پاورپوینت کامل جوانان از مثنوی چه می‌خواهند؟ ۳۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوانان از مثنوی چه می‌خواهند؟ ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوانان از مثنوی چه می‌خواهند؟ ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوانان از مثنوی چه می‌خواهند؟ ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

پژوهشگران جوان امروز در برابر حکم کلیِ آن استاد بزرگ سخن‌شناس سرِ تعظیم فرود می‌آورند، اما توضیح بیشتری می‌طلبند. مولانا چه شگردهایی به کار می‌زند که سخن او را تا بلندای اعجاز ارتقا می‌بخشد؟

روان شده‌ست یکی جوی خون ز هستیِ من

خبر ندارم من که کجاست تا به کجا

به جو چه گویم کای جو مرو، چه جنگ کنم؟

برو بگو تو به دریا: مجوش‌ای دریا

«حضرت مثنوی کتابی است مشکل‌تر از مشکل، و آسان‌تر از آسان. آن بر عاقل و این بر نادان». (محمّدولی اکبرآبادی/ مخزن‌الاسرار/ ص۴)

در مکتب‌خانه‌های قدیمی ولایت ما، آذربایجان، فارسی را معمولاً با گلستان سعدی آغاز می‌کردند و در میان فضلا معروف بود که می‌گفتند گلستان کتابی سهل و ممتنع است، آن را در هفت‌سالگی می‌خوانند و در هفتادسالگی می‌فهمند. منِ بنده تقریباً هشتاد سال است که با مثنوی آشنایی دارم و این آشنایی در سال‌های اخیر چندان پررنگ شده است که گویی فضای خاطرم یکسره در تسخیر مثنوی درآمده است و با این سابق دراز است که هماواز با محمّدولی اکبرآبادی می‌گویم: آری، مثنوی کتابی است سهل و ممتنع «مشکل‌تر از مشکل، و آسان‌تر از آسان».

همسایه‌های شرقی ما در شبه‌قارّ هند شرح‌های متعدد، به فارسی و بعضاً به اردو، بر مثنوی نوشته‌اند. بهترین و منقّح‌ترینِ آن‌ها شرح محمّدولی است موسوم به مخزن‌الاسرار که عبارت بالا را از آن نقل کردم. مخزن‌الاسرار خوشبختانه به همّت فاضل ارجمندِ پرکار نجیب مایل هروی به شکلی مرغوب و پاکیزه به چاپ رسیده است. محمّدولی که در نیم نخست سد دوازدهم هجری می‌زیسته، دربار شارحان پیش از خود می‌گوید که آنان «در اکثر ابیات که بطن آن‌ها را نفهمیده‌اند، بر معانیِ ظاهر چسبیده‌اند» و از دستِ دیگر ابیات ساده و سرراست را که (به تعبیر محمّدولی) «متعلق به اسرار نیست» پیچ و تاب داده، «توجیهات بعید و غریب» برای آن‌ها قائل شده‌اند.

همسایه‌های غربِ ما در بلاد عثمانیِ سابق هم شرح‌های متعدد، بیشتر به ترکی و بعضاً به فارسی، بر مثنوی نوشته‌اند. معروف‌ترین و مهم‌ترین شرح‌های ترکی، فاتح‌الابیات از رسوخ‌الدین انقروی در نیم اول قرن یازدهم که به شرح کبیر انقروی معروف است. این شرح در آشنا کردن جهان غرب با مثنوی نقش بسزایی داشت، یعنی از طریق شرح انقروی بود که غربیان با مثنوی آشنا گشتند. خوشبختانه ترجم فارسیِ این شرح نیز به همّت شادروان عصمت ستّارزاده فراهم آمده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

متأسفانه ایرانیان، جز در این عصر حاضر، موفق نشدند شرحی کامل بر هر شش دفتر مثنوی بنویسند. آنچه از گذشتگان در این باب داریم، شرح ابیاتی است که به نظرشان مشکل و محتاج توضیح می‌نموده است. شرح خاتم‌الحکما حاجی ملّاهادی سبزواری هم تنها شرح برخی از ابیات مشکل مثنوی است. اما حاجی خود مشکل‌نویسِ درجه یک است و به قول یکی از پژوهشگران غربی، فهم عبارت‌های حاجی مشکل‌تر است از فهم بیتی که او می‌خواهد توضیحش دهد.

