پاورپوینت کامل عرفان عاشقان? حافظ ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عرفان عاشقان? حافظ ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عرفان عاشقان? حافظ ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عرفان عاشقان? حافظ ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

جنگی که بر صلح رجحان دارد، جنگی است که معشوق با عاشق می‌کند. ارزش این جنگ به‌خصوص از این جهت است که معشوق آن را اختیار کرده است، و چون معشوق آن را اختیار کرده است، باعث محکم‌تر شدن پیوند عاشق و معشوق می‌شود. لذا غزالی می‌گوید که عاشق جنگ و عتابی را که معشوق اختیار کرده باشد «دوست‌تر از ده آشتی دارد» (سوانح، ص۱۸). حافظ نیز اگرچه به دوست می‌گوید «مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما»، ولی باز در مصراع بعد گویی می‌خواهد حرف خود را پس بگیرد، به او می‌گوید هر چه می‌تواند، بکند: «بکن هر آنچه توانی که جای آن داری».

جنگی که بر صلح رجحان دارد، جنگی است که معشوق با عاشق می‌کند. ارزش این جنگ به‌خصوص از این جهت است که معشوق آن را اختیار کرده است، و چون معشوق آن را اختیار کرده است، باعث محکم‌تر شدن پیوند عاشق و معشوق می‌شود. لذا غزالی می‌گوید که عاشق جنگ و عتابی را که معشوق اختیار کرده باشد «دوست‌تر از ده آشتی دارد» (سوانح، ص۱۸). حافظ نیز اگرچه به دوست می‌گوید «مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما»، ولی باز در مصراع بعد گویی می‌خواهد حرف خود را پس بگیرد، به او می‌گوید هر چه می‌تواند، بکند: «بکن هر آنچه توانی که جای آن داری».

به نظر می‌رسد که لفظ «مکن» در مصراع اول [که در دو نسخه قزوینی ـ غنی و خانلری و نسخه معتبر سایه و نیساری] غلط باشد و احتمالا این اشتباه را هم کاتبان نخستین مرتکب شده‌اند. شاعر باید به معشوق بگوید: «بکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما» جور و جفای معشوق هم چیزی است که به قول احمد غزالی «هیزم آتش عشق آید». حافظ هم جور و جفا را باعث صبر و ثبات در عشق می‌داند:

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد

که بدان جور و جفا، صبر و ثباتم دادند

غزالی گفته بود که گاه بلا و جفا، تخمی است که در زمین مراد عاشق می‌کارند و از آن گل اعتذاری برمی‌آید. حافظ نیز در اینجا نشان می‌دهد که این گل اعتذار از خاکی که بر آن بوسه زده است، روییده:

آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم

خاک می‌بوسم و عذر قدمش می‌خواهم

من نه آنم که ز جور تو بنالم، حاشا

بنده معتقد و چاکر دولت‌خواهم

مضمون جنگ و آشتی و عتاب و کرشمه در سوانح و «کنوزالاسرار» به اختصار مطرح شده است؛ اما حافظ در اینجا هم با طبع شاعرانه خود به خلق مضمونی تازه پرداخته است. جنگ و عتاب عملی است که معشوق با عاشق می‌کند؛ اما حافظ در یک جا گویی می‌خواهد به کمک معشوق برود و جزو لشکریان او باشد و با دل عاشق بجنگد:

در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است

ز ابرو و غمزه او، تیر و کمانی به من آر

عاشق اگر با دل خویش در جنگ است، به خاطر آن است که جنگ و عتابی که معشوق با عاشق می‌کند، ممکن است در حقیقت صلح و دوستی باشد. جنگی که موجب افزایش شدت عشق گردد یا جفایی که هیزم آتش عشق آید، به سود عاشق است نه به زبان او. غزالی بلای عشق و جفای معشوق را منجنیقی می‌داند که معشوق با آن قلعه هستی عاشق را با خاک یکسان می‌کند؛ چنان‌که می‌نویسد: «بلا و جفا قلعه گشادن است، منجنیق اوست در پستی تویی تو تا تو او باشی» (سوانح، ص۲۰).

«پستی تویی تو» به معنی به خاک افتادن عاشق، یا زیر پای جفای معشوق با خاک یکسان شدن است. در عین حالی که هستی عاشق لگدمال می‌شود، او هستی دیگری می‌یابد و این هستی دیگر هستی او نیست، بلکه هستی معشوق است. تا زمانی که قلعه هستی او فتح نشده بود، او قائم به هستی خود بود؛ ولی وقتی قلعه به دست معشوق فتح شد، او قائم به هستی معشوق می‌شود،‌ به همین جهت است که غزالی می‌گوید معشوقْ قلعه هستی عاشق را با خاک یکسان می‌کند تا عاشق باشد «تا تو باشی» و چیزی که باعث قیام عاشق و هستی معشوق می‌گردد، کرشمه است؛ کرشمه‌ای که به دنبال عتاب می‌آید و تلافی صد جفا بکند.

عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش

که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

۲۲- تیر عاشق‌کش

تیری که معشوق به سمت مرغ دل عاشق می‌اندازد و او را صید می‌کند، تیری است که از چشم معشوق رها می‌شود. معشوق غمزه‌ای می‌کند و با همین غمزه کار عاشق را می‌سازد:

اگرچه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری

به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

تیر و کمان که حافظ در اشعار خود بارها به کار برده است، اول بار توسط احمد غزالی وارد ادبیات نوحلاجی شده است. این نماد (متافور) را غزالی از داستانی گرفته است که میان سلطان محمود و ایاز اتفاق افتاده است. سلطان روزی از بزرگان و لشکریان خود می‌خواهد تا هر یک آرزویی بکنند، وقتی نوبت به ایاز می‌رسد، می‌گوید:

من آن خواهم همیشه در زمانه

که تیر شاه را باشم نشانه

وقتی از او می‌پرسند این چه آرزویی است که می‌کنی؟ می‌گوید که شاه وقتی به من ت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.