پاورپوینت کامل پوشش انقلاب مشروطه از بیرون مرزها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پوشش انقلاب مشروطه از بیرون مرزها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پوشش انقلاب مشروطه از بیرون مرزها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پوشش انقلاب مشروطه از بیرون مرزها ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
این جستار در بزرگداشت گاهنامه «ملانصرالدین» است که میراث ماندگار آن دستکم از دو طریق بر ایران تأثیرگذار است. نخست، اینکه ملانصرالدین گواهی بر شکلگیری تاریخی، فرهنگی و هویتی جامعه آغازین ایرانیان برونمرز در آغاز قرن بیستم در آنسوی قفقاز است، منطقهای که امروز شامل جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان میشود.
ملانصرالدینِ تفلیس؛ ملاحظات محلی، منطقهای و بینالمللی، ۱۹۰۶-۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰ خ)
«ملانصرالدین» نام مجلهای فکاهی بود که در سال ۱۹۰۶ در تفلیس تأسیس شد. ملانصرالدین، نامی که برای این مجله انتخاب شده بود، شخصیتی افسانهای است که در ادبیات و فرهنگ عامه بیشتر کشورهای خاورمیانه و قفقاز بهعنوان یک فرد ظاهرا سادهلوح ولی بابصیرت معروف است. این مجله که به انتقاد از حکومتهای ایران و عثمانی و همچنین خرافات و عادات مردم قفقاز و کشورهای اسلامی و موضوعات حساس اجتماعی مثل حقوق زنان یا تجدد غربی میپرداخت، نقش مهمی در جنبش مشروطه ایران داشت و روی جلد اولین شماره خود «بیداری ملتهای درخوابفرورفته مشرقزمین» را نشان میداد. این مجله ۲۵ سال منتشر میشد و سعی میکرد دنیای مدرن را در قالب کاریکاتور و طنز سیاسی به مردم نشان دهد. مجله «ملانصرالدین» و پیوند عمیقی که با انقلاب مشروطه داشت، موضوع کتاب جدید ژانت و کامران آفاری است. ژانت آفاری، پژوهشگر و استاد دانشگاه کالیفرنیا در رشته تاریخ است. کتابهای او درباره تاریخ اجتماعی ایران بهویژه در سالهای انقلاب مشروطه که به زبان انگلیسی منتشر شده، با استقبال و نقد و بررسی زیادی مواجه شده است. انقلاب مشروطه ایران: ۱۹۱۱–۱۹۰۶، انجمنهای نیمهسری زنان در نهضت مشروطه، زن و جنسیت از نگاه مشروطه، سیاست جنسی در ایران معاصر، و فوکو و انقلاب ایران (به همراه کوین ب. اندرسون) از جمله آثار او هستند. آنچه در ادامه میخوانید ترجمه مطلبی است در ارتباط با کتاب در دست انتشار «ملانصرالدینِ تفلیس: ملاحظات محلی، منطقهای و بینالمللی، ۱۹۰۶-۱۱» که آفاری برای انتشار در اختیار «شرق» قرار داده است.
***********
این جستار در بزرگداشت گاهنامه «ملانصرالدین» است که میراث ماندگار آن دستکم از دو طریق بر ایران تأثیرگذار است. نخست، اینکه ملانصرالدین گواهی بر شکلگیری تاریخی، فرهنگی و هویتی جامعه آغازین ایرانیان برونمرز در آغاز قرن بیستم در آنسوی قفقاز است، منطقهای که امروز شامل جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان میشود. دوم، ملانصرالدین عمیقا با انقلاب مشروطه پیوند داشت و از حاشیه امن ِ برونمرز انقلاب را با مقالات طنز ِ تند و تیز و نیز کاریکاتورها و تصویرگریهایش پوشش میداد. افزون بر این، برخی از کارکنان آن به مجاهدین تبریز پیوستند و دوشادوش ستارخان در جنگ داخلی تبریز جنگیدند. این جستار بخشی از مطالعهای گستردهتر درباره اهمیت این نشریه است که آن را از سه زاویه تحلیل میکند: ۱- محیط تاریخیای که ملانصرالدین در آن زاده شد؛ ۲- شیوهای که نشریه در چارچوب آن شخصیت رند فولکلور ملانصرالدین را برای مخاطبان معاصر خود بازآفرینی میکرد، و ۳- تأثیر هنرهای گرافیک اروپایی بر کارهای هنری نشریه. در این راستا، نگاهی کلیتر به ملاحظات عمده این هفتهنامه میاندازیم.
