پاورپوینت کامل فلاطوری و پرسش از مناسبات قرآن و فلسفه اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلاطوری و پرسش از مناسبات قرآن و فلسفه اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلاطوری و پرسش از مناسبات قرآن و فلسفه اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلاطوری و پرسش از مناسبات قرآن و فلسفه اسلامی ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

در طرح فکری فلاطوری حساسیت‌های هرمنوتیکی نسبت به مقوله تنوع تفاسیر متن مقدس (در اینجا قرآن کریم) چندان جدی گرفته نمی‌شود و چنان از آموزه‌های قرآنی سخن می‌رود که گویی ما می‌توانیم به سهولت و پشت سر گذاشتن افق فهم معاصر به آن آموزه‌ها و جهت گیری‌ها در شکل ناب آن دسترسی پیدا کنیم.

مرحوم دکتر عبدالجواد فلاطوری بر خلاف خوانش‌های عمدتا شرق شناسانه از فلسفه اسلامی، که این سنت را ذیل سنت نوافلاطونی در فلسفه فهم می‌کنند، می‌کوشد تا نقش آفرینی قرآن در فلسفه اسلامی را با توجه به مطالعات تطبیقی و زبانی معاصر تبیین کند. از سوی دیگر در تقابل با خوانش صدرایی و نوصدرایی معاصر و از قضا همسو با هایدگر، فلسفی شدن کلام و الاهیات اسلامی را مورد نقادی جدی قرار می‌دهد. طبق تحلیل فلاطوری، فلسفه و حکمت اسلامی حاصل برخورد دو جهان بینیِ از اساس متفاوت یعنی جهان بینی حاکم بر فلسفه و علوم یونانی و جهان بینی قرآنی است. آنچه از برخورد این دو جهان بینی به وجود آمد فلسفه‌ای بود که اگر چه در صورت بیشتر یونانی ولی در محتوا عمدتا قرآنی بود. بنابراین این فلسفه نه یونانی صِرف، نه قرآنی صِرف و نه آمیزه و التقاطی از این دو بلکه جریانی مستقل و ویژه بود که از سنتز و برآیند آن دو به وجود آمد[ii].

حکمت یونانیان و حکمت ایمانیان

بحث از مناسبات فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی یکی از مباحث مهم و سرنوشت ساز در میان فیلسوفان و مورخان فلسفه بوده و بررسی آثار منتشره در این حوزه به خوبی تنوع دیدگاه‌ها در این باب را نشان می‌دهد. برخی معتقدند که فلسفه اسلامی ترجمه‌ای ناقص و گزینشی از بخشی از میراث فلسفه یونانی است که عمدتا متاثر از نگاه و مشرب نوافلاطونی است و فی الواقع آنچه در جهان اسلام به نام افلاطون و ارسطوست عمدتا خوانشی خاص از افلوطین است.

این نگاه عمدتا متعلق به شرق شناسان و مورخان فلسفه اروپا محور است. تفسیر شرق شناسانه قدمت بسیاری دارد و برخاسته از تصویر قرن نوزدهمی در باب بومیان شرق و اعراب سامی است با جوامعی رازآلود، احساسی، غیرعقلانی، و استبدادی. عمده‌ترین ویژگی‌های تفسیر شرق شناسانه، تاکید بر ابعاد عرفانی و رازآلود (Mystical) فلسفه اسلامی، تلقی فلسفه اسلامی به عنوان پل واسط میان فلسفه یونانی و فلسفه لاتینی قرون وسطی، محوریت مسئله رابطه دین و فلسفه در فلسفه اسلامی و اینکه این فلسفه با ابن رشد پایان یافته، است.

از منظر اروپا محورانه، ابن رشد آخرین متفکر جهان اسلام است که بر تفکر غربی درقرون وسطی تاثیر نهاده است. کتاب تاریخ فلسفه در اسلام نوشته دی بور، نمونه بارز این رویکرد است که در آن نویسنده ضمن طرح این ادعا که فلسفه اسلامی نوعی تقلید و ترجمه صِرف از فلسفه یونان بوده و در آن پیشرفت و ابتکاری دیده نمی‌شود و تنها فایده آن را در تاریخ اجتماعی ایده‌ها می‌بیند(De Boer,1907:29).

تفسیر شرق شناسانه تا زمان انتشار کتاب تاریخ فلسفه اسلامی کربن(۱۹۶۴) رویکرد غالب و بی رقیب است. با گذشت بیش از چهل سال از انتشار کتاب کربن، هنوز بخش اعظم آثار اروپایی در باب فلسفه اسلامی، عمدتا به فلسفه اسلامی از کندی تا ابن رشد می‌پردازند و حتی در آثار متاخر همچون سیر فلسفه در جهان اسلام ماجد فخری(۱۹۷۰)، بخش فلسفه پس از ابن رشد به کمتر از بیست صفحه می‌رسد (Gutas,2002:5-7).

