پاورپوینت کامل نسبت ترجمه با مسائل مبتلابه ملی ۳۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نسبت ترجمه با مسائل مبتلابه ملی ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسبت ترجمه با مسائل مبتلابه ملی ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نسبت ترجمه با مسائل مبتلابه ملی ۳۸ اسلاید در PowerPoint :
سابقه نخستین نهضت ترجمه متون یونانی به قرون دوم و سوم هجری در دوره خلافت منصور دوانیقی برمیگردد. این حرکت به روشهای مختلفی در قرون چهار و پنج هجری پیگیری شد و به گسترش جریانهای مختلف فکری و فلسفی در فرهنگ اسلامی کمک کرد. نتیجه این تجربه این است که اگر هم بتوانیم در میزان متفکربودن این مترجمان چونوچرا کنیم اما در نقش مهمی که در انتقال مفاهیم فرهنگی داشتند، نمیتوان چونوچرا کرد.
سابقه نخستین نهضت ترجمه متون یونانی به قرون دوم و سوم هجری در دوره خلافت منصور دوانیقی برمیگردد. این حرکت به روشهای مختلفی در قرون چهار و پنج هجری پیگیری شد و به گسترش جریانهای مختلف فکری و فلسفی در فرهنگ اسلامی کمک کرد. نتیجه این تجربه این است که اگر هم بتوانیم در میزان متفکربودن این مترجمان چونوچرا کنیم اما در نقش مهمی که در انتقال مفاهیم فرهنگی داشتند، نمیتوان چونوچرا کرد. این روند در دوره معاصر و بهطور مشخص در عصر قاجار با وضعیتی کمی متفاوت ادامه پیدا کرد. میزان ترجمه آثار فلسفی در این دوره کم بود و همین آثار کم نیز نهتنها در آن عصر بلکه در اعصار بعدی مورد توجه قرار نگرفت. یکی از دلایل این بیتوجهی این بود که ترجمهها اصولا سفارشی صورت میگرفت؛ به این معنا که ترجمه آثار به تشخیص یک متفکر زمانهشناس صورت نمیگرفت، بلکه به دستور یک سیاستپیشه که البته ناآشنا به مسائل فرهنگی نیز نبوده صورت میگرفته است؛ انگار که میشود در عرصه فرهنگ هم مثل عرصه صنعت و نظامیگری اقتباس صورت داد و آن را وارد کرد. از زمانی که اولین اثر فلسفی غربی یعنی «گفتار در روش» دکارت به توصیه کنت دوگوبینو، وزیرمختار دولت فرانسه، توسط ملااسحاق لالهزاری ترجمه شد، ۱۶۰ سال میگذرد. این کتاب از آن جهت انتخاب میشود که هیچ قرابتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی نداشته و قرار بوده با مرکز قراردادن خودمختاری و محوریت عقل به تعبیر دوگوبینو مثل ویروسی در فضای فکری ایران آن عصر پراکنده شده و با ورود به خانه ایرانی نتایج ناشناخته و غیرقابل انتظاری به وجود بیاورد. این اثر بار دوم توسط افضلالملک کرمانی و برای سومین بار هم توسط محمدعلی فروغی ترجمه میشود. مسئلهای که از طریق این گزارش مورد توجه من است، این است که چرا آن پیشبینی دوگوبینو نهتنها در آن زمان، بلکه حتی تا زمان فعلی ما هم محقق نشده و نتایجی که سرتاسر دگرگونکننده باشد، به تعبیر دوگوبینو به بار نیاورده است. بنابراین پرسش این است که چه عامل یا عواملی سبب میشوند که فلسفه مدرن غربی با محوریت دکارت و کانت در ایران به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرند یا به آن معنایی که کانت و دکارت تصور داشتند، در متن جامعه ملی تأثیر نگذارد. این سؤال از این جهت اهمیت دارد که یکی از دغدغههای اصلی