هیئت تحریریه: ایدئولوژی، قومیت و طبقه اجتماعی
ملانصرالدین ارگان هیچ حزب سیاسی نبود، هرچند سردبیر آن، جلیل محمدقلیزاده (۱۸۶۶-۱۹۳۲)، معروف به میرزا جلیل، و تقریبا همه کارکنان آن به ایدههای سوسیالدموکراسی گرایش داشتند. نویسندگان و شاعران و نیز مخاطبان عمده این گاهنامه عمدتا مسلمان شیعه بودند. با این حال، یکی از مؤسسان آن، عمر فائق، مسلمان سنی بود و دو هنرمند عمده آن، اسکار اشمرلینگ و جوزف (یوسف) راتر، به ترتیب مسیحی و یهودی بودند. این نویسندگان، شاعران و هنرمندان بهرغم تفاوتهای مذهبیشان همکاری قدرتمندی را شکل دادند، چراکه بستگی و میل مشترکی به خلق جهانی برابرتر داشتند.
نویسندگان و مقالهنویسان این نشریه به طبقههای اجتماعی متفاوتی تعلق داشتند. برخی از خانوادههای کارگری میآمدند، بیشتر آنها هنگام پیوستن به ملانصرالدین زندگی میانهحالی داشتند. درمورد میرزا جلیل و همسرش حمیده خانم (پس از پیوند زناشوییشان در ۱۹۰۷/۱۲۸۶)، آنها زمیندار بودند و ملک و درآمد قابل توجهی داشتند. تقریبا همه مقالهنویسان آن چند زبان میدانستند و به داخل و خارج روسیه و نیز ایران سفر کرده بودند. برخی بهعنوان نخستین عضو خانواده تحصیلات دانشگاهی هم داشتند. دیگران خودآموخته و کتابخوانان پرشوری بودند. بسیاریشان افراد مستعد و موفقی در حیطه تخصصی خود بودند. چند تن نیز نمایشنامهنویس بودند و حین نوشتن در روزنامه نمایشهایی را نیز به روی صحنه میبردند.
میرزا جلیل نویسنده، نمایشنامهنویس و یکی از مؤسسان مکتب رئالیسم انتقادی در ادبیات آذربایجان بود. عمر فائق نعمانزاده (۱۸۷۲-۱۹۳۷)، از مؤسسان و همکاران تحریریه، روزنامهنگاری باتجربه بود که در ترکیه تحصیل کرده بود. حمیده خانم (۱۸۷۳-۱۹۵۵)، همسر میرزا جلیل، از حامیان پیشگام حقوق زنان و زنی نیکوکار و خیّر بود. علیاکبر طاهرزادهصابر (۱۸۶۲-۱۹۱۱)، شاعری مستعد و باهوش بود که ولولهای در ادبیات آذربایجانی ایجاد کرد. عبدالرحیم بیگ حقوردییف (۱۸۷۰-۱۹۳۳) نمایشنامهنویس و صحنهگردان و نیز عضو نخستین مجلس دومای امپراتوری روسیه بود. نریمان نریمانف (۱۸۷۰-۱۹۲۵) پزشک، رماننویس و رهبر حزب همت بود. محمد سعید اردوبادی (۱۸۷۲-۱۹۵۰) خبرنگاری پُرکار و نویسندهای بود که رویدادهای انقلابی در ایران را پوشش میداد. هنرمندان اصلی، اسکار اشمرلینگ (۱۸۶۳-۱۹۳۸)، جوزف راتر و عظیم عظیمزاده (۱۸۸۰-۱۹۴۳) از بنیانگذاران هنر کاریکاتور در قفقاز بودند. آنها در کنار هم نشریهای خلق کردند که آوازهاش فراتر از دستاوردهای فردی هریک رفت و به ایجاد مکتب فکری طنز در ادبیات آذربایجان انجامید.
