پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint :
با بررسی رابطه میان «هنر» و «اخلاق»، مجموعه پیچیدهای از پرسشها مطرح میشود. اولا مجموعهای از ملاحظات تجربی دربار تأثیری که آثار هنری بر روی ما دارند، مطرح میشود. یک نمون کاملا جنجالی، نمون هرزهنگاری است. بسیاری برآنند که شایستگیهای هنری یک اثر، مستقل از هر رویکرد یا عملی است که آن اثر ما را به اتخاذ آن یا انجامدادن آن سوق میدهد؛ اما این مدعا تاب دقت و ژرفسنجی را ندارد، گو اینکه باید میان ارزش هنری و ارزش هنر در کلیت آن چونان یک کل، فرق گذاشت
با بررسی رابطه میان «هنر» و «اخلاق»، مجموعه پیچیدهای از پرسشها مطرح میشود. اولا مجموعهای از ملاحظات تجربی دربار تأثیری که آثار هنری بر روی ما دارند، مطرح میشود. یک نمون کاملا جنجالی، نمون هرزهنگاری است. بسیاری برآنند که شایستگیهای هنری یک اثر، مستقل از هر رویکرد یا عملی است که آن اثر ما را به اتخاذ آن یا انجامدادن آن سوق میدهد؛ اما این مدعا تاب دقت و ژرفسنجی را ندارد، گو اینکه باید میان ارزش هنری و ارزش هنر در کلیت آن چونان یک کل، فرق گذاشت. اگرچه هیچ استدلال الزامآوری بر اثبات اینکه باید کیفیات اخلاقی آثار هنری را منظور نظر قرار داد، وجود ندارد. عملا نادیدهگرفتن این کیفیات، بهویژه در جایی که هدف اثر به شیو منسجمی اخلاقی است، یا در جایی که اثر بهوضوح اثر فاسدی است، دشوار است.
بر طبق سنت بلندی که سابقهاش به افلاطون میرسد، هنر به دلیل قدرت و سیطرهاش بر عواطف ما، به دید تردید نگریسته میشود و بخش عمد نظریهپردازی مغربزمین در باب زیباییشناسی، پاسخی به معارضه افلاطون بوده است. در دیرپاترین دفاعیه، هنر بر مبنای «ترکیبی از لذت و آموزش» توجیه شده است، گو اینکه این دو هرگز آنگونه که امید میرفته است، هماهنگ نشدهاند. در اوایل سد نوزدهم تبیین پیچیدهتر نوینی از هنر در قالب دیدگاهی تاریخی مطرح شد که بر طبق آن، هنر یکی از حالاتی است که از طریق آن به خودآگاهی میرسیم. مرکز تأکید و توجه، از صادقبودن به یک واقعیت مستقلا موجود به صادقبودن به سرشتهای خاص خویش، به شکلی که آنها را از طریق هنر خلق میکنیم، تغییر یافت. این، با لحاظ سپهر سیاسی، تبدیل شد به آموزهای دربار اهمیت هنر به منزله یک عامل آگاهی سیاسی که به شیوههای ظریف و پیچیدهای در ما فعال است با هدف تضعیف آن دیدگاه دربار واقعیت که از طریق ایدئولوژیهایی که ما را به اسارت درمیآورند به ما تحمیل شده است.
دامن مسائل
رابطه میان پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint نگرانکنندهترین و پیچیدهترین بحث در فلسفه هنر است. یکی از دلایلش این است که از افلاطون به این سو، چندین مسأل اساسی، آنگونه که باید و شاید از هم متمایز نشدهاند؛ برای نمونه، یک موضوع مهم، به تأثیر آثار هنری بر مخاطب که موضوعی تجربی است، مربوط میشود؛ برای مثال، آیا هرزهنگاری امیال جنسی را برمیانگیزد یا شیوه جایگزینی برای ارضای امیال است؟ یا هرزهنگاری تأثیرهای متفاوتی بر افراد مختلف دارد (موجهترین پاسخ)؟ فیلسوفان و بسیاری افراد دیگر مایلند بر مبنای چیزی فقط در حد دروننگری سرسری در بار این مسأله بحث کنند. یک مسأله جداگانه این است که: آیا هدف از آثار هنری این باشد که تأثیرات اخلاقی داشته باشند، و اگر آری، چگونه میتوان به بهترین نحوی به این غایت دست یافت؟
سنت اصلی نقادی مغربزمین از ارسطو تا پایان سد هجدهم، این بوده است که آثار ادبی لااقل باید «آموزش» و همچنین «شادیبخشی» را غایت خویش قرار دهند، و بخش زیادی از بحث و گفتگوها به رابط میان این دو هدف معطوف بوده است. این بحث بر اثر فرض افلاطون دربار سهگانه عالی مُثُل یعنی «حقیقت»، «زیبایی» و «خیر»، اگر هم تبدیل به معضل نشده باشد، لااقل پیچیدگی یافته است. اگر باید هر چیزی را مختص به یکی از این مقولات دانست، ظاهراً موضوع هنر، زیبایی است؛ ولی آیا اینگونه است که همه آثار هنری موفق، زیبا هستند؟ اگر فرض را بر این نگذاریم که آثار هنری بنا به تعریف زیبا هستند، ظاهراً باید پذیرفت که بسیاری از آثار هنری، ازجمله برخی از بزرگترین آثار هنری، زیبا نیستند. و این معنا در خصوص تراژدیها که در آنها رنج، شرّ و مرگ غلبه دارد، صادق است.
