پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی مشترک در بین خاندان های حکومت گر در ایران ، توجه به مسئله مشروعیت است حکومت کنندگان ، جهت ایجاد اعتماد بین خود و حکومت شوندگان ، جلب همراهی و جذب حداکثری آنان ، به اهمیت جایگاه مشروعیت آگاه بودند .
هدف از تحقیق در مورد عنوان مقاله ، علاوه بر تبیین جایگاه مهم و معتنابه مشروعیت ، بیان زمینه ها و ابزار کسب مشروعیت در ادوار طولانی تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران است .
نگاهی اجمالی به سیر پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در ادوار باستانی و بعد از اسلام
چکیده : یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی مشترک در بین خاندان های حکومت گر در ایران ، توجه به مسئله مشروعیت است حکومت کنندگان ، جهت ایجاد اعتماد بین خود و حکومت شوندگان ، جلب همراهی و جذب حداکثری آنان ، به اهمیت جایگاه مشروعیت آگاه بودند .
هدف از تحقیق در مورد عنوان مقاله ، علاوه بر تبیین جایگاه مهم و معتنابه مشروعیت ، بیان زمینه ها و ابزار کسب مشروعیت در ادوار طولانی تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران است .
این تحقیق نشان می دهد که توجه به جایگاه مهم مشروعیت از پدیده های قرون جدید نیست و ریشه در پیشینه ی تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران دارد و قدمت آن مبین این واقعیت است که نهاد حکومت برای جلب و همراهی افکار عمومی و آحاد جامعه در هر دوره ، به آن توجه نشان داده است نتایج تحقیق روشن می سازد که از نظر تبار شناسی ایرانیان در گذار تاریخ چه عواملی را در ذیل مسئله مشروعیت ، به عنوان عوامل همبستگی اجتماعی و علایق تاریخی خود مورد توجه قرار داده اند روش تحقیق ، تاریخی است ابزار گرد آوری اطلاعات ، اسناد و مدارک فراهم آمده از کتب تاریخی است که بر اساس ترتیب زمانی و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل توصیفی ـ تشریحی این مقاله به نگارش در آمده است .
۱ ) مقدمه :
در این مقاله مشخص می شود که در سیر پاورپوینت کامل مبانی مشروعیت نهاد حکومت در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint چه عوامل و ابزارهایی مورد توجه قرار گرفته اند و نهاد حکومت در راستای نیل به اهداف خود ، چگونه بین خود و مبانی مشروعیت پیوند و ارتباط ایجاد کرده اند موضوع اصلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد و نگارنده خود را موظف به تحقیق و نگارش این مقاله دیده است ، بررسی مسئله اهمیت و چگونگی نحوه ی رویکرد نهاد حکومت به فراهم آوری ساز و کارهای تحقق مبــانی مشروعیت است جایگاه مبانی مشروعیت را می توان در ایجاد همبستگی اجتماعی و اطاعت و خرسندی حکومت شوندگان و تأمین اسباب اطمینان حکومت کنندگان بسیار مؤثر دانست .
۲ ) بررسی مقدماتی آرای جامعه شناسان در باره ی مسئله مشروعیت
مشروعیت را باید اساس و پایه ی نهاد حکومت دانست که این مسئله همزمان به دو موضوع متقابل :
الف ) ایجاد حق حکومت برای حاکمان (
Governors
)
ب ) شناسایی و پذیرش این حق ازسوی حکومت شوندگان (
Governeds
) اشاره دارد .
از آن جا که دوام و قوام نهاد حکومت ، بستگی به مشروعیت آنان دارد حکومت های غاصب و غیر مشروع کوشیده اند تا به نحوی ، حاکمیت خود را با نوعی از مشروعیت ولو کاذب بیارایند بر همین اساس مشروعیت و مشروعیت یابی می توانست قدرت وحشی و عریان را به اقتداری مقبول و متفاهم تبدیل نماید .
اگر چه مسئله اهمیت مشروعیت را می توان در پیشینه ی نهاد حکومت مورد مطالعه قرارداد و افلاطون و ارسطو را به عنوان فلاسفه ی سیاسی ، توجیه گر حاکمیت رژیم های سیاسی در دولت شهر آتن دانست ولی توجه ویژه و تخصصی به مسئله مشروعیت به دوره ی جدید تاریخ اروپا بر می گردد فلاسفه ی دوره ی جدید در زمان تشکیل کشورهای جدید و گوناگون در اروپا ، به این مسئله علاقه و توجه نشان داده اند .
