پاورپوینت کامل دانش و آزادگی ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دانش و آزادگی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانش و آزادگی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دانش و آزادگی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
حقیقت این است که او در روزهای واپسین دیگر از زندگی خسته و بیزار شده بود. دیدم که در گفتوگویی میگوید: «ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت. من دیگر چشمانم خوب نمیبیند. نمیتوانم بخوانم. مفاصل انگشتانم دردناک شده. نمیتوانم بنویسم. به چه درد میخورم؟ برای من قبری تهیه کنید میخواهم بمیرم!». حرف دردناکی که اشک به چشم آدم میآورد.
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
سرانجام استاد دانشمند و آزاده و وارسته و دلیر ما پس از بیماری جانفرسا از رنج هستی آسوده شد.
حقیقت این است که او در روزهای واپسین دیگر از زندگی خسته و بیزار شده بود. دیدم که در گفتوگویی میگوید: «ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت. من دیگر چشمانم خوب نمیبیند. نمیتوانم بخوانم. مفاصل انگشتانم دردناک شده. نمیتوانم بنویسم. به چه درد میخورم؟ برای من قبری تهیه کنید میخواهم بمیرم!». حرف دردناکی که اشک به چشم آدم میآورد. استاد باطنی در این سالها، گذشته از آزردگی و افسردگیِ حاصل از حال و روزگار وطن و هموطنان، دردهای ناشی از شکستگی مهر کمر، آرتروز گردن و مفاصل او را ذله کرده بود تا آنجا که طلب مرگ میکرد. افسوس. و اما آشنایی من با استاد محمدرضا باطنی به دوران دانشجویی در رشت زبانشناسی، در سطح فوق لیسانس (کارشناسی ارشد) بازمیگردد. سال ۱۳۴۲ بود که استاد محمد مقدم، بخش زبانشناسی و زبانهای باستانی را در دانشکد ادبیات تهران بنیان گذاشت. من و اسماعیل سعادت و فریدون بدرهای، که در آن زمان در مؤسس انتشارات فرانکلین همکار بودیم، بهعنوان نخستین دانشجویان این رشته، پس از پذیرش در امتحان ورودی، در سر درس استادان حاضر شدیم تا با موضوع درسها آشنا شویم.
حقیقت این است که پیش از بنیانگذاری بخش زبانشناسی و طرح درس استادان آن تصور موضوع زبانشناسی در ذهنها این بود که زبانشناسی یعنی مطالعه ریشه لغات؛ یعنی اینکه لغات چگونه بهوجود آمدهاند و صورت و معانی آنها چگونه تغییر کرده است. بهعبارت دیگر زبانشناسی را با ریشهشناسی (etymology) یکی میگرفتند. یا اینکه تصور میکردند زبانشناسی یعنی دانستن چند زبان و زبانشناس کسی است که بتواند به چند زبان حرف بزند. به زبان فنّی زبانشناسی را با چندزبانی (multilingualism) یکی میدانستند. درحالیکه بعدها که ما با حضور در درس زبانشناسانی مانند استاد باطنی اندکی با موضوع علم زبانشناسی آشنا شدیم، دانستیم ریشهشناسی لغات بخشی از زبانشناسی تاریخی است و زبانشناسی نیز خود موضوعی است در حوزه زبانشناسی عمومی. همچنان که پی بردیم زبانشناسی به معنای دانستن چند زبان نیست و زبانشناس لازم نیست چند زبان بداند، هرچند آشناییاش با زبانهای مختلف در عمقِ بینش او به کار زبان مؤثر باشد.
دیگر اینکه پس از آشناییِ علمی با سازوکار زبان آموختیم که زبان دستگاهی است نظامیافته از علائم آوایی. گوینده و شنونده برای ایجاد ارتباط بین خود از اعتبار قراردادی این علائم استفاده میکنند. یا بنا به نظریه دیگر زبان دستگاهی است نظامیافته از اصوات حنجرهای. توالی این اصوات برای ایجاد ارتباط بین افراد یک جامعه انسانی بهکار میرود. زبان امواج انرژی صوتی را از جهان خارج در قالبهای معین تنظیم میکند و از آن برای گزارش درباره اشیا، رویدادها و تجربههای انسانی از جهان خارج بهره میگیرد.
دیگر اینکه به تفاوت زبانشناسی نوین با مطالعات قدیم زبان پی بردیم و دانستیم زبانشناسی نوین در تحقیقات خود از روشهای تجربی علوم بهره میگیرد و احکام آن درباره زبان بر بنیاد اطلاعاتی است که از مشاهدات عینی زبان به دست میآید؛ درحالیکه مطالعات زبان در گذشته فاقد یک اساس علمی بوده و بیشتر بر حدس و گمان و تصورات فردی تکیه داشته است. تفاوت دیگر این است که امروز زبانشناسان زبان را بهصورت یک پدیده مستقل مطالعه میکنند، درحالیکه در گذشته زبان تا آنجا مورد بررسی قرار میگرفت که روشنگر مسائل دیگری چون فلسفه، منطق، دین و ادبیات بود.