از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۲ (۱۲۸۵-۱۲۹۱) حدود ۳۷۰ شماره از ملانصرالدین در تفلیس منتشر شد. نشریه کار خود را در ۷ آوریل ۱۹۰۶ (۱۹ فروردین ۱۲۸۵) با شمارگان اندک ۱۰۰۰ نسخه در هفته آغاز کرد، اما طی یک ماه شمارگان آن به ۲۵ هزار نسخه در هفته رسید. در این رادیکالترین مرحله کار نشریه، ملانصرالدین سیاستمداران، زمینداران و روحانیون قفقاز را به باد انتقاد میگرفت؛ زندگی فلاکتبار زنان و کودکانی را به تصویر میکشید که از خفت و خواری فرهنگ شدیدا پدرسالار در رنج بودند؛ سیاستهای استعماری و امپریالیستی قدرتهای بزرگ را افشا میکرد؛ و مرتبا درباره امور ایران، ترکیه و دیگر ملتهای کوچکتر اظهارنظر میکرد. نشریه با برگرفتن نام یک شخصیت مشهور رند، نیش اجتماعی-سیاسی خود را تیز کرد. در همان حال، مراقب بود که در معرض اتهام کفر و بیدینی قرار نگیرد، زیرا آن شخصیت رند بهعنوان آدم کندذهنی مورد اقبال بود که هرآنچه به دهانش میآمد، میگفت.
ملانصرالدین در طول بیستوپنجساله هستیاش در چند شهر منتشر شد. از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷ در تفلیس چاپ شد. نشریه برای مدت کوتاهی به تبریز در ایران منتقل شد (۱۹۲۰-۲۱) تا از هرجومرج جنگ داخلی روسیه برکنار باشد. انتشار نشریه طی سالهای ۱۹۲۲-۱۹۳۱ در باکو و در قفقاز از سر گرفته شد که در آن زمان بخشی از جمهوری شوروی آذربایجان بود. میرزا جلیل و عمر فائق مجموعا بیش از ۱۰۰۰ مطلب- ستوننامه، سرمقاله، داستان، ضربالمثل، چیستان و فکاهی و نیز آهنگهای محلی- نوشتند و ساختند.
نشریه همواره در خطر سانسور و مصادره بود. حکام قاجار از این گاهنامه بسیار دلخور بودند، چراکه شاه و سلطنتطلبان را به ریشخند میگرفت. آنها دستور سوزاندن روزنامه در مرزها و مصادره نسخههای آن در دفاتر پستی را دادند. روحانیون در قفقاز، ایران و حتی نجف از حملات آشکار این نشریه به نهادهای آنها خشمگین بودند و مرتب آن را محکوم میکردند (آریانپور ۱۹۷۲، ۲:۴۵). مقامات تزاری هم از حمایت نشریه از آرمانهای انقلابی در ایران ناخرسند بودند درنتیجه، نشریه ناچار بود هر جملهای را که میخواست منتشر کند سبک و سنگین کند تا مبادا از سوی دولت روسیه سانسور یا تعطیل یا توسط مقامات ایرانی [در مرز] توقیف شود.
ملاحظات عمده ملانصرالدین
ملانصرالدین ملغمهای از ایدئولوژیهای پیشرو بود. نشریه بهخودیخود نه منتقد سرمایهداری، بلکه زیادهرویهای آن بود و دیوانسالاری تزاری و نهادهای مذهبی را برای زندگی سخت و فقیرانه مردم نکوهش میکرد. زمینداران را برای اخذ مالیات اضافی از دهقانان و ثروتمندان را برای کمکنکردن کافی به امور خیریه به سخره میگرفت. از قدرتهای امپریالیستی برای کشورگشایی در خاورمیانه و شمال آفریقا انتقاد میکرد. در عرصه اجتماعی و فرهنگی، ملانصرالدین تشکیل مدارس مدرن برای پسران و دختران، آموزش زبان آذری و بهویژه حقوق بیشتر برای زنان مسلمان را تبلیغ میکرد.
