پاورپوینت کامل معمارباشی تهران، معمارباشی ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معمارباشی تهران، معمارباشی ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معمارباشی تهران، معمارباشی ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معمارباشی تهران، معمارباشی ایران ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

معماری دوره پهلوی حاصل سه نسل از معماران بود: نسل اول، معماران عصر قاجار و پیش از مشروطیت‌اند که با بزرگانی چون استاد حسن معمار قمی، طراح و سازنده مسجد و مدرسه سپهسالار تهران و تیمچه بزرگ قم شناخته می‌شوند. نسل دوم، معماران پس از انقلاب مشروطه‌اند که در رأس آنها استاد جعفرخان معمارباشی کاشانی (۱۲۲۹- ۱۳۱۳خ)، پایه‌گذار کاسه‌سازی در معماری و خان و بزرگ معماران ایران، قرار داشت.

معماری دوره پهلوی حاصل سه نسل از معماران بود: نسل اول، معماران عصر قاجار و پیش از مشروطیت‌اند که با بزرگانی چون استاد حسن معمار قمی، طراح و سازنده مسجد و مدرسه سپهسالار تهران و تیمچه بزرگ قم شناخته می‌شوند. نسل دوم، معماران پس از انقلاب مشروطه‌اند که در رأس آنها استاد جعفرخان معمارباشی کاشانی (۱۲۲۹- ۱۳۱۳خ)، پایه‌گذار کاسه‌سازی در معماری و خان و بزرگ معماران ایران، قرار داشت. اما نسل سوم که درواقع چکیده و گوهر نسل‌های پیشین به‌شمار می‌رود، با استاد حسین لرزاده آغاز می‌شود. لرزاده به چنان جایگاه رفیعی در معماری و شهرسازی رسیده بود که به‌شایستگی لقب معمارباشی را دریافت کرد. حسین لرزاده، فرزند محمد، از معماران و هنرمندان روزگار معاصر است که در ۱۲۸۵ خورشیدی دیده بر جهان گشود. زادگاه او در تهران، حوالی خیابان امیریه، کوچه قلمستان، در نزدیکی باغ و حمام عبدالصمد بود. اگرچه این هنرمند نامی در بسیاری از زمینه‌های هنری، از خوش‌نویسی و نقاشی تا معماری و طراحی بنا، چیره‌دست و صاحب سبک بود، اما بیشتر تلاش‌های او بر ساخت و مرمت «خانه یزدان» و گاهی «خانه سلطان» تمرکز داشت. هرچند حسین لرزاده در کودکی به مکتب و مدرسه رفت تا در آنجا هندسه و حساب و کتاب بیاموزد و رموز رسم فنی و هنر نقاشی را از استادان خود فرابگیرد، اما در همان دوره به‌همراه معماران دیگر در مجالس پدر -که خود از معماران عصر قجر بود- حاضر می‌شد تا از این رهگذر، دانش و تجربه به معماران جوان انتقال یابد. لرزاده گذشته از نقاشی و معماری، در مجسمه‌سازی نیز دستی داشت و یک‌چند را در مدرسه مجسمه‌سازی کمال‌الملک گذراند؛ گو اینکه به‌دلیل آرای فقهی درباب پیکرتراشی، مدتی بعد آن را رها کرد.