ژان ژاک روسو در مورد اهمیت مسئله مشروعیت معتقد است : هیچ فردی هر اندازه هم که زورمند باشد نمی تواند بر مردم فرمانروایی کند ، مگر این که زور و قدرت را تبدیل به حق و اقتدار کند و اطاعت از خود را هم چون وظیفه ای بر عهده ی مردم قرار دهد ، بدین طریق به قدرت خود مشروعیت می بخشد ( سرفراز، ۱۳۸۱ : ۴۶ ) در مطالعه دیدگاه های فـــلاسفه ی سیاسی دوره ی جدید در تاریخ اروپا مانند : نیکولو ماکیا ولی و ژان بُدَن می توان دریافت که آن دو تنها راه کسب مشروعیت را برای رژیم های تمامیت خواه در کشورهای شان ، تــوجه به اهمیت نهاد دین برای اخذ وجاهت و مشروعیت سیاسی حکومت دانسته اند .
ماکیاولی فیلسوف برجسته ی ایتالیایی در توصیه های خود به سردار بورژیا نوشته است : ً یکی از راه های متقاعد ساختن مردم و مؤمن ساختن آنان به آن چه مصلحت شهریار است ، فنون تبلیغاتی است که ما امروزه آن را دین می نامیم در حقیقت نمی توان هیچ قانون گذار برجسته ای را در جوامع بشری پیدا کرد که به مراجع الهی توسل نجسته باشد زیرا در غیر این صورت ، هرگز قوانین او مورد اقبال مردم قرار نمی گرفت قوانین بسیار خوبی تاکنون وضع شده اند که اهمیت آن ها بر واضع خردمندی پوشیده نبوده است ولی برای آن که قانون گذار را در ترغیب مردم به تمکین از آن ها قادر سازد ، دلایل کافی ارائه نشده است بنابر این خردمندان برای رهایی از این مشکل ، به قدرت الهی توسل می جویند .ً ( جونز ، ۱۳۷۶ : ۵۱ ) .
ژان بُدَن یکی دیگر از نظریه پردازان سیاسی ، ضمن تأکید به این نکته که مهم ترین تکیه گاهی که قدرت شاهان و شهریاران بدان متکی است ، همانا مذهب است پیروی از حکمرانان را به مثابه ی اطاعت و انقیاد مردم از خداوند دانسته و می گوید : ًکسی که به حکمران کشور خود اهانت کند، به منزله ی آن است که به خدای خودکه حکمران سایه ی او بر روی مردم زمین است ، بی حرمتی روا داشته است چون حاکمان بنابر مشیت الهی ، بر سرکار می آیند تا به عنوان نایبان او ، بر جماعت مردم حکومت کنند پس بر ما واجب است که حرمت و ارج آنان را نگه داریم و همواره با احترام از ایشان یاد کنیم .ً ( جونز ، همان : ۵۷ ـ ۵۶ ) .
۳ ) مبانی کسب مشروعیت حکومت های ایران در دوره ی باستان
حکومت های مختلف ایرانی در دوره ی باستان ، با توجه به اهمیت مسئله مشروعیت کوشیده اند تا از دو عنصر : دین و نَسَب ، به عنوان مبانی مشروعیت و عوامل تحکیم قدرت خود بهره بگیرند .
کوروش پس از فتح بابل و ورود به آن سرزمین ، تلاش کرد که چنان وانمود کند که پسر محبوب مردوک خداوندگار بابل است و به این ترتیب مقامی میانجی میان رعایا و خدایای بابلی ها یافت ( فره وشی ، ۱۳۷۴ : ۵۲ ).
در کتیبه بیستون که بزرگ ترین سنگ نبشته ی جهان است ، دیدگاه داریوش اول هخامنشی را منعکس کرده که می گوید : به خواست اهورا مزدا من شاهم ، اهورا مزدا شاهی را به من ارزانی فرمود ( حکمت ، ۱۳۵۰ : ۴۱ ) .
