانیان از یک سو و نیز رویکرد متفاوت اسلام به هنر، بالاخص در باب برخی مصادیق آن، چون پیکره، موسیقی و نمایش سبب نوعی حاشیهنشینی ایدههای هنری، نزد حکما و فلاسفه مسلمان شد. گرچه در باب صناعت شاعری و بهویژه زیباییشناسی شعر، آثار مهم و مؤثری در جهان اندیشه اسلامی شکل گرفته و به وجود آمد اما هنرهای تجسمی و هنرهایی چون هنرهای نمایشی، بهویژه مستند به رویکرد دین، در محاق قرار گرفتند. البته موسیقی، موقعیتی متفاوت یافت؛ زیرا به عنوان یکی از اجزای فلسفه وسطی، ماهیتی کاملاً فلسفی یافته بود و گرچه برخی مصادیق عملی آن در بزمخانهها، جهتی متفاوت با رویکرد نظری یافته و برافروختگی فقه و فقیهان را سبب میشد، اما با این وجود، کسانی چون فارابی (در موسیقىالکبیر) و ابنسینا (در جوامع علم موسیقی) و در یک ساحت فنیتر و به زبان موسیقی نزدیکتر، کسانی چون صفیالدین ارموی (در الادوار) و بعدها عبدالقادر مراغی (در آثاری چون جامعالالحان) آثار مهمی را در قلمرو موسیقی آفریدند و بدون هیچگونه تردیدی این آثار در غنای مطلق موسیقی ایرانی، بسیار مؤثر بودند. اما مسئله در باب هنرهایی چون نقاشی و دیگر هنرهای تجسمی یک نفی پنهان بود. در چنین ساحتی آثار هنری و تزیینی مبتنی بر یک سنّت عملی و نه الزاماً نظری، مسیر خود را پی گرفته و مهارت، جایگزین خلاقیتهای هنری مستند به یک ذهن خلاق گردید. این بدان معناست که سیر رشد هنرهای تجسمی در تمدن اسلامی بیشتر بر همین مهارت عملی استوار بود. این مهارت فنی از یک سو و مواضع فقهی از دیگرسو، ایجاد نسبت تنگاتنگ میان نظر و عمل را در هنرهایی چون هنرهای تجسمی بسیار محدود نمود؛ و این مسئله چنان آشکار بود که متفکرانی چون ریچارد اتینگهاوزن و الگ گرابار را در تتبعات تاریخی خود بر آن داشت تا در کتاب هنر و معماری اسلامی، ریشه این مسئله را در متفاوت بودن زندگی پیامبر(ص) با حضرت عیسی(ع) و بودا جستوجو کنند. پیامبری که از دیدگاه آنان حیاتش ـ برخلاف عیسی و بودا ـ فاقـد رمـز و راز بـود و ایـن به زعـم این دو محقق یعنی: «اسلام با فقدان زندگی ویژهای به مثابه الگوی رفتاری و یا نماد و رمز دین، کمتر تحت تأثیر القائات و الهامات شمایلنگاری قرار گرفت» این مسئله خود عامل مهمی در عدم تأملات نظری فلاسفه و متفکران مسلمان در باب هنرهای تجسمی بود. البته این قطعاً بدان معنا نیست که در حوزه نظری و بهویژه در ساحت فلسفه و حکمت، آنچه که امروزه بنیادهای نظری هنر نامیده میشود (چون خیال، تخیل و عالَم مثال) مورد توجه و تأکید این حکما نباشد. از همان نخستین رویش جوانههای فکر فلسفی در تمدن اسلامی، فلاسفه مسلمان با رویکردی ابداعی و بسیار قَدَر، در تبیین مفهوم و ماهیت خیال کوشیدند. در رأس آنها، فارابی که در آرای اهل مدینه فاضله و دیگر آثار خویش، قدرت خیال را از سقفِ جهانِ تحتالقمر بالا برد و در جهان فوقالقمر تا حتی محاکات از سبب اول کشاند؛ و ابنسینا که در شفا با تبیین دقیق میان خیال و متخیّله، بین این دو تمایز قائل شد و راه را برای عمیقترین مباحث فلسفی در باب خیال و تخیّل گشود. غزالی در پی این دو بزرگ، با به میان کشیدن قوه ذوق و نسبت دادن آن به شعرا و موسیقیدانان و نیز بحث در باب زیبایی، مباحث حکمای پیشین را تکمیل نمود و فضا را برای تأملات نظری شیخ اشراق که بزرگترین واضع نظری عالَم مثال در اندیشه اسلامی بود، بازنمود تا تمامی این سابقه درخشان به سخاوت، در اختیار شیخ اکبرِ حکمت و عرفان نظری یعنی محییالدین ابنعربی قرار گیرد و او در سراسر تأملات عمیق و تأویلی خود هم عالَم خیال را اوسع عوالم دانسته و آن را حضرت چهارم از حضرات خمس قرار دهد و هم با بهره بردن از مفهوم برزخی خیال، ماسوی الله را «الموجود کالمعدوم و المعدوم کالموجود» بخواند و مهمتر در ساحت قوای باطنی نفس، از قدرت عظیم خیال متصل با قوایی عظیم چون همت سخن بگوید و در فص ششم فصوصالحکم خیال عارف را به نیروی همت، قادر بر آفرینش و احضار صور مراتب فوقانی هستی بداند. شرحی عظیم که ژیلبر دوغان، فیلسوف سنّتگرای معاصر، را پس از قرائت خیال خلاقهانری کربن (که شرحی بر تأملات نظری ابنعربی در باب خیال بود) بر آن داشت تا «تمامی پیشرفتهای روانکاوی عصر جدید را در برابر نظریه خیالِ منعکس در فتوحات مکیّه در حد مطالعاتی ابتدایی و ماقبل تاریخی» بداند. گرچه در بسیاری از این مباحث، رویکرد کلامی بر هرگونه تأمل هنری تفوق کامل داشت، همچون فارابی که قدرت خیال را گسترهای بس فراخ بخشید تا وحی و نبوت را توجیه و تبیین کند. اما با وجود این، مباحثی که حکمای مسلمان پیرامون بنیادهای نظری هنر و ادب ارائه کردند، پشتوانهای عظیم برای آثار هنری و زیباییشناسی در دورههای بعدی فراهم ساخت. بله اعتراف میکنیم همچون یونان، هنر دغدغه حکمای مسلمان نبود اما در عین حال عمیقترین و دقیقترین مباحث در باب مفاهیمی چون قوه خیال، عالم خیال، عالم مثال و کارکردهای عرفانی رنگ و نور از سوی حکمای مسلمان صورت گرفت.
ب) آن وظیفهای که حکمای مسلمان در باب هنر بر دوش خویش ننهاده و بر عهده نگرفتند، سنّتگرایان ظرف ۱۰۰ سال گذشته، با طوع و رغبت به جان پذیرفتند و سهو و غفلتی عظیم (البته کاملاً ناخواسته) را به همت مردانه خویش جبران نمودند. رویکرد اصلی و عام آنان در تفوق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 