پاورپوینت کامل گفتاری از آگون حمزه درباره لویی آلتوسر – بخش اول ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتاری از آگون حمزه درباره لویی آلتوسر – بخش اول ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتاری از آگون حمزه درباره لویی آلتوسر – بخش اول ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتاری از آگون حمزه درباره لویی آلتوسر – بخش اول ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

این مقاله ترجمه فصلِ چهارم از کتابِ مشهورِ آگون حمزه با عنوان آلتوسر و پازولینیست. این مقاله، که به تنهایی مداخله جالب‌ توجهی درباره کتابِ پیر ماشری (با همین عنوانِ هگل یا اسپینوزا) به حساب می‌آید از موضعی ژیژکی تلاش می‌کند تا پاسخی به مجادله مذکور نیز ارایه کرده باشد. این نوشته شاید یکی از بهترین نمونه‌هایی است که می‌تواند به راستی زمینه نظری و سیاسی مساله هگل و اسپینوزا را از خلالِ اندیشه آلتوسر(و با موضعی ژیژکی) صورت‌بندی کند.

جناح خود را انتخاب کنید: هگل یا اسپینوزا

نوید گرگین: این مقاله ترجمه فصلِ چهارم از کتابِ مشهورِ آگون حمزه با عنوان آلتوسر و پازولینیست. این مقاله، که به تنهایی مداخله جالب‌ توجهی درباره کتابِ پیر ماشری (با همین عنوانِ هگل یا اسپینوزا) به حساب می‌آید از موضعی ژیژکی تلاش می‌کند تا پاسخی به مجادله مذکور نیز ارایه کرده باشد. این نوشته شاید یکی از بهترین نمونه‌هایی است که می‌تواند به راستی زمینه نظری و سیاسی مساله هگل و اسپینوزا را از خلالِ اندیشه آلتوسر(و با موضعی ژیژکی) صورت‌بندی کند. کتابِ مهمِ پیر ماشری هنوز به فارسی برگردانده نشده است. اما از این جناح کتابِ فردیک لوردون(بندگانِ مشتاقِ سرمایه: اسپینوزا و مارکس درباره میل) که به نوعی در مسیرِ ماشری و به منظور بسطِ ایده‌های او نگاشته شده به فارسی ترجمه شده است. ادعای اصلی کتابِ پیر ماشری مبنی بر این بود که هگل نتوانسته است آن طور که ادعا می‌کند از پسِ اسپینوزا بر بیاید و در حقیقت فلسفه اسپینوزا پیشاپیش پاسخِ مقدرِ هگل را در خود دارد. آگون حمزه ابتدا نشان می‌دهد که چطور آلتوسر در فضای پس از جنگِ دوم جهانی در فرانسه حمله تمام عیاری علیه اندیشه هگل را کلید می‌زند. آلتوسر ابتدا به تفسیرِ الکساندرکوژو می‌تازد سپس سراغِ روایتِ ژان هیپولیت از هگل می‌رود و بدین‌ترتیب تومار هگل‌گرایی فرانسوی را در هم می‌پیچد(جالب اینجاست که در فضای هگل‌شناسی ایرانی نیز این دو تفسیر از جمله اولین نسخه‌های هگلِ«ایرانی» به حساب می‌آیند که نشان دادنِ نسبِ آن تفاسیر با شرایطِ تاریخی اندیشه در ایران و نسبتِ دولت و جامعه مدنی و نمایندگانِ ایدئولوژیک آن حکایتِ مفصلِ دیگری است). آلتوسر سپس اسپینوزا را به عنوانِ پناهگاهی برای عبور از هگل اختیار می‌کند که در کسوتِ نوعی فلسفه برای مارکسیسم ظاهر شود. تا حدود زیادی این توصیف از شرایط معقول و موجه به نظر می‌آید؛ اما مترجم لازم می‌داند که در همین‌ جا تاکید کند آگون‌ حمزه در برقراری نسبت میانِ آلتوسر و مسیحیتِ کاتولیک زیاده‌روی می‌کند (هرچند درجه‌ای از حقیقت در آن وجود دارد).

