پاورپوینت کامل پرسش‌هایی از اسپینوزای «ایرانی» ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرسش‌هایی از اسپینوزای «ایرانی» ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرسش‌هایی از اسپینوزای «ایرانی» ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرسش‌هایی از اسپینوزای «ایرانی» ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

سیاستِ فلسفه در یک دهه گذشته ایران را می‌توان با جدال میانِ هگل و اسپینوزا (همچنین تقابل هگل و نیچه از طرف دیگر) صورت‌بندی کرد (همان طور که این سیاست در دهه ۶۰ و ۷۰ پیرامون نزاع هایدگر و پوپر دور می‌زد). طنز تاریخی شاید آنجا باشد که بیش از ۱۵۰ سال از زمانی که کنت دوگوبینو ادعا می‌کرد که برخی از ایرانیان فرهیخته از او درباره هگل و اسپینوزا سوال می‌پرسند، می‌گذرد. کنت گوبینو که قانع شده بود فهمیدن دکارت برای ایرانیان می‌تواند نتایجی غیرمنتظره به بار بیاورد، می‌گوید:

نظریه همچون انبار مهمات

سیاستِ فلسفه در یک دهه گذشته ایران را می‌توان با جدال میانِ هگل و اسپینوزا (همچنین تقابل هگل و نیچه از طرف دیگر) صورت‌بندی کرد (همان طور که این سیاست در دهه ۶۰ و ۷۰ پیرامون نزاع هایدگر و پوپر دور می‌زد). طنز تاریخی شاید آنجا باشد که بیش از ۱۵۰ سال از زمانی که کنت دوگوبینو ادعا می‌کرد که برخی از ایرانیان فرهیخته از او درباره هگل و اسپینوزا سوال می‌پرسند، می‌گذرد. کنت گوبینو که قانع شده بود فهمیدن دکارت برای ایرانیان می‌تواند نتایجی غیرمنتظره به بار بیاورد، می‌گوید:

«باری طالبان فلسفه که با شخص من آشنا هستند، عطش فوق‌العاده‌ای برای شناختن فلسفه اسپینوزا و هگل دارند و خواسته آنها کاملا مقبول است؛ زیرا این دو متفکر روحیه آسیایی دارند و نظریه آنها به نحله‌های مورد توجه کشور آفتاب شباهت دارد و به همین دلیل این دو نمی‌توانند واقعا عناصر جدید فکری را وارد این کشور کنند»(۱)

در حقیقت گوبینو با توجه به نظریه ویژه‌ای که درباره افکار و عقاید مشرق‌زمین داشت در تلاش بود تا دست به یک آزمایش نظری بزند و نتیجه مواجهه ایرانیان با اندیشه دکارت را اندازه‌گیری کند. سوای از موافقت یا مخالفت با پروژه او و شکل و شیوه اجرای آن، این متن (با فرض صداقت گوبینو) سندی دال بر انگیزه‌های ایرانیان برای شناخت این دو متفکر به شمار می‌رود.

با این حال، امروز به نظر می‌رسد واقعا اسپینوزا مورد توجه جوانان ایرانی قرار گرفته باشد.(۲) البته که از انتشار ترجمه کتاب مهم اخلاق اسپینوزا مدت زیادی می‌گذرد (بیش از ۳دهه) ولی به نظر می‌رسد محرکاتی مثل دلوز، آلتوسر و دیگران لازم بود تا اسپینوزا به عنوان جوابیه برای هگل (که در این روایت نماینده جبرگرایی تاریخی است!) مورد توجه جریان نوپای جوانان ایرانی قرار بگیرد.(۳) برای نگارنده هنوز دلالت‌های سیاسی و اجتماعی این پدیده کاملا روشن نیست ولی بررسی تمامِ جوانبِ این دوگانه (هگل/ اسپینوزا) به نظرم از جمله مسائلِ جاری هر کسی خواهد بود که امروز در فضای نظریه‌ در ایران زیست می‌کند. در مورد هگل ضروری است که سیرِ تحولِ سنتِ هگل‌پژوهی و هگل‌گرایی در ایران مورد بحث و بررسی قرار بگیرد (که دست‌کم می‌دانیم از دهه ۴۰ به این طرف چه به واسطه رابطه هگل با مارکسیسم و چه در جریان‌های دانشگاهی همواره در متنِ مجادلاتِ فلسفی ایران قرار داشته است). در مورد اسپینوزا اما نمی‌توان از یک تاریخ اسپینوزیسم ایرانی سخن گفت. این جریان هنوز قوام نیافته و امروز بیشتر به عنوان پاسخی فرانسوی (به تأسی از جنبش‌های ضدهگلی در دهه ۶۰ فرانسه) به پیامد‌های بنابر ادعا، یکدست‌کننده و سرکوبگر سنت هگلی در تاریخ‌نگاری(۴) مطرح می‌شود. در ادامه پس از مروری تاریخی بر این جریان پرسش‌هایی(البته خام و اولیه) در رابطه با نقشِ احتمالی اسپینوزیسم در آینده فلسفه ایرانی و مسائل و موضوعات مرتبط با آن مطرح خواهیم کرد.