علاوه بر نقش و اهمیت دین برای کسب مشروعیت در نزد حکومت های ایران باستان ، باید گفت که حکومت های دوره باستان از پیوند با خاندان های کهن و یا نسبت خانوادگی هم استفاده کرده اند زیرا در منابع می خوانیم : مشروعیت هر پادشاه در گرو خویشاوندی نسبی او با پادشاه پیشین است هرگاه شکافی در میانه پدید آید ، این خویشاوندی هارا برملا می سازند: مثلاً نسب هوشنگ رابه گیو مرد،فریدون را به جمشید ، منوچهررا به ایرج ، زاب را به نوذر،کی کواذ را به منـــوچهر ، لهراسب رابــه کی کواذ می رسانند ، دارا را پسر بهمن می دانند،اشکانیان را نـوادگان دارا ، اسفندیار یا کی کواذ می خوانند و اردشیر پاپکان نواده ی دارای کیانی است [ یار شاطر، ۱۳۷۳ : ۵۱۵ ـ ۵۱۴ ] .
ساسانیان عقیده داشتند که وارثان امپراتوری پهناوری یعنی امپراتوری کیانیان هستند، که اسکندر آن را تجزیه و غارت کرد و اشکانیان آن را بد اداره می کردند . [ یار شاطر ، همان : ۵۲۰ ] به جهت اهمیت نسبت و پیوند خانوادگی بود که اسکندر مقدونی و بنیان گذار سلسله ی حکومتی سلوکیان در ایران یعنی سلوکوس نیکاتور ، کوشیدند تا از این اهرم برای کسب مشروعیت استفاده کنند : اسکندر ، استاتیرا دختر داریوش سوم ـ دارا ( آخرین شاه هخامنشی ) ـ را به زنی گرفت و از میان اسیران جنگی در ناحیه ی سُغد ، دختری به نام رکسانا ـ روشنک ـ را که دختر یکی از نجبا و اشراف سُغد بود به ازدواج خود در آورد و سلوکوس هم به فرمان اسکندر با دختر اسپی تامن (
Spitamen
) فرمانروای سابق سُغد که اَپامه (
Apama
) نام داشت ازدواج کرد این زن بعدها شهبانو و مادر ولیعهد دولت سلوکی گردید ( مشکور ، ۱۳۶۳ : ۲۹۵ و ۳۰۴ ).
خاندان حکومت گر اشکانی هم برای کسب مشروعیت از دو عنصر : دین و نسب بهره گرفتند : شاهان اشکانی مانند اخلاف ساسانی خود مدعی بودند که قدرت آنان بر پایه حسن نیت رعایشان نهاده نشده ، بلکه موهبت خداوند است که به عبارتی ایشان نماینده وی در زمین هستند [ یار شاطر ، همان ، ۲۱ ] آنان از سوی دیگر خود را از نسل هخامنشیان می شمردند و می گفتند که فری یا پیت (
Phriapit
).پدر اشک و تیرداد ، پسر اردشیر دوم هخامنشی بوده است [ مشکور ، همان : ۳۳۴ ].
ساسانیان هم مانند اشکانیان از هر دو عنصر برای کسب مشروعیت بهره بردند دراین نوشته از انتساب ساسانیان به کیانیان سخن گفته شد ولی در استفاده از عنصر دین هم برای اخذ مشروعیت می خوانیم : اردشیر پسر خود شاپور اول را که به شاهی می گماشت بدو گفت : پسر من ! دین و شاهی ترین یکدیگرند و یکی از دیگری بی نیاز نیست دین اساس مُلک است و مُلک نگهبان دین است هرچه را اساس نباشد ، معدوم گردد و هرچه نگهبان نداشته باشد ، تباهی گیرد . [ مسعودی ، ۱۳۶۵ : ۲۴۳/۱] .
۴ ) مبانی مشروعیت حکومت های ایرانی ـ اسلامی
سلسله های حکومت گردوره ی ایران اسلامی ، برای کسب مشروعیت از دو اهرم استفاده می کردند :
الف : انتساب و پیوند به خاندان های شاهی و معتبر پیشین .
ب : اظهار اطاعت و انقیاد نسبت به دستگاه خلافت عباسی جهت کسب توقیع و منشورحکومت .