پژوهش‌های جدّیِ جدید دربار مولانا کمابیش از یکصدسال پیش شروع شده است. در ۱۳۰۴ (۱۹۲۵م.) نیکلسون تصحیح و چاپ متن کامل شش دفتر را با ترجمه و شرح انگلیسیِ آن آغاز نهاد و این مهم را در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳م.) به انجام رسانید. در همین سال ۱۳۱۲ بدیع‌الزمان فروزانفر کتاب شرح احوال مولانا را به چاپ رسانید. چاپ و نشر دیوان کبیر با تصحیح فروزانفر نیز تقریباً بیست سال بعد در ۱۳۳۴ شروع شد و تا ۱۳۴۲ ادامه یافت. مرحوم فروزانفر پس از چاپ دو کتاب احادیث مثنوی و مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، کار شرح و تفسیر مثنوی را آغاز نهاد که سه جزء آن در حیات آن مرحوم به چاپ رسید. شرح مثنوی شریف فروزانفر از بیت ۳۰۱۲ دفتر اول فراتر نرفت که اگر به اتمام می‌رسید کاری کارستان بود. مرحوم سید جعفر شهیدی دنبال آن را گرفت و تا آخر دفتر ششم پیش رفت، اما حکایت شرح او در کنار شرح استاد، حکایت منار بلند است در کنار کوه الوند. برخی از شاگردانِ باواسطه یا بی‌واسط فروزانفر نیز به شرح مثنوی پرداختند. مساعیِ این شارحان نمایانگر اقبالی تازه به مثنوی و در خور تحسین و تقدیر است.

۲. گرفتاریِ عمد شارحان سلف مثنوی این است که مثنوی را از پشت عینک ابن‌عربی به مطالعه گرفته‌اند و این نکته‌ای است که محققان عصر ما، از نیکلسون و فروزانفر و گلپینارلی و زرّین‌کوب و شفیعی کدکنی و دیگران، انگشت بر آن نهاده‌اند. در واقع می‌توان گفت که ابن‌عربی در طول هشت قرن گذشته بر مفکر اصحاب عرفان در سرتاسر عالم اسلام حکومت می‌کرد و شارحان مثنوی به هر مناسبت جزئی فرصتی می‌جستند تا به گفت گلپینارلی اظهار فضلی کنند و انسِ خاطر و وسعت اطلاع و تسلط خود را بر افکار و اندیشه‌های ابن‌عربی نشان دهند.

مشکل درگیری ذهنی شارحان سلف با ابن‌عربی، بالاخص پس از چاپ و انتشار مقالات شمس تبریزی، برجسته‌تر و چشمگیرتر می‌نماید. شارحان سلف از شمس تبریز چیز زیادی نمی‌دانستند. که بود؟ و چه می‌گفت این درویش غریب که ناگهان در ۶۴۲ سر و کلّه‌اش در زندگی مولانا پیدا شد؟ تا آن روز مولانا ۳۸ سال، یعنی بیش از نیمی از زندگی ۶۸سال خود را گذرانیده بود؛ هرچه از مولانا داریم حاصل نیم دوم عمرِ او، یعنی این نیم کوچک‌تر بعد از وصول به شمس تبریزی است.

آیا مولانا ابن‌عربی را نمی‌شناخت؟ چنین چیزی غیرممکن است. ابن‌عربی در ۶۳۸ درگذشته است. دورانی که مولانا در سوریه تحصیل می‌کرد مقارن سال‌های آخرِ زندگی ابن‌عربی بود. در آن سال‌ها ابن‌عربی در دمشق از شهرت و اقبال تمام برخوردار بود، پس بعید نیست که مولانا، همچنان که سپهسالار و افلاکی گفته‌اند، محضر ابن‌عربی را درک کرده و در مجالس درس او حضور یافته باشد. بعد از ابن‌عربی هم شاگرد برگزیده و فرزندخواند او صدرالدین قونوی که زعامت مکتب فکری استاد را برعهده داشت، در همان قونیه بود و مجالس درس پررونقی داشت که طالبان صاحب قلم و پرمایه و خوش‌طبع چون فخرالدین عراقی و مؤیدالدین جَندی و سعدالدین فرغانی در آن حضور می‌یافتند و مولانا طبعاً نمی‌توانست از چنین جریان فکریِ پر قوّتی که در بیخ گوش او قوام می‌گرفت و تبلیغ می‌شد بی‌خبر بماند و چیزی از آثار ابن‌عربی نخوانده باشد. با این وصف می‌بینیم که در سرتاسر آثار مولانا اسمی از ابن‌عربی، نه به تصریح و نه به کنایه، برده نمی‌شود. او در تمام آثار خود دایماً از شمس تبریز گفته و از ابن‌عربی هیچ نگفته است.

و اینک ما امروز مقالات شمس را در دست داریم و می‌دانیم که شمس ابن‌عربی را می‌شناخته است. شمس از عظمت مقا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.