برخورد ملانصرالدین با حقوق زنان نو و تحولخواهانه بود، زیرا برخلاف دیگران، خود را محدود به این بحث نمیکرد که زنان باید درس بخوانند تا همسران و مادران بهتری شوند و کشور را پیش برند. به جای آن، نشریه به بسیاری از جلوههای زندگی دشوار زنان میپرداخت. نگاه عمیقا دلسوزانه به دختربچهها داشت، بسیاری از بدرفتاریهایی را مورد بحث و بررسی قرار میداد که دختران و زنان در زندگیشان تحمل میکردند؛ بنابراین خواستار اصلاحات قانونی ِ قوانین ازدواج و طلاق میشد. از ۱۹۰۹ (۱۲۸۸)، عناوین صفحات مقالات آن این دیدگاهها را بازتاب میدادند. در کارتونهای خود مرد یک خانواده را نشان میداد که زن جوان ِ بیحجابی را با چوب میزد و وی بیدفاع روی زمین افتاده بود. دو زن نیز در دو سوی این تصویر بودند؛ زنی که در سمت چپ بود کاملا محجبه و بیحرکت بود و این بدرفتاری را مشاهده میکرد. در سمت راست یک زن رند قرار داشت که پیراهنی آستینکوتاه و لباسی مدرن بر تن داشت. او بالای سرِ سه مرد ایستاده بود که نماینده نظم پدرسالار بودند. زن رند با چهرهای دژم به چشمان مرد بدرفتار مینگریست و به او اخطار میداد که دست نگه دارد، درحالیکه دختر برزمینافتاده دستش را برای گرفتن کمک دراز کرده بود.
در بسیاری از مقالات ِ ملانصرالدین از حقوق سیاسی لیبرال، همچون نیاز به آموزش مدرن، سلامتی و بهداشت، حق آزادی بیان و نشر، بازنگری در قوانین ازدواج و طلاق، تدوین قانون اساسی دموکراتیک و تشکیل مجلس انتخابی در ایران و ترکیه حمایت میشد. در برخی مقالات دیگر از اجرای اصول سوسیالدموکراتیک مانند محدودسازی کار کودکان و شرایط بهتر برای کارگران و دهقانان و حقوق بیشتر برای زنان گفته میشد. برخی از ستونهای نشریه به احساسات ملیگرایانه مانند حق مردم آذربایجانی قفقاز به آموزش به زبان مادری میپرداخت، درحالیکه بعضی دیگر از آلام مردم مسلمان خاورمیانه و شمال آفریقا میگفتند و نفوذ روبهرشد قدرتهای امپریالیستی اروپا را محکوم میکردند. بااینحال تقریبا همه این ایدهها در آن زمان و مکان انقلابی محسوب میشد.
اکنون نگاهی به ملاحظات قومی، مذهبی، منطقهای و بینالمللی نشریه میاندازیم تا دامنه وسیع آن را در پوشش مسائل محلی و جهانی نشان دهیم. در سطح محلی، نشریه خواستار آموزش به زبان ترکی آذری در خانه و مدرسه بود. از نظر مسائل مذهبی، نشریه از نزدیکی بیشتر جوامع شیعه و سنی در قفقاز و نیز اصلاحات در قوانین و روالهای اسلامی حمایت میکرد. در سطح منطقهای نشریه استدلال میکرد که بسیاری از عملکردهای سنتی و محافظهکارانه مسلمانان قفقاز از ایران میآید و باید کنار گذاشته شود. درهمانحال، ملانصرالدین از انقلاب مشروطه ایران (و نیز انقلاب ترکهای جوان در عثمانی) و اصلاحات دموکراتیک نوینی که در دستور کار داشتند، همهجانبه حمایت میکرد و سرانجام در سطح بینالمللی، نشریه پیشرو احقاق حقوق مسلمانان در خاورمیانه و شمال آفریقا بود و نقشههای استعماری و امپریالیستی قدرتهای اروپایی، ازجمله روسیه تزاری، در منطقه را افشا میکرد. این آخری بهویژه موضع خطرناکی بود، زیرا به این معنا بود که ملانصرالدین با سیاستهای خارجی دولت متبوع خود مقابله میکند.
ملاحظات محلی: نوشتن به زبان بومی
انتشار ملانصرالدین همزمان با برآمدن جنبش نوین سوادآموزی در میان مسلمانان قفقاز در آستانه قرن بیستم بود. چند سال پیش از آن، مدارس خصوصی دوزبانه روسی-آذری در پی اصلاحات نوین گاسپرینسکی در روش آموزشی (جدیدیسم) شکل گرفته بود. از طریق این تلاشها نرخ باسوادی پس از ۱۹۰۶ افرایش چشمگیری در قفقاز، بهویژه در باکو، یافت.