در دوره ی باستان ، خاندان های حکومت گر آن دوره ، از مشروعیت و حق ویژه ی پادشاهی تحت عنوان فَـّره ی ایزدی برخوردار بودند [ یار شاطر ، همان : ۵۱۴ ] که در این دوره اثری از آن مشاهده نمی شود و این را می توان تنها نقطه ی تفاوت این دوره با دوره ی پیشین دانست .
در تأیید موارد الف و ب باید گفت خاندان های حکومت گر : طاهری ، صفاری ، سامانی ، آل بویه و غزنویان از این دو اهرم استفاده می کردند : خاندان طاهری را به خاندان خُزاعی که از اعراب بودند منسوب کردند ولی این نکته بر طاهریان گران آمد و حاضر نشدند که از اصل و تبار ایرانی خود دست بشویند به همین جهت نسبت خود را به منوچهر پادشاه داستانی ایران رسانیدند [ بیات ، ۱۳۵۶ : ۹۲ ].
یعقوب لیث خود را از اولاد انوشیروان ـ خسرو اول ـ می دانست و می خواست نَسَب خود را زنده کند چه در روایات آورده بودند که بعد از استیصال عجم ، کیخسرو و هامان ، دو پسر از اولاد انوشیروان به دزفول آمدند ودرظّل حمایت یکی از اکابر آنها استقلال جسته ، تا دو سه قرن بر این بگذشت جمعی از اعراب از این معنی واقف گشته ، اولاد هامان به جانب دارالمرز ( گیلان و مازندران ) شتافته و اولاد کیخسرو به دژ هفتواد که به بم کرمان مشهور است رفتند و لیث در ناحیه ای از نواحی سیستان جا گرفت و این همان پدر یعقوب است [ باستانی پاریزی ، ۱۳۴۴ : ۱۴۴ ـ ۱۴۳ ] .
سامانیان خود را به بهرام چوبین و از او به منوچهر پادشاه پیشدادی بستند نژاد احمدبن سهل از امرای بزرگ سامانی را به یزد گرد و از آن ابو منصور عبدالرزاق سپهسالار خراسان و گرد آورنده ی شاهنامه را به گیو و گودرز رساندند [ مسکوب ، ۱۳۷۳ : ۲۸ ] .
آل بویه ظاهراً در اوج اقتدار و شهرت و با الزام کسانی که به شناخت تاریخ و انساب مشهور بودند خود را به بهرام گور پادشاه ساسانی رسانیدند [ زرین کوب ، ۱۳۶۸ : ۲۶۳ ]
سلطان محمود غزنوی هم ترتیبی داد که قوم او به یزد گرد سوم آخرین امپراتور ساسانی مرتبط شود [ باسورث ، ۱۳۶۲ : ۳۸ ] .
در مورد اهمیت اظهار اطاعت و انقیاد آنان نسبت به نهاد خلافت عباسی در بغداد ، تنها به دو نمونه تاریخی که عبارت است از : الف ) پیام محمد بن طاهر امیر حکومت طاهری به یعقوب صفاری ب ) رفتار آل بویه پس از تسلط بر بغداد و حفظ نهاد حکومت عباسی، اشاره می کنیم : محمد بن طاهر ، ابراهیم بن صالح امروزی را به رسالت نزدیک یعقوب فرستاده گفت : اگر به فرمان امیرالمؤمنین ـ خلیفه عباسی ـ آمدی ، عهد و منشور عرضه کن تا ولایت به تو سپارم و اگر نه باز گرد . [ باستانی پاریزی ، همان : ۱۹۲ ].
پس از این که معزالدوله ی دیلمی در بغداد به قدرت نشست برای خلیفه المستکفی پنج هزار درهم خرجی روزانه قرارداد معزالدوله و بعد از او عضدالدوله ، تمام اختیارات خلیفه را از او گرفتند به طوری که فقط در خطبه نام او ذکر می شد با غلبه ی دیالمه ، کار خلیفه به حدی به ضعف گرایید که هیچ کس به او و دستورهایش اعتنایی نمی کرد و هیچ احترامی برای او باقی نماند [ فقیهی ، ۱۳۷۸ : ۲۸ ] .
