پاورپوینت کامل اخلاق تفسیر ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق تفسیر ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق تفسیر ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق تفسیر ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
این که در طول تاریخ مردم درباره مفسر به مثابه ترجمان قرآن چگونه اندیشیدهاند و تا چه حد این اندیشه به عصر حاضر انتقال یافته است، مسئلهای از نسخ تاریخ اندیشه است و نه اخلاق، ولی در عصر حاضر ما با این پرسش اساسی مواجه هستیم که: وظیفه اخلاقی مفسر در مرتبط کردن مخاطب خود با جوانب مختلف کلام خدا چیست؟ فارغ از بحثهایی که از سوی برخی نظریهپردازان معاصر تحت تأثیر نظریههای هرمنوتیک درباره خنثیبودن تفسیر از نظر قدسیت وجود دارد، در عرف مسلمانان و فضای غالب بر فرهنگ اسلامی، تفسیر قرآن این قدسیت را از مضافالیه خود کسب کرده است.
این که در طول تاریخ مردم درباره مفسر به مثابه ترجمان قرآن چگونه اندیشیدهاند و تا چه حد این اندیشه به عصر حاضر انتقال یافته است، مسئلهای از نسخ تاریخ اندیشه است و نه اخلاق، ولی در عصر حاضر ما با این پرسش اساسی مواجه هستیم که: وظیفه اخلاقی مفسر در مرتبط کردن مخاطب خود با جوانب مختلف کلام خدا چیست؟ فارغ از بحثهایی که از سوی برخی نظریهپردازان معاصر تحت تأثیر نظریههای هرمنوتیک درباره خنثیبودن تفسیر از نظر قدسیت وجود دارد، در عرف مسلمانان و فضای غالب بر فرهنگ اسلامی، تفسیر قرآن این قدسیت را از مضافالیه خود کسب کرده است.
با وجود همه واقعبینیهایی که در خصوص انسانی بودن تفسیر در محافل علمی وجود دارد، نگاهی به معنای واژه «تفسیر» در فهم عرفی، حکایت از آن دارد که نزد عامه مردم، آنچه به عنوان تفسیر عرضه میشود، چیزی جز صورت آشکارشده یا تفصیل داده شده از متن قرآن کریم نیست. در فرهنگ معین، ذیل واژه تفسیر چنین آمده است: «پدیدکردن، هویداکردن؛ گزارش کردن، بیان کردن، شرحدادن. بیان و تشریح معنا و لفظ آیات قرآن». در فرهنگ سخن نیز در توضیح واژه تفسیر چنین آمده است: «شرحکردن جزء به جزء مطلب برای روشن شدن معنای آن و مقصود نهایی گوینده؛ شرح کردن جزء به جزء آیات قرآن به منظور دستیابی به حقیقت و قصد اصلی نهفته در آنها».
از نظر اصطلاحی هم کمابیش فهم مفسران و عالمان قرآنی از معنای تفسیر نزدیک به همین معانی است. به گفته محمود شاکر، هدف علم تفسیر بیان معانی واژگان و جملههای قرآن کریم و کشف دلالت این واژهها و جملهها بر مبانی است و در این باره میان اخبار و داستانها، آداب و احکام و دیگر مضامین قرآنی تفاوتی نیست. همچنین عدنان زرزور ـ از قرآنپژوهان معاصر ـ یادآور میشود که مفسران با وجود تعریفهای متنوعی که از تفسیر قرآن کردهاند، دراینباره اتفاق نظر دارند که تفسیر قرآن به وجهی از وجوه، بیان معانی قرآن کریم است. هرماس نیز در مدخل بحث خود درباره آداب تفسیر، به همین اقوال از «شاکر» و «زرزور» اشاره کرده است.