در دوره پس از برکناری احمدشاه (آبان ۱۳۰۴ خ)، وقتی کارگاه نقاشی سیدمحمدتقی نقاش‌باشی در خیابان ناصریه، به ‌سبب طرح اصلاح خیابان برچیده شد، او با کسب اجازه از استاد خود، کارگاه نقاشی کوچکی به ‌نام «نقاش‌خانه حسین لرزاده» در جنب مسجد مجدالدوله، بین میدان حسن‌آباد و گذر تقی‌خان برپا کرد. از نخستین آثار جدی او در این زمینه، نقاشی یکی از اتاق‌های عمارت سنگی تپه علی‌خان در سعدآباد بود. لرزاده خوش‌نویسی را هنگام ساخت آرامگاه فردوسی (گشایش ۱۳۱۳ خ)، نزد میرزا محمدحسین سیفی‌قزوینی، ملقب به عمادالکتاب (۱۲۴۰ ـ ۱۳۱۵ خ) آموخت. او شعر هم می‌سرود و دو مجموعه «نغمه لرزاده» و «صد امید» یادگار طبع لطیف اوست. از دیگر تألیفات لرزاده می‌توان به «خاطرات» و «احیای هنرهای از‌یاد‌رفته» اشاره کرد. اثر پنج‌جلدی اخیر که تاکنون تنها دو جلد از آن منتشر شده است، نشانه‌ای از ذوق هنری و دانش علمی اوست، به‌ویژه آنکه همه ترسیم‌ها، حجم‌سازی‌ها و نقش‌ها به قلم خود مؤلف است. لرزاده در این اثر ارزشمند به آموزش «اصول اربعه» معماری سنتی پرداخته و گنجینه‌ای ماندگار از لوح‌ها، تابلوها و گره‌های بنایی بدیع پدید آورده است. در دهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم که در رمضان ۱۳۸۱ برگزار شد، حسین لرزاده به‌عنوان یکی از خادمان قرآن، جایزه ویژه معماری را برای طراحی و ساخت صدها گنبد، گلدسته و محراب از دست رئیس‌جمهور وقت، محمد خاتمی، دریافت کرد و در همان سال به دریافت نشان فرهنگستان هنر نیز نائل شد. اندکی بعد، استاد حسین لرزاده در ۲۴ شهریور ۱۳۸۳ در ۹۳سالگی دیده بر جهان فرو بست. شهر به روایتی تجلی باورها و گرایش‌های مردم است و معمارباشی کسی است که افزون ‌بر تسلط کامل به اصول و فنون رشته خود، عرف و شرعیات معماری و شهرسازی را در آثارش رعایت می‌کند و در ساخت‌وسازهایش، علایق و باورهای مردم تجلی می‌یابند. برای مثال، یکی از این تجلیات در شهر تهران این بوده که محور اصلی بناها، از دیرباز تا به امروز، رو به قبله بوده است. به‌هرروی، اگر این تعریف را درباره مفهوم معمارباشی بپذیریم، استاد لرزاده را می‌توان آخرین معمارباشی در چنین معنایی دانست. نسل معمارانی همچون لرزاده، نقطه اتصال شیوه معماری کهن ایران، به‌ویژه در دوره اسلامی، با روزگار ماست و از این منظر، لرزاده را باید آخرین حلقه از سلسله‌ای دانست که بیش از هزار سال از پیشینه آن می‌گذرد. امروزه طرح‌های تفصیلی و جامع شهری به‌تدریج جایگزین اندیشه‌های شهرسازی معمارباشی‌های روزگاران گذشته شده‌اند که البته در عمل توفیق چندانی نیافته‌اند. با رشد آموزش آکادمیک معماری، موجی از نوگرایی در میان معماران جوان به راه افتاد، اما لرزاده در پیوند میان سنت و مدرنیته می‌کوشید با آرایه‌های معماری سنتی از یک‌ سو و طرح، نقشه و تزئینات معماری مدرن از سوی دیگر، هماهنگی دلنوازی همچون موسیقی در معماری معاصر ایران برقرار کند. ثمره این تلاش، ابتکاراتی است که او در طراحی به دست داد؛ چنان‌که او را «معمار هندسه‌های گمشده» خوانده‌اند و البته چنین تعبیری از این سخن مشهور او نیز دور نیست که «هنر معمار، هنر تزئینات است». خود او نیز جلوه تحقق‌یافته این کلام بود. او با طراحی و اجرای مقرنس، رسمی‌سازی، گره‌سازی و یزدی‌بندی که آنها را «اصول اربعه معماری سنتی» می‌دانست، هندسه‌ای پرشور از تناسب و پویایی پیش چشم مخاطب می‌گذاشت، فضای معماری را به گفت‌وگو با بیننده دعوت می‌کرد و حس و حال معمار را در ساخت بنا جلوه می‌داد. لرزاده برخلاف معماران هم‌نسل خود که بر سبک و سیاق اروپایی و باستانی تمرکز داشتند، می‌کوشید با تلفیق عناصر معماری مدرن و نمادهای معماری ایرانی ـ اسلامی، ابداعات و ابتکاراتی بیافریند که البته در این راه توفیق فراوان داشت؛ برای نمونه، سردر دارالفنون به نحوی ساخته شده است که با هویت بنای دارالفنون سازگاری تمام دارد، درحالی‌که معمار دارالفنون، نیکلای مارکوف گرجی‌تبار (درگذشت ۱۹۵۷ م در تهران) بود. وانگهی، او در معماری بناهای دینی، سازه بادگیر را از معماری قدیم ایران برگرفت و توانست هویت ایرانی را در معماری معاصر جریان دهد. برای فهم و درک بهتر فضای معماری لرزاده، مناسب است که بناهای گوناگون ساخته او را با ساختمان‌های پرهزینه و مدعی اصالت معاصر مقایسه کنیم و به برخی از جزئیات بناها و سازه‌های او بپردازیم. شاید یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌هایی که با مشاهده مجموعه آثار استاد به‌ چشم می‌خورد، این است که هرکدام از بناهای او روحی مجزا دارند و هیچ‌یک دچار تکرار نشده‌اند. مهناز رئیس‌زاده، یکی از شاگردان بنام استاد، در مجموعه مقالات کنگره معماری در کاشان در مقاله‌ای، دو اثر لرزاده را مقایسه کرده است؛ نخست مسجد امام سجاد‌(ع) در تقاطع خیابان فخررازی و جمهوری و دیگری بخشی از مسجد سپهسالار در بهارستان. درباره مسجد نخست، مرحوم سیدمحمدعلی ریاضی‌یزدی، شعری با این سرآغاز سروده که هنوز زینت‌بخش دیوار بیرونی مسجد است: «بار خدایا به نور سید سجاد/ مسجد سجاد باد تا ابد آباد». در تزئینات این بنا، رنگ‌پردازی بر نقوش، جلوه‌ای زیبا از ترکیب نور و رنگ به گره‌ها و بنا بخشیده است و بسیاری از معماران،

از جمله فرامرز پارسی (برگزیده هفتمین دوره جایزه اخلاق و نیایش) این اثر استاد لرزاده را از زیباترین مساجد تهران می‌دانند که در فضایی کوچک، همه ویژگی‌های یک مسجد کامل را در عین سادگی دارد. خود استاد لرزاده از میان آثار ماندگارش، بیش از همه مسجد آلاشت و پس از آن کاخ مرمر را می‌پسندید و می‌گفت که برای ساخت آن کاخ، همه هنرمندان و استادان گر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.