با نگاهی به مسئله ی مشروعیت در نزد خاندان های حکومت گر ایرانی ، می توان گفت که آنان در دوره اسلامی در پــی تحقق دو استــراتژی : بقا و انطباق بودند در استراتژی بقا آنان می کوشیدندتا برای حفظ و بقای فرمانروائی شان،خود و خاندان هایشان رابه سلسله های حکومتی معتبر و کهن ایران باستان پیوند بزنند و برای استراتژی انطباق آنان به جهت همانندی با حکومت های نیمه مستقل هم جوار که خود را مطیع و منقاد نهاد خلافت عباسی می دانستند از یک سو و از سوی دیگر برای حکومت آسان بر اتباع خود که بر مذهب اهل سنت بودند ، اطاعت از نهاد خلافت را پذیرفتند به گونه ای که پیام محمد بن طاهر و رفتار معزالدوله و عضدالدوله ی دیلمی، مؤید این واقعیت تاریخی است .
سلسله ی حکومتی سلجوقیان همواره کوشیدند تا به جای تعامل با ایرانیان که بر آنان حکومت می کردند به تقابل با آنان بپردازند . آن ها خود را از انتساب به خاندان های حکومت گر ایران دوره ی باستان بی نیاز می دیدند و از این رو ، مشروعیت خود را در تقابل با نمادها و اساطیر ایرانی و برعکس با نمادهای متخاصم و دشمن ایرانیان ، جستجو کردند : خاندان سلجوقی خود را از بازماندگان افراسیاب می دانستند و سلجوق را که این سلسله به او منسوب است با سی و چهار نسل به او می رساندند [ پرویز ، ۱۳۵۱ : ۹۷ ].
در نکوهش اردم یکی از سران سپاه الب ارسلان سلجوقی از سوی وی که مردی شیعی را از اهل آوه دبیری داده بود می خوانیم که شاه سلجوقی به او گفته بود : من نه یک بار و دو بار بلکه صد بار با شما گفتم که شما لشکر خراسان و مــاوراء النهرید و در این دیار بیگانه اید و این ولایت به شمشیر و قهر و تغلب گرفته اید ، ما همه مسلمان پاکیزه ایم و اهل عراق اغلب بر مذهب شیعه و بد دین و بد اعتقاد باشند و هوا خواه دیلم میان ترک و دیلم ، دشمنی و خلاف نه امروز بلکه از قدیم است و امروز خدای عزو جل ترکان را از بهر آن عزیز گردانیده است و بر ایشان مسلط کرده که ترکان مسلمان پاکیزه اند و هوی و بدعت نشناسند و ایشان همه مبتدع و بد مذهب و دشمن تــرک تاعاجز باشند ، طاعت می دارند و بندگی می کنند و اگر کم تر گونه ای قوت گیرند و ضعفی در کار ترکان پدید آید هم از جهت مذهب و هم از جهت ولایت یکی را از ما ترکان زنده نگذارند. [ صفا ، ۱۳۷۲ : ۱۳۲ ] .
سلاطین خوارزمشاه در جهت کسب مبانی مشروعیت ناکام ماندند و ناکامی آنان موجب ظهور و بروز تعارض و کشمکش در میان نیروهای اجتماعی شد آنان که در صدد جستجوی مبانی ملی نبودند ، تنها به عنصر مذهب روی آوردند و این که آنان با نهاد خلافت عباسی در تقابل بودند کوشیدند تا خلیفه عباسی الناصرلدین الله را از قدرت برکنار ساخته و شخصی را از سادات ترمذ به نام علاء الملک علوی را به جای وی به خلافت منصوب کنند و مرکز نهاد خلافت را از بغداد به ماوراء النهر ـ فرارود ـ منتقل سازند . [ زریاب خویی ، ۱۳۶۱ : ۸ ] .
استفاده ازدو عنصر:دین و ملیت (انتساب به خاندان های کهن و معتبر باستانی)همان طور که درپیش گفته شد،موجب تعامل هرچه بیشتر نهادحکومت ومردم از یک سو و ازسوی دیگرموجب همبستگی اجتماعیآحادجامعه می شدولی عدمتوجه حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی به مبانی مؤثر وکارآمد مشروعیت آن ها را با بحران مواجه ساخت .