بدیهی است که بسیاری از هنرمندان، وظیفه خویش را تصویر کردن واقعیت به روشنترین وجه ممکن میدانستهاند و خود را به «حقیقت» و نه زیبایی، ملتزم میدیدهاند. امید فلسفی به این که عاقبت این سه مقوله بر هم منطبق خواهند شد، بیشتر از باب تفکر آرزواندیشانه است تا از باب استدلال دقیق. نیچه در یک یادداشت منتشر ناشده این موضع مخالف را با گزندگی معمول خویش، اینگونه مطرح میکند: «به نزد فیلسوف، قول به این که نیک و زیبا یکی است، رسوایی است؛ اگر او در ادامه بیفزاید: و حقیقی نیز، باید به باد کتکش گرفت! حقیقت زشت است.»
از قبل روشن است که پرسشهای عمیق و بسیار دشواری در این عرصه بهوفور مطرح میشود. وسوسه میشویم که در مقام بازبینی و بررسی آنها، نوعی تجربه را که «زیباییشناسانه محض» است، مفروض بگیریم و سپس موضوعات دیگر، بهویژه موضوع رابطه هنر با اخلاق را چونان مسائلی جداگانه بررسی کنیم؛ ولی درمییابیم که مثالهای تجربه زیباییشناسانه محض، آنقدر که امیدواریم، عمومیت ندارند. و روشن نیست که تجربه زیباییشناسانه محض از «لیرشاه» برای مثال، چگونه تجربهای است. آیا نوعی تمرکز بر صورت نمایشنامه بدون توجه به محتوای آن است؟ ولی این به چه معناست؟ روشن نیست که در هیچیک نمونههایی که به واقع مایه دغدغه خاطر ماست، بتوان چنین تمایزی قائل شد.
بر طبق یک پرسش مرتبط، سؤال میشود که: آیا ممکن است آثار هنریی وجود داشته باشد که جهانبینی کاملا خشن را به بیان بیاورد؟ برای مثال، آیا این فقط یک اتفاق است که هیچ هنر بزرگ مطابق با مرام حزب نازی خلق نشده است؟ و اگر نه، این موضوع تا چه حد میتواند روشنگر رابطه میان پاورپوینت کامل هنر و اخلاق ۷۵ اسلاید در PowerPoint باشد؟ و چه باید گفت درباره آثاری مانند «کلبه عموتام»، اثر هریت بیچر استو که محتوا یا پیام اخلاقی درخشانی دارند، ولی ارزش زیباییشناسانهشان پائین است؟ آیا این موضوع، همانطور که برخی گفتهاند، حاکی از چیزی دربار خود محتوای اخلاقی است، یا فقط حاکی از چیزی دربار بیذوقبودن نویسنده است؟
اگر برخلاف موضعی که تحت عنوان «زیباییگرایی» شناخته میشود، ولی هرگز آشکارا بیان نشده است، هنر را هرگز نباید از هر گونه فعالیت بشری دیگر تفکیک کرد، پس پرسش از جایگاه آن در تنظیم و تدبیر علایق بشری، دارای اهمیت اساسی است. پس از سقوط واقعی سنت کلاسیک، جالبتوجهترین مجموعه تلاشها برای مرتبطساختن هنر با دیگر فعالیتهای ما را، فیلسوفان ایدهآلیست انجام دادهاند. این تلاشها با هگل آغاز شد و لااقل تا آر.جی.کالینگ وود ادامه یافت و نظریهپردازانی با انگیزههای سیاسی را شامل شد؛ این نظریهپردازان نسبت پیچیدهای با آن فیلسوفان متقدمتر دارند، و هنر را «شیوهای از تشریح واکنشهای ما به واقعیتی که لااقل تا حدی علت خلق آنیم»، تلقی کردهاند. در نتیجه کانون توجه و تأکید از محاکات، به بیان، یعنی از ثبت و ضبط نحوه یافت ما از جهان، به بیان نگرش ما به آن، و بنابراین به صداقت اخلاص تغییر یافت؛ صداقت اصطلاحی است که مایه پیوند حقیقت و شرافت است، و به شیوههای متنوعی هنر را در مرکز تجربه اخلاقی و تجربه اخلاقی را در مرکز هنر قرار میدهد.