از اینروست که علم زبانشناسی نوین با روشهای علمی تازهای پدید آمده و بهسرعت رشد و گسترش یافته است. ازجمله آنها اینکه مطالعات زبانشناسی از منظر زمان به زبانشناسی توصیفی و زبانشناسی تاریخی تقسیم شده است. در حوزه زبانشناسی توصیفی (descriptive) که آن را زبانشناسی همزمان (synchronic) نیز خواندهاند، ساختمان زبان و روش کار آن در زمانی معین، بدون توجه به منشأ و تحولات تاریخی آن مورد مطالعه قرار میگیرد. درحالیکه وقتی سازوکار زبان طی زمان و دوره تاریخی معین بررسی شود آن را زبانشناسی در زمان (diachronic) و تاریخی (historic) مینامند. فردینان دوسوسور (de Saussure Ferdinand)، که او را بنیانگذار علم زبانشناسی نوین و زبانشناسی ساختارگرا (Structuralist) میدانند، معتقد بود که زبانشناسی توصیفی را نباید با زبانشناسی تاریخی درهم آمیخت.
گذشته از اینهمه استاد باطنی ما را با تئوریها و مکتبهای مهم زبانشناسی امروز جهان آشنا کرد. یکی از آنها از آنِ استادش مایکل هالیدی (Michael Halliday) و تئوری مقوله و میزان (category & scale) اوست که باطنی ساختار دستور زبان فارسی را براساس این تئوری موضوع رساله تحصیلی خود قرار داد. ناگفته نماند که هالیدی، مانند همکار فرانسویاش آندره مارتینه (André Martine)، راهنمای دانشگاهی استاد دانشمند دیگر ما زندهیاد هرمز میلانیان، زبان را بهعنوان نظامی از نشانهشناسی اجتماعی میداند و به تأثیرات زبانی محیط بر ذهن کودکان باور دارد، درحالیکه فرمالیستها زبان را بهصورت یک نظام منطق صوری، بیاعتنا به تأثیرات اجتماعی بررسی میکنند.
معروفترین نماینده این مکتب نوام چامسکی (Noam Chomsky)، استاد انستیتو تکنولوژی ماساچوست آمریکا (MIT) است که با پیوند منطق و ریاضیات و زبانشناسی در تئوری معروف زبانشناسی گشتاری زایشی (Generative Linguistics Transformational) نهتنها علم زبانشناسی را دگرگون کرد که موجب تحولاتی در روانشناسی و فلسفه شد.
در این تئوری غرض چامسکی از Transformation، که به فارسی گشتاری گفتهاند (گشتار از گردیدن/ تبدیلشدن) شیوه تبدیل ذهنیات آدمی است به زبان گفتاری و نوشتاری. دستور گشتاری زایشی میکوشد ازطریق توصیف دستوری معنای واقعی و دقیق اندیشههایی را که در پسِ پشت کلمات نهفته است، بیابد؛ زیرا براساس این تئوری هریک از بیانهای زبانی ما صورت تبدیلشدهای از ساختارهای فطری و مادرزادی موجود در ذهن ماست.
از مباحث دیگری که استاد باطنی در درس خود به آن توجه و تأکید میکرد بنیادهای نظری و فلسفی دستور زبان بود. به گمان او آنچه گذشتگان ما در مبحث دستور زبان فارسی نوشته بودند غالبا ترجمه و تقلیدی بود از قواعد زبان عربی. ازجمله ایشان میرزا محمدحسن طالقانی بود که خواسته بود در کتاب «لسان العجم» با ترجمهای از صرف و نحو عربی برای زبان فارسی دستور بنویسد. او به تقلید زبان عربی کلمات فارسی را به اسم و فعل و حرف تقسیم کرده بود و درست مثل عربی فعل ماضی را از مصدر و مضارع را از ماضی گرفته بود.
میرزا حبیب اصفهانی نخستین کسی است که در سال ۱۲۸۹ قمری در کتاب «دستور سخن» خود با پرهیز از ترجمه و تقلید از صرف و نحو عربی به شیوه گرامر زبان فرانسه کلمات فارسی را به دَه گونه تقسیم کرد. درپی او میرزا عبدالعظیم قریب کار میرزا حبیب اصفهانی را ادامه داد و در مقدمه کتاب خود یادآور شد از آنجا که ساختمان زبان فارسی بیش از عربی به زبانهای اروپایی شباهت دارد او در تقسیمبندی کلمات فارسی از آن زبانها پیروی میکند. درپی آن دستور پنج استاد (قریب، بهار، فروزانفر، همایی، رشید یاسمی)، که سالها در مدرسهها درس داده میشد، درواقع براساس همان دستور عبدالعظیم قریب تهیه و تدوین شده بود.
بهگمان باطنی عیب اصلی این دستورهای سنتی این بود که بهجای توصیف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 