پاورپوینت کامل امیرکبیر و غرب ایران ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امیرکبیر و غرب ایران ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امیرکبیر و غرب ایران ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امیرکبیر و غرب ایران ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

«ناصرالدین شاه مستوفی ‌الممالک و ظل‌السلطان را به تلگراف حضوری احضار کردند. وی به تصور این که مربوط به مسأله خوزستان است، حاضر نشد؛ اما معلوم گردید قضیه مربوط به خروج و طغیان شیخ عبیدالله می‌باشد و غلبه او بر قسمتی از آذربایجان. در تلگرافخانه پس از شرح کشّافی از حرکات شیخ عبیدالله در میاندوآب و ارومیه و مراغه و غیره، به ظل‌السلطان فرمان داد که از سفر خوزستان منصرف گشته و معجلا خود را به همدان برساند تا در آنجا نقشه کار به او تعلیم شود که از همدان به طرف تهران و یا به سمت آذربایجان حرکت کند.»

«ناصرالدین شاه مستوفی ‌الممالک و ظل‌السلطان را به تلگراف حضوری احضار کردند. وی به تصور این که مربوط به مسأله خوزستان است، حاضر نشد؛ اما معلوم گردید قضیه مربوط به خروج و طغیان شیخ عبیدالله می‌باشد و غلبه او بر قسمتی از آذربایجان. در تلگرافخانه پس از شرح کشّافی از حرکات شیخ عبیدالله در میاندوآب و ارومیه و مراغه و غیره، به ظل‌السلطان فرمان داد که از سفر خوزستان منصرف گشته و معجلا خود را به همدان برساند تا در آنجا نقشه کار به او تعلیم شود که از همدان به طرف تهران و یا به سمت آذربایجان حرکت کند.» از این تماس و تأکید به ظل‌السلطان، میزان خوف و وحشت شاه از خروج و حمله شیخ عبیدالله به‌وضوح مشهود و آشکار است؛ زیرا ناصرالدین شاه می‌ترسید شیخ به تهران برسد و با عنایت به این که ارتش مجهزی در تهران وجود نداشت، به‌آسانی شاه را از تخت فروکشیده، خود پادشاه ایران شود و صحنه غلبه افغانیان بار دیگر تکرار گردد. ناصرالدین شاه تأکید کرد که اگر در این خدمت غفلت و در حرکت به سمت همدان تأخیر کند، به مقام سلطنت و شخص پدرش ناصرالدین شاه و خاندان قاجار خیانت کرده و نمک به حرام خواهد بود. بنا به تصریح ناصرالدین شاه: «امروز در ایران جز نیروی تحت فرماندهی تو (ظل‌السلطان)، نیروی مجهزی وجود ندارد که از عهده دفع شیخ عبیدالله برآید.»

شیوع اخبار قتل ناصرالدین‌شاه و ولیعهد و انقراض قاجاریه به دست شیخ عبیدالله در لرستان، موجب شورش فوج مراغه شد که در اردوی ظل‌السلطان بودند، و «ایلات و عشایر لر نیز در همین هنگام سر به قیام برداشتند که یازده تن از سرانشان به فرمان ظل‌السلطان سر بریده شدند و لاشه آنها به میدان مقابل مسجد فعلی توتونچی در خرم‌آباد افکنده شد.» (۱۳۸۰: ۱۹۶، ۱۹۷ و ۲۱۰)

