پاورپوینت کامل «ما» چگونه «ما» می‌شویم ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «ما» چگونه «ما» می‌شویم ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «ما» چگونه «ما» می‌شویم ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «ما» چگونه «ما» می‌شویم ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

در اروپا و امریکا پس از به پایان رسیدن خشونت‌های برجسته قرن بیستم و سوال از چگونگی و چرایی ظهور دیکتاتورها و مستبدان بزرگی مثل هیتلر و استالین و موسولینی، پژوهشگران هر رشته از منظر خاص خود به این علل و دلایل پرداختند و کتاب‌ها نگاشتند و منابعی فراهم آوردند که امروزه هر کس بخواهد در این باره آگاهی کسب کند یا تحقیق کند، نه محدودیتی پیش‌رو دارد و نه فقدانی.

تاملی در علل و دلایل مصائب تاریخی ما

در اروپا و امریکا پس از به پایان رسیدن خشونت‌های برجسته قرن بیستم و سوال از چگونگی و چرایی ظهور دیکتاتورها و مستبدان بزرگی مثل هیتلر و استالین و موسولینی، پژوهشگران هر رشته از منظر خاص خود به این علل و دلایل پرداختند و کتاب‌ها نگاشتند و منابعی فراهم آوردند که امروزه هر کس بخواهد در این باره آگاهی کسب کند یا تحقیق کند، نه محدودیتی پیش‌رو دارد و نه فقدانی. از گریز از آزادی فروم گرفته تا جامعه باز پوپر (که جزو اولین‌ها هستند) تا آثار جدیدی که به دست دادن کتاب‌شناسی آنها نیازمند کتابی مستقل است. فلاسفه سیاسی غرب، روانشناس‌ها و روانکاوها، جامعه‌شناس‌ها، منتقدان، ادیبان، تاریخ‌نگاران هر کدام در این زمینه سهمی دارند و حقی ادا کرده‌اند. اما این دست تحقیق‌ها درباره تاریخ و سرگذشت و علل و دلایل مصائب تاریخی ما اندک و کمیابند. حتی کسانی که درباره مشروطه یا شکست مصدق و پیروزی کودتای ۲۸ مرداد دست به تحقیق و نگارش می‌زنند بیشتر به خطاهای سیاسیون و روحانیون و خطاهای آشکاری اشاره می‌کنند که در شکست هر جنبش دیگری آشکار و عیانند و پی بردن به آنها دشواری چندانی ندارد. اما کمتر کسی می‌پرسد زمینه روانشناختی کنش‌ها و واکنش‌های مردم آن زمانه چه بود، زمینه جامعه‌شناختی‌شان چطور؟ چه زمینه فکری خاصی باعث فعالیت‌ها یا شکست آنها شد؟ و حتی عمیق‌تر و به سبک فلاسفه مغرب‌زمین: چه چیزی در نهاد بشر هست که باعث می‌شود در فلان زمینه تاریخی یا اجتماعی فلان واکنش را داشته باشد؟ آیا تاریخچه پژوهش‌های ما در این زمینه‌ها، تاریخچه افسوس‌ها و مقصریابی‌هاست؟ یا باید زمینه‌ها و علل و دلایل فکری، اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی را هم به حساب آورد و در نظر گرفت؟ (عمدا از زمینه سیاسی نام نبردم چون بیشتر نوشته‌ها و پژوهش‌ها در همین باب است).

اندیشیدن به فجایع

چند نمونه از فاجعه هیتلر و نازیسم مثال بیاوریم. این واقعه تلخ و دهشتناک که در تاریخ ما فقط با حمله مغول یا کشتار اهالی اصفهان به دست تیمور قابل مقایسه است (حدود هفتاد هزار نفر که فقط از حیث ددمنشی قابل قیاس است نه از حیث وسعت فاجعه که نسل‌کشی نازی‌ها نزدیک به شش میلیون نفر برآورد می‌شود)، پس از فروکشی، اذهان محققان غربی را به خود مشغول کرد. اریک فروم از اعضای برجسته مکتب فرانکفورت در کتاب گریز از آزادی به علل روانشناختی این فاجعه پرداخته است، هانا آرنت، از منظر نوعی فلسفه ذهن سیاسی، هابرماس و اعضای مکتب فرانکفورت با دید انتقادی به مدرنیته و لیبرال‌های بزرگ مثل آیزایا برلین با بررسی زمینه‌های فکری و تاریخی به این واقعه پرداختند و بسیاری اندیشمندان و نظریه‌پردازان دیگر که از حوصله این نوشته خارجند.

پرسش‌های بی‌پاسخ

هر قدر که بخواهیم می‌توانیم درباره علل سیاسی و تاریخی مشروطه، به توپ بستن مجلس، کودتا و هزاران واقعه دیگر قلم‌فرسایی کنیم، اما هر چه کنیم جای فقدان عظیمی هنوز باقی است: زمینه‌های فکری، روانشناختی و اجتماعی پس‌گردها و درجا زدن‌های ما کدامند؟ چه تعالیم و آموزه‌هایی در ما نهادینه شده‌اند که باعث می‌شوند همیشه دست تقدیر را فعال‌تر و موثرتر از کنش فردی بدانیم؟ چه زمینه‌ای باعث شده است قبل از مسوولیت‌پذیری، به پیشامدها و رضا به قضا و هر چه پیش آید خوش آید، فکر کنیم؟ روانشناسی تسلیم مشیت شدن قبل از کنش در جامعه ما چیست؟ زمینه اجتماعی‌اش چیست؟ زمینه فکری‌اش چطور؟ مهم‌تر از همه، چرا قبل از دست زدن به عمران و آبادانی، توسعه و پیشرفت به هویت و سنت فکر می‌کنیم؟ چرا قبل از رفاه به خودخواهی و خودپرستی فکر می‌کنیم؟ چرا مدرن شدن برای ما به معنای نفسانیت و خودخواهی و اصطلاحات دهان‌پرکنی مثل خودبنیادی! و خودموضوعی! است؟ (سوای اینکه معلوم نیست خودبنیادی که خاصیت جوهر در فلسفه است از کجا و چرا به انسانِ خواستار رفاه اطلاق می‌شود؟ اصطلاح خودمحوری بهتر نیست؟) اینها پرسش‌های توام با ملامت نیستند، پرسش‌هایی هستند که دلیل نام بردن از آنها، بی‌پاسخ گذاشتن آنهاست. امیدوارم در این نوشته بتوانم به سهم خودم به این پاسخ‌ها نزدیک شوم.

تاریخ بی‌قراری

پرواضح است که تاریخ گذشته سیاسی ما، تاریخ امیال شاهان، شکست‌ها و پیروزی‌ها و بی‌ثباتی‌های اجتماعی و سیاسی، شورش‌های دینی (مخصوصا در زمان عباسیان) است، نه تاریخ نظریه‌های سیاسی و تقسیم‌بندی انواع حکومت و آزمون و خطاهای آنها (تا قبل از مشروطه). مردمانی را تصور کنید که (۱) از نظر سیاسی چیزی به نام ثبات را تجربه نمی‌کنند، اگر کسی شصت یا هشتاد سال عمر می‌کرد، ممکن بود به ازای هر دهه از عمرش یا کمتر، یک حکومت، خاندان، سلسله یا شاه جدید را به خود ببیند. شاهد رخ دادن جنگ‌های فراوانی باشد و عزل و نصب‌ها به جای برکناری و انتصاب، مساوی با کور شدن یا زندانی شدن یا کشته شدن صاحب‌منصبان باشند. (۲) از نظر اقتصادی هر چند سال از عمرش را با وضع تازه‌ای سر کرده است؛ روزی تاجر بوده، روزی گدا، روزی کاسب بوده، روزی چوپان. گاه راهزنان سرمایه‌اش را غارت کرده‌اند، گاه در لشکرکشی متجاوزان، اموال و کسانش را از دست داده یا مورد غضب شاه قرار گرفته و گاه هم پیش می‌آمده که روزگاری را به خوشی سپری کرده باشد. (۳) هر بار و با حمله قوم جدیدی از اقوام بیگانه از هویت فرهنگی خودش بیگانه شده و گاه مانند فردوسی به فکر احیای این هویت افتاده و گاه مثل ابن‌سینا هویت جدید را پذیرفته و با کوششی تاریخی و تمدن‌آفرین آن را پربار و غنی کرده و از هویت قبلی خود هم غافل نمانده است؛ نیز تحقیری که ملازم این‌ دست شکست‌هاست تاثیر فاجعه‌باری بر تمام عرصه‌های فرهنگی و روانی می‌گذارد. فقدان این سه نکته، یعنی ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی (از جنبه روانشناختی) فقدان مهم‌ترین امور در عرصه اجتماعند.

شرایط اجتماعی همچون علت

از اینجا به یک نتیجه‌گیری خاص می‌رسم:

اغلب تاریخ‌نگاران یا جامعه‌شناسان از زمینه‌های فکری به وقایع اجتماعی می‌رسند. مثلا از زمینه‌های فکری قبل از انقلاب فرانسه، شکل‌گیری رویداد انقلاب را نتیجه می‌گیرند و باید بگویم که چنین چیزی اصلا نمی‌تواند یک قاعده عام باشد. گاه هست که علل اجتماعی و تاریخی، منجر به اتخاذ آموزه‌ها یا تعالیم فکری خاص می‌شوند. درباره گذشته ما این نکته صادق است. علت به انزوا رفتن مکتب فکری معتزله و رواج اندیشه‌های اشاعره، احوال اجتماعی و تاریخی بود نه برعکس. برای روشن شدن این نکته جامعه‌ای را در نظر بگیرید که در آن کشاورز به ناگاه محصول یک یا چند سال تلاش خود را غارت شده یا زیر سم ستوران متجاوز می‌بیند، تاجری را در نظر بگیرید که بیش از ده‌ها بار بعد از تلاش و کوشش و کسب سود، با حادثه‌ای تمام مال‌التجاره خود را از دست داده و هر بار که از نو شروع کرده و سامانی گرفته با حادثه مشابهی، همه‌ چیز را باخته و گاه موفق به رونق مجدد شده و گاه دیگر کمر راست نکرده است. دکانداری که بارها سرمایه خود را باخته و شهر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.