به عنوان یک اصل میتوان گفت: هر جا که از ماهیت پدیدهای دو تلقی وجود داشته باشد و ظرفیت آن را داشته باشد که با آن رفتار شترمرغی صورت گیرد، یک نقطه پرخطر اخلاقی پدید آمده است. مقصود از رفتار شترمرغی آن است که در ضربالمثل مشهور فارسی بازتاب دارد: «مثل شترمرغ که چون گویی بپر، گوید اشترم و چون گویی بار ببر، گوید مرغم»! این حکایت از رفتار موجودی است که نه به تعهدات مرغ در پریدن پایبند است و نه به تعهدات شتر در بار بردن، و در عین حال از امتیاز هر دو عنوان بهره میبرد. رفتار شترمرغی، رفتار کسی است که از ماهیت دوگانهای برای گریز از تعهدات خود بهره جوید و در عین حال بخواهد از امتیازهای هر دو جانب برخوردار باشد. در بحث تفسیر، رفتار شترمرغی زمانی روی میدهد که مفسر در مواجهه با مخاطب عام، از تلقی عامیانه در مقدسانگاری تفسیر بهرهبرداری کند و در مقام پاسخگویی به محافل علمی درباره مشروعیت برداشتهای خود، دم از آن زند که آنچه در مقام تفسیر میگوید، یک نظر علمی خنثی و غیرمقدس است که به صاحب قرآن، یعنی خداوند نسبت داده نشده است.
نامگردانی تفسیر
پدیدهای به مراتب پیچیدهتر که جا دارد در اینجا از آن سخن گفته شود، نامگردانی تفسیر است؛ رویهای که در میان برخی از قرآنپژوهان معاصر رواج یافته است. مقصود از نامگردانی، نوشتن آثاری با محتوای تفسیر قرآن است که در نامگذاری آنها و حتی مقدمه آنها، بدون استفاده از عنوان تفسیر، از یک عنوان بدیع و ابتکاری برای آن اثر استفاده شده است. از این دست میتوان به نوشتههایی چون «فی ظلال القرآن» از سید قطب و «پرتوی از قرآن» از سیدمحمود طالقانی اشاره کرد. پرهیز مؤلفان از معرفی این آثار به عنوان تفسیر قرآن، شاید با هدف آشناییزدایی و بداعت برای جلب مخاطبان بوده و شاید بر این پایه بوده است که مؤلف قصد داشته برداشتهای شخصی خود را از قرآن با دیگران به اشتراک گذارد و مایل به نوشتن اثری با معیارهای سنتی علم تفسیر نبوده است. در عین حال که این رویه نگارشی، نوعی نقد نسبت به سنت تفسیری را در پس زمینه خود دارد، گاه نوعی احساس تواضع هم در آن دیده میشود و مؤلف مایل است با لحنی تواضعآمیز به مخاطب بگوید: من که باشم که خود را مفسر قرآن بینگارم و نام اثر خود را تفسیر نهم؟ من تنها نکتههایی که به نظرم رسیده است، با مخاطب خود به اشتراک میگذارم.
بدون آنکه به نیتسنجی نویسندگان این آثار بپردازیم و با اذعان به اینکه نیت آنها میتوانسته بسیار متفاوت باشد، بر این نکته تأکید داریم که این رویه نامگردانی میتواند محملی باشد برای آنکه نویسنده تعهدات یک مفسر سنتی در فرآیند تفسیر قرآن را بر عهده نگیرد و درباره معیارهای تفسیر پاسخگوی منتقدان نباشد. نامگذاری برای برخی از مفسران معاصر، ترفندی بود که میتوانستند با استفاده از آن، بدون مراجعه به سنت تفسیری و آثار مفسران پیشین، بدون رجوع به روایات تفسیری و بدون تعهد سپردن به اصول علم تفسیر، تفسیر قرآن بنویسند و با تمسک به اینکه آنچه ما مینویسیم، تفسیر نیست، خود را از پاسخگویی برهانند. سخن از نوشتهای است که مؤلف اصرار دارد که تفسیر نیست و مخاطبان بیدرنگ آن را تفسیر قرآن میشمارند؛ مؤلف برای تأکید بر نگرش خود در مقدمه و نامگذاری، عنوان تفسیر را کنار نهاده و خوانندگان، با این تلقی که نام نهاده شده بر اثر، یک نام هنری برآمده از ذوق است، واژه تفسیر را در کنار نام هنری کتاب میافزایند. بار دیگر الگوی شترمرغی شکل میگیرد؛ چه، با اثری مواجهیم که به طور معمول از امتیازهای یک تفسیر استفاده میکند و در عین حال به الزامات تفسیر تعهد نمیسپارد. درباره تفسیرهای نامگردانی شده باید گفت که مخاطبان عام آنها را کاملا تفسیر میانگارند و رفتار قدسیتبخشی معمول درباره تفاسیر را بر آنها نیز جاری میکنند و بار دیگر مشکلات اخلاقی که پیشتر یادشد، به طور مضاعف خود نشان میدهد.