جنبش جدید با موانعی از سه سو روبهرو شد: روحانیون، خانوادههای سنتی و حکومت. منبع عمده درآمدِ بسیاری از ملایان آموزشدادن در مکتبها بود و آنها اکنون در اثر این ابتکار نوین آموزشی با خسران قابل توجه درآمد خود روبهرو میشدند. افزون بر این، مقامات تزاری نیز نگران بودند، زیرا روش نوین سوادآموزی آموزش زبان آذری را تشویق و نفوذ پانترکیسم را تقویت میکرد که در نتیجه آن مدارس میتوانستند پیوندهای فرهنگی بین مسلمانان قفقاز و ترکیه را تحکیم نمایند (رایس ۲۰۱۸، ۱۱۵-۱۲۳).
اصلاحطلبان مسلمان طرفدار آموزش دوزبانه روسی-آذری باقی ماندند. آنان درخواست میکردند که بخش بزرگتری از آموزش ابتدایی و متوسطه در مدارس دولتی به زبان آذری باشد. آنها همچنین نخبگان و خانوادههای طبقه متوسط را برای صحبت به زبان روسی به جای آذری در خانه نکوهش میکردند. بااینهمه چون زبان محلی آذری هنوز استاندارد نبود، اصلاحطلبان درباره اینکه زبان نوشتاری باید بر پایه زبان ترکی عثمانی یا آذری باشد، اختلافنظر داشتند. زبان [ترکی] آذری به ترکی عثمانی نزدیک بود، چراکه هر دو دستور زبان یکسانی داشتند و متقابلا فهمپذیر بودند. زبان آذری برخی اصطلاحات فارسی و عربی در خود داشت، درحالیکه از نظر یک سخنگوی آذربایجانی، ترکی عثمانی زبانی خشک و بسیار رسمی میآمد. مسلمانان قفقاز که زبان ترکی عثمانی بلد بودند، روزنامههای عثمانی را میخواندند و به استانبول سفر میکردند، کاملا به ترکی عثمانی مسلط و خواستار پذیرش زبان ترکی عثمانی بهعنوان زبان مادری (آنادیلی) بودند. از آنها بهعنوان «عثمانیساز» یاد میکردند. بااینحال آنهایی که عمدتا در قفقاز درس خوانده بودند، بر استانداردکردن زبان آذری پای میفشردند. میرزا جلیل و بیشتر اعضای هیئت تحریریه نشریه در این گروه دومی بودند و بهعنوان آذریچیتر شناخته میشدند (رایس ۲۰۱۸، ۱۴۲-۱۴۶).
ملانصرالدین از پدر و مادرانی انتقاد میکرد که در جمع خود و با فرزندانشان به زبان روسی صحبت میکردند. نشریه در ستونی خطاب به زنان، رفتاری عمومی در میان طبقات بالایی و حتی برخی طبقات متوسط آذریهای قفقازی را نشان داد. این خانوادهها که چشمانتظار فرستادن پسرانشان به مدارس دولتی بودند که به زبان روسی آموزش میدادند، فرزندان خود را راهی خانههای روسزبان میکردند تا زبان روسی را از سنین پایین یاد بگیرند. سردار ماکویی تفلیس با پرداخت ۶۰۰ منات در ماه بابت اتاق و خوراک افزون بر دادن هدایای گهگاهی، پسر خود را در چنان خانوادهای گذاشته بود. «تنها در تفلیس، بیش از صد بچه در خانههای روسی بهسر میبردند. برخی خانوادهها ۵۰-۱۰۰ منات میپرداختند، اما پایینترین نرخ ۳۰ منات ماهانه بود». خانوادههای روسی که میزبان این بچهها بودند، اغلب فقیر بودند. بسیاری کارگران خانگی نخبگان مسلمان ثروتمند بودند. این بچهها که سه، چهار سال نزد آنها زندگی میکردند، با شیوه پختوپز و فرهنگ روسی آشنا میشدند، سپس به نزد خانوادههای خود بازمیگشت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 