دیدگاه دیگر نگاهی است که برخلاف تفسیر شرق شناسانه معتقد است که فلاسفه اسلامی صرفا به ترجمه فلسفه یونان نپرداخته و فراتر از فهم و ترجمه میراث فلسفی یونان حتی به تکامل و پیشبرد فلسفه یونانی پرداخته‌اند، صریح ترین قائل به این دیدگاه در میان معاصران استاد مطهری است. ایشان نه فقط با نگاه بدبینانه به میراث فلسفی مسلمین موافق نیست بلکه نمره خوبی به کاوش‌های فلسفی مسلمین در باب فهم، نقد و تکامل فلسفه یونان می‌دهد و این تکامل را نه فقط در مسائل ـ اینکه مسائل فلسفه از ۲۰۰ مسئله به ۷۰۰ مسئله توسعه می‌یابد بلکه تکامل روش شناختی می‌داند (طباطبایی و مطهری ،۱۳:۱۳۵۸).

آنچه به نقل از استاد مطهری ـ و البته به اختصار ـ آوردیم، خوانش غالب و مشهور از مناسبات فلسفه اسلامی و فلسفه یونانی است، خوانشی که با رویکرد فلاطوری چندان همداستان نیست.توضیح مطلب آنکه به دلیل غلبه فلسفه صدرایی در تاریخ متاخر فلسفه و حکمت در ایران، خوانش سنت‌های مشایی و اشراقی فلسفه اسلامی و حتی کلام اسلامی به شدت تحت تاثیر این جریان فلسفی است و التفات به نوع پژوهش‌هایی نظیر خوانش فلاطوری از مناسبات قرآن و فلسفه اسلامی ـ علیرغم نقدهایی که بدان وارد است، می‌تواند فتح باب گفت‌و‌گوهایی میان جریان صدرایی و رقبای فکری آن باشد تا از رهگذر این مصاف علمی، نقاط قوت و ضعف و امکانات و محدودیت هایروایت غالب فلسفه اسلامی در ایران معاصر آشکار شود.

فلاطوری و طرح دگرگونی بنیادی فلسفه اسلامی در پرتو آموزه‌های قرآنی

رساله استادی فلاطوری که به سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ هجری شمسی برای احراز مقام استادی فلسفه در دانشگاه کلن آلمان ارائه شده، به بررسی و ریشه یابی علل دگرگونی فلسفه یونانی پس از ورود به عالم اسلامی پرداخته است[iii]. وی در این رساله به پرسش هایی از این دست پرداخته است که آیا آنچه امروزه از آن به نام‌های مختلف از جمله فلسفه اسلامی، فلسفه عربی؛ فلسفه عربی – اسلامی و … یاد می‌شود برگردان ساده و بعضا نارسای فلسفه یونانی است که به مرور زمان توسعه و تکامل یافته و به صورت کنونی آن درآمده است؟ آیا این فلسفه حاصل تلاش‌های آشتی جویانه میان عقل و ایمان است؟ آیا اگر ترجمه‌های آغازینی که از متن‌های یونانی صورت گرفت کاملا دقیق و مطابق با اصل می‌بودند، این فلسفه به گونه‌ای دیگر از آنچه امروز هست می‌بود؟ آیا نوافلاطونی خواندن این فلسفه ـ چنانکه قول نسبتا مشهور پارادایم شرق شناسانه است ـ به راستی حق مطلب در باب این فلسفه را ادا می‌کند؟

پاسخ مولف به همه پرسش‌های فوق منفی است و از نظر وی این فلسفه حاصل برخورد دو جهان بینیِ از اساس متفاوت یعنی جهان بینی حاکم بر فلسفه و علوم یونانی و جهان بینی قرآنی است. آنچه از برخورد این دو جهان بینی به وجود آمد فلسفه‌ای بود که اگر چه در صورت بیشتر یونانی ولی در محتوا عمدتا قرآنی بود .بنابراین این فلسفه نه یونانی صرف نه قرآنی صرف و نه آمیزه و التقاطی از این دو بلکه جریانی مستقل و ویژه بود که از سنتز ( برآیند ) آن دو به وجود آمد. از نظر فلاطوری وجه استعمال پسوند اسلامی برای این نوع تفکر فلسفی هم بدان جهت است که نوع نگرش و شیوه برخورد این فلسفه با مسائل و دگرگونی‌ای که بر اساس این نگرش در فلسفه یونانی پدید آورد شدیدا متاثر از قرآن بود (فلاطوری ،۸:۱۳۹۴).

همین جا می‌توان به مناقشه در باب دو مفروض عمده در مدعیات فلاطوری پرداخت؛ نخست اینکه وی این دو جهان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.