روشنفکران از پیش از مشروطیت تا به حال، به زبان کانت رهاشدن از نابالغی به تقصیر خویشتن و جسارت در اندیشیدن بوده و هست. گو اینکه علاوه بر نتایج سیاسی، رویکردی که کانت در «روشنگری چیست؟» طرح میکند نیز عمیقا منطبق با نیازهای سیاسی جامعه ایران بوده است. بنابراین میبینیم که در دوره اول با محوریت دکارت، منطقی که دوگوبینو آن را پیگیری میکرده نتیجه نداده است. دوره دوم آشنایی ایران با فلسفه مدرن غربی را مسامحتا میتوان دوره هگلگرایی نامگذاری کرد؛ یعنی دورهای که توجه به هگل بهویژه از طریق سنت چپ افزایش پیدا میکند. اولین کتابی که در ایران به معرفی برخی از رئوس فلسفه هگل پرداخت، جلد سوم از مجموعه سهجلدی سیر حکمت در اروپا بود که توسط فروغی در فاصله سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ نوشته شد ولی توجه به هگل در ایران متأثر از جریانات چپ و احزاب مارکسیستی بوده است؛ به این معنا اگر اثر دکارت نتوانست برخلاف انتظار دوگوبینو نتایج غیرقابل انتظاری به وجود بیاورد، توجه به هگل بدون اینکه هیچ اثر جدیای از او ترجمه شده باشد، بخش قابل ملاحظهای از فضای روشنفکری و سیاسی جامعه ایران در دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ را تحت تأثیر قرار داد. میدانیم که تا مدتها آثار اصلی هگل مورد غفلت بوده و غیر از آثاری که توسط گروههای چپ به صورت مخدوش در نشریات مربوط به ارگانهای حزبی منتشر میشده، آثاری که ما داشتیم سیر حکمت در اروپا، تاریخ فلسفه راسل به ترجمه نجف دریابندری، چند اثر دیگر از راسل به ترجمه بزرگمهر، تحقیق در فهم بشر جان لاک به ترجمه رضازاده شفق و چند اثر دیگر بود. دوره سوم آشنایی ایرانیان با فلسفه غربی را دوباره مسامحتا میتوانیم دوره هایدگرگرایی و بانی آن را نیز احمد فردید بدانیم. فردید در دانشگاه تهران تدریس میکرد و دانشجویانی تربیت میکرد و جلساتی به اسم فردیدیه داشت که در آن روشنفکرانی مثل داریوش شایگان، حمید عنایت، داریوش آشوری و رضا داوریاردکانی شرکت میکردند. فردید سعی میکرد هایدگر را فیلسوفی معرفی کند که نفسانیت غربی (ترجمه subjectivity) را به پرسش میکشد. در سالهای آغازین بیشتر دغدغه او «ما و غرب» بود؛ یعنی نقد نظری تکنولوژی و هژمونی غرب ولی بعد از انقلاب تا آنجا پیش رفت که گفت من هایدگر را با اسلام تفسیر میکنم. بحث من راجع به ارزیابی کارنامه فردید نیست فقط میخواهم اشاره کنم که توجه به هایدگر توسط فردید برانگیخته شد و همچنان ادامه پیدا کرد. به عبارتی میتوانیم دهههای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ را دهههای هایدگرگرایی بدانیم. اما دوره چهارم که تأکید من بر آن است دورهای است که از سالهای میانی دهه ۱۳۶۰ یا اوایل دهه ۱۳۷۰ شروع میشود و تا امروز ادامه دارد. برای این دوره اگر بخواهیم اسمی بگذاریم، دوره تلاش و دعوت برای اندیشیدن و فلسفهورزی است. یکی از دلایل آن ترجمه و تألیف بیشمار آثار فلسفی است. با اینکه در ترجمه متون کلاسیک فلسفه غربی هنوز در آغاز راهیم ولی بسیاری از آثار مهم فلسفه کلاسیک یعنی تقریبا تمام آثار افلاطون و ارسطو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 