مروری اجمالی بر تاریخ اسپینوزیسم(۵)

در فضای اندیشه اروپایی اسپینوزا یکی از پرتنش‌ترین تفاسیر و قرائت‌ها را تجربه کرده‌ است. تا آنجا که شاید بتوانیم به قول پیر فروانسوا مورو او را آینه‌ای برای جریان‌های اساسی اندیشه بگیریم؛ آینه‌ای که تصویرِ معوجِ جریان‌های مورد نظر را آشکار می‌کند. بنابراین شاید بتوان گفته مورو را تکرار کرد که «در هر دوره تاریخی بازسازی و احیای شرایط اسپینوزیسم و انواع سوءتفاهم‌ها و سوءاستفاده‌ها از او، ابزارِ فکری موثری برای تحلیلِ آرایش نیروها در حوزه ایده‌ها در آن دوره است، ایده‌های حاکم و ایده‌های محکوم».

رساله الهیاتی- سیاسی

برای یک قرن تمام پس از مرگ اسپینوزا او بیش از هر چیز دیگر به یک آتئیست شناخته شده بود. جدای از دلایلِ تشکیلِ این تصویر اغلب در قرن هفدهم او را می‌خواندند تا به نوعی مردود و مرتد بشمارند(و اگر توجهی برمی‌انگیخت از آن جهت بود که در راستای استفاده از کتابِ رساله الهیاتی- سیاسی برای تدوین نگاهی انتقادی به دین رسمی بود.) از مشهورترین حمله‌های اولیه به اسپینوزا را استاد لایب ‌نیتس، کریستین توماسیوس(۶) ترتیب داد. سپس مجموعه گسترده‌ای از پروتستان‌های آلمانی، هلندی و حتی فرانسوی(۷) به این کتاب حمله کردند. باید توجه داشت که حمله اسپینوزا در این کتاب به مسیحیت کلیسای قرون وسطایی اولین مورد نبود (نمونه‌های متعددی از اراسموس و پروتستان‌ها تا بخش سوم لویاتان هابز را می‌توان شاهد گرفت) ولی این اولین‌ بار بود که نقد خرافات و… تا این اندازه بنیادی و رادیکال صورت می‌گرفت. این جنبه اسپنیوزا تا قرن بیستم نیز مورد توجه بوده است؛ می‌دانیم که کتاب اسپینوزا برای مدت‌ها در لیست کتاب‌های ممنوعه اروپا قرار داشت(به‌خصوص بخش مربوط به «معجزات» یعنی فصل پنجم از کتاب در انگلستان جنجالی حسابی به راه انداخت.)

وحدت جوهر

اولین مداخلات متافیزیکی در مخالفت با اسپینوزا مربوط به لایب‌نیتس می‌شود. هر چند لایب‌ نیتس جذب این فیلسوف هلندی بود با او ملاقات می‌کرد و از طریق چیرنهاوس(۸) که دوست مشترک‌شان بود از احوالات اسپینوزا با خبر بود. این امر مانع از آن نبود که لایب‌نیتس به دکارت‌گرایی اسپینوزا حمله نکند. نظریه موناد و پیامد‌های آن در تئودیسه لایب‌نیتسی تا حدودی نتیجه این اختلاف نظر است.