انعکاس برون‌مرزی شورش شیخ عبیدالله و متزلزل ساختن حکومت قاجاریه از این شورش، موضوع بحث روزنامه‌های خارجی از جمله روزنامه‌های استانبول شد. به متن نامه‌ای که تأییدی بر همین تأثیر است و در واقع سندی دال بر بیم دو دولت ایران و عثمانی از شیخ عبیدالله که ظل‌السلطان آن را به ناصرالدین شاه نوشته است، نظر می‌افکنیم که می‌نویسد: «تصدق خاک پای اقدس همایونت شوم. اگرچه در مسأله دولت عثمانی و شیخ عبیدالله در عریضه جداگانه جسارت نموده و عقاید خود را معروض داشته، و لکن مجدداً لازم است که در این مسأله تشریح شود که دولت عثمانی از این رهاکردن و گرفتن شیخ عبیدالله مقصودش این بوده است که به دولت ایران حالی کند که من با همه گرفتاری‌ها که دارم، باز هر وقت که برای دولت ایران تزلزلی بخواهم، برایم ممکن است و این مسأله را به دستیاری سفیر کبیر به ما نشان کرده است و از کجا که با خود شیخ عبیدالله هم همین معاهده را در میان نداشته باشد که او را رها کرده، دوباره بگیرد؟! حالا هم او را گرفته، به ولایات خارجه تبعید می‌نماید و به همه دوَل صدق و دوستی خود را حالی می‌کند. چهار پنج ماه، یک سال که گذشت، از نو اسبابی فراهم می‌آورد.

تنها خودش که این کارها را نمی‌کرد، باز پسرش و کسانش هستند، از نو مشغول می‌شوند و بلکه مقصودش قدرت‌نمایی به ماست؛ چنانچه در روزنامه «لاترکی» که روزنامه رسمی دولت آنهاست، نوشته‌اند که شیخ عبیدالله که تاج و تخت ایران را متزلزل ساخت و دو سال مایه اغتشاش شد، ما چنین و چنان کردیم. اگرچه بعد هم از او بسیار بد نوشته‌اند، لکن همین لفظ بر تزلزل تاج و تخت ایران، خیالات آنها را توضیح می‌کند. مقصودشان این است که یک نفر شیخ بی‌سر و پا، تاج و تخت چهارهزار ساله ایران را که یادگار جمشید است، می‌تواند متزلزل دارد و دو سال دولت ایران را برهم زد و حال آنکه از اول فرار حمزه‌آقا تا وقتی که شیخ عبیدالله را قشون دولت فرار داد، دو ماه طول نکشید. بی‌خبر جمعیتی فراهم آورد و دزدی و شرارتی نمود و تا قشون دولتی مأمور شد، فرار کرد. دیگر قابل این تفصیلات نبود که تزلزل به تخت و تاج چهارهزار ساله بیندازد. این اخبارات را در روزنامه رسمی دولتی می‌نویسند و نشر می‌دهند و مقصودشان این است که یک نفر رعیت ما هر ساعت بخواهیم، تاج و تخت ایران را برهم خواهد زد. چون عبارت غریبی بود، همان روزنامه را تقدیم داشتم ملاحظه فرمایید. الامر الاقدس الاعلی مطاع»

ناصرالدین شاه در حاشیه گزارش ظل‌السلطان مطالبی نوشته که این جملات از آن مطالب خوانده می‌شود: «ملاحظه شد، صحیح نوشته‌اید و همین است که ملتفت شده‌اید، لیکن بهتر این که عثمانی‌ها تخت و تاج خود را حفظ کنند.» (۱۳۵۵: ۷۱ـ۷۹)

به هر حال نه قاجاریه و نه عثمانی هیچ کدام نتوانستند تخت و تاج خود را حفظ کنند. شیخ عبیدالله نیز در پی رسیدن به سلطنت نبود و اگر چنین بود، با عباس‌میرزای «مُلک‌آرا» ـ برادر شاه ـ تماس نمی‌گرفت. گزینه عباس‌میرزا برای شیخ از چند جهت مقبول بود: ابتدا این که عباس‌میرزا ملک‌آرا از بطن خدیجه خانم چهریقی دختر یحیی‌خان بود که از مریدان شیخ عبیدالله شمرده می‌شد و سپرده خاندان شمزینی بود؛ دوم به‌‌رغم کم‌سوادی و کم‌فکری ناصرالدین‌شاه، عباس‌میرزا شخصیتی فاضل و متفکر بود و به زبان‌های اروپایی تسلط داشت و سالها در تبعید خارج از کشور، ناظر فجایع و بدبختی‌های ملت بود و عدم قبول او ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.