*************

با توجه به شهرتِ آلتوسر در معرفی و ترویجِ اسپینوزا در فرانسه (و به ویژه شهرتِ او برای ایجاد پیوند میانِ مارکس و اسپینوزا) باید در نظر داشت که اسپینوزیسمِ آلتوسری تنها مربوط به آثارِ دوره اولیه اوست (یعنی کتابِ برای مارکس و خوانشِ سرمایه) هرچند شاگردانی مثلِ ماشری(و تا دوره‌ای اتین بالیبار) به این دوره اسپینوزایی او وفادار ماندند و تلاش کردند تا آن ایده‌ها و اصول را بسط دهند. ولی خودِ آلتوسر(به ویژه در کتابِ جستار‌هایی در خودانتقادی) از این «انحراف» تبری می‌جوید و کمر همت برای اصلاحِ آن می‌بندد(در مجموعه‌ای با عنوانِ ساختارگرایی چیست؟ در نشرِ شب‌خیز که نوشته‌هایی از ژیل دلوز و لویی آلتوسر را در بر می‌گیرد علاوه بر قطعاتی دربابِ ساختارگرایی و نقدِ آن به این جنبه فلسفه آلتوسر نیز پرداخته‌ایم(این مجموعه به زودی منتشر خواهد شد). در جایی دیگر(«پرسش‌هایی از اسپینوزای ایرانی») دلیلِ انتخابِ چنین تفسیری را در مواجهه با پراتیک فلسفه امروزِ ایران ذکر کرده‌ایم و به زودی با انتشارِ مجموعه‌ای که شاملِ مقالاتِ فلسفی ژیژک درباره اسپینوزا، کانت و هگل(در انتشاراتِ شب‌خیز) فرصت مناسب‌تری دست خواهد داد تا به این مباحثه در فضای فکری ایرانِ معاصر بپردازیم. اجالتا این مقاله که در دو شماره منتشر خواهد شد، می‌تواند تا حدودی مختصاتِ مساله را(البته از جانبِ شکلِ خاصی از نوهگل‌گرایی مربوط به ژیژک روشن کند).

فهم مارکس به یاری اسپینوزا

مهم‌ترین کتابِ پیر ماشری مسلما کتابی با عنوان هگل یا اسپینوزاست. ترجمه اخیر این کتاب به زبان انگلیسی (۱) تاکنون آتشِ مباحثه دیگری را بر سر تنشِ میانِ هگل و اسپینوزا فروزان کرده است. بنابر ساختارِ این فصل [از کتابِ آلتوسر و پازولینی] خودم را به ارایه استدلالِ اصلی این کتاب محدود خواهم کرد: بنا بر نظر پیر ماشری، هگل[هنوز] تمام و کمال مستعدِ درک نظامِ اسپینوزا نبوده است و علاوه بر این اسپینوزا متضمنِ نقدی بر هگل است پیش از آنکه حتی نام او را شنیده باشد. (۲) مشابه این موضوع در مورد ترجمه اخیر کتاب فردریک لوردون یعنی بندگانِ مشتاقِ سرمایه: اسپینوزا و مارکس درباب میلْ صادق است؛ او استدلال می‌کندکه تنها از طریق اسپینوزا می‌توانیم، ساختا‌ر‌های سرمایه‌داری را فهم کنیم. لوردون از این منظر می‌گوید که «پارادوکسِ زمانی این است که با وجودِ آنکه مارکس پس از اسپینوزا آمده باشد، این اسپینوزاست که اکنون می‌تواند ما را در پر کردنِ کمبود‌های مارکس یاری رساند.» (۳) لوردون جنبه بسیار مهمی از آثار مارکس را خاطرنشان می‌کند که به همان میزان در مورد آثارِ آلتوسر نیز صادق است: آثارِ مارکس به خصوص نقدِ اقتصادِ سیاسی را می‌توان تنها زمانی فهمید که این آثار در جایگاهی فلسفی مستقر شوند یا مورد مطالعه قرار بگیرند. بالیبار به درستی از این دفاع می‌کند که «هرچه ممکن است در گذشته اندیشیده باشند [مهم نیست] هیچ فلسفه مارکسیستی وجود ندارد و وجود نخواهد داشت؛ از طرف دیگر، مارکس از هر زمانی برای فلسفه از اهمیت بیشتری برخوردار است.» (۴)

عبور از هگل فرانسوی

همان‌طور که پیش‌تر توضیح داده شد، عبورِ آلتوسر از هگل را باید در معنای ابطالِ هگل‌گرایی فرانسوی در نظر گرفت. چگونه باید این مطلب را درک کنیم؟ اولین فرضیه ناظر است بر بزنگاهِ سیاسی و فلسفی در فرانسه پس از جنگ. به عقیده آلتوسر « اینکه برای دو دهه اخیر هگل جایگاهِ خود را در فلسفه بورژوایی فرانسه داشته است، موضوعی نیست که از آن سرسری عبور کنیم.» (۵) این بزنگاهِ تاریخی در فرانسه یا این «شؤونیسمِ فلسفی غیرعادی» یا چنانکه آلتوسر خصلت‌نمایی کرد تحتِ سلطه پدیدار‌شناسان فلسفه‌ها‌ی حیات [

Lebensphilosophie

] و تصاحبِ بورژوایی بر هگل بود. بازگشت به هگل در دورانِ پس از جنگ، شکلِ منحصر به فردی به خود گرفته بود:

بازگشتِ عظیم به هگل به سادگی چیزی نیست مگر کوششی از سر استیصال برای مبارزه با مارکس که به خود صورتی ویژه گرفته است. صورتی که رویزیونیسمی [تجدید‌نظرطلبی] در بحرانِ نهایی امپریالیسم به خود می‌گیرد: رویزیونیسمی از گونه‌ای فاشیست.

از نقطه نظر سیاسی، ارتجاعِ پس از جنگ در بالاترین سطحِ خود بود. شؤونیسمِ [میهن‌پرسی کورکورانه] فلسفی با محلی‌گرایی سیاسی، یا رویزیونیسم همراهی می‌شد. نقدِ سیاسی نظام‌مند به مجموعه‌ای از اصطلاحاتِ مرعوب‌کننده وابسته به اخلاقِ معمولی بدل شده بود. در واقع، رویزیونیسمِ سیاسی بر محورِ مقوله هراس(۶) است همان‌طور که این مقوله پس از جنگِ دوم در نوشته‌های چهره‌های اصلی به خوبی پرورش داده شد: آلبر کامو(۷)، آندره مالرو(۸)، گابریل مارسل(۹) و دیگران. با به خدمت گرفتنِ مفهومِ هراس برای تحلیل وضعیتِ سیاسی در فرانسه، این فیگور‌ها فوکویاما‌‌ییست‌هایی بودند پیش از آنکه حتی نام او را شنیده باشد. (۱۰)

اسپینوزیسم به عنوان رهاکننده

بر ضدِ همه این جریان‌ها که در آن مقولاتِ فلسفی به مثابه توجیهی برای ارتجاعی‌ترین عناصرِ وضعیتِ پس از جنگ مورد استفاده قرار می‌گرفتند، آلتوسر در فلسفه اسپینوزا در جست‌وجوی پناهگاه بود. در تنگنای پس از جنگ که در آن دست‌درازی‌های بورژوایی به هگل و پدیدارشناسان(مارکسیست یا غیرِمارکسیست) جریان‌های فلسفی را تصرف کرده بودند، اسپینوزیسم حقیقتا به عنوانِ رها‌کننده از این بزنگاهِ ارتجاعی فهمیده می‌شد و اسپینوزیست بودن در فلسفه همچون تجربه‌ای رهایی‌بخش. باید به خاطر بیاوریم که یکی از دشمنانِ اصلی آلتوسر هم از نظر فلسفی و هم سیاسی، موریس مرلو‌ـ‌پونتی(۱۱) بود، نویسنده کتابِ پدیدارشناسی ادراک(۱۲) و نیز کتابِ هستی و نیستی(۱۳) ژان پل سارتر. (۱۴) مباحثه فلسفی فرانسه در دهه ۱۹۵۰ بر محورِ شقاق میانِ آگاهی دربرابر ساختار می‌گشت که می‌تواند در موارد متعدد همچون نوشته‌های هوسرل مفصل‌بندی و مورد دفاع واقع شود یا / و از منظر نوشته‌های هوسرل مورد نقد قرار گیرد. در «تسویه‌ حساب» (۱۵) با پدیدارشناسی اگر بخواهیم از اصطلاحِ وارِن مونتاگ(۱۶) استفاده کنیم، آلتوسر تحتِ تاثیر دو معرفت‌شناس بزرگِ فرانسوی یعنی ژرژ کانگیلِم(۱۷) و ژان کاوایه(۱۸) بود. باید توجه داشت که هم گانگیلِم و هم کاوایس، که متاسفانه امروز در مباحثِ فلسفی معاصر فیگورهایی فراموش شده‌اند، تاثیرِ بسزایی بر شکل‌گیری معرفت‌شناختی آلتوسر داشتند. به عنوانِ واکنشی به سنتِ پدیدارشناسی، دو جریانِ عمده در فرانسه ظاهر شد: مارکسیسمِ اسپینوزیستِ آلت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.