گفتنی است تفسیرانگاری این دست آثار نامگردانی شده، محدود به عامه مردم نیست و حتی در محافل علمای قرآن نیز این آثار در شمار تفاسیر قلمداد شدهاند و این نشاندهنده جدیت مسئله و پیچیدگی وضعیت است.
تجربه دینی
در بحث از ارتباط خدا ـ مفسر ـ خواننده، آنچه درباره قدسیانگاری تفسیر گفته شد، تنها یکی از مباحث قابل طرح است و مباحث دیگری هم در این حیطه وجود دارد. از جمله مباحثی که در همین بخش امکان طرح آن وجود دارد، این مسئله است که در صورت تحقق دریافتی از آن سنخ که عالمان اسلامی آن را «علم موهبتی» برای مفسر خواندهاند و در مصطلحات جدید مطالعات دینی از آن به نوعی تجربه دینی تعبیر میشود، تا چه اندازه قابل درستیآزمایی است و امکان انتساب آن به خداوند چگونه است؟ فراتر، در صورت نگاه خوشبینانه به فرض الهی بود منشأ این گونه از دریافتها، چنین شهود و تجربه مربوط به شخص خاص در موقعیت خاص، تا چه اندازه قابل اشتراکگذاری، تعمیم و انتقال به افراد دیگر به عنوان مخاطبان تفسیر است؟ این پرسشها به همان اندازه که پاسخی معرفتشناختی میطلبد، نیازمند پاسخی از منظر اخلاق معرفت و اخلاق ارتباط نیز هست.
وظایف مفسر در برابر مخاطبان
در مباحث اخلاق ارتباط و حقوق خواننده و مخاطب، در طول دهههای اخیر آثار گوناگون نوشته شده که در آنها به اقتضای فرهنگ زمانه، بر «حق دانستن» برای شنونده و خواننده به اشکال مختلفی تأکید شده است. برخی چون «مارتین» به این مسئله از منظری فلسفی نگریستهاند، در حالی که برخی دیگر مانند «وینستون» و «الیسون» در کاوش از مبانی نظری مستندسازی بر این حق برای مخاطب پای فشردهاند. همچنین جا دارد به دیدگاه «نیمر» اشاره شود که از حق مخاطب برای دریافت اطلاعات کافی و مطلع شدن از نظریات پیشین بحث کرده است. «ماتیس» و «جونز» سخن از آن دارند که مخاطب یک متن حق دارد به نسخهای از واقعیات دسترس داشته باشد که نویسنده به عنوان واسط انتقال، در آگاهی وی اختلال و مزاحمتی ایجاد نکند.
درباره این که به رسمیت شناختن این حق دانستن برای مخاطب چه مسئولیتی را برای نویسنده و در بحث حاضر برای مفسر ایجاد میکند، باید گفت: سخن از مسئولیت برای رسیدن به یک هدف مهم و معین است: فراهمآوردن بستر برای نقد و قضاوت خواننده درباره آنچه نویسنده میگوید. از همین روست که برخی از منابع به صراحت از «حق قضاوت» برای خواننده سخن آوردهاند. «هریسون» حتی از این منظر به مسئله نگاه کرده که خواننده این حق را دارد که نویسنده برای قضاوت کردن به او اعتماد کند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 