سلجوقیان که خود را غیر ایرانی و ترک و فرزندان افراسیاب می دانستند موجب تقویت اسماعیلیان نزاری در قلمرو سیاسی و جغرافیائی خود شدند زیرا به نوشته ی منابع : حسن صباح که سازمان دهنده ای توانا بود و خویشتن را وقف نهضت خود کرده بود یک استــراتژی انقلابی طــرح افکند که هدفش ریشه کن کردن ترکان سلجوقی که حکومت شان را در سراسر ایران منفور می داشتند بود [ دفتری ، ۱۳۸۳ : ۱۶۵ ] .
انتخاب یک سید علوی به عنوان جانشین خلیفه عباسی ، موجب گردید که قلمرو تحت سلطه ی خوارزمشاهیان عملاً محل درگیری ، منازعه و تبلیغ شیعیان و اهل سنت شود. شیعیــان در قالب مناقب خوانان در جهت ستایش از فضایل علــی و فرزندانش تبلیغ می کردند ، اهل سنت که از فضایل ابوبکر و عمر سخن می گفتند ، شیعیان را مورد ناسزا قرار می دادند وگروه فضایل خوانان را تشکیل دهند [ باسانی ، ۱۳۷۱ : ۲۸۰ ـ ۲۷۹ ].
حکومت ایلخانی ( جانشینان هولاکوخان مغول ) از دو عنصر : دین و ملیت برای تحکیم مشروعیت خود بهره گرفتند : خاندان هولاکو برای ایجاد فاصله بین خود و خاندان جغتائی که حاکمان ترکستان بودند به فکر حفظ استقلال و ایجاد هویت برای خود بر آمدند آنان وضع خود را با دولت کهنسال ایران که دارای حدود جغرافیائی و سوابق تاریخی و فرهنگی مشخصی بود ، تطبیق دادند خاندان هولاکو به خوی ، خصلت و سیرت ایرانیان در آمدند [ گروسه ، ۱۳۸۷ : ۵۳۶ ـ ۵۳۵ ].
در همین راستا بود که مورخ دوره ی ایلخانی ، شاه مغولی را دنباله روی انوشیروان ساسانی در حسن سیاست و اجرای عدالت معرفی می کند : و بحمدالله تعالی که امروز این منازل مبارک به قدم خجسته پادشاه کامکار و شهنشاه نامدار نوشیروان زمان ، منگو قاآن ، مزین است و جهان از سایه ی سیاست و عدل او روشن و بقاع و رباع اقالیم عالم گلشن [ جوینی ، ۱۳۸۸ : ۲۷۶ ـ ۲۷۵ ] .
ایلخانان در جهت کسب مشروعیت دینی آن چنان کوشیدند که غازان به زیارت مرقد حضرت علی ( ع ) رفت به دستور او سکه هایی با عبارات مذهبی شیعیان زده شد الجاتیو ـ سلطان محمد خدابنده ـ برادر و جانشین غازان ، در این جهت بیشتر پیشروی کرد وی به راهنمایی تاج الدین آوجی و جمال الدین مطهر ، در زمره ی شیعیان اثنی عشری در آمد دین اسلام در خانواده فرمانروایان مغولی نیز پیروزی قطعی یافت حتی بانوان حرمسرا نیز که این زمان اغلب مسیحی بودند ، به دین اسلام ایمان آوردند و شاهزاده قتلغ خاتون دختر اباقا به زیارت کعبه رفت [ اشپولر ، ۱۳۶۵ : ۱۹۵ ـ ۱۹۴ ] .
امیر تیمور کوشید تا از مذهب شیعه به عنوان تنها مبانی مشروعیت حکومت خود استفــاده کند عملی که از سوی جانشین وی هم دنبال شد : تیمور به بعضی از لشکر کشی های خود عنوان جهاد می داد تا در شمارغازیان اسلام در آید و از این عنوان نیز نصیبی برد تلاش شاهرخ جانشین تیمور را در ممنوع سازی شرب شراب ، کوشش او در تشویق بزرگان به اجرای شعائر مذهبی ، کمک به رجال برای انجام فریضه ی حج ، نذر کردن برای فرستادن پوشش حرم کعبه ، مداومت در زیارت مقابر بزرگان دین و مشایخ تصوف مانند: زیارت قبر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 