در قرن هجدهم بهترین تجلی اسپینوزا در محافلی است که خود را علنا اسپینوزیست نمی‌خوانند(به دلایلِ امنیتی و سیاسی.) این جریان به بهترین شکل خودش را در جنبش روشنگری نشان می‌دهد که کاملا تحت تاثیر ایده‌های اسپینوزا در حوزه سیاست و الهیات هستند. در الهیات «همه‌ خدایی» (پانتئیسم)(۹) اسپینوزا خودش را در ایده‌های کسانی مثل یاکوب واچر(۱۰) یافت که با اتصال اسپینوزا به سنت یهودیت تفسیری کابالا و ابن‌میمون نتایج الهیاتی ویژه‌ای به دست آورد. تفاسیر مخفیانه الهیاتی از اسپینوزا تا انقلابِ فرانسه در سراسر اروپا به ویژه در آلمان جریان داشتند. در سطح حقوق و سیاست نیز شاید مهم‌ترین شخصیت قرن هجدهم که می‌توان آشکارا رگه‌های اسپینوزایی او را مشاهده کرد، ژان ژاک روسو‌ است(بدون اینکه به دلایل بالا به اسپینوزا اشاره‌ای کند.) در انقلاب فرانسه نیز آبه سِیس(۱۱) که از مهم‌ترین نظریه‌پردازان انقلاب بود به شهادت شارحان، دکترین خودش را از رساله سیاسی اسپینوزا برگرفته بود.

در قرن نوزدهم، اسپینوزیسم خودش را در ایده‌آلیسمِ آلمانی آشکار کرد. ایده

Pantheismusstreit

الهیات آلمانی را شیفه خود کرد. همه خدایی اسپنیوزا در آلمانِ قرن نوزدهم نه تنها به آتئیسم تفسیر نشد بلکه شکل عالی دین در نظر گرفته شد. نوالیس نیز ملهم از این ایده در توضیح عشق عقلانی به خدا

amor intellectualis Dei

خدای اسپینوزا را خدایی می‌یافت که همانا «انسان سرمست است»؛ معنایی نزدیک به تعبیرِ لوگوس(کلمه) در انجیلِ یوحنا. اما شاید مهم‌ترین مواجهه با اسپینوزا هم در مقام فیلسوف و هم در مقام متاله به هگل مربوط می‌شود. همه این گزاره مشهور هگل را شنیده‌ایم که یا فلسفه اسپینوزیست است یا اصلا وجود ندارد. اما آیا این به ‌آن معناست که فلسفه اسپینوزیست می‌ماند؟ احتمالا هگل چنین باوری ندارد. به زعمِ هگل پذیرش جوهر قدم اول است ولی ماجرای فلسفه وقتی آغاز می‌شود که اذعان کنیم این جوهر سوژه نیز هست. برای هگلِ جوهر اسپینوزا لخت، تهی، بی‌حرکت و این‌همان می‌ماند؛ به همین دلیل او را نه به آتئیسم بلکه به آ-کوسمیسم (بی‌کیهان) متهم می‌کند.

هگل بخشِ مهمی از درسگفتارهای تاریخ فلسفه‌اش را به اسپینوزا اختصاص داده است. البته نواسپینوزیسم فرانسوی تمام تلاش خود را معطوف به این امر کرده تا به اشکالات هگل از موضعی اسپینوزایی پاسخ دهد. نوهگلی‌هایی مثل اسلاوی ژیژک نیز در مباحث فلسفی خود(که در ایران ابدا تجلی نداشته است) با تفسیری ویژه در تلاش هستند تا به نوعی هگل را از کوره‌راه‌هایی که نوکانتی‌ها و نواسپنیوزیست‌ها مطرح کرده‌اند، عبور دهند. برای یک تحلیل امروزی از نسبت مفهومی هگل و اسپینوزا مقاله‌ای از آگون همزه با همین نام«هگل یا اسپینوزا» یکی از بهترین نمونه‌هاست که عنوان خود را از کتاب پیر ماشره به عاریت گرفته است. (اخیرا این کتاب را نشر ثالث با ترجمه حجت‌الله رحیمی به فارسی منتشر کرده است و در دو نوشته پیش از این در روزنامه اعتماد برگردان فارسی مقاله حمزه را در اختیار خوانندگان قرار دادیم.)

شوپنهاور یکی از دیگر مهاجمان به اندیشه اسپینوزا بود. برای شوپنهاور، اسپینوزا با «علت» (

causa

) و «عقل» (

ratio

) توصیف می‌شود که نتایج نظری او نوعی «خوش‌بینی متافیزیکی» است. به نظر شوپنهاور اسپینوزا تداعی‌کننده سنت رواقی در عصر جدید است. نیچه اما وامدار اسپی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.