مسأله تجربی
غالباً به حق گفتهاند که رژیمهای تمامیتخواه، بیشتر از رژیمهای مردمسالار هنر را جدی میگیرند. صرفنظر از هر گونه رویکردی که به ممیّزی داشته باشم، ممیزی لااقل نشاندهند آن است که هنر مؤثر بر رفتار مردم تلقی میشود و عملا هیچ جامعهای نیست که گونهای ممیزی در آن معمول نباشد. نظامهای مردمسالار به خود میبالند که ممانعتی بر سر راه هنر ایجاد نمیکنند، بلکه فقط با انواع مختلفی از سرگرمیها و تبلیغات مشکلدار مخالفت میورزند؛ اما نمیتوان معلوم کرد که تعریفهایی که در اینجا مبنا قرار گرفته است، چیزی بیش از تعریفهای زبانی است. «هنر» غالباً طنین و تداعی احترام آمیزی دارد، به طوری که هر چیزی که به قدر کفایت دونمایه باشد، در مقولهای چون «هرزهنگاری» قرار داده میشود؛ بنابراین ادعا این است که «هنر اروتیکر شهوانی»، هنری است که فحوای جنسی دارد، ولی تحریککننده نیست. این بسیار محل تردید است و چیزی که نشان میدهد، این است که اتفاق نظر وجود دارد که برخی ساختههای بشر با دعوی در بادی نظر مبنی بر داشتن جایگاه هنری هست که ممکن است تحریککننده هم باشند، یا ممکن است نفرت نژادی را برانگیزانند، و غیره.
اگر کسی صرفاً حکم کند که آنها تا آنجا که تأثیراتی بر مواقف و رفتار دارند، هنر نیستند، یا اینکه بگوید این تأثیرات ربطی به جایگاه یا شأن هنری آنها ندارد، به نظرم راهی آسان برای پاسخ به پرسشی دشوار است. این که برخی آثار هنری تأثیرات عملی شدید دارند، انکارناشدنی است. یک نمونهاش که شهره خاص و عام است، اثر گوته با عنوان «اندوههای ورتر جوان» بود که به موجی از خودکشیهای الهامیافته از مکتب رمانتیک منجر شد. این واقعیت را اینک معمولا مایه بدنامی آن اثر نمیدانند، گو اینکه اگر یک اثر مربوط به دوران معاصر همین تأثیر را میداشت، یقیناً مایه بدنامیاش میبود!
آنچه برای همیشه مایه بحث و نزاع خواهد بود، آثاری است که تأثیر عاطفی نیرومندی دارند، ولی به دلیل پیچیدگیشان، امر تعیین اینکه چگونه باید بر منظر و رفتار ما تأثیر بگذارند، دشوار میشود. این موضوع در مرکز نزاع دیرپا درباره تأثیر تراژدی قرار دارد. عجیب است که ناتوان هستیم از تعیین اینکه آیا تراژدیهای بسیار نیرومند، مانند «ادیپشاه» ارزشهای مبنایی را تعالی میبخشند، ویران میکند، مشتبه میسازند، اثبات میکنند یا محل سؤال قرار دهند، و مانند آن. در عین حال همه این مواضع اتخاذ و با هیجان درباره آنها بحث شده است.
این که این موضوع همچنان بحثانگیز است، بیتردید از جهتی معلول این واقعیت است که غالباً میان نحوه احساس شدن آنها و تصور ما از اینکه چگونه باید احساسشان کنیم، نوعی ناهماهنگی وجود دارد، و پس از تجربه بیواسطه این قبیل آثار، دشوار میتوان آنچه را به واقع احساس میکنیم، کانون توجه قرار داد. همین که هر تجربه دارای پیچیدگی بسیار فروکش میکند، ما بهویژه اگر گرفتار یک نظریه رضایتبخش باشیم، مستعد آنیم که تأثیر آن تجربه بر خویش را سادهسازی کنیم. تنها مطلبی که در این عرصه میتوان با قطع و یقین اظهار داشت، این است که بیتردید برخی آثار هنری تأثیرات اخلاقی (و البته سیاسی) دارند.
ارزش هنری و ارزش هنر
اگرچه آثار هنری تأثیرات اخلاقی دارند، استدلال شده است که داشتن این تأثیرات جزو ارزش آنها نیست. عمدتاً در واکنش به اخلاقگرایی سرکوبگر نقادی دوره ویکتوریا بود که وایلد۱ خاطرنشان ساخت: چیزی چون آثار هنری اخلاقی یا غیر اخلاقیر ضد اخلاقی وجود ندارد. عموماً (هرچند نه به طور کلی) توافق حاصل است که آن هنر که به تعبیر کیتس۲ «نقشههای آشکار برای ما داشته باشد»، فروتر است؛ ولی این بدان معنا نیست که تأثیرات اخلاقی هنر هیچ ارتباطی به ارزش آن به منزله هنر ندارد، فقط بدین معناست که اگر این تأثیرات به شیوه ناشیانهای آشکار باشد، احتمال دستیابی هنر به آنها کمتر میشود. به معنای این واقعیت کثیرالاستناد هم نیست که کسانی که سر و کارشان با هنر است، برتری آشکاری نسبت به آنان که از هر استدلال محکمی بیبهرهاند، ندارند.
بسیار دشوار میتوان مردمان را اصلاح کرد و ناکامی در این امر، ممکن است